به گزارش مشرق، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفته است که ژاپن ابتکار عملی را برای احیای مذاکرات هستهای ایران که ماههاست به وقفه درآمد، پیشنهاد داده است و این پیشنهاد در زمانی صورت گرفته که ژاپن در زمان آمریکا با ریاستجمهوری ترامپ، رویکردی دیگر را از خود ارائه میداد. حالا با ابراز قدرت ایران در عرصههای بینالمللی و دیپلماسی فعال شاهدیم که کشورهایی مثل ژاپن با دیدن عملکرد دیپلماتیک ایران، گویی میخواهند از قافله جا نمانند پیشنهاداتی را برای ایفای نقش میانجیگر ارائه میدهند.
البته لازم به ذکر است که ژاپن همواره برای برقراری نقش تعادلی خود بین غرب و شرق کنشگریهای دیپلماتیکی داشته و حتی در ادوار دولتهای پیشین ژاپن هم شاهد چنین پیشنهاداتی از سمت ژاپنیها بودهایم. مدلی که ژاپن در این راستا برای فعالیت بینالمللی خود تعریف کرده، مدلی است به نام پل سنگی. بهزعم ژاپنیها اگر آمریکا در ایران در یک طرف باشد و آمریکا در طرف دیگر، برای ایجاد پل ارتباط بین این دو کشور باید بر روی سنگ بنای هر طرف مصالحی قرار داد و سنگ آخر نقطه تعادل و نقطه ثقل این پل سنگی، ژاپن است.
دستی که ژاپن به سمت ایران دراز کرد
این پیشنهاد از سمت توکیو در حالی مطرح میشود که مذاکرات هستهای ایران با طرفین غربی دچار وقفهای چندماهه شده است و در کنار پیشنهاد ژاپن، کشورهای عمان و قطر هم ابتکاراتی برای ازسرگیری مذاکرات به ایران ارائه دادهاند. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با خبرگزاری ژاپنی کیودو در واکنش به پیشنهاد دولت ژاپن اظهار داشت: «هرگونه طرحی از سوی ژاپن که همراستا با «منافع ایران» باشد، از سوی جمهوری اسلامی مثبت تلقی خواهد شد.»
او همچنین با این مقدمه و با اشاره به طرح ژاپن برای احیای مذاکرات هستهای و برجام ادامه داد: «ما از نقش سازنده ژاپن در احیای توافق هستهای حمایت میکنیم.» در اینباره باید گفت که امیرعبداللهیان تاکنون اشارهای به جزئیات طرح ژاپن برای احیای مذاکرات هستهای نداشته و این پیشنهاد را در جریان سفر ماه آگوست به توکیو و دیدار با «فومیو کیشیدا» نخستوزیر و «یوشیماسا هایاشی» وزیر خارجه وقت ژاپن، دریافت کرده است.
مذاکرات، گروگان جنگ رسانهای غرب شد
آخرین دور مذاکرات رفع تحریمها مردادماه گذشته در وین برگزار شد؛ اما بعد از آن دچار وقفه شده است. تحلیلگران میگویند برخی عوامل مانند فشارهای رژیم صهیونیستی، اختلافات با کنگره و مشکلات داخلی در آمریکا دلیل بیمیلی دولت بایدن برای بازگشت به برجام در ماههای گذشته بوده است که البته همین بیمیلی بایدن، توسط پارلماننشینان آمریکایی بهعنوان شکست سیاستهای بایدن در مقابل ایران شناخته شد و عواقب تصمیمهای نیمهکاره رئیسجمهور آمریکا، در آستانه انتخابات آینده این کشور، برابر او قرار گرفت.
کشورهای غربی از طریق به راهانداختن جنگ رسانهای - تبلیغاتی طی ماههای گذشته در تلاش بودهاند مقاومت ایران برای پافشاری در خصوص منافع این کشور را بشکنند و حالا پس از فروکشکردن بحرانهای مخملی در ایران، غربیها از استراتژیهای خود ناامید شدهاند. میتوان گفت که غربیها مسیر مذاکرات را با عملیات و جنگ رسانهای خود گروگان گرفتهاند.
