یکی از دیرپاترین فرضیه‌های جایگزین روایت اصلی و جافتاده در اذهان عمومی، توطئه بودن کل ماجرای غرق تایتانیک و پیوند آن با تولد قدرتمندترین نهاد مالی رسمی جهان به دست اعقاب «شوالیه‌های معبد» است.

سرویس جهان مشرق- داستان غرق شدن ۵ میلیارد که با یک زیردریایی کوچک به دیدن لاشه‌ی کشتی معروف «تایتانیک» رفتند و پوشش رسانه‌ای گسترده(و شاید بیش از اندازه) این داستان، بار دیگر توجهات را به ماجرای کشتی معروف «RMS Titanic» و غرق آن در ۱۵ آوریل ۱۹۱۲ جلب کرد. همزمان، بار دیگر فرضیات و نظریه‌های توطئه‌ی قدیمی و جدید درباره ماهیت حقیقی آن رویداد به یکی از سرخط‌های مورد بحث در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غیرجریان اصلی تبدیل شده است.

در این که ابهامات و قطعات گم‌شده زیادی در پازل غرق شدن گرانقیمت‌ترین کشتی تاریخ تا آن زمان(معروف به «غرق ناشدنی») وجود دارد، تردیدی نیست، اما یکی از دیرپاترین فرضیه‌های جایگزین روایت اصلی و جافتاده در اذهان عمومی، توطئه بودن کل ماجرای غرق تایتانیک و پیوند آن با تولد قدرتمندترین نهاد مالی رسمی جهان، یعنی «فدرال رزرو» در ایالات متحده است.

فرضیه‌پردازان آلترناتیو حتی معتقدند که اصولا ساخت فیلم سینمایی بسیار پرهزینه‌ی «تایتانیک»(۱۹۹۷/جیمز کَمِرون)، طرحی مورد حمایت و هدایت فراماسونری جهانی بوده تا کل ماجرای پرابهام غرق شدن تایتانیک را، در نخستین سفر آن، با یک داستان عشقی هندی‌وار بین جک و رز، در ذهن افکار عمومی جهانی حک کنند تا ابعاد دیگر ماجرا(که در صورت صحت، در زندگی تک تک اهالی زمین نقش داشته) کاملا پنهان شود و فراموش گردد.

آنچه در زیر خواهید خواند، مجموعه‌ای از «فکت‌ها»(داده‌های واقعی) است که نحوه‌ی پیوند دادن آن‌ها با هم، می تواند کل ماجرای تایتانیک را، نسبت به تصویری که اکنون در ذهن عموم مردم دنیا وجود دارد، دگرگون سازد.

در سال ۱۸۹۸ نویسنده‌ای به نام مورگان رابرتسون کتابی با عنوان "غرق تایتان" در مورد یک کشتی لوکس ظاهرا غرق‌ناشدنی به نام «تایتان» نوشت که در ماه آوریل در اقیانوس اطلس شمالی به دلیل سرعت بالا و نداشتن دید در شب مه‌آلود، به کوه یخی برخورد کرد و به خاطر کمبود قایق نجات بیشتر سرنشینان آن کشته شدند. قابل تردید نیست که این خلاصه‌ی داستان ماجرای کشتی «تایتانیک» است!

مورگان رابرتسون

۱۴ سال بعد، داستان این کتاب تخیلی در زندگی واقعی دقیقاً به همان نام، با غرق شدن کشتی تایتانیک محقق شد. اما این بار پیامدهای سیاسی و اقتصادی عمده ای به دنبال داشت. برخی از ثروتمندترین مردان جهان در آن کشتی بودند و نکته بسیار بنیادین و مهم این که، این ثروتمندان سوار بر تایتانیک، مخالف تشکیل نهادی به نام «فدرال رزرو» یا همان تشکیلاتی که امروز حکم بانک مرکزی آمریکا را دارد، بودند.

جی پی مورگان، یکی از ابرسرمایه‌داران وقت، بودجه تایتانیک را تامین کرد و ساخت. نام جی پی مورگان برای حضور در آن سفر معروف تایتانیک، ثبت شد، اما در اخرین لحظه، سفر خود را لغو کرد.

جِی پی مورگان

دوست جی‌پی مورگان، میلتون هرسی، نیز در آخرین لحظه سفر خود را لغو کرد و زنده ماند تا امپراتوری غذایی هرسی را بسازد.

پرتاب هیچ منور قرمز رنگی، به عنوان علامت وضعیت غیرعادی و تقاضای کمک، تا آخرین لحظه، از سوی کشتی تایتانیک توسط کشتی‌های دیگر حاضر در آن محدوده دریایی گزارش نشد! در عوض همه گزارش کردند که نورهای سفید آتش‌بازی را از تایتانیک مشاهده می کردند که نشان از رو به راه بودن اوضاع داشت.

