به گزارش مشرق به نقل از مهر، معیارهای دینی واخلاقی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد که هریک از آنها قابل بررسی است:
1- ایمان و خدا باوری
مقصود ما از ایمان وخداباوری- به عنوان نخستین ومهمترین ویژگی همسر شایسته وکامل- مسلمان بودن در برابر کفر والحاد نیست؛ زیرا اسلام به معنای مصطلح آن با صرف