کد خبر 1532796
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۰

روزهای تلخی در سال۱۴۰۱ گذشت. اما چشم‌ها و گوش‌ها بازشد. همه دیدند چطور آنها که داعیه حمایت از آزادی مردم و حقوق زن داشتند، در سر، سودای تجزیه ایران داشتند و چه نقشه‌ها کشیدند.

به گزارش مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: امیدوارم آرمیتا دختر نوجوانی که این روزها در تخت بیمارستان بستری است به‌زودی خندان و سالم به آغوش گرم خانواده برگردد. این روزها تنها پدر و مادر او نگران نیستند و جماعتی برای او دعا می‌کنند.

اما روزی که هوشیار به خانه برگردد صحنه‌های شاد و غم‌انگیزی را توامان می‌بیند که چه‌بسا در تمام عمرش اینطور از نزدیک به تماشا ننشسته باشد‍؛ از یک‌سو مردم دلسوز و خیرخواهی که دست دعا برایش به‌سوی آسمان بلند کردند و از سوی دیگر چشم‌پاره‌های آتش‌خواری که پای خونش قمار کردند و همه حیثیت نداشته‌شان را وسط ریختند و چرتکه کاسبی برایش برداشتند.

روزی که به سلامت به خانه برگردد دوست و دشمنش را به روشنایی خورشید خواهد یافت. او خواهد دید جماعتی را که کرکس‌وار بر سر جسم نحیف او نشستند تا دکان بر سرخونش علم کنند.

آرمیتاها باهوشند؛ می‌بینند؛ جماعت زبونی راکه ده‌ها نفر را در داخل ایران به زندان و پای چوبه دار کشاندند تا از ناکسان خبیث روزگار صله بگیرند؛ خون‌های پاک شهدای امنیت و مروت که بماند.

هنوز در خبرها دست‌به‌دست می‌شود؛ روناک یونسی به اسم زن زندگی آزادی برای ۲ دلار گدایی می‌کند. حامداسماعیلیون برای سالگرد مهسا راهپیمایی راه‌انداخته و نفری ۳۰تا۴۰دلار حق پیاده دریافت می‌کند. بلیت شرکت در سخنرانی یاسمین پهلوی ۲۵۰دلار است و مهناز افشار ساک دستی با اسم زن زندگی آزادی می‌فروشد و گوگوش عطرش را با این نام سر بیلبورد می‌برد و نازنین بنیادی برای هر سخنرانی ۱۰۰هزار دلار می‌گیرد و کارمند وزارت خارجه آمریکا، مسیح علی‌نژاد ۳۰هزار دلار. علی کریمی هم ۷۷۰میلیارد تومان سر خواهر مظلومش کلاه بگذارد و فرار کند و پس‌مانده پهلوی هم‌که حتی از سوی دوستانش نیز جدی گرفته نمی‌شود.

و این چند دلار، همه دغدغه مبارزاتی آنهاست. اینها ادای بهمن۵۷ را هم نمی‌توانند دربیاورند؛ جماعتی حقیر که برای کاسه‌لیسی رژیم کودک‌کش از هم سبقت می‌گیرند.

روزهای تلخی در سال۱۴۰۱ گذشت. اما چشم‌ها و گوش‌ها بازشد. همه دیدند چطور آنها که داعیه حمایت از آزادی مردم و حقوق زن داشتند، دول غصاب و جلاد را به بمباران و حمله نظامی به ایران تشویق کردند. همه دیدند با دریوزگی و خفت تمام مقابل آمریکا تمنای تحریم بیشتر سفره مردم ایران کردند. همه به‌خاطر دارند در سر، سودای تجزیه ایران داشتند و چه نقشه‌ها کشیدند.

هر روز دروغ بافتند و بازهم طرفی نبستند. ۲۵شهریور بی‌آبرو شدند و در سالگرد شهدای زاهدان خفیف. و اما بازهم به خاک کشیده می‌شوند... . بماند به یادگار برای آرمیتا.