به گزارش مشرق، آئین رونمایی از کتاب «در فاصلۀ دو بوسه؛ زندگی و شهادت مهندس مجید حدادعادل» با حضور «سردارسرلشکر رحیم صفوی، دستیار و مشاورعالی فرماندهی معظم کل قوا در امور نظامی»، «غلامعلی حدادعادل، برادر بزرگتر و نویسندۀ کتاب» شامگاه پنجشنبه ۶ مهر در تالار سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
سرلشکر صفوی: در این کتاب دربارۀ زندگی شهید غلو نشده است
مشاورعالی فرمانده معظم کل قوا در امور نظامی در ابتدای سخنان خود بزرگترین خدمت نویسندۀ کتاب را شناساندن این شهید به نسل جوان امروز و فردا دانست و ادامه داد: شهادت یک احتساب است؛ یعنی یک شهید با خودسازی آمادگی برای شهید شدن را کسب میکند. چنانچه سردار سلیمانی نیز گفتهاند یک شهید قبل از اینکه شهید بشود، باید شهید شده باشد.
سرلشکر صفوی مطالب کتاب را عاری از غلو دانست و ادامه داد: در این کتاب دکتر حدادعادل نوشته است: «شرح زندگی یک جوان از ۲۰۰ هزار جوانی که جان بر سر ایمان و آرمان خود دادند. در راه انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.» این کتاب صرفاً شرح زندگی یک فرد نیست، بلکه سرگذشت یک نسل است؛ نسلی که رفتند تا ایران بماند.
این فرماندۀ پیشین سپاه با یادآوری این نکته که بخش مهمی از زندگیاش را با شهدا گذرانده، اما این کتاب او را با شهید حدادعادل آشنا کرده است، افزود: یک جوان کمتر از ۳۰ ساله چگونه میتواند هم علم داشته باشد، هم شعر بگوید، اهل قلم و هنر باشد، قلبش به لطافت گل، لطیف و مهربان باشد، قرآن را بداند و بخواند، هم شجاعت در میدان داشته باشد؟
شهید مجید حدادعادل اهل علم و عمل بود
سرلشکر صفوی گفت: خیلیها تقوا دارند اما شجاعت حضور در میدان و جان دادن در راه خدا را ندارند؛ اهل علم هستند اما اهل عمل نیستند. جمع بین علم و عمل سخت است؛ شهید حدادعادل اهل علم و عمل بود. جبهه و جنگ جای ترسوها نیست. مردن، کشته شدن و هجرت در راه خدا شجاعت میخواهد.
وی گفت: جوانهای ما در یک رویش بزرگ بهتر از من و امثال من زندگی میکنند. من و دکتر حداد عادل سکههای نیمپهلوی هستیم؛ نصف عمرمان را در زمان شاه و نصف دیگر را در جمهوری اسلامی بودهایم؛ اما جوانهای امروز سکه بهار آزادی هستند. ۵۵ درصد جمعیت جوان ما زیر ۴۰ سال است. از اول عمرشان در جمهوری اسلامی بودهاند. خداوند اگر کسی را دوست داشته باشد به او پدر و مادر، همسر، فرزندان، دوستان و حتی رهبر خوبی میدهد.
سرلشکر صفوی ادامه داد: رژیم بعث در ۱۹ مهر ۱۳۵۹ از رودخانه کارون گذشت و جاده اهواز به آبادان را قطع کرد. دو سه روز بعدش جاده ماهشهر به آبادان قطع شد. مهندس تندگویان در همین جاده اسیر شد. شروع کردند نخلها را با ارهبرقی بریدند تا آبادان را کامل محاصره کنند و دو طرف اروند را پیدا کنند. درعینحال ۱۴ آبان ۱۳۵۹ که امام راحل فرمودند حصر آبادان باید شکسته شود، از همان لحظه به دنبال شکستن حصر آبادان رفتیم.
وی گفت: بنده اول فرمانده دارخوین بودم بعد فرمانده عملیات جنوب شدم. اوایل اردیبهشت یا فروردین بود که طرح شکست حصر آبادان را بهعنوان فرمانده عملیات جنوب به شورای عالی دفاع بردم. در این جلسه بنیصدر بهعنوان رئیسجمهور و فرمانده کل قوا، شهید فکوری بهعنوان وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی و مقام معظم رهبری بهعنوان نماینده امام راحل حضور داشتند.
مشاورعالی فرمانده معظم کل قوا در امور نظامی افزود: طرح را که ارائه دادم بنیصدر غرولند کرد و ایراد گرفت؛ درصورتیکه این طرح بر اساس دانش نظامی بود. مقام معظم رهبری با برخورد قوی حمایت و طرح را تثبیت کردند. بنده و حسن باقری به ماهشهر ستاد لشکر ۷۷ رفتیم تا لشکر با طرح هماهنگ بشود. الحمدالله هماهنگی اتفاق افتاد. شهید مجید حدادعادل در عملیاتی که منجر به شکست حصر آبادان شد به شهادت رسید.
حدادعادل: هیچکس از من آگاهتر به زندگی شهید نبود
غلامعلی حدادعادل نیز در این نشست با اشاره به سپری شدن چهلودو سال از شهادت برادرش، گفت: این شهید در دو سال و نیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک روز هم آرام نداشت و از مسئولیت فارغ نبود. او بهسرعت تا سطح سرپرستی استانداری یک استان جنگزده و پرمسئله مثل استان کرمانشاه ارتقاء پیدا کرد و مسئولیت داشت و هنگام شهادت ۲۹ سال و شش ماه از عمرش گذشته بود.
