کد خبر 150084
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۵

فاصله گذاري منطقي ميان رويكردهاي انقلابي و خدمتگزارانه در دولت با عملكرد خيانت آلود حلقه انحرافي، براي اين حلقه سخت گران آمده است.

به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :


بي بي سي: ايران تنها كشوري بود كه توانست نظم نوين آمريكا را به هم بزند

رسانه دولتي انگليس ضمن اعتراف به اقتدار ايران ناشي از جهت گيري هاي اسلامي در سطح جهاني، خواستار حذف اين مواضع و بازگشت به رويكردهاي ناسيوناليستي و شبه ملي شد.
وبسايت بي بي سي فارسي در تحليلي ضمن اشاره به شعار فتنه گران در روز قدس سال 88 (نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران) نوشت: در نخستين ماه هاي پس از پيروزي انقلاب سال 1357 آيت الله خميني، رهبر و بنيان گذار جمهوري اسلامي، آخرين جمعه ماه رمضان را روز قدس ناميد. منظور از برگزيدن اين روز اعلام همبستگي با جنبش مقاومت مسلمانان جهان و مقابله با بي عدالتي و خودكامگي و نمود و نماد آن مقاومت و مقابله با اسرائيل و پشتيباني از جنبش رهايي بخش فلسطينيان بود. اعلام روز قدس از نظر ايدئولوژيك و استراتژيك حركتي ماهرانه بود. از نظر ايدئولوژيك، حاوي تغيير تعيين بخش بود؛ ملت را به امت بدل ساخت و بدين ترتيب مومنان را وراي مرزهاي جغرافيايي و سياسي با هم متحد كرد. اين تغيير به راستي تغييري انقلابي بود. تا پيش از آن، همه مخالفان منتقد ديكتاتوري شاه زير تاثير آرمان هاي ملت ساز جنبش مشروطه خواهي بودند كه ايرانيان را ملتي متكي به خود مي دانست، نه جزئي از جماعتي بزرگ تر و متنزع تر.
بي بي سي مي افزايد: اين تغيير پارادايم خيري دوگانه براي جمهوري اسلامي داشت: نخست، با بهره گرفتن از سند همبستگي با مسلمانان جهان، ايرانيان به مبارزه با قدرت آمريكا و متحدانش در منطقه وسراسر جهان ترغيب مي شدند؛ ديگر اينكه، متحدان بالقوه ايران در لبنان و فلسطين و جاهاي ديگر بخشي از اين نيروي انقلابي اسلامي به شمار مي آمدند كه با تكيه بر مشروعيتي كه از همكاري با ايران در مبارزه عليه ارتش هاي اشغالگر بيگانه (ارتش اسرائيل در لبنان وارتش روسيه در افغانستان) يا در مبارزه با حاكمان خود (در عراق و عربستان سعودي) به دست مي آوردند آتش جنبش هاي رهايي بخش را روشن نگاه داشته و گروه هاي مخالف تشكيل مي دادند.
شبكه دولتي انگليس اذعان كرد: اين تغيير پارادايم، از لحاظ استراتژيك، به موقعيت ايران در منطقه دوام و قوام مي بخشيد. ايران در خاورميانه بزرگ پس از جنگ سرد به راهبر همه اعمال نيابتي تبديل گشت؛ در لبنان حزب الله و در عراق سپاه بدر را كه متشكل از شيعيان بود و به مبارزه عليه صدام حسين قد برافراشته بود تشكيل داد. و با دادن پناهندگي و كمك هاي نظامي به مبارزان افغانستان از ايشان در مقابله با ارتش اتحاد جماهير شوروي و بعدها طالبان پشتيباني كرد. و بدين طريق بود كه جمهوري اسلامي در ميان برخي از جناح هاي نيروي مقاومت فلسطينيان ارج و قرب و نفوذ يافت.
