به گزارش مشرق، در روزهای اخیر بحث جدایی علیرضا بیرانوند از پرسپولیس و مذاکرات چند بارهاش با مسئولان باشگاه استقلال موجب شده تا فضای سرخابیها ملتهب شود.
از یکسو رفتارهای وی و از سویی دیگر بیتدبیری مسوولان دو باشگاه موجب شده تا این موضوع به کلاف سردگمی تبدیل شود که بازتاب آن در ابعاد مختلف واکنشها و حاشیههای مختلفی به همراه داشته باشد که بیشک جدا از بحث فوتبالی، گرفتاریهای دیگری را نیز در خود میبیند.
از استتار عجیب و غریب مدیرعامل پرسپولیس هنگام خروج از باشگاه تا حضور هواداران ناراضی در مقابل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در این روزها نشان میدهد هنوز در ابعاد مختلف ورزشی و فرهنگی راه بسیاری در پیش داریم چرا که مسائل و چالشها باید در ورزش به خوبی مدیریت شده تا بازتاب نامناسبی در جامعه نداشته باشد.
اینکه هواداران زن و مرد ساعتها در گرمای طاقت فرسای تهران به دنبال تنها پاسخ یک سئوال باشند که آیا فلان بازیکن ماندنی یا رفتنی است شاید برای هوادار متعصب خیلی منطقی و قابل هضم باشد اما برای مردمی که در آن مناطق سکونت دارند به هیچ عنوان با معیارهای اخلاقی همخوانی ندارد.
ساکنین این دو منطقه از تهران با ترافیک سنگین روزانه مواجه هستند و حالا چند روزی است صدای ازدحام، شلوغی محیطی و البته مسدود شدن و ترافیک حاصل از هجوم هواداران ناراضی را هم تجربه می کنند. در این میان رسانههای گروهی نیز به دلیل همین ازدحام و شلوغی نتوانستهاند به درستی رسالت خود را به انجام برسانند چراکه هجمه شدید و هجوم هواداران سرخابی به سوی مسئولان دو تیم عملا باعث میشود فضایی برای کار حرفهای رسانهای باقی نماند که در تصاویر منتشر شده این موضوع به خوبی نمایان است.
البته این برای اولین و آخرین بار نیست که با تصاویری اینچنینی مواجه میشویم. در گذشته بارها شاهد اتفاقاتی شبیه به آن بودهایم و بدون شک در آینده باز این بینظمیها را خواهیم دید چرا که قرار نیست چیزی عوض شود و فقط مهرههای این بازی میآیند و میروند و هوادارانی که همیشه مطالبهگر حق خود هستند. حقی که شاید چندان طبیعی هم نباشد اما به زعم آنها درست بوده و باید به آن برسند.
همین چند روز پیش بود که در کمپ استقلال شاهد یک اتفاق عجیب اما بازهم تکراری بودیم، حضور چند چهره خاص که به خود اجازه دادند روی سکوهای کمپ مرحوم ناصر حجازی که یکی از مفاخر فوتبال استقلال، ایران و البته آسیا بوده، هواداران این تیم را زیر مشت و لگد خود بگیرند تا جایی که وزیر ورزش ایران دستور برخورد با مقصران این حادثه را صادر کند.
فراموش نکنیم در فوتبال حرفهای نقل و انتقال یک امر طبیعی است و هر بازیکنی این حق را دارد پس از اتمام قرارداد خود به فکر آینده ورزشی و زندگی خود باشد؛ البته بر اساس رسم و اصولی که در هر جامعهای تعریف شده اما مدیریت این فضا نیازمند تدبیری است که متاسفانه در فوتبال ما دیده نمیشود. عجیبتر از آن هوادارانی هستند که با اعمال زور و فشار و توسل به مسائل دیگر میخواهند حرف خود را به اصطلاح به کرسی بنشانند و چه بسا در چنین شرایطی شاهد اتفاقات ناپسند هم باشیم.
به هر حال فوتبال حرفهای فقط یک نام و عنوان نیست و باید در همه ابعاد آن را دید و این موضوع همچنان حلقه گمشده فوتبال ایران است.