حمله گسترده گردان‌های مقاومت فلسطین به رژیم غاصب و جنایتکار اسرائیل، غاصبان و حامیان آنان را در شوک مطلق فرو برده است.

به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- حمله گسترده گردان‌های مقاومت فلسطین به رژیم غاصب و جنایتکار اسرائیل، غاصبان و حامیان آنان را در شوک مطلق فرو برده است. جمع‌بندی خبرها بیانگر آن است که در این عملیات بیش از ۲۵۰ نظامی رژیم کشته شده‌اند و بیش از ۱۰۰ نفر از آنان به اسارت درآمده‌اند و صدها نفر نیز زخمی شده‌اند. مقاومت فلسطین در یک عملیات پیچیده و چندوجهی اطلاعاتی، مخابراتی و عملیاتی، آنچنان ضربه‌ای به این رژیم وارد کرد که رسانه‌های سرشناس رژیم غاصب، آن را هولناک و غیرقابل جبران خواندند. نفوذ گسترده گردان‌های فلسطینی به شهرها و شهرک‌های اطراف غزه که منجر به تصرف کامل هفت شهر و شهرک شد، از یک طرف آمادگی کامل فلسطینی‌ها و از طرف دیگر غافلگیری و درماندگی سیستم سیاسی، اطلاعاتی و نیروهای نظامی رژیم را به رخ کشید. مسلماً رژیم باید تاریخ ننگین خود را به دو بخش تا روز شنبه و از روز شنبه به بعد تقسیم کند و در انتظار فروپاشی مطلق و کامل بنشیند.

۲- در تحولات هفته اخیر فلسطین شاهد تحریک جدید از سوی رژیم صهیونیستی بودیم. اسرائیل که از یک‌سو در وضعیت تهدید سیاسی داخلی از ناحیه احزاب مخالف دولت و از سوی دیگر در تهدید شدید امنیتی از ناحیه کرانه باختری است، با هدف چیدن میوه‌ای که هر چند کال است، به شهرک‌نشین‌های غاصب و شرور علامت داد و آنان از روز سه‌شنبه هفته قبل روزانه برنامه‌ای تهاجمی را علیه مسجدالاقصی به اجرا گذاشتند.

در این میان دو اتفاق مهم همزمان در کرانه باختری و غزه به وقوع پیوست؛ در کرانه در حالی که رژیم صهیونیستی بیشتر روی جنین و نابلس تمرکز داشت، فلسطینی‌ها در کل کرانه دست به اعتراض زدند که در جنوب یعنی مناطق متصل به قدس شریف، این اعتراضات شدت بیشتری داشت و کانون آن هم شهر «طولکرم» بود. در تظاهرات و اعتراضات شهرک حواره در جنوب نابلس دو فلسطینی به شهادت رسیدند و دو نظامی صهیونیست به درک واصل شدند و در مجموع حدود ۸۰ فلسطینی در روز جمعه گذشته حین تشییع یک شهید فلسطینی زخمی گردیدند.

از آن طرف گردان‌های عزالدین قسام وابسته به جنبش حماس وارد عملیات نظامی علیه تل‌آویو و شهرک‌های اطراف غزه شدند. بنا به نقل فرمانده گردان‌های قسام، در این عملیات بیش از ۵۰۰۰ موشک و راکت به سمت مناطق مختلف فلسطین‌اشغالی شلیک شده است. به اسارت رفتن تعداد قابل توجهی از عناصر نظامی صهیونیست هم ضرب شست دیگری بود که مقاومت فلسطینی بر این رژیم وارد نمود. شبکه ۱۲ رژیم از هدف گرفتن تل‌آویو با موشک‌های سنگین خبر داد. در این عملیات فلسطینی‌ها از یک تاکتیک نظامی جدید استفاده کردند که بی‌سابقه بود؛ آنان با استفاده از خودروی نظامی به شهرک‌های صهیونیست‌نشین مجاور غزه حمله‌ور شدند. تصاویر این نفوذ هم از طریق موبایل‌ها به فضای مجازی راه یافت و وحشت اسرائیلی‌ها را دوچندان کرد تا جایی که رادیو ارتش رژیم روز جمعه از «نفوذ نیروهای فلسطینی از غزه و از زمین و دریا به درون اراضی‌اشغالی» خبر داد.

۳- رخدادهای اخیر سوریه و کرانه باختری و غزه در فلسطین از تشدید تنش و وضعیت نسبتاً جدید حکایت می‌کند؛ حمله شدید تروریستی بعد از ظهر روز پنجشنبه گذشته به مراسم فارغ‌التحصیلی یک دانشکده نظامی به شهادت نزدیک به ۱۰۰ نفر و زخمی شدن نزدیک به ۳۰۰ نفر انجامیده است که دست‌کم ۳۶ نفر آنان زنان و کودکانی بوده‌اند که در تجلیل از جوانان فارغ‌التحصیل در مراسم حضور داشته‌اند.

