کد خبر 151393
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۵:۱۴

شايد اين بيت، معروف‌ترين بيت از اشعار سعدي، شاعر بزرگ ايراني باشد كه تقريبا عامه‌ي مردم از كوچك تا بزرگ آن را در حافظه‌ي خود دارند.

به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، درباره‌ي اين بيت، سخن‌هاي زيادي گفته شده، يكي از همين سخن‌هاي معروف، نوشته شدن اين شعر با خط نستعليق طلاكوب بر سردر سازمان ملل است كه در سال‌هاي گذشته بهانه‌اي شده تا ما ايراني‌ها به غرورمان بيافزاييم و بيش از پيش به تاريخ‌مان افتخار كنيم؛ اما نخستين پرسشي كه يك ذهن منطقي بايد به آن پاسخ دهد اين است كه براساس كدام سند، اين حرف زده مي‌شود؟ اگر چنين موضوعي با اين ميزان اهميت، واقعيت دارد چرا تا كنون با وجود حجم و سرعت بالاي انتشار تصاوير در شبكه‌هاي اجتماعي امروزي، در جست‌وجوها نمي‌توان به تصويري از آن دست يافت؟ آيا ذهن فعال مخاطب آگاه براي اين پرسش‌ها پاسخي يافته است؟

اين مطلب حدود 30 سال است گوش به گوش مانند افسانه‌اي قديمي چرخيده و حتا برخي افراد آن را يكي از افتخارات ادبيات ايراني به‌شمار آورده‌اند و مبناي سخنراني‌ها و كتاب‌هاي خود قرار داده‌اند؛ ولي براساس جست‌وجوهاي انجام‌شده، هيچ اثري از اين شعر نه‌تنها در سردر سازمان ملل، بلكه در هيچ كجاي شهر نيويورك آمريكا ديده نمي‌شود. به‌عنوان مثال، ساسان والي‌زاده در قسمتي از كتابش با نام «رسانه‌اي به نام احمدي‌نژاد» به‌شكل مستقيم به جست‌وجو براي يافتن اين شعر در سفرش به نيويورك اشاره و بيان مي‌كند: «به‌محض آن‌كه مي‌خواستم از زير سردر سازمان ملل (راستي اينجا چندين ورودي دارد، سردر اصلي كدام است؟!) عبور كنم، چشمان كنجكاوم را به ميله‌ها، ستون‌ها و ديوارهاي كناري دوختم، شايد چند واژه در دري بيايم يا حداقل مفهوم شعر سعدي را به يكي از زبان‌هاي بين‌المللي، اما هرچه جستم هيچ نيافتم.»

همچنين هنگامي كه بحث قرار گرفتن اين بيت از شعر سعدي در پشت اسكناس ۱۰هزار توماني محل مناقشه شد، كاووس حسن‌لي - پژوهشگر ادبي – در گفت‌وگويي وجود هرگونه لوح يا سردري را با اين اشعار از سعدي در مقر سازمان ملل متحد رد كرد و اين‌گونه گفت: «متاسفانه الان طوری شده که اگر این حرف را بزنیم، هیچ‌کس باور نمی‌کند و مردم واقعا فکر می‌کنند شعر سعدی در سردر سازمان ملل متحد نوشته شده است، حال آن‌که نه سردری و نه تابلویی با اشعار سعدی در سازمان ملل وجود ندارد.»

به‌نظر مي‌رسد نقل همين مطالب براي تكذيب كلي اين شايعه كافي باشد؛ اما اصل ماجرا چيست؟ سرچشمه‌ي اين شايعه كجاست؟ احتمالا در سال‌هاي ابتدايي افتتاح سازمان ملل، در نمايشگاهي عمومي از طرف ايران لوحي با اين مضمون در آنجا نصب شده و احتمالا در مدت كوتاهي برداشته شده باشد و همين باعث شده در طول چند دهه، اين اشتباه شگفت‌آور در دهان همه‌ي نويسندگان، سخنرانان و مردم كوچه بازار بچرخد.

با اين جمله به عقب‌تر برمي‌گرديم، به سال 1384 و گفت‌وگويي از دكتر ظريف ـ سفير و نماينده‌ي سابق ايران در سازمان ملل متحد ـ كه گفت: «فرش بسيار نفيس ايراني، كار استاد محمد صيرفيان، هنرمند اصفهاني و استاد بنام هنر فرش ايران در مقر سازمان ملل نصب شد. شعر معروف سعدي شاعر بزرگ ايراني «بني‌آدم اعضاي يكديگرند/كه در آفرينش ز يك گوهرند» با طلاي ناب در وسط آن نقش بسته است و ترجمه‌ي انگليسي اين شعر نيز توسط نمايندگي دائم كشورمان تهيه و در كنار فرش نصب گرديده تا هر بيننده‌اي را مبهوت عظمت فرهنگ و تمدن ايران و خرد و حكمت ايرانيان نمايد.»

اين ديپلمات ايراني ادامه داد: «اهميت هديه جديد اين است كه در شرايطي به سازمان ملل ارايه شد كه محل‌هاي نصب هدايا تقريبا روبه اتمام بود و سازمان ملل با تلاشي كه طي يك سال پيش صورت گرفت، پذيرفت كه اين هديه به ابعاد ۵ در ۵ متر در يكي از بهترين نقاط سازمان ملل كه همه ديپلمات‌ها، ملاقات‌ها و مذاكرات خود را در آن برگزار مي‌كنند، نصب شود. نصب اين فرش، توفيقي براي هنر و فرهنگ كشور است و از طرفي از سال‌ها قبل و شايد از چندين دهه ‌پيش معروف بود كه شعر معروف «بني‌آدم اعضاي يكديگرند/كه در آفرينش زيك گوهرند» منقوش و در سردر سازمان ملل آويخته شده است. در تحقيقاتي كه ما كرديم در حداقل سه دهه‌ي گذشته، چنين كار انجام نشده بود. گرچه مبناي كار سازمان ملل شايد به‌صورت واقعي، هيچ مفهومي بهتر از شعر سعدي را تعقيب نمي‌كند.»

تمام اين اطلاعات و نقل قول‌ها حاكي از آن است كه شعر سعدي نه‌تنها با خط نستعليق فارسي، بلكه با مضمون انگليسي يا لاتين هم در هيچ جاي سازمان ملل متحد وجود ندارد و نقل اين داستان از اساس شايعه بوده است.

البته به هر حال بود و نبود اين سردر نه چيزي به اصل كلام شيرين شيخ اجل مي‌افزايد، نه از آن مي‌كاهد.