به گزارش مشرق، اتفاقی که می بایست سال ها قبل روی می داد و شفافیت مالی در فوتبال کشور به امری بدیهی و ابتدایی تبدیل می شد، به دلایلی که قابلیت بررسی بیشتر دارد و در مجال مطلب کنونی نیست، با تاخیر روی داد. در فصل جاری، فدراسیون گام هایی اساسی در این مسیر انجام داده تا باشگاه ها موظف به سقف بودجه ای و شفافیت مالی شوند که اتفاقی کم نظیر به شمار می رود.
البته باید اذعان داشت چنین تحولاتی ممکن است در ابتدا ضعف هایی داشته باشد که می توان در ادامه آنها را اصلاح کرد. اما این یک ضرورت راهبردی در فوتبال کشورمان بود که می بایست سالها پیش اجرایی می شد تا نابسامانی و آشفتگی امروز دیده نمی شد. همین کم کاری باعث شد تا چنین شود که سرمایه کشور به جای تقویت زیر ساخت ها، هزینه برخی به اصطلاح ستاره ها شود که هیچ خاصیتی ندارند و فقط سالانه ده ها میلیارد تومان را به یغما می برند.
در چنین میانه ای، یه یک باره برخی فریاد بر می آورند و در پی غبارآلود کردن فضا هستند تا اصل حرف در هاله ای از سخنان نامربوط و سفسطه آلود گم شود. آنچه در روزهای اخیر در صفحه مجازی منتسب به مرتضی پورعلی گنجی منتشر شد را می توان یکی از چنین مواردی دانست. این بازیکن که می بایست از مبارزه با آشفتگی و فساد در فوتبال کشور حمایت کند، به یک باره علیه آن مطالبی را منتشر کرد که نشان از ناراحتی و حتی خشم دارد.
این بازیکن که عنوان می کند "ما هم می توانستیم امثال ریاض محرز و فرمینیو را بیاوریم اگر پول هایی که اشتباهی جایی رفت وبرنگشت، خرج زیر ساخت ها می شد"، دقیقا مطلب درستی را مطرح می کند.
اما نکته این است که چرا از این ناراحت است که امروز اراده ای مبنی بر اصلاح هزینهکردها در فوتبال باشگاهی وجود دارد تا پولهایی که اشتباهی به جیب دلالها و جریان های فاسد رفته، بازگردد و خرج زیر ساخت ها شود؟ آیا این موضوع میبایست باعث ناراحتی پورعلی گنجی یا امثالهم میشد که به یک باره چنین فریاد برآورد؟ چرا باید اصلاح ساختاری باشگاه ها در جهت حرکت به سمت توسعه پایدار و دوری از فضای غیرشفاف، صدای بازیکنی مانند پورعلی گنجی را دربیاورد؟ آیا کاهش دستمزدهای بی ضابطه و افسارگسیخته بازیکنان که منافع اقلیتی را از بین برده، باعث چنین عصبانیتی شده؟
او که عنوان می کند دغدغه و منافع شخصی ندارد، چرا باید چنین سخنانی را بر زبان آورد؟ آیا پنهان شدن پشت هواداران باشگاه ها و صحبت از منافع ملی، پوششی برای حمایت از وضعیت آشفته کنونی نیست؟ اینجاست که ذهن مخاطب بیطرف و دغدغهمند فوتبالی به این سمت میرود که چرا باید بازیکنی که سابقه ملی هم دارد، چنین از مبارزه با فساد و اصلاح ساختار باشگاهی برآشفته شود! در پس پرده چه اتفاقاتی روی داده که یک تصمیم درست مدیریتی، این چنین خشمی را در ادامه داشته است؟
اینکه مرتضی پورعلی گنجی ناراحت این وضعیت است، جای تعجب دارد چرا که بایستی پول های گزافی که در فوتبال به دور می ریزد، سال ها پیش هزینه زیر ساخت ها می شد اما وارد چرخه ای معیوب شد که نتیجه اش را اکنون به وضوح می بینیم. البته، شاید این بازیکن فراموش کرده که قبل از جام جهانی قطر چه روی داد تا برخی بتوانند وارد لیست تیم ملی و ترکیب اصلی شوند! اگر هر چیزی در این فوتبال جای خود بود، بازیکن باشگاهی ما بایستی تمرکزش در زمین بود و به این فکر می کرد که در یک چرخه سالم بتواند وارد تیم ملی و حتی ترکیب اصلی تیمش شود! امیدوارم پورعلی گنجی نگران این چرخه معیوب باشد که باعث شد تا سال ها پول هایی به اشتباه برود در جیب دلال ها و فاسدین و برهم نگردد!