امام زین‌العابدین(ع) برای دشمنان اسلام از هزاران شمشیر ترسناک‌تر بود و خواب راحت را از چشمان آنان ربوده بود زیرا بقای اسلام به بقای اندیشه‌ها و ارزش‌هایش بستگی داشت.

به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام دکتر موسی دانش پژوهشگر بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی طی یادداشتی نوشت: زندگی امام سجاد(ع) منحصر به زهد و عبادت نبود و سیاست را هم شامل می‌شد؛ چرا که سیاست جزئی جدا نشدنی از امامت است. اگر سیاست را به معنای رهبری انسان‌ها، مدیریت جامعه یا کشور بدانیم در آن صورت، امام سجاد(ع) باید اقدام‌های سیاسی هم انجام می‌داد، جامعه را مدیریت کرده و انسان‌ها را رهبری می‌کرد. پس از کربلا بخش مهم زندگی امام سجاد(ع) سیاسی بود.

در سیره امام سجاد(ع) از همان آغاز صفحاتی از مبارزات آشکار را شاهد هستیم. به عنوان نمونه حضور آن حضرت در کربلا، مواضع او در سخنرانی‌هایی که در دوران اسارت ایراد کرد و برنامه‌ریزی‌هایش هنگام رسیدن به مدینه، سه محور مهم در سیره و زندگی امام سجاد(ع) به شمار می‌روند که باید درباره هر کدام از آن‌ها اندیشید.

امام سجاد(ع) در کربلا کنار پدر بزرگوارش سیدالشهدا(ع) با هدف مبارزه حضور داشت. در کهن‌ترین متن روایت شده از اهل بیت(ع) اسامی افرادی که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشته‌اند ذکر شده است.

در کتاب تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته آمده و محدث زیدی و فضیل بن زبیر اسدی رسان کوفی از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آن را گردآوری کرده است. در این کتاب آمده است: «علی بن الحسین بیمار بود و در حالی که زخمی شده بود، از صحنه جنگ بیرون برده شد. او در پاره‌ای از نبرد حضور داشت. خداوند از وی دفاع کرد و او به همراه زنان به اسارت گرفته شد».

به خاک و خون افتادن امام حسین(ع) در کربلا، رویداد تاریخی بزرگی بود که به آشکار شدن جامعه شیعی و ظهور آن همانند فرقه‌ای برجسته و برخوردار از اصول سیاسی و شیوه دینی، بیشتر از آنچه در دوران امام علی(ع) و پیش از او بود منجر شد و امام سجاد(ع) وارث رهبری شیعیان منتقم آن شد.

شجاعت امام چهارم شیعیان در دوران اسارت در کوفه و شام از لحاظ سیاسی، کمتر از شجاعت در میدان نبرد نبود. او که آن فجایع را دیده بود و مصیبت آن همه شهید را بر دل داشت، چنان مواضع شجاعانه‌ و قهرمانانه‌ای در پیش گرفت که توانست حقانیت دین را به نمایش بگذارد و نقش دیگری از مبارزه را ایفا کند.

امام سجاد(ع) با بیان و بلاغتی معجزه‌آسا حق را آشکار و به روشنی حجت را بر همگان تمام و نیرنگ حاکمان ستمگر را برملا کرد و پرده از روی فساد، ستمگری و انحرافشان از اسلام برداشت. اثر این نقش بر ضد فرمانروایان تبهکار به مراتب از اثر شمشیر برنده‌ای که امام حسین(ع) در برابر ستمگران انجام داد بیشتر بود زیرا آن حضرت در آن شرایط سخت یاور و مددکاری نداشت. امام سجاد(ع) شاهد نبرد کربلا بود و تمامی صحنه‌های آن فاجعه را از آغاز تا پایان به چشم دیده بود. امام سجاد(ع) استمرار عینی واقعه کربلا و سخنگوی رسمی آن بود.

آن حضرت گنجینه‌ای سرشار از تمام رشته‌های علوم الهی بود. او در عقیده، حقوق، اخلاق، عرفان و حتی در رفتار، شیوه و سنت، نمونه کامل اسلام به شمار می‌رفت. سخنگوی قرآن و مفسر زنده آیات الهی بود و به همین دلیل وجودش در آن جامعه وحشتناک و قحطی‌زده برای اسلام، سودبخش و برای مسلمانان امیدوارکننده بود.

امام زین‌العابدین(ع) برای دشمنان اسلام از هزاران شمشیر ترسناک‌تر بود و خواب راحت را از چشمان آنان ربوده بود زیرا بقای اسلام به بقای اندیشه‌ها و ارزش‌هایش بستگی داشت و دشمنان در تلاش‌های خود بر ضد اسلام، تنها همان اندیشه‌ها و ارزش‌ها را نشانه گرفته بودند. بدون تردید هرگاه شخصیتی همانند امام سجاد(ع) در صحنه حضور داشت، بزرگ‌ترین سد در برابر کوشش‌های دشمنان بود.

ادامه و به ثمر رساندن اهداف و پیامدهای واقعه کربلا، سرپرستی خانواده رنج‌دیده و انجام مسئولیت الهی و تاریخی امامت تنها بخشی از مسئولیت‌های آن حضرت بود. سیدالساجدین(ع) به تنهایی تمامی این مسئولیت‌ها را بر دوش کشید و به برکت حکمت و اندیشه‌اش به بهترین شکل از عهده آن‌ها برآمد.

علاوه بر این موارد امام سجاد(ع) در آن دوران خفقان برای شیعیان با اصحاب خاص خود، کادرسازی انجام داد. آن حضرت در دوران ۳۵ساله امامت خود زحمات بسیاری کشید تا جایی که وقتی در سال ۹۵ هجری قمری حضرت(ع) به شهادت رسید، امام محمدباقر(ع) در میان جمع شیعیان و محبان اهل بیت(ع) قرار گرفت. اگر سیاست‌های امام سجاد(ع) و کادرسازی ایشان نبود، تشیع پس از کربلا نابود می‌شد و این مهم از برکات امامت، جهاد و تلاش چهارمین امام شیعیان است.