به گزارش مشرق به نقل از جهان، اخیرا روزنامه بیزیم یول چاپ باکو مصاحبه صریح و مفصلی  را با "الچیبن مناف اف" رهبر موقت حزب اسلام آذربایجان انجام داده که در طی آن مناف اف بسیاری از مسائل پیرامون حزب اسلام را تشریح نموده است. لازم به توضیح است این مصاحبه پس از آن صورت گرفته که فرماندار سابق قوبا (جمهوری آذربایجان) در توضیح توهین خود به اهالی قوبا که آنها را وطن فروش نامیده بود اظهار داشته که منظورش صرفا اعضای حزب اسلام قوبا بوده است. عذری بدتر از گناه که بی شک نفرت مردم قوبا از فرماندار سابقشان را خاموش نخواهد کرد.

بخشهای مهم مصاحبه فوق به نقل از به این شرح است:

س: آقای الچین، فرماندار سابق قوبا رئوف حبیب اف در گزارشی که داده اسلامگرایان را به همکاری با نیروهای خارجی متهم کرده و این مطالب در رسانه های کشور انتشار یافته است. شما این مطلب را چگونه ارزیابی می کنید؟

الچین مناف اف: فرماندار سابق با بیان کوتاه خود دردهایمان را تازه کرد چه حاکمیت و چه گروههای مخالف که البته ما با این گروهها روابط عادی داریم بسیار جای تاسف است که برای جلب اعتماد کشورهای خارجی؛ حزب اسلامگرا را هدف قرار می دهند. اینگونه فکر می کنند که برای سرپوش گذاشتن بر مشکلاتشان آسان ترین راه، هدف قرار دادن اسلام است. همین اواخر یکی از اعضای مهم حزب حاج واقف در زندان به شهادت رسیده است بعد از آن در لوکباتان نیز برادر مان حاج نوروز فضولی اف با سرنوشتی همانند حاج واقف روبرو شد. در حال حاضر اکثر زندانیان را اعضای حزب اسلامگرا تشکیل می دهند که با اتهاماتی مانند نگهداری مواد مخدر و... به زندان محکوم شده اند. با وارد کردن این اتهامات به اعضای حزب چنین برداشت می شود که امورات مربوط به مواد مخدر توسط اسلامگرایان اداره می شود. اینها چنان انسانهای باصفا و پاکی را مورد اتهام قرار می دهند که اتهام مواد مخدر حتی به نزدیکی آنها هم نمی رسد. ما این افراد را به خوبی می شناسیم، ایراد چنین اتهامی به آنان شایسته نیست و چنین اتهامی هرگز درخور این افراد نمی باشد.

س: رائوف حبیب اف با استناد به اینکه صمداف از اهالی قوبا بوده، ادعا نموده که هواداران حزب اسلام در شهر باکو قصد تاثیرگذاری بر ساکنان قوبا را داشته و از طرف دیگر با رساندن کمک های دریافتی  از ایران به آنها قصد فعالیت علیه دولت باکو را داشته اند. در این مورد نظر شما چیست؟

مناف اف: همه اینها مزخرفات و دروغهایی بیش نیستند که فرماندار سابق باکو برای توجیه اشتباهات خود بافته است. من خودم حدود 10 روز در بازداشت بودم در زمان حبس بازجویان زیادی از سازمانهای مختلف از من بازجوئی کردند. در آن زمان هم درباره صمداف از من سوال کردند و من هم گفتم که این اتهامات دروغ است. وقتی بازجو پرسید چرا اینگونه با غضب جواب می دهم، گفتم بدون هیچ بهانه ای 10 روز بازداشت شده و از آزادی محروم گشته ام تصور کنید که موقع رفتن به منزل بدون هیچ بهانه ای دستگیر شده و به 10 روز بازداشت ببرند. در جواب گفتند که 10 روز چیزی نیست و بزودی می گذرد و تمام می شود. من هم گفتم برای شما 10 روز اهمیتی ندارد اما برای من یک دقیقه هم دارای ارزش است. متاسفانه در سازمانهای حقوق بشر هم بی قانونی حاکم است و تعداد افراد بسیار کمی به اینگونه سازمانها برای طرح شکایت مراجعه می کنند زیرا می دانند که نتیجه ای نخواهند گرفت و مراجعه به این سازمانها بی فایده است.

س: وضعیت حزب شما در رایون قوبا چگونه است؟

مناف اف: هرچند که صمداف رئیس محبوس حزب اسلام از قوبا می باشد اما فعالیت اسلامگرایان در این رایون قابل مقایسه با مناطق دیگر نیست، اگر بگویم که به علت قوبایی بودن صمداف این حزب دارای قدرت زیادی در قوبا می باشد صحیح نیست. در منطقه همسایه ما خاچماز فعالیت اسلامگرایان خیلی بیشتر است. به این جهت هم گفته های فرماندار سابق نادرست بوده و بهانه ای بیش نیست.

