سرویس دیدگاه مشرق- دکترجواد معصومی، پژوهشگر بینالملل در یاداداشتی پیرامون جنگ هیبریدی و جهاد تبیینی نوشت:
یکی از کلیدواژگان مهم این روزها که در کلام و نوشتههای بسیاری از محققان، مسئولان و مردم عادی نیز پرتکرار شده، عملیات روانی و جنگ شناختی است. همان طور که رهبر معظم انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در سال ۱۴۰۱ فرمودند « امروز جنگهای دنیا جنگهای ترکیبی است. میدانید؛ جنگ سخت و جنگ نرم و جنگ فکری و جنگ فرهنگی و جنگ با سلاحهای گوناگون و جنگ شناختی و امثال اینها با همدیگر مایهی تهاجم به یک ملّت یا یک کشور است. بازیهای جنگ بایستی بتواند همهی این لایهها را با شیوههای نو، با شیوههای روزآمد، انشاءالله تأمین کند.» میتوان جنگ شناختی را شامل «تداخل یا ادغام ابزارهای متعارف و غیرمتعارف قدرت و ابزارهای مخالفت و براندازی دانست. این ابزارها به شکلی هماهنگ با یکدیگر ترکیب می شوند تا از نقاط ضعف و آسیب پذیریهای دشمن استفاده کرده و اثر همافزایی بگذارند.» به عبارتی آنچنان با یکدیگر ترکیب شوند که برآیندشان مثبت بوده و فشاری مضاعف بر دشمن وارد نماید. امروزه جبهه باطل با تمام قوا و از تمام جهات به جبهه مقاومت حمله میکند و سعی در شکستن حصار مستحکم جمهوری اسلامی دارد. به نظر می رسد محققین مختلف باید در تمام ابعاد زندگی بشر در دنیای پیچیده امروز به بررسی این جنگ تمام عیار بپردازند.
راهبرد غرب و رژیم صهیونیستی
طبق بیان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای در سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ « امروز نقشهی دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی؛ هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطرهی بر کشور عزیز ما ایران است.» در این نقشه کلان، دشمن به صورت کلی ابتدا فشار و اختلالی در یکی از ابعاد مختلف زندگی افراد در کشور مورد هجوم ایجاد میکند که در دهه ۹۰ در کشور ایران غالباً فشار اقتصادی و مسائل مربوط به برجام و تحریمهای اقتصادی بود. این محور میتواند در دهههای مختلف تغییر کند. مثلاً از جنبه بهداشتی و درمانی مانند اجازه ندادن صادرات داروهای بیماریهای خاص و امثال آن یا از جنبه فرهنگی مانند مسأله حجاب و آزادی و دیگر موارد نیز دشمن وارد میشود و مسألهای را جهت فشار انتخاب مینماید. سپس با استفاده از عملیات روانی و ترفندهای مختلفی، این مسأله را در جامعه بزرگنمایی کرده و اذهان عمومی و مسئولین را به سمت آن مسأله -که شاید هدف اصلی جمهوری اسلامی نیز نبوده- میکشاند و انرژی مضاعفی از مردم و حکومت تحلیل میرود. در مرحله آخر اگر به خوبی توانست فشار روانی ایجاد کند، آشوب و اغتشاش در سطح جامعه برقرار میکند و مجدد این چرخه را به حرکت در میآورد تا به اهداف نهایی خود برسد.