در یک اقدام تروریستی دیگر با مجوز و تحریک دولت غاصب اسرائیل، از اواسط هفته پیش، روزانه صدها صهیونیست‌ شهرک‌نشین به مسجدالاقصی یورش برده و مانع ورود مسلمانان به این مسجد شدند. متقابلاً مقاومت فلسطین در شهرهای کرانه باختری دست به تظاهرات زد که حجم آن در شهر «طولکرم» بیشتر بود. تظاهرات در این شهر به درگیری کشیده شد، دو فلسطینی به شهادت رسیده و دو نظامی صهیونیست هلاک شدند و در مجموع نزدیک به ۸۰ فلسطینی شرکت‌کننده در اعتراضات هم زخمی شده‌اند.

این دو واقعه به احتمال خیلی زیاد مرتبط با یکدیگر بوده و برای برهم زدن توازنی که در ماه‌های اخیر به‌طور آشکار به سمت مقاومت سنگینی می‌کرد، صورت گرفته است. کمااینکه بنیامین نتانیاهو بعد از فراگیری اعتراضات در کرانه گفت «ارتش قاطعانه به کار خود برای پاک‌سازی لایه‌های مقاومت در کرانه باختری ادامه خواهد داد».

۴- انفجار خونین بعدازظهر پنجشنبه دانشکده نظامی حمص، از نظر نوع عملیات و حجم تلفات، طی ۳ تا ۴ سال گذشته واقعه‌ای جدید به حساب می‌آید. شواهد و قرائن بیانگر ترکیب دو عنصر نفوذ و بمب‌گذاری می‌باشد. انفجار بمب در پایان مراسم صورت گرفته که خانواده‌ها از جایگاه مخصوص خود به سمت فرزندانشان حرکت کرده‌اند و حداکثر تجمع از یک‌سو و حداکثر بی‌نظمی - که در پایان مراسم رسمی طبیعی است - صورت گرفته است و این برای جنایتکارانی که دستیابی به حداکثر تلفات را مدنظر داشته‌اند، بهترین زمان بوده است. از این رو قاعدتاً عامل یا عوامل نفوذی در تعیین زمان انفجار مؤثر بوده‌اند. این اقدام جنایتکارانه با هر مقدمات، صورت و کیفیتی که به اجرا درآمده باشد فقط عمق کینه طراحان و عوامل آن نسبت به «مردم سوریه» را نشان می‌دهد. هیچ گروهی سوری نمی‌تواند به دلیل مخالفت با حکومت این کشور، جوانان و خانواده‌های مردم سوریه را آماج چنین تهاجم خونینی نماید. بنابراین اگرچه گروه تروریستی تکفیری و وابسته «تحریرالشام» که سابقاً تحت عنوان جبهه‌النصره فعالیت می‌کرد، مسئولیت این اقدام را پذیرفته است اما ابعاد اقدامی که صورت گرفته فراتر از این حرف‌هاست.

۵- در انفجار خونین حمص نقش دو دولت به‌طور خاص قابل ‌اشاره است؛ رژیم صهیونیستی و دولت ترکیه؛ اگر این فرضیه را بپذیریم که اقدام جنایتکارانه عصر پنجشنبه سوریه را گروه تکفیری تحریرالشام انجام داده است، از آنجا که ابعاد حادثه از تبادل نوعی «اطلاعات خاص» حکایت می‌نماید، پای دولت خارجی به میان می‌آید. به‌خصوص اگر دولتی سوابق دست زدن به چنین اقدامی داشته باشد. عملیات نظامی دولت ترکیه در الباب و المنبج در سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ و اقدامات رژیم صهیونیستی در بمباران‌های مکرر حومه دمشق و در یک مورد مرکز دمشق و منطقه مزرعه‌الامل در استان قنیطره شباهت زیادی به رخداد خونین دانشکده نظامی حمص دارد. روابط آشکار این گروه تروریستی با رژیم جعلی اسرائیل و دولت ترکیه می‌تواند به‌عنوان سرنخ طراحی‌ خارجی این اقدام هولناک مورد توجه قرار گیرد.