مشاور عالی رهبر معظم انقلاب ادامه داد: در سالهای جنگ فرصت مستندسازی از جنگ و شهیدان وجود نداشت و این مهم به سالهای بعد از جنگ موکول شد. در این سالها هزاران کتاب درباره جنگ و درباره شهیدان و جانبازان و آزادگان نوشته شده و احساس ما این بود که این شهید عزیز معرفی نشود؛ اما کسانی که این شهید را میشناختند اصرار داشتند که ویژگیهای شخصیتی او به جامعه معرفی شود.
حدادعادل گفت: بنده این وظیفه را تکلیف شخصی خودم احساس کردم؛ چون هیچکس از من آگاهتر به زندگی او نبود. ما با هم بزرگ شدیم. من هم در دبیرستان و هم در دانشگاه معلم او بودم. کمتر اتفاق میافتد که دو برادر با هم اینطور زندگی کنند. بین ما صمیمیت بسیاری وجود داشت و من از ویژگیهای روحی و علمی برادرم باخبر بودم.
نقش عنایت الهی و توجه شهید در نگارش کتاب
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: از ابتدای شهادت او دغدغه داشتم که یک روزی برای او چیزی بنویسم. سال گذشته به خودم نهیب زدم و گفتم در آستانه ۸۰ سالگی هستم و لازم است آنچه را در مورد این شهید در اندیشه و سینه دارم به قلم دربیاورم. ۱۵ مهر ۱۴۰۱ بر سر تربت او حاضر شدم. از این شهید همت خواستم و متوسل شدم تا بتوانم این کتاب را بنویسم. نوشتن این کتاب ۸۴ روز طول کشید. اگر عنایت الهی و توجه شهید نبود هرگز در خودم چنین چیزی را نمیدیدم.
وی با اشاره به تأکید رهبری به خانوادۀ شهدا برای بیان خاطراتشان، گفت: منبع اصلی من برای نوشتن این کتاب حافظه خودم بود که در طول این ۴۲ سال همۀ خاطرات او را مثل یک عتیقهای در ذهن خودم حفظ کرده و محفوظ نگه داشته بودم. علاوه بر این خاطراتی که مادر، همسر، خواهران و برادران و دوستان شهید از او داشتند و نامههای متعددی که از شهید در اختیار دیگران بود یا دیگران به او نوشته بودند، صدها عکس موجود نزد من و خانواده شهید، جزوهها و دفترهای تقویمی که در آنها یادداشتهای روزانه شهید بود را گردآوری کردم و خواندم و بعد بر حسب اصول زندگی او دستهبندی کردم و کتابی در ۱۴ فصل نوشته شد.
اخلاص، دوری از ریا و کار برای خدا، بارزترین ویژگیهای شهید
حدادعادل ادامه داد: اخلاص، دوری از ریا و برای خدا کار کردن بارزترین ویژگی این شهید است. در مسئولیتی که داشت هرگز دیده نشد. از مسئولیت و مقامش برای معرفی کردن خودش استفاده نکرد. سال ۱۳۵۹ مدیریت رادیو کشور در دست او بود؛ اما یک بار هم کسی صدای او را از رادیو نشنید، درحالیکه از ۶ صبح تا ۱۱ شب برای اداره رادیو تلاش میکرد.
نویسنده کتاب «در فاصله دو بوسه» افزود: شهید مجید حدادعادل دو جنبه نظری و عملی را توأم داشت؛ یعنی هم اهل فکر، نظر و مطالعه بود. شعر میخواند و شعر میگفت. درعینحال مرد میدان و عمل بود. مدیر بود. در مقام اجرا توانا، دلسوز و خوشفکر بود. از دوران دانشآموزی یک کوهنورد توانا بود. نقشه کوههای شمال تهران را نزد من باز میکرد و تکتک قلههای تهران را نشانم میداد. در دوران دانشآموزی به قله دماوند صعود کرد. در دوران سربازی در نامهای که برای همسرش نوشته، آورده است: «در چهار پنج روز اخیر یک کتاب هزار و سیصد صفحهای درباره جنگ دوم جهانی خواندم.» چنین شخصیتی جان خودش را فدای انقلاب اسلامی کرد. در مقام عمل آنچه را که دوست داشت تقدیم خدا کرد.
معرفی الگوی جوان طراز انقلاب اسلامی
برادر شهید مجید حدادعادل گفت: انگیزۀ من از نوشتن کتاب این بود که جوانان و نسل آینده بدانند برای به پیروزی رساندن انقلاب و حفظ آن، چه جانهای گرامیای فدا شده است. ما باید بدانیم شهید مجید حداد عادل یکی از ۲۰۰ هزار شهیدی است که در دفاع مقدس به شهادت رسیدند. این شهید افتخار خانوادۀ ماست. یاد و نام او مثل چلچراغی خانههای ما را روشن کرده است.
وی ادامه داد: این کتاب فاصلۀ بین نخستین بوسۀ من به او در روز تولدش و بوسۀ واپسین -اندکی قبل از شهادتش- را روایت میکند، به همین دلیل نام کتاب را «در فاصله دو بوسه» گذاشتم. چیزی را در کتاب آوردهام که اطلاع از آن برای جوانان مفید باشد تا این شهید جوان بتواند الگوی جوان طراز انقلاب اسلامی باشد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان از انتشارات شهید کاظمی، آقای ایرج فرجی و دوستان بسیاری که در تألیف کتاب کمک کردهاند سپاسگزاری کرد.
***
کتاب «در فاصلۀ دو بوسه» اثر جدید انتشارات شهید کاظمی است که آیین رونمایی از آن به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی با حضور صدها نفر از دوستداران شهید، چهرههای فرهنگی و سیاسی کشور، همرزمان شهید و همکاران او در نهادهای مختلف انقلابی برگزار شد.