جمهوری اسلامی ایران راستیآزمایی رفع تحریمها، اخذ تضمین در خصوص ماندگاری برجام و رفع ادعاهای پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اصلیترین مطالبه خود در مذاکرات رفع تحریمها قرار داده و تأکید کرده است تنها بازگشت به قرارداد دوجانبهای که در ازای برخی محدودیتها نفع ملموس اقتصادی برای ملت ایران به همراه داشته باشد را منطقی میداند و آن را میپذیرد.
انواع مختلف میانجیگری
حالا که کشوری مثل ژاپن پیشنهاد احیای ازسرگیری مذاکرات هستهای ایران را عنوان کرده است، در کنار این پیشنهاد باید به ابتکار عمل کشورهای دیگر با چنین رویکردی اشاره کرد. بهعنوان مثال عمان هم در ماه گذشته پیشنهادی مشابه پیشنهاد توکیو را با ایران مطرح کرده بود که وزیر امور خارجه ایران هم در واکنش به پیشنهاد سلطان عمان، در صفحه شخصی خود در پیامرسان ایکس نوشت: «در جریان دیدار با برادرم آقای بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان در نیویورک به بررسی موضوعات متنوعی پرداختیم. ابتکار سلطان {عمان} برای بازگشت همه طرفها به تعهدات برجامی، همچنان روی میز است. لازم است تصریح کنم در مسیر درست دیپلماسی عزتمند جهت تحقق منافع ملی قرار داریم.»
باید تصریح کرد که پیشنهادات و ابتکارات کشورهایی مثل ژاپن، قطر یا عمان بیشتر میتوانند نقش تسهیلگری ایفا کنند تا میانجیگری که به چنین سیاستی در روابط بینالملل، سیاست Good officer میگویند که این نقش با نقش میانجیگری دارای تمایز است. وجه تمایز Good officer و میانجیگر در روابط بینالمللی را میتوان وزنه تضمین دانست، با این تفاوت که میانجیگر چشماندازی از مذاکرات را برای طرفین تضمین میکند. از آنجایی که ایران ارتباط مستقیمی با آمریکا ندارد، نمیتوان نقش میانجیگر تضمینی را برای موارد فوق قائل شد.
اتحادیه اروپا هم ادعای ایفای نقش تسهیلگری بین ایران و آمریکا را دارد که در اینباره باید گفت با توجه به تجارب ناموفق گذشته ایران در تعاملی پایدار با اروپا، این اتحادیه نمیتواند بهطور جدی روی میانجیگری خود مانور بدهد. با انفعال عملکردی اروپاییها پس از خروج آمریکا از برجام هم ثابت شده که اروپاییها نهتنها جانبدارانه تصمیمگیری میکنند، بلکه تعهد و تضمین محکمی هم ارائه نمیدهند و صرف ارتباط فرسایشی را در راهبرد خود قرار دادهاند.
عمان یا ژاپن، تمایل تهران کدام است؟
البته فاکتور دیگری در این میان مطرح است که باید به آن توجه داشت. فاکتور «اعتماد» موردی است که در چنین مواقعی نقش پررنگی را در انتخاب میانجیگرها یا تسهیلگرها توسط طرفین ایفا میکند. واضح است که در سالهای گذشته ژاپنی که با سیاستهای شینزو آبه به آمریکا نزدیک شده و قراردادهایی دوجانبه یا چندجانبه با آمریکا دارد، زمین بازی خود را در حوالی سیاستهای آمریکا انتخاب میکند. با اینکه تهران بهطور رسمی در پذیرش یا رد پیشنهاد ژاپن موضوعی را مطرح نکرده است، تمایل ایران به کشورهای همسایهاش، پررنگتر است. در این راستا نزدیکی سیاسی و دیپلماتیک ایران، عمان و قطر را باید در نظر گرفت. در پایان باید گفت تا زمانی که آمریکا سیاست قطعی و عزم جدی خود را در قبال روند مذاکرات نشان ندهد، گره مذاکرات باز نمیشود و مشکل اصلی این روند را باید در رفتار واشنگتن تعبیر کرد.
منبع: روزنامه صبح نو