کد خبر 1512300
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۲:۰۰

کل واقعه عاشورا یک صبح تا ظهر بود و تمام شد. اما حرکت تبیینی آن تاکنون ادامه دارد که نقطه آغازش با حضرت زینب و زین‌العابدین بود.

به گزارش مشرق، احمد قدیری، پژوهشگر حوزه جنگ نرم یادداشتی را در کانال خود در تلگرام منتشر کرد:

ابتدا باید بدانید امام حسین شریک و یاور امام حسن در صلح با معاویه بود. صلحی از سر ناچاری برای حفظ شیعه که موقتا و به ظاهر به معاویه مشروعیت می‌داد تا مشروعیت یزید را بنابر مفاد معاهده زائل نماید.

استدلال حضرت برای مردم در علت خودداری از بیعت با یزید، علاوه بر فسق آشکار او، مبتنی‌بر معاهده صلح با معاویه بود.

حضرت از عاقبت حرکت اعتراضی خود مطلع بودند که این اطلاع، علاوه بر علم امامت، یکی مبتنی‌بر خبردهی پیامبر و امیرالمؤمنین بود و دیگری براساس هوش سیاسی و جامعه شناسی خود حضرت از وضعیت کوفه و آرایش جناح مقابل.

بنابراین امام با علم به عاقبت کارشان، حرکت اعتراضی و استشهادی خود را آغاز کردند و مانع از این شدند که خون‌شان در مدینه یا مکه هدر رود.

در واقع حضرت خود را در جایی فدا کردند که منجر به حماسه‌ای شود که از آن زمان تاکنون و تا ظهور سوخت حرکت شیعه است.

این منافاتی با بحث حکومت خواهی و حرکت به سمت کوفه ندارد. در واقع حکومت مطلوب اول و محقق نشده، و شهادت مقصود دوم و محقق شده است.

قطعا اگر به فرض حضرت به کوفه و حکومت می‌رسیدند وضعیت تاریخ طور دیگری رقم می‌خورد اما حضرت تهدید شهادت و اسارت را به فرصت زنده کردن دل‌های شیعیان و روشن نگه‌داشتن نور مظلومیت و حقانیت ائمه شیعه بدل نمودند.

کل واقعه عاشورا یک صبح تا ظهر بود و تمام شد. اما حرکت تبیینی آن تاکنون ادامه دارد که نقطه آغازش با حضرت زینب و زین‌العابدین بود.

اینجا باید به اهتمام ویژه اهل بیت به «مهندسی نسل» اشاره کنیم که مصادیق آن بسیار است. از کثرت اولاد موسی‌جعفر بگیرید تا انتخاب ام‌البنین به همسری توسط حضرت علی برای آنکه علمدار علم‌دار شود.

حضرت عباس برای سیدالشهداء مانند حضرت علی بود برای پیامبر؛ کرار لا فرار.

غم شهادت ابالفضل برای خیام یک بعد ماجراست. بعد دیگر ترس و وحشت از فقدان ایشان دربرابر داعشیان زمان است.

در زمان شهادت حاج قاسم چه حسی داشتیم؟ فقط اندوه نبود؛ حیرت و وحشت از عاقبت جبهه مقاومت هم بود.

شهادت حضرت علی‌اصغر بزرگترین غم سیدالشهداء بود و رساندن آب به اولاد حسین بزرگترین مأموریت عالم، که به ابالفضل سپرده شد اما ناتمام ماند.

از این رو حسرت و تحیر حضرت عباس در نرسیدن آب به خیام بزرگترین حسرت عالم است که نصیب ایشان شد.

اما آقا جان! تمام ذرات عالم شهادت می‌دهند که شما در مأموریت خود کم نگذاشتید. «آب به خیمه نرسید، فدای سرت، فدای سرت».

آقا جان! شما سقای دشت کربلا هستید و عالمی را از فضل معرفت خود سیراب کرده‌اید.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.