کد خبر 1509749
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۰

اردوغان با انتصاب «هاکان فیدان» رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه به سمت وزیر خارجه این کشور نشان داد که در ارتباط با مسائل منطقه‌ای به خصوص مسئله سوریه و قفقازجنوبی رویکردی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است.

به گزارش مشرق، مهدی تبریزی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: قبل و پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری ترکیه، یکی از مهم‌ترین بحث‌ها در میان سیاستمداران، تحلیلگران روابط بین‌الملل و مردم عادی طرح این موضوع بود که نحوه سیاست‌ورزی دولت جدید ترکیه با توجه به کاندیداهای موجود به کدام سمت و سو خواهد بود.

در این بین نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان ترکیه و قفقاز به کرات در رسانه‌ها بیان کردند و از سوی نهادها و مراکز تصمیم‌گیر به آن توجهی نشد، بیان این مسئله بود که در صورت انتخاب مجدد اردوغان در سمت ریاست جمهوری ترکیه، تنش‌ها و چالش‌های سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی‌ایران در منطقه قفقاز جنوبی به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و باتوجه به این امر دستگاه سیاست خارجی باید سناریوها و برنامه‌های مشخصی درجهت تأمین حداکثری منافع کشور داشته باشد.

این گذاره، مستند به شواهد میدانی و دیپلماسی منطقه‌ای اردوغان در چند سال گذشته به خصوص پس‌از جنگ دوم قره‌باغ ۲۰۲۰ استوار است که بر مبنای آن تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه به نفع دولت باکو و با حمایت آنکارا و تل‌آویو رخ داد.

این امر باعث شد دولت ترکیه و رجب‌طیب اردوغان ایده ایجاد جهان ترک خود را با شدت بیشتری پیگیری کنند. این ایده به ترکیه امکان می‌دهد با نزدیکی با کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز و برخی کشورهای اروپایی، ایجاد امپراتوری را همانند عثمانی برای خود متصور شود.

تحقق این ایده احتیاج به دسترسی سرزمینی میان کشورهای ترک‌زبان در آسیای مرکزی و قفقاز دارد که در این بین کشورهای ارمنستان و جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان بزرگ‌ترین مانع بر سر راه تحقق این ایده جاه‌طلبانه و بلندپروازانه ترکیه محسوب می‌شوند.

مهم‌ترین اقدام ترکیه به‌منظور دسترسی به جهان ترک، طرح ساخت دالان تورانی ناتو (دالان زنگزور) به‌منظور اتصال سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان به یکدیگر است. این دالان ترکیه را از طریق نخجوان به باکو و سپس از طریق دریای کاسپین به کشورهای آسیای مرکزی متصل می‌کند. در ابتدا باکو با حمایت ترکیه قصد داشت با تحت فشار قرار دادن ارمنستان و با اهرم گروگان گرفتن زندگی ۱۲۰ هزار ارمنی ساکن در قره‌باغ کوهستانی و عدم اجازه دسترسی آنان به سرزمین ارمنستان از طریق کریدور لاچین، بتواند ایروان را مجبور به قبول طرح کریدور زنگزور کند. طرح فوق را ایران، با بیانات حکیمانه و مقتدرانه رهبر معظم انقلاب مبنی‌بر عدم اجازه ایران در تغییر مرزهای تاریخی و تغییرات ژئوپلیتیکی در مرزهای شمال غرب ایران به حاشیه راند.

اما با شروع جنگ اوکراین و درگیر شدن روسیه با جبهه ناتو در این منطقه، باکو و آنکارا فضا را مناسب دیده و مجدداً با تحت فشار قرار دادن ارمنستان که البته این بار با همراهی سیاسی پاشینیان، نخست‌وزیر و دولت وقت ارمنستان و دخالت‌های کشورهای اروپایی و ایالات‌متحده نیز همراه بود پا را فراتر گذاشته و طرح اشغال استان جنوبی ارمنستان (سیونیک) را مطرح کرده‌اند. طرح فوق با نقض تمامی قواعد حقوق بین‌الملل و تنها براساس یک ادعای واهی خواستار اشغال و الحاق منطقه جنوبی ارمنستان که مرز این کشور با جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهد به خاک جمهوری آذربایجان است. نقشه شومی که می‌تواند سال‌ها آتش جنگ و درگیری را در منطقه قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران شعله‌ور سازد و پیامدهای جبران‌ناپذیر امنیتی را برای جمهوری اسلامی درپی داشته باشد. طی یک سال گذشته فعالیت‌های سیاسی و نظامی باکو و آنکارا برای تحقق ایده فوق با برخی ابتکارات صورت گرفته از سوی مسکو و تهران به تأخیر افتاده است، اما فرسایشی شدن جنگ اوکراین برای روسیه و مشغولیت تهران در پرونده هسته‌ای خود مجدد فضایی را در اختیار ترکیه و جمهوری آذربایجان قرار داده است.

