معاون اول رئیس‌دولت دوازدهم که روزی ردای «نامزد پوششی انتخابات» را به تن کرد، این روزها از سایه برون شده و هرازچندگاهی با اظهار لحیه، نمک بر زخم‌های کهنه و جامانده از دهه ۹۰ می‌زند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه جوان با انتشار این تحلیل نوشت: نام اسحاق جهانگیری، به تنهائی کافی است تا با شنیدنش، سیاهی اقتصاد دهه ۹۰ سرآدمی آوار شود، ولی بی‌آزرم را چه باک از آزردن دیگران! لابد گذر زمان و کوتاهی مقامات ناظر، بدهکاران را در گذر زمان طلبکار می‌کند. اینکه در دورهمی حزب «کارگزاران سازندگی» ادعا شود «افزایش درآمد نفت، نه تنها پشتوانه توسعه نشد بلکه دستاوردهای گذشته توسعه را از بین برد»، از قماش همین اظهارات بی‌پشتوانه است.

یکی از محورهای کلیدی در زمینه توسعه اقتصادی، استفاده از فروش منابع طبیعی است تا سود حاصل از فروش و صادرات منابع طبیعی به صورت کامل در توسعه زیرساخت هزینه و علاوه‌بر رشد اقتصادی پایدار، موجب گسترش رفاه اجتماعی شود، اما تعبیر غلط و اشتباه از اینکه نفت موجب بدبختی ما شده، در بهترین حالت نشان از سطح غلط فهم موضوعات توسعه دارد. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌دولت قبل در اظهاراتی مدعی شده نفت نه تنها کمکی به توسعه کشور نکرده بلکه آن را متوقف نیز کرده است و افزایش درآمد نفت، نه تنها پشتوانه توسعه نشد بلکه دستاوردهای گذشته توسعه را نیز از بین برد.

این حرف‌ها را معاون اول روحانی زده است؛ کسی که در دولت تحت مدیریتش برای فروش نفت در کشور، به امضای برجام و مذاکرات اقدام کرد. نفت و درآمدهای نفتی به خودی خود بد نیستند، اما اگر ابزار سیاستگذاری اقتصادی دولت تنها منوط به درآمدهای نفتی و فروش نفت باشد، آنگاه باید فاتحه توسعه را خواند. خوانش دیگری از توسعه، اما در تفکرات افراد دیگر دولت روحانی وجود دارد که ما باید جای عربستان می‌بودیم و به محور اصلی تأمین‌کننده بازار نفت غرب تبدیل می‌شدیم! و عربستان را الگوی توسعه کشور می‌دانند و تز فروش ۱۰ میلیون بشکه نفت خام را می‌دهند. اینها همه در حالی است که هم دید «درآمدهای نفتی بد است» و هم دید «بشویم یک کشور خام‌فروش و فقط نفت خام بفروشیم و همه چیز را وارد کنیم»، هر دو غلط است. این دو دیدگاه غلط موجب شده است توسعه در کشور ما قربانی شود و دلیل این عقب‌ماندگی در توسعه اقتصادی نه تنها درآمدهای نفتی نیست بلکه سیاستگذاری بد و غلط بوده که از درآمدهای سرشار نفتی به بدترین شکل ممکن استفاده کردند. مسئله اصلی نقطه توجه مسئولان است، اگر تنها به دنبال این باشیم که توسعه کشور را از مسیر درآمدهای غیرنفتی برویم، صدها سال نیز به توسعه نخواهیم رسید، زیرا در بخش‌های دیگر نیز مانند نفت مشکل وجود دارد، مثلاً اگر محصولات معدنی به صورت خام صادر می‌کردیم هم دوباره همین مشکل را داشتیم یا مثل قطر صادرات عمده گاز طبیعی در دست‌مان بود. مسئله درآمدهای حاصل از منابع طبیعی در دسترس کشورها نیست بلکه مسئله و موضوع اصلی سیاستگذاری برای این موضوع است.

با نگاهی به توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها، هدایت منابع به سمت گسترش و تکمیل زنجیره‌های ارزش و جهش تولید یکی از مهم‎‌ترین محورهای توسعه صنعتی کشورها بوده است. اینکه ما به جای درس گرفتن از توسعه کشورهای دیگر با اعطای حمایت‌های غلط مانند بازار رانتی و ایجاد انحصار در بازار، علاوه‌بر نابودی امکان رقابت‌پذیری، صنایعی بسیار خام‌فروش درست کردیم، هنرمندی و اشتباهات سیاستگذاری اقتصادی مسئولان بی‌مسئولی همچون اسحاق جهانگیری بوده است.

در همین دولت قبلی، به جای هدایت صحیح منابع به سمت گسترش زنجیره‌های ارزش صنعتی، پول نفت خرج پایین نگه‌داشتن قیمت ارز شد و به جای توسعه به هزینه‌های جاری رسید و به جای اینکه مانند بقیه نقاط دنیا به سمت پاسخگویی به هزینه‌های جاری با اخذ مالیات واقعی از بخش‌های مختلف اقتصادی برویم، با معافیت‌های گاه‌وبی‌گاه و بسیاری نیز به صورت بیجا و بدون اضطرار، منابع نفتی کشور را نابود کردیم.