این اولین کشتی در نوع خود با قابلیت عایق کردن عرشه به صورت الکترومغناطیسی بود که می توانست افراد زیر عرشه را نیز در برابر ورود آب عایق کند.

کاپیتان، ادوارد جان اسمیت، یکی از کاپیتان‌های برتر زمان خود بود و عدم تمهید اقدامات احتیاطی از جانب «حرفه‌ای»ترین ناخدای کشتی‌های تجاری در آن زمان، بسیار دور از ذهن به نظر می رسد.

کاپیتان ادوارد اسمیت

نکته قابل‌تامل دیگر این که، مورگان رابرتسون، نویسنده کتاب «مرگ تایتان»، چند سال پس از غرق شدن کشتی تایتانیک با مسمومیت کشته شد.

و نکته بسیار حایز اهمیت‌تر این که، فدرال رزرو، کم‌تر از دو سال بعد از غرق شدن تایتانیک تاسیس شد.

این جاست که حضور خانواده «آستور» روی کشتی تایتانیک و غرق شدن آن‌ها، مجهولات زیادی را به ذهن متبادر می کند. خانواده آستور یکی از ثروتمندترین خانواده های جهان بود و جان آستور با تاسیس فدرال رزرو مخالف بود.

جان جاکوب آستور چهارم، ثروتمندترین مرد جهان در آن زمان، دوست نیکلا تسلا(نابغه و مخترع بزرگ که به دنبال فناوری‌هایی برای تامین انرژی رایگان برای بشریت بود) و مخالف صریح ایجاد فدرال رزرو بود. آستور ثروت خود را تا حدی به عنوان سازنده املاک، سرمایه گذار و مخترع به دست آورد. دیگر مخالفان برجسته فدرال رزرو، مانند بنجامین گوگنهایم و ایزا(ایزیدور) اشتراوس نیز در کشتی جان باختند.

تایتانیک و فدرال رزرو

غرق شدن کشتی تایتانیک همیشه رویدادی محصور در انبوه رمز و راز بوده است. علت غرق کشتی "غرق نشدنی" برای نزدیک به ۱۰۰ سال مورد سوال و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بسیاری به این نتیجه رسیده اند که فاجعه تایتانیک ناشی از حوادثی شوم بوده و غرق شدن کشتی معروف به خوبی برنامه ریزی، به خوبی اجرا و سازماندهی شده است.

خصوصی سازی بانک مرکزی ایالات متحده توسط گروهی از «بانکداران» ماسون با طرحی برای ایجاد نظم نوین جهانی آغاز شد. فدرال رزرو "خصوصی شده" که خارج از محدودیت ها و نظارت‌های دولت ایالات متحده قرار دارد، سیستم بانک مرکزی دولت ایالات متحده را کنترل می کند.

در واقع، «فدرال رزرو» همان‌قدر خصوصی است که شرکت «فدرال اکسپرس»، بزرگ‌ترین شرکت مبادلات هوایی پستی ایالات متحده و جهان.

از طریق فدرال رزرو، بانکداران می توانند پول قرض دهند، چشم انداز جهان را طراحی کنند و به یکی از قدرتمندترین سازمان های جهان تبدیل شوند.

حال یک بار دیگر، وقایع منتهی به غرق تایتانیک را، تا آن‌جا که مربوط به تاسیس فدرال رزرو می شود، مرور می کنیم.

در سال ۱۹۱۰، هفت مرد در جزیره جکیل در نزدیکی سواحل جورجیا برای برنامه‌ریزی تاسیس فدرال رزرو ملاقات کردند. نلسون آلدریچ و فرانک واندرکلیپ نماینده امپراتوری مالی راکفلر بودند. هنری دیویدسون، چارلز نورتون و بنجامین استرانگ نماینده جی پی مورگان بودند. پل واربورگ نماینده سلسله بانکداری روچیلدهای اروپا بود. نکته‌ای که شاید برای عموم مردم کاملا ناشناخته باشد این که، روچیلدها، که با ثروت افسانه‌ای خود در واقع رهبر زرسالاران جهانی محسوب می شوند، خود کارگزاران بانکی یسوعیان(اعضای فرقه‌ی یسوعی یا ژزوئیت یا همان انجمن عیسی) بودند و «کلید ثروت کلیسای کاتولیک روم» را در دست داشتند. یسوعیان که در واقع مالک و گرداننده اصلی کلیسای کاتولیک هستند، اعقاب و میراث‌داران همان شوالیه‌های معبد هستند که ستون فقرات ارتش صلیبی در جنگ با مسلمانان را شکل داده بودند.