بي بي سي مي نويسد: پس از شكست شوروي در افغانستان و حمله آمريكا به صدام، ايران تنها كشور منطقه بود كه قادر به بر هم زدن «نظم نوين جهاني» مطلوب آمريكا، تهديد اسرائيل و عربستان سعودي و ساير بازيگران طرح صلح آمريكايي در منطقه بود.
بي بي سي پس از اين اعترافات، وارد فاز عقده گشايي و توهم پراكني شده و ادعا كرد: پس از ماجراي 11 سپتامبر 2001 در آمريكا، به تمايل مردم ايران براي قرار گرفتن در جرگه امت اسلام- مفهومي كه القاعده آن را به كار مي برد- خدشه اي سخت وارد آمد. گذشته از اين، بعدها رياست جمهوري باراك اوباما و مخاطب قرار دادن ايرانيان در پيام نوروزي و جهان اسلام در سخنراني اش در قاهره، پايه هاي اخلاقي شعار «امت تحت هجوم» را كه زبانزد حكومت ايران بود، از بين برد.
بي بي سي همچنين ادعا كرده كه شعار نه غزه نه ايران در بستر اين تغيير پارادايم درك شود.
تحليل گران بي بي سي در اين ميان چند واقعيت را كتمان مي كنند و آن اينكه؛ اولا رويكرد رژيم كودتايي پهلوي (پدر و پسر) تحت عنوان ناسيوناليسم و ايراني گري، در حقيقت رويكردي انگلوفيل و يا آمريكوفيل بود و از دل اين ادعاي معارفه با اسلام و سرسپردگي قدرت هاي بيگانه درآمد همان طور كه تكرار اين تراژدي را در جريان فتنه سبز و عاقبت مدعيان شعار نه غزه نه لبنان ديديم. و سپس شعار «مكتب ايران» به جاي مكتب اسلام را در رويكرد حلقه انحرافي شاهد بوديم. كه همه در مقابل اراده ملت مسلمان ايران دود شد و به هوا رفت.
ثانيا «ملت ايران» بودند كه بساط فتنه انگيزي نيابتي و شعارهاي صهيونيستي را با حضور جانانه خود در كف خيابان جمع كردند و داغ بر دل آمريكا و انگليس و اسرائيل گذاشتند. آيا منظور بي بي سي از «ملت ايران»، چهار تا و نصفي مهره ورشكسته اي هستند كه به آمريكا و انگليس و فرانسه گريخته و دست سرويس هاي جاسوسي غرب باد كرده اند.
ثالثا اين اعتراف خانم هيلاري كلينتون است كه القاعده و طالبان را ما در افغانستان راه اندازي كرديم و همان ها دردسر براي آمريكا شدند. بنابراين با صدمن سريش هم نمي توان اين جريان انگليسي-آمريكايي را به اسلام چسباند.
رابعا آقاي اوباما پاسخ فريبكاري هاي خود را طي اين چند سال هم از ملت ايران و هم ملت مصر گرفته است. يعني سخنراني اوباما در قاهره اي كه مبارك بر آن حكومت مي كرد، باعث ماندگاري رژيم هاي مرتجع و مزدوري نظير رژيم مبارك شد؟!
    