با انتخاب مجدد اردوغان دور تازه‌ای از تنش‌آفرینی در منطقه قفقاز جنوبی با حمایت و رهبری ترکیه آغاز شد. این دقیقاً همان مسئله‌ای بود که از سوی کارشناسان نسبت به وقوع آن هشدار داده شده بود. اردوغان در روزهای ابتدایی دولت جدید خود با انتصاب «هاکان فیدان» رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه به سمت وزیر خارجه این کشور نشان داد که در ارتباط با مسائل منطقه‌ای به خصوص مسئله سوریه و قفقازجنوبی رویکردی تهاجمی‌تر اتخاذ کرده است. با نگاهی به کارنامه فیدان، رئیس سابق سازمان اطلاعات ترکیه، می‌توان طرح و برنامه‌های ضد ایرانی را که در دوران ریاست وی بر سازمان اطلاعات ترکیه به اجرا درآمده، به وضوح مشاهده کرد.

از سوی دیگر، ائتلافِ حزب عدالت و توسعه با حزب ملی‌گرای خلق در انتخابات مجلس ترکیه و پیروزی این ائتلاف در انتخابات و درنهایت به دست گرفتن کرسی ریاست مجلس این کشور توسط «دولت باحچلی» رئیس حزب ملی‌گرای خلق که سابقه‌ای طولانی در تخاصم با ایران دارد و در پیشینه سیاسی وی می‌توان حمایت از افراد و گروهک‌های تجزیه‌طلب و واگرایی قومی ایران را به دفعات مشاهده کرد، نشان دیگری بر افزایش تنش امنیتی و سیاسی ایران و ترکیه در آینده نزدیک دارد.

در آخرین اقدام اردوغان در راستای سیاست‌های ضد ایرانی، باید به سفر اخیر وی به باکو اشاره کرد. اردوغان در این سفر سعی کرد خود را در قالب یک رهبر برای جهان به اصطلاح ترک نشان دهد که در حال برنامه‌ریزی و پیشبرد طرح‌های بلندپروازانه برای یک امپراتوری خیالی است. بیان دستورات و گزاره‌هایی همچون ازدیاد نسل درمیان ترکان جهان در راستای ایجاد یک امپراتوری قدرتمند از یک سو و تأکید بر ایجاد دالان تورانی ناتو (دالان زنگزور) به هرقیمتی در جهت ارتباط کشورهای به اصطلاح ترک زبان از سوی دیگر، نشانه‌هایی از تقابل جدی دولت اردوغان با سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی است.

درپی صحبت‌های اردوغان بود که چند روز قبل دولت الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان از عملیات انتقام ۳ و فراخوان نیروهای جدید در خطوط تماس با ارمنستان سخن به میان آورد. وی در دیدار از یک مدرسه نظامی درست یک هفته قبل از نشست سران کشورهای عدم‌تعهد در باکو بیان داشت که صبر حکومت باکو بی‌انت‌ها نیست و به دولت ارمنستان و حامیان خارجی آن هشدار داد، هرچه سریع‌تر با گشایش گذرگاه زنگزور موافقت کنند. مطمئناً مخاطب اصلی سخنان علی‌اف، تهران به‌عنوان اصلی‌ترین مخالف تغییر ژئوپلیتیکی منطقه و یکی از حامیان ارمنستان است. همچنین ساده انگارانه خواهد بود اگر ادعاهای جنگ‌طلبانه علی‌اف را بدون هماهنگی و پشتیبانی‌های کامل آنکارا، تل‌آویو و لندن بدانیم. ضروری است دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی با فهم درست خطرات امنیتی مترتب بر این موضوع، سیاستی متناسب با وضع موجود که بیشترین منافع ملی و امنیتی کشور را تأمین می‌کند، در پیش گیرد.

برچسب‌ها