جایگاه عملیات روانی در جنگ شناختی آینده
در طول تاریخ غرب برای ایجاد فشار روانی شگردها و ترفندهای مختلف و متنوعی را اجرا نموده است. از جمله رویکردهای اخیر عملیات روانی و جنگ شناختی بودهاند. عملیات روانی عبارت است از «مجموعه اقدامات سلبی یا ایجابی که با هدف تحت تاثیر قرار دادن اصول و مبانی تصمیمگیری و یا الگو و سیاست رفتاری مخاطب با استفاده از ابزارهای غیرکشنده -به صورت مستقیم- و یا ابزارهای کشنده -به صورت غیرمستقیم- در فضای مبتنی بر تعارض یا اختلاف منافع صورت میگیرد، تا از این طریق مخاطب نسبت به تغییر رفتار متناسب با منافع درخواستی مهاجم مجبور، قانع یا توجیه گردد.» . همچنین در تعریف جنگ شناختی نیز گفته شده است «جنگ شناختی شیوههای عمل در دسترس یک دولت یا گروه تأثیرگذار است که به دنبال دستکاری مکانیسمهای شناختی دشمن یا شهروندانش بهمنظور تضعیف، نفوذ، اثرگذاری، تحت سلطه گرفتن یا نابودکردن آن هستند». همان طور که از تعاریف نیز برمیآید میان عملیات روانی و جنگ شناختی علی رقم تفاوت ها رابطه معنی داری وجود دارد که عبارت است از:
در جنگ شناختی و عملیات روانی در یک جبهه در مقابل جبهه دیگر قرار میگیرد به عبارتی، دشمنی در میان است. چرا که فضا، فضای تعارض یا اختلاف منافع است. همان طور که در فرهنگ لغت نیز آمده است، هر موقعیتی که در آن رقابت شدید بین طرفین مخالف یا مبارزه شدید با چیز خطرناکی وجود داشته باشد، آن موقعیت جنگ است. لذا زمانی که واژه جنگ استفاده میشود دو طرف روبروی یکدیگر قرار گرفتهاند. لذا باید صحنه را جوری شناخت که این مقدمات بدیهی در تحلیلها مدنظر قرار گیرد. اما در جنگ شناختی که واژهای گستردهتر از عملیات روانی است که میتواند نسبت به دوستان، دشمنان و حتی بیطرفان نیز اجرا گردد که البته رویکردها نیز نسبت به هر کدام متفاوت است.
در جنگ شناختی و عملیات روانی از ابزارهای سخت بهره برده نمیشود. در این نوع جنگ که در کنار جنگ سخت و نظامی رخ میدهد، ابزارها جنس نرم داشته و به طور مستقیم جسمی را مورد حمله و آسیب بدنی قرار نمیدهند زیرا قدرت به کارگرفته شده در این نوع از جنگ، قدرت نرم است و به تعبیری عبارت است از «توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و به دست آوردن نتایج مطلوب از طریق جذب و متقاعد کردن به جای اجبار.»به عبارتی دشمن در این بُعد از جنگ شناختی با استفاده از تکنیکهای مختلف عملیات روانی در بستر فضای مجازی چرخهای میسازد که اذهان عموم مردم و در کنار آن دستگاه محاسباتی مسئولین را مختل نماید. در حال حاضر نیز با قوت گرفتن فضای مجازی که قدرت حاکمیت و مالکیت آن در اختیار غرب و دشمنان جمهوری اسلامی است بحث نفوذ به شکل نامحسوس، از طریق قواعد و قوانین حاکم بر آن بستر و مدیریت نرم دشمن بر آن فضا بسیار جدی شده است. به عبارتی میتوان نقش فضای مجازی را به شکل خیلی جدی در این مرحله از جنگ شناختی دنبال کرد. مرحلهای که اگر به خوبی و با قوت شکل بگیرد میتواند در کنار سایر ابعاد جنگ شناختی در آینده باعث براندازی نظامها گردد. زیرا «قدرت نرم تنها یکی از اجزای قدرت است و همیشه به تنهایی کافی نیست. توانایی ترکیب قدرت سخت و نرم در استراتژیهای موفق را که در آن یکدیگر را تقویت میکنند، بنابراین می توان جایگاه عملیات روانی در جنگ شناختی آینده را به مثابه یک «قدرت هوشمند» در نظر گرفت که این قدرت هوشمند است که در جنگ شناختی اثر بهسزایی دارد.