    


وقتي حلقه انحرافي مانور حقارت مي دهد!

فاصله گذاري منطقي كيهان ميان رويكردهاي انقلابي و خدمتگزارانه در دولت با عملكرد خيانت آلود حلقه انحرافي، براي اين حلقه سخت گران آمده است.
به دنبال يادداشت مدير مسئول روزنامه كيهان كه ضمن آن از جهت گيري هاي اسلامي و انقلابي در دولت تمجيد شده و در عين حال عملكرد حلقه انحرافي، آسيبي بر حيثيت دولت ارزيابي شده بود، روزنامه ايران و سايت وابسته به آن به نيابت از حلقه انحرافي، تلاش مذبوحانه اي را سامان دادند تا ضمن يك مغالطه نه چندان پيچيده، اولا حلقه انحرافي را از قانون شكني ها و خيانت هاي ارتكابي تبرئه كنند و از سوي ديگر چنين القا كنند كه نقادي هاي كيهان و چهره هاي انقلابي، متفاوت از مواضع رهبر انقلاب است. روزنامه ايران و سايت وابسته به آن مدت هاست ضمن مغالطه اي، صورت مسئله را اين گونه مي چينند كه اگر دولت خدمتگزار و داراي جهت گيري هاي انقلابي است، پس چرا منحرف خطاب مي شود؟ يا مثلا اينكه اگر نمره كيهان به دولت از 100نمره، 90 است- آن گونه كه مدير مسئول روزنامه تصريح كرده- پس چرا دولت منحرف و ضدانقلاب خوانده مي شود؟! برخي گردانندگان اين شبكه البته به رفتارهاي حقارت آميز متعددي نيز دست يازيده اند كه بايد در مجال ديگري به آنها اشاره كرد.
اشاره به اين نكته ضروري است كه حلقه انحرافي به دلايل متعدد، سخت علاقه مند است ميان خود و دولت، نسبت «اين هماني» برقرار كند و چنين القا كند كه اثبات هر خيانت يا قانون شكني از سوي اين جريان بايد به پاي همه دولت و انبوه خدمتگزاران در آن نوشته شود و يا متقابلا تلاش دارند خدمت خدمتگزاران را براي خود مصادره كنند. آنها بدين ترتيب به زعم خود مي كوشند از اتهامات وارده و بازخواست هاي قضايي و رسانه اي فرار كنند و در حاشيه امنيت قرار گيرند. اين در حالي است كه دولت يك مجموعه كلان متشكل از انواع دستگاه ها و وزارتخانه ها و مقامات است كه ذيل آن هم مي تواند رويكردهاي انقلابي و قانوني و اسلامي اعمال شود- چنان كه شاهديم- و هم تخطي و تخلف هايي صورت پذيرد. آيا اگر در يك تيم ورزشي بازيكنان به مسئوليت هاي خود خوب عمل كردند و گل به دروازه حريف زدند، اين مي تواند كتمان كننده رفتار بازيكن يا بازيكناني باشد كه اصرار دارند گل به دروازه خودي بزنند يا براي رقيب- دشمن- ميدان بازي فراهم كنند؟!
براي مثال ساده زيستي و پركاري و خدمتگزاري و پاكدستي انبوه كارگزاران دولت، موضوعي ثابت شده و سزاوار تكريم است اما آيا اين امر رد پاي امضاها و سفارش هاي چند عنصر خاص در برخي زد و بندها و فسادهاي مالي نظير پرونده 3 هزار ميليارد توماني يا پرونده شركت بيمه و پروژه تالارهاي بين المللي كيش و... را مي پوشاند؟!
