به گزارش مشرق، کانال تلگرامی محسن فایضی،انتفاضه فلسطین منتشر کرد:
نیمه شب بود، صدای تیر رگ خوابم را گرفت، صداها تک تیر بود و خیلی زود آسمان خاموش شد...ذهنم باز به داستان تکراری خو گرفت، لابد تروری دیگر
خواب از سرم پریده بود، صدای همهمه و ماشین ها زیاد تر میشد؛ یعنی هر اتفاقی بود نزدیک خانه بود. فوزی هنوز به خانه نیامده بود، تماس گرفتم جوابی نداد، به شب نشینی با رفقایش عادت کرده بودم، از کارهایش زیاد سردر نمیاوردم. اما تنها میفهمیدم با رفقایش سر شوق است، مثل لبخندی که رفیقش هفته پیش برایش گرفته بود، میفهمیدم حال دلش هم همین بود، "رضا" در خنده اش عیان بود. همان شب نشانم داد و گفت چقد خفنم مامان
در جواب سوالاتم با شوخی میگفت مامان من از فوزم، قبل از آنکه به "فوز" برسم، رستگاری از من بود. حرصم میگرفت با شوخی دلشوره هایم را پاسخ میداد
در همین فکر و خیالش بودم؛ گوشی مریم زنگ خورد، آه و ناله اش پشت گوشی امانم را برید، چند کوچه دویدم تنها رد "خون" و تیر بر خودرو اش بود
آخر مادر، تو را چه با تیر و ترور....از کارهایت سر در نیاوردم...تنها لبخندت موند برای من تا ابد...
بامداد ۳۱ تیر: ترور فوزی مخالفه ۱۸ ساله در روستای سبسطیه نزدیک نابلس
فیلم: مادر بر قتلگاه پسر
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.