شوالیه‌های معبد
نماد انجمن یسوع(عیسی) یا همان فرقه‌ی یسوعی

اما طرح تاسیس فدرال رزرو مخالفت‌هایی جدی مقابل خود داشت. سه نفر از ثروتمندترین و مهم ترین مخالفان بنجامین گوگنهایم، ایزادور اشتراوس، رئیس فروشگاه های بزرگ میسی، و جان جاکوب آستور(احتمالاً ثروتمندترین مرد جهان) بودند. مجموع ثروت آن‌ها در آن زمان با استفاده از ارزش دلاری روزشان بیش از ۵۰۰ میلیون دلار بود. امروز ارزش این مقدار پول نزدیک به یازده میلیارد دلار خواهد بود.

جان جیکوب آستور
بنجامین گوگنهایم
ایزیدور اشتراوس

این سه مرد تشویق شدند تا همزمان سوار کاخ شناور(تایتانیک) شوند. این که در چه روندی و با چه ترتیباتی، این سه مرد ثروتمند و قدرتمند قانع شدند که مسافر آن سفر مرگبار باشند، خود معمایی است که روزی باید ابعاد آن فاش شود. آن‌ها باید نابود می شدند زیرا یسوعیان می دانستند که این افراد از ثروت و نفوذ خود برای مخالفت با بانک فدرال رزرو و همچنین جنگ های مختلفی که در حال برنامه ریزی بود، استفاده می کنند.

جان جیکوب آستور در فیلم تایتانیک
بنجامین گوگنهایم در فیلم تایتانیک
ایزیدور اشتراوس و همسرش ایدا، زوج پیر عاشق در فیلم تایتانیک

صحنه‌ی دیالوگ گوگنهایم و آستور در زمان غرق کشتی که در نسخه‌ی به نمایش درآمده فیلم تایتانیک در ۱۹۹۷ حذف شده بود:

این‌ها تصادف است؟

جی پی مورگان(جان پیرپونت مورگان)، فردی که برای ساخت تایتانیک قرارداد بسته بود، قرار بود در اولین سفر حاضر باشد، اما سفر خود را لغو کرد. اما هر سه مردی که مخالف فدرال رزرو بودند، در جریان غرق شدن کشتی تایتانیک جان باختند.

فدرال رزرو به عنوان بخشی از قانون فدرال رزرو در دسامبر ۱۹۱۳، تقریباً یک سال و هشت ماه پس از فاجعه تایتانیک، راه اندازی شد.

جنگ جهانی اول کمتر از یک سال بعد شعله ور شد. نظریه پردازان بر این باورند که فدرال رزرو و یسوعی ها مسئول تأمین مالی ایالات متحده، آلمان و روسیه(یعنی طرف‌های اصلی نبرد) در جنگ بودند!

اما سوالات بسیار آزاردهنده‌ای در داستان تایتانیک وجود دارد.

اعضای بازمانده کشتی تایتانیک پس از بازگشت به انگلستان در یک سوله کوچک راه آهن به مدت ۲۴ ساعت نگهداری شدند و سوگند رازداری یاد کردند. چرا؟

چرا یک سوم کارگران دیگ‌های بخار تایتانیک، قبل از اولین سفر، دقیقا در طول اعتصاب بزرگ زغال سنگ و در زمانی که مردم به شدت به شغل نیاز داشتند، شغل خود را ترک کردند؟

تعویض(سوئیچینگ) کشتی ها

اما فرضیه دیگری که در باب تایتانیک، به ویژه در سال‌های اخیر دوباره پررنگ شده، بحث تعویض دو کشتی با هم بود. دو کشتی خواهر به صورت همزمان و دقیقا شبیه هم ساخته شدند: المپیک و تایتانیک. آیا این کشتی های خواهر تعویض شده بودند؟ شواهدی در تایید این فرضیه وجود دارد. نخستین بار، پژوهشگر انگلیسی، رابین گاردینر، در کتاب سال ۲۰۰۹ خود با عنوان «تایتانیک: کشتی‌ای که هرگز غرق نشد» این نظریه‌ی جنجالی را مطرح کرد.

کشتی المپیک، معروف به خواهر تایتانیک

«المپیک» در دوران شروع فعالیت خود سابقه بدی به جای گذاشته بود. این کشتی خواهر تایتانیک، در پنجمین سفر خود در ۲۰ سپتامبر ۱۹۱۱ با کشتی «اچ ام اس هاوک» برخورد کرد و به شدت آسیب دید.