بنابر تعریف در این نوع جنگ هدف تغییر رفتار است. البته در این خصوص مقالات، گزارشها و یادداشتهای متعددی نوشته شده اما به نظر در یک کلام و به صورت جمع بندی شده شخص رهبر معظم انقلاب مدظله العالی سطوح مختلف هدف دشمن را بیان نمودهاند. «هدف نهائی که آنها دنبال میکردند، در درجهی اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف دوم این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود… هدف سوم هم باز این بود و هست که کاری کنند که اگر نظام اسلامی باقی میماند، از عناصر ضعیفالنفسی که میتوان در آنها نفوذ کرد، استفاده کنند و اینها را در مسائل کشور، در واقع طرفهای اصلی خودشان قرار بدهند.» به فرموده رهبر معظم انقلاب هدف اول دشمنان براندازی جمهوری اسلامی است. اما وقتی با انجام رویدادهایی نتوانستند براندازی را رقم بزنند، سعی در استحاله نظام مینمایند. حال استحاله چیست؟
در حکومت جمهوری اسلامی چند اصل اساسی و کلیدواژه محوری وجود دارد مانند مردم و نقش آنان در حکومت اسلامی، نفی نظام سلطه، شعارهای انقلابی مانند استقلال و آزادی و غیره اما در میان اصول اساسی، یک اصل بسیار حیاتی و پایه، امید است. رهبر انقلاب در دیدارهای چند سال اخیر خود خطاب به جوانان وظیفه امیدآفرینی را تاکید میکنند. به تعبیر ایشان راندن ترس و ناامیدی از خود و دیگران ریشه ای ترین جهاد برای جوانان است. به عبارت دیگر تا این جهاد رخ ندهد و جوانان نتوانند امید را در جامعه گسترش دهند دیگر جهادها در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و… به وضع مطلوب خود نمیرسند. حال دشمن با استفاده از ابزارهای نوین خود در جنگ شناختی امید را در جامعه میخشکاند و سعی در تغییر این مفهوم و یا جایگزین کردن جایگاه آن با دیگر مفاهیم مدنظر خودش مینماید تا جوانان منفعل شوند.
از طرف دیگر طبق بیانات شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی یکی از مهمترین شروط برای قدم برداشتن در مسیر تکامل و رشد را، امنیت بیان میکنند؛ بنابراین هدف دوم، از مهمترین اقسام امنیت، امنیت روانی است که دشمن با ایجاد هجمه در فضای مجازی با تکنیکهای جنگ شناختی امنیت جوان را تهدید و امید را از او سلب میکند لذا امکانپذیر شدن پیشرفت سخت نیز میشود؛ خصوصاً برای جوان که نقش محوری در ایجاد تمدن اسلامی دارد. لذا باید به امنیت هم از حیث امنیت ایجابی و هم امنیت سلبی به صورت توأمان دقت شود تا دشمن نتواند باطن انقلاب را تغییر داده و فقط شعارهای ظاهری و پوستی از آن باقی بگذارد. در هدف سوم نیز نشانه به سمت دستگاه محاسباتی مسئولین است. دشمن سعی میکند با اختلال در دستگاه محاسباتی مسئولین میان مردم و مسئولین فاصله اندازد و همچنین مسیر حرکت کشتی انقلاب را به وسیله تغییر ذهنیت سکانداران آن منحرف نماید. به عبارتی با نفوذ فردی یا جریانی، عناصر ضعیفالنفسی را در میان تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور قرار دهد تا آن چه آنان مدنظر دارند در کشور اجرا گردد.