س: فکر نمی کنید بعد از این سخنان اتهامات در مورد حزب شما افزایش یابد؟

مناف اف : راستش ما به این اتهامات عادت کرده ایم و یاد گرفته ایم هر روز که حبس نباشد یقینا روز کاری نبوده است اگر حبس هم نکنند حداقل در سایتها و دیگر فضاهای الکترونیکی بر علیه ما تبلیغات انجام می دهند. یعنی ما به اینجور چیزها انس گرفته ایم هر وقت تهدید نباشد ما تعجب می کنیم. اتهامات به حزب ما به آخرین حد خود رسیده و بیشتر از این نمی تواند باشد.

س: در حال حاظر چه تعداد از اعضای حزب در حبس هستند؟

مناف اف: دقیق نمی توانم بگویم. در حال حاضر از رهبران و فعالان دیگر گروههای اسلامی هم در حبس هستند به این جهت نمی توانم جواب قطعی بدهم. همچنین می بینی که یکی را آزاد نموده و دیگری را دستگیر می کنند. به تازگی حاج عارف گونی اف را آزاد کرده بودند که یک روز بعد دوباره دستگیرش کردند در حالی که وی هیچ گناهی ندارد.

س: هر وقت نام حزب اسلام بر زبان آورده می شود نام ایران در ذهنها مجسم می شود شما این مطلب را چگونه توضیح می دهید؟

مناف اف: وضعیت ما در نظامنامه حزب مشخص شده است و هدف ما اقتدار دولت آذربایجان است، ما نه ایران و نه به هیچ دولتی وابسته نیستیم و علاقمندیم کشور ما نیز به هیچ کشوری وابسته نباشد، حاکمیت باید به ملت متکی و دولتی قدرتمند داشته باشد، اما اکنون  وضعیت دولت به گونه دیگری است. نزدیک بیست سال است که اراضی کشور ما در اشغال است اما هنوز در مورد این مساله صاحب اختیار نیستیم و به دهان این و آن نگاه می کنیم تا ببینیم چه می گویند؟ ما هنوز به معنای حقیقی مستقل نشده ایم.

س: حزب شما مناسبات ایران و ارمنستان را در زمینه های سیاسی و اجتماعی چگونه ارزیابی می کند؟

مناف اف: در این باره بارها سوال شده است. ما به مناسبات خود با ایران از دو منظر می پردازیم اول به عنوان یک دولت مسلمان و مخصوصا اینکه رهبر دینی ما در این کشور است. رهبر دینی هم به شکلی است که ربطی به سیاست ندارد و همیشه هم آذربایجان را به عنوان کشور خودمان قید کرده ایم. به این جهت ما نمی توانیم در حالی که آقای خامنه ای هستند مسائل دینی خود را با الهام علی اف مطرح کنیم. ما مسائل شرعی خود را از رهبر دینی اخذ می کنیم.

س: مگر شما الله شکور پاشازاده را به عنوان رهبر دینی حساب نمی کنید؟

مناف اف: اگر شما این سوال را از الله شکر بپرسید ایشان نیز خواهند گفت مقلد آقای خامنه ای هستند. در مورد دیده شدن ماه و دیگر مسائل دینی اساس حکم آقای خامنه ای می باشد. بله کشور ما دارای قانون است و ما تابع این قوانین هستیم ما مدافع جمهوری اسلامی ایران نیستیم. اگر ایران رابطه نزدیکی با ارمنستان داشته باشد این باعث ناراحتی ما می شود اما اعتراض به این مورد باید با سفیر ایران در میان گذاشته شود و علت این ارتباط از ایشان سوال شود.

س: در حالی که رهبر دینی شما آقای خامنه ای با ارمنستان که دستش به خون هموطنانمان آغشته است دارای ارتباط  دوستی می باشد، این شما را ناراحت نمی کند؟

ببینید الهام علی اف هم با رئیس جمهور روسیه و رئیس جمهور ارمنستان دیدار و گفتگو می کند و با آنها بگو و بخند می کند، با رئیس جمهوری که بیست درصد خاک ما را اشغال نموده است اسکیت سواری می کند، خوب اینها از ملزومات سیاست است. ولی باید بدانید رهبر دینی ما با سرکسیان اسکیت سواری نکرده و ارتباط دوستانه ندارد. با وی استراحت و تفریح نمی کند، اصلا برای وی اینهمه وقت نمی گذارد، اما دیپلمات آذربایجانی آقای پولاد بلبل اوغلو برای دیدار با رهبر قره باغ چقدر منتظر می ماند؟ آیا این ما را سرافکنده نمی کند؟ آیا این حرکت بلبل اوغلو به رسمیت شناختن استقلال خواهان قره باغ نیست؟ اینهاست که ما را ناراحت می کند.