آيا اينكه شاكله دولتمردان رژيم صهيونيستي و اتباع آن را اشغالگر مي شمارند، مي تواند اين واقعيت را كتمان كند كه فلان فرد حاشيه ساز در دولت خواستار دوستي با مردم(!؟) اسرائيل شد؟ يا مثلا جهت گيري ضد استكباري اغلب دولتمردان و تاكيد آنها بر پاسداري از فرهنگ اسلامي و مقابله با ليبراليسم فرهنگي و سياسي (اباحي گري) نقيض اين واقعيت است كه حلقه انحرافي دنبال كمرنگ كردن گرايش هاي ضد استكباري و ترويج اباحه گري فرهنگي و سياسي است؟! يعني حمايت از جريان آلوده فرهنگي و سياسي و رسانه اي- حتي با دور زدن مسئولان ذي ربط- و اعطاي مبالغ كلان به آنها را مي توان انكار كرد؟ تلاش براي دور زدن مقامات ذي ربط همان اتفاقي بود كه از جمله بسترساز فساد كلان بانكي و خدشه در حيثيت برخي مراكز دولتي شد و متاسفانه باعث گرديد خدمات گسترده مسئولان در حاشيه خيانت هاي حلقه انحرافي بيفتد و پس از آن نيز وابستگان به اين حلقه كوشيدند چنين القا كنند كه مبارزه با فساد اقتصادي، معارض خدمتگزاري است و به همين دليل نيز رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخير با اعضاي دولت، به روشنگري درباره يك تلقي انحرافي پرداختند و فرمودند «واقعا نمي شود ما كار اقتصادي درست و قوي بكنيم اما با مفاسد اقتصادي مبارزه نكنيم؛ اين واقعا نشدني است... اكثر كساني كه مي خواهند وارد ميدان اقتصادي بشوند اهل كار و سالم اند، مرداني سالم هستند؛ حالا يكي دو نفر هم آدم هاي ناسالم پيدا مي شوند. بايد با چشم هاي تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كساني نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كارآفريني تسهيلات بانكي بگيرند اما كارآفريني واقعي انجام نگيرد.» اين يكي دو نفر چه كساني هستند؟! با كدام محفل پشت پرده زد و بند كرده و بيت المال مردم مظلوم را به حلقوم چه كساني ريخته و كدام مفسد اقتصادي را فراري داده اند؟!
نكات دقيق ديگري درباره عملكرد حلقه انحرافي و نقش آفريني ناشيانه مديريت روزنامه ايران در خدمت اين حلقه كه به مانور حقارت شبيه است وجود دارد كه مي گذاريم و مي گذريم اما آنچه روشن است اينكه حلقه مذكور اصرار دارد تخلفات و كجروي هاي خود را پاي كليت دولت بنويسد تا براي خويش حاشيه امنيت بسازد. نتيجه اين تقلاي مشكوك و مردود، ملكوك ساختن حيثيت دولت جمهوري اسلامي است و بايد پرسيد كه آيا چنين خيانتي صرفا به خاطر فرصت طلبي و كام جويي است يا نوعي نيابت از دشمنان و معاندان نيز هست؟! چرا كه با توجه به سوابق شناخته شده حلقه انحرافي مي دانيم اين حلقه از نمايش صلابت جمهوري اسلامي ايران در جريان اجلاس تهران به شدت عصباني است و مانند بقيه موارد مشابه در پي حاشيه سازي براي تحت الشعاع قرار دادن اين موفقيت بزرگ هستند.
    