نتیجه گیری
حال، با توجه به نکات مطرح شده جبهه مقاومت نیز باید نخست سعی در شناخت و رسیدن به فهم مشترکی از این عبارات«جایگاه عملیات روانی در جنگ شناختی آینده» نموده و در مرحله بعد پاسخ متناسب را به دشمن بدهد. در وهله اول نیاز به شورای راهبردی و راهبری در جلسات هماندیشی و بیان نظرات و نظریات گوناگون حول این مفاهیم و رویدادهای در پی آن وجود دارد. به نظر در چنین صحنه جنگی که جنگهای مختلف سخت و نرم در ابعاد گوناگون فنی، فرهنگی، سیاسی و… مطرحاند، پاسخی صرفاً فنی یا امنیتی نمیتواند اثرگذار باشد؛ حتی ممکن است با چنین تصمیمی، دیگر قوای ما در دیگر ابعاد این جنگ نیز آسیب دیده و در مجموع باعث تضعیف نظام در دیگر ابعاد نزاع بین جبهه حق و باطل گردد. اما در وهله دوم به نظر، قرآن کریم پاسخ متناسب را در عملیات روانی در جنگ شناختی داده است. خداوند متعال در آیه ۵۲ سوره فرقان میفرماید « فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا.... بنابراین از کافران اطاعت مکن و با آنان مبارزه ای بس بزرگ کن». مفسرین در مورد این جهاد و لزوم و لوازم آن بحث کردهاند. در کنار این مفسرین مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای نیز این جهاد را عدم تبعیت از دشمن در عرصههای گوناگون میدانند. جهادی که به تعبیر ایشان در برهه فعلی به میزان زیادی متوقف به جهاد تبیین است.
جهاد تبیین به این معنا که روشنگری و تببین مسائل مختلف که البته شرایط و لوازم خاص خود را دارد و هم در ادبیات دینی و هم تفصیلش در بیانات رهبری بیان شده است، صورت بگیرد. مهمترین نکتهای که در خصوص جهاد کبیر در این یادداشت باید اشاره نمود این است که جهاد تبیین صرف بیان و گفتگو بین دو طرف جنگ و یا نیروهای خودی نیست. باید بر اساس عملیات روانی که در جنگ شناختی که وجود دارد پاسخ متناسب را داد. به عنوان مثال در حادثه اخیر، دشمن با استفاده از شبکههای اجتماعی سعی در تغییر ذهنیت کاربران، دامن زدن به اغتشاشات و به تبع تخریب اموال عمومی در سطح جامعه داشت. حال در پاسخ به این برنامه که فقط یکی از حربه های دشمن در کنار دیپلماسی اقتصادی غرب حول مرزهای ایران، جنگ اوکراین و تاثیر آن در هندسه نظم جدید جهانی، حرکت گروههای تجزیه طلب در استانها و نزدیک مرزهای ایران، اعتراض ناآگاهانه به اصل حجاب و سرلوحه قراردادن شعار آزادی بدون فهم معنای آن -چه در اسلام و چه در غرب- شناخت برتری غرب در مسائل فنی و دراختیار داشتن فضای مجازی و سوءاستفاده از آنها و دیگر مسائل مطرح امروز جهان است، اگر سیاست بدون پیش زمینههای آگاهی بخش و بدون مدنظر قرار دادن دیگر ابعاد عملیات روانی در جنگ شناختی در آنها باشد قطعا جهاد بزرگ رخ نخواهد داد و ضررهای بیشتری را متأثر خواهیم شد.
به عبارت بهتر علاوه بر آگاهی بخشی از طریق نسلهای مختلف شبکههای ارتباطی که به طور کامل در اختیار دشمنان جمهوری اسلامی قرار ندارند، طراحی هسته های دانا و شبکه های پلتفرمی بومی هوشمند که قدرت حاکمیت و مالکیت را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد خود یک جهاد تبیین است. جهادی است که شرایط را برای تبیینِ تبیین گران فراهم و یکپارچگی و انسجام ملی را بالا می برد. پس به نظر باید در حوزه فضای مجازی در کنار اقدامات دیپلماسی و فعالیت آگاهانه در زمین بازی دشمن تا زمانی که زمین بازی خود را در به خوبی شکل ندادهایم، شروع به طراحی زیست بوم ارتباطی و شکل دادن سکوهای بومی منطبق با اصول جبهه مقاومت نماییم تا دشمن نتواند با قواعد شناختی موجود در این فضا بر ما پیروز شود. به عبارتی دشمن را در طرح کلان جنگ شناختی در آینده او علیه نظام را خنثی نماییم که این مسأله از اولیترین جهادهای تبیین در فضای مجازی در جنگ شناختی است.