کد خبر 1508098
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۰

سخنان رهبری همیشه پرنکته و مهم است، هشدار درباره «سیلی‌خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته‌ای نبود که بتوان به‌راحتی از کنار آن عبور کرد.

به گزارش مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: سخنان رهبری همیشه پرنکته و مهم است، اما گاهی ‌جز حکیمانه‌بودن، میخکوب‌کننده و حیرت‌آور است؛ شبیه سیلی‌ای است که به یک انسان خواب‌آلود در سرما می‌زنند تا نمی‌رد. این‌بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود؛ نهیبی که بر سر حوزه‌های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی‌خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته‌ای نبود که بتوان به‌راحتی از کنار آن عبور کرد. ایشان درباره تبلیغ به‌عنوان یکی از شئون جدی حوزه‌های علمیه به صراحت فرمودند که من «نگرانم». مسئله را برای همه طلاب و حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسئولان حوزوی آشکارتر نموده و گفتند تبلیغ در رأس امور است. این یک سخن مهم و حیاتی بود. باز عده‌ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیأت علمی و مدارج حوزوی و درس‌های متداول روزانه‌شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات ایشان را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که می کنیم، خوب است.

حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلوتر و ارتقایافته‌تر از پیش از انقلاب است، لکن بسیار عقب‌تر و جامانده‌تر از نیازهای امروز کشور.

در ماجرای اغتشاشات و حمله همه‌جانبه رسانه‌ای و فرهنگی دشمن، سکوت علما و حوزویان‌ یا بیان سخنان دوپهلو و پرلکنت، آزاردهنده بود. مسئله‌های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه‌به‌سرها چند برابر نشده و باید نگران بود؛ نگران لعنتی باشیم که زمین و آسمان به عالمی می‌دهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت می‌کند.

راه چاره چیست؟

اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیش‌قراولی امت و امامت اوست. همه امور دیگر شئون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پررنگ‌تر می‌شود.

ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص می‌دادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند؛ همه طلاب کوچک و بزرگ.

ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند.

رابعا باید حوزه‌های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هرکسی در این روزگار باید آنچه می‌داند و می‌فهمد، در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری می‌تواند رخنه‌ها و وسوسه‌ها را نابود کند.

خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت؛ قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را به‌دست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است، معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه‌ای جدید، سطحی‌شدن و خالی‌شدن از پشتوانه‌های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه‌های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود.

حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح‌زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است؛ برخاستن همه خصوصا اهل علم... .