    

تركيه بايد مقابل اسرائيل بايستد اما سپر بلاي آن شده است

«تركيه در طول يك سال گذشته، اسرائيل را از سيبل برداشت و خود را جاي آن گذاشت».
يك روزنامه چاپ تركيه ضمن انتشار اين تحليل، به انتقاد از سياست خارجي دولت آنكارا پرداخت و نوشت: تنها يك رژيم از وضعيت فعلي سود مي برد و آن اسرائيل است. ما اسرائيل را از تخته سيبل برداشتيم و خود را جاي آن گذاشتيم. بايد ديد درباره تحولات سوريه چه كسي سود مي برد، تركيه يا اسرائيل؟
روزنامه «خبر ترك» مي افزايد: آيا به ياد داريد كه تركيه قبل از اين كه با سوريه دچار مشكل شود، در خاورميانه چه وضعيتي داشت؟ ما با سوريه روابط بسيار نزديكي داشتيم، تجارت و روابط سياسي بسيار خوب. سوريه هم دست از حمايت از پ ك ك برداشته بود. آن زمان تروريست ها وارد تركيه نمي شدند. روابط ما با عراق و ايران نيز خوب بود.
اين روزنامه نوشت: آن زمان حزب الله لبنان با كسب حمايت ايران و سوريه با اسرائيل مي جنگيد. حماس از سوي سوريه كنترل مي شد و به مبارزه با اسرائيل ادامه مي داد ايران هم بزرگترين خطر در برابر اسرائيل به شمار مي رفت. اما بعد از اين رويدادهاي اخير يك باره روابط ميان تركيه و سوريه به هم ريخت و اين دو كشور به دو دشمن تبديل شدند. از سوي ديگر به دليل طارق الهاشمي روابط ما با دولت مركزي عراق دچار مشكل شد. او به تركيه پناهنده شد و تشنجي كه بعد از استقرار رادار سپر موشكي در «ملاتيه» با ايران به وجود آمده بود به دليل مسئله سوريه افزايش پيدا كرد. ما بدين ترتيب خود را به جاي اسرائيل سيبل كرديم.
در همين حال روزنامه المنار چاپ بيت المقدس با انتقاد از دولت آنكارا پرسيد چرا تركيه به جاي عضويت در جنبش عدم تعهد، عضو ناتو (شاخه نظامي اتحاديه اروپا) مي باشد. اين روزنامه مي نويسد: چرا كشوري همچون تركيه كه در انظار عمومي به حمايت از فلسطين معروف شده است در جنبش عدم تعهد عضويت ندارد؟
المنار در مطلبي تحت نام «تركيه تعهددار؛ فاقد اختيار!!» كه اشاره اي به عدم عضويت اين كشور در جنبش غيرمتعهدها بود نوشت: تركيه خارج از چارچوب دولت هاي عضو جنبش عدم تعهد است زيرا به آمريكا تعهد دارد. او عضوي از پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) است كه مهمترين ماموريتش حمايت از اسرائيل و تامين امنيت اين رژيم در برابر هرگونه تهديدي است، دقيقا بر جنبش عدم تعهد.
المنار خاطرنشان كرد: شانزدهمين اجلاس جنبش عدم تعهد بدون حضور تركيه برگزار مي شود زيرا تركيه در اين جنبش بزرگ و مستقل عضويت ندارد. گويا تركيه نمي تواند رفتاري برخلاف ديكته هاي آمريكا و بدون هماهنگي با اسرائيل انجام دهد. آنكارا از استقلال راي برخوردار نيست زيرا تابع و پيرو است. او از سوي اشرار واشنگتن تحقير و هدايت مي شود و به ظلم و شر و كفر و تروريسم متعهد است. دولت آنكارا سرزمين ملت تركيه را تحت اشغال آمريكا و اسرائيل قرار داده است. اضافه كنيد به اين اقدامات ايجاد اردوگاه هاي تروريستي در مرز با سوريه را.
    
    

پريشاني آمريكا از اين است كه مي داند ايران تهديدهاي خود را عملي مي كند

مقامات ايراني مثل برخي حاكمان منطقه نيستند كه تسليم زورگويي هاي آمريكا شده اند.
روزنامه نواي وقت چاپ پاكستان در تحليلي نوشت: مسئولان ايراني هر سخن خود را كه عليه آمريكا باشد بدون درنگ آن را اجرا مي كنند و در مجموع مقام هاي جمهوري اسلامي ايران مانند برخي از حاكمان كشورهاي منطقه نيستند كه تسليم زورگويي هاي آمريكا و ديگر قدرت هاي استكباري شوند. مقامات ايراني به ويژه رهبر عالي آن به قدرت خداوند متعال ايمان و يقين دارند.
اين روزنامه با اشاره به لفاظي هاي آميخته با عجز آمريكا و رژيم صهيونيستي نوشت: پريشاني آمريكا بدين خاطر است كه جمهوري اسلامي ايران با تمام قدرت اعلام مي كند، هر نوع حركت احمقانه اي از رژيم نامشروع اسرائيل سر بزند، بلافاصله با موشك هاي آتشين مواجه خواهد شد. به جز ايران، حزب الله لبنان نيز كه پيش از اين با عمليات هاي صاعقه اي خود رژيم غاصب صهيونيستي را در جهان به طور فجيعي خجالت زده كرده بود هم اكنون براي مقابله با اين رژيم اشغالگر از آمادگي كامل برخوردار است.
نواي وقت همچنين در بخش ديگري از تحليل خود با انتقاد از وحشي گري هاي آمريكا در افغانستان نوشت: ما دموكراسي و حقوق بشر را از ايران ياد مي گيريم و نه از آمريكا و اوباما.