حدود سه ماه پیش پایگاه خبری «نورث پرس» از همکاری سطح بالای اطلاعاتی میان «تحریرالشام» و سرویس امنیتی ترکیه خبر داد که منجر به تحویل معتصم محمد مصری و هارون عواد الدوسری دو عضو القاعده به سرویس ترکیه گردید. کمااینکه رسانه‌ها در خرداد ماه گذشته از دیدار محمد الجولانی رئیس ‌این گروه تروریستی با هیئتی غربی و با حضور یک افسر امنیتی رژیم اسرائیل در شهر «سرمدا» خبر دادند. ارتباطات میان جولانی و سرویس‌های ترکیه و رژیم اسرائیل یک ارتباط عادی نیست؛ کمااینکه گفته می‌شود اطلاعات زمینی مربوط به مراکزی از سوریه که در طول سال‌های گذشته از سوی رژیم اسرائیل بمباران شده‌اند، توسط گروه الجولانی در اختیار تل‌آویو قرار گرفته است.

از نقطه نظر زمانی هم رخداد دمشق برای دو دولت اسرائیل و ترکیه اهمیت ویژه‌ای داشته است؛ از یک‌سو رژیم صهیونیستی با پناه بردن به نظریه قدیمی و منسوخ اسرائیل مبنی بر مشغول‌سازی دشمن در محیط بیرونی، سعی می‌کند توجهات را از کرانه باختری - که نتانیاهو از عزم ارتش برای پاک‌سازی کامل آن از مقاومت خبر می‌دهد - به نقطه پیرامونی منصرف گرداند. شدت حادثه پنجشنبه حمص می‌تواند این مأموریت را به‌عهده بگیرد. حوادث جاری کرانه از روز سه‌شنبه با فشار صهیونیست‌ها به مسجدالاقصی شروع شده و به زد و خورد شدید در کرانه و به‌خصوص طولکرم در روز پنجشنبه و در جریان تشییع پیکر شهید «لبیب محمد الضبیدی» منتهی گردید. این پنج‌شنبه با آن پنج‌شنبه بی‌ارتباط نیست. کمااینکه همزمانی تحولات حمص با تشدید اقدامات ارتش ترکیه علیه مناطق شمال سوریه از یک‌سو و اقدامات مشترک ترکیه و آذربایجان در قفقاز جنوبی، که هر دو نیاز به پرده‌پوشی و حاشیه‌گزینی دارند، از سوی دیگر، نوعی پیوستگی ژئوپلیتیکی میان اقدامات جبهه مقابل مقاومت را تداعی می‌کند.

۶- در تحولات سوریه، نقش آمریکایی‌ها را باید مستقلاً مورد توجه قرار داد. آمریکا از یک‌سو در منطقه شمال شرق سوریه - موسوم به جزیره - نوعی قرنطینه را اعلام کرده و به حجم نیروهای خود نیز افزوده است و از سوی دیگر علی‌رغم اینکه مدعی حمایت از کردهای سوریه می‌باشد، در برابر اقدامات ارتش ترکیه به لفاظی اکتفا کرده است. علاوه‌بر این، رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته با کمک فرماندهی نظامی آمریکا در سوریه، دست به عملیات علیه ارتش سوریه در بادیه و الحطله و یکی دو نقطه دیگر متعلق به ارتش در دیرالزور و نیز معبر بوکمال - قائم زد. نقش آمریکا در هر فعل و انفعالی که علیه دولت سوریه صورت می‌گیرد، آشکار است. اگر بخواهیم گرانیگاه تروریسم در سوریه را نشان دهیم، این گرانیگاه سرفرماندهی پنتاگون در سوریه است. نابودی این سرفرماندهی قطعاً به حذف تروریسم و قطع مداخله نظامی خارجی در سوریه منجر می‌شود.

۷- تحولات سوریه و فلسطین در واقع نه فقط از نظر زمانی به یکدیگر وصل هستند بلکه از حیث مبدأ و منشأ هم حقیقت واحدی را نشان می‌دهند. اقدامات رژیم صهیونیستی علیه سوریه موضوع جدیدی نیست. این رژیم آشکارا حضور مقاومت در سوریه را مسئله‌ای راهبردی و غیرقابل اغماض می‌داند. مقاومت در سوریه دو کارکرد اساسی دارد؛ یک کارکرد آن تهدید مستقیم امنیتی و نظامی رژیم است و کارکرد دیگر آن پشتیبانی از مقاومت فلسطین در کرانه باختری و غزه می‌باشد. رژیم جنایتکار اسرائیل به خوبی می‌داند موضوع تسلیح کرانه و پشتیبانی تسلیحاتی از آن نسبت به ابتدای زمانی که از آن سخن گفته می‌شد، تحول کیفی پیدا کرده و با تکنولوژی‌های جدید می‌تواند به صورتی تکامل‌یافته‌تر و پرحجم‌تر به این منطقه وارد شود. این چیزی نیست که رژیم بتواند در مقابل آن پادزهری تهیه کند. توسل رژیم صهیونیستی به انفجار و ترور، ارتباط مقاومت منطقه با کرانه باختری را قطع نمی‌کند.

برچسب‌ها