المپیک در روز به آب انداختن در اکتبر ۱۹۱۰
برخورد المپیک با هاوک در ۲۰ سپتامبر ۱۹۱۱

پس از این برخورد، «المپیک» برای انجام تعمیرات به حوض خشک بازگردانده شد. این رویداد، هر دو کشتی تایتانیک و المپیک را برای آخرین بار کنار هم آورد. برخی از مردم معتقدند که این چیزی است که پس از آن اتفاق افتاد:

"المپیک به شدت آسیب دیده بود. تعمیر آن هزینه زیادی داشت و به آب انداختن تایتانیک را چند ماه به تعویق می‌انداخت. بنابراین، صاحبان آن چه کاری می توانستند انجام دهند؟ آن‌ها به یک کشتی قابل اعتماد برای ۱۰ آوریل ۱۹۱۲ نیاز داشتند. با گذشت زمان، آن‌ها به این نتیجه رسیدند که انجام یک کار نادرست در "المپیک" و تمرکز روی تایتانیک آسان تر است. اما خیلی دیر شده بود.

چند روز مانده به روز قایقرانی، تایتانیک هنوز آماده نشده بود و «المپیک» هنوز به سختی در اسکله نشسته بود. این جاست که مساله‌ی غیرقابل تصور اتفاق افتاد. بروس ایشمای(مدیرعامل خطوط کشتیرانی ستاره سفید) و جی پی مورگان(مالک هلدینگی که ستاره سفید زیرمجموعه ان بود) متوجه می شوند که اگر تایتانیک در ۱۰ آوریل به دریا نرود، با مشکلات مالی بزرگی در بازپرداخت پول بلیت مسافران(حدود ۲۵۰۰ مسافر) مواجه خواهند شد - به خصوص زمانی که قیمت زغال سنگ به دلیل اعتصابات زغال سنگ در آن دوران، بالا بود.

بروس ایشمای، مدیرعامل خطوط کشتیرانی ستاره سفید(مالک تایتانیک و المپیک)

آن‌ها برنامه های خود را به کاپیتان اسمیت (عضو فرقه‌ی یسوعی) گفتند. آن‌ها تمام سفرهای دریایی کمپانی دریانوردی «ستاره سفید»(متعلق به مورگان و ایشمای) را به مدت یک هفته در اطراف کشتی تایتانیک لغو کردند تا مجبور نباشند هزینه زغال سنگ را پرداخت کنند. به مسافرانی که تحت تأثیر این موضوع قرار می‌گیرند، یک تیک ارزان قیمت تایتانیک ارائه می‌شود تا ستاره سفید از آن درآمد کسب کند. کاپیتان اسمیت برای غرق کردن کشتی خود در روز پنجم، دستمزد هنگفتی دریافت کرد. به او گفته شد که همه در امان خواهند بود، زیرا مطمئن خواهند شد که کشتی ها در مجاورت حادثه هستند. اسمیت موافقت کرد.

عملیات تعویض

در همین حین، قایق‌های نجات کشتی‌های المپیک در حال تخلیه و بر روی کشتی تایتانیک بودند و بالعکس. هر شیء که نام تایتانیک روی آن بود، در «المپیک» قرار می‌گرفت و بالعکس.

سپس، در ۱۰ آوریل، جمعیت پرهیاهوی مشایعت‌کننده یک کشتی برای حرکت داشتند، تایتانیک آماده حرکت بود، اما، این تایتانیک نبود، در واقع «المپیک» بود که لباس تایتانیک به تن کرده بود.

بنابراین «المپیک» برای یک سفر دریایی پنج روزه به راه افتاد و سپس عمداً غرق شد تا «ستاره سفید» بتواند بیمه تایتانیک را درخواست کند، در حالی که در واقع «المپیک» بود که غرق شده بود. با این حال، برخی از اشیاء فراموش شدند.

شواهد

توطئه گران فراموش کردند که دوربین‌های دیده‌بانی را روی "المپیک" (تایتانیک) بگذارند. بنابراین، در شب ۱۴ آوریل ۱۹۱۲، "المپیک" به یک کوه یخ برخورد کرد و کمتر از ۲۴ ساعت غرق شد و ۱۵۲۳ انسان را با خود برد.

جی پی مورگان و کمپانی ستاره سفید حالا مشکل داشتند. آن‌ها می توانستند بابت غرق شدن کشتی تایتانیک (المپیک) از بیمه پول مطالبه کنند، اما باید به افراد داغدار خسارت پرداخت کنند. با این حال، در مجموع، جی پی مورگان و ستاره سفید از این فاجعه پول درآوردند، و تایتانیک (که تحت نام «المپیک» دریانوردی می کرد) به مدت ۲۴ سال بدون هیچ حادثه ای در خدمت شرکت بود. مهم‌تر از همه این که، مهم‌ترین موانع بر سر راه توطئه‌ی بزرگ مورگان و شرکایش در تاسیس فدرال رزرو و خصوصی‌سازی بانک‌ مرکزی آمریکا و سلطه قانونی بر شاهراه‌های پولی دنیا، با تایتانیک در قعر دریا فرو رفتند.