به گزارش مشرق،مکرمی پور کارشناس مسائل بین الملل و امنیت ملی مطلبی با عنوان نظریات قدرت نرم، در کانال خود در ایتا منتشر کرد:
قدرت نرم ریشه در تعبیر لیبرالیستی تحولات جهانی دارد. نگرش لیبرالیستی در مقایسه با نگرش رئالیستی و حتی نئورئالیستی پنج نکته کلیدی دارد که عبارتند از:
1- در نگرش لیبرالی، اصلیترین بازیگر، تهدیدکننده و تهدیدشونده و محور اساسی سیاستگذاری، بازیگران غیردولتی هستند و جامعه مهمتر از دولت است.
2- خلاف رئالیستها که امنیت ملی و منافع ملی را محور تمام سیاستگذاریها معرفی کرده و به کلیه فعالیتهای فراملی بدبین بودند، لیبرالها به امنیت بینالمللی اهمیت بسیار زیادی قائل هستند.
3- در نگرش لیبرالی، انسانها موجودات شریر و پلیدی نیستند، بنابراین دولت مقتدر اساساً با تعالی شهروندان در تعارض است. انسانها اصولاً شریف و مسالمتجو هستند و سیاست خارجی بازتاب استانداردهای اخلاقی شهروندان است و دولتها حتی اگر بتوانند هم، حق ندارند اخلاق ویژهای برای خود تعریف کنند چون اخلاق دولت، بازتاب و حاصل جمع اخلاق شهروندانش است. بر این اساس در نگرش لیبرالی، انسانها در جستجوی صلح هستند، پس دولتها یعنی نماینده شهروندان هم محدود و خیرخواه هستند، در نتیجه محیط بینالمللی هم که متشکل از نمایندگان ملتها است، قانونپذیر و هنجارگر است. این نگرش کاملاً عکس نگرش رئالیستی است که انسانها را گرگ همدیگر و نظام بینالملل را مبتنی بر قانون جنگل میشمرد.
4- لیبرالها خلاف رئالیستها، که غالباً در اندیشه بقاء، مبارزه و امنیت ملی هستند، عمدتاً بر مسائل مربوط به اقتصاد سیاسی تأکید مینمایند و معتقدند از طریق وابستگی متقابل فزاینده و همکاری در سطح بینالملل میتوان صلحی دائمی برقرار کرد و از مناسبات خصومتآمیز رهایی یافت. و آخرین خصیصه نگرش لیبرالی این است که نیات و برداشتها بسیار بیشتر از توانایی اهمیت دارند. آنچه مناسبات دولتها و ملتها را تنظیم میکند نه تواناییهای عینی که برداشتهای ذهنی و نیات آنهاست. بر این اساس لیبرالها برای فعالیت نهادهای بینالمللی، مبادلات فکری و بطور کلی ماهیت بیناذهنی واقعیات ارزش خاصی قائل هستند.
تأمل در خصایص مفهومی لیبرالیسم نشان میدهد که این نگرش منبع فکری مهمی برای قدرت نرم تمهید کرده است. اما به رغم نزدیکی مفهومی بین فهم لیبرالی و قدرت نرم، نمیتوان این دو را دو مؤلفه مستقل و وابسته فرض کرد، برای اینکه قدرت نرم صرفاًَ منبعث از نگرش لیبرالی نیست. جفری کمپ در مقالهای ضمن تحلیل معنای قدرت نرم، تحرکات ایران در عراق و لبنان را به قابلیت و قدرت نرم ایران در این دو کشور نسبت داده است. این در حالی است که نگرش حاکم بر رفتار ایران، لیبرالی نیست. بنابراین اینگونه نیست که قدرت نرم مختص کشورهایی باشد که مشرب لیبرالی دارند، منابع قدرت نرم (فرهنگ، ایدئولوژی، عقاید و هویت تاریخی) میتواند در مکاتب مختلفی وجود داشته باشد، اما آنچه مهم است ابراز و معرفی صحیح و شایسته منابع قدرت نرم است که بنظر میرسد هر کشوری قادر به انجام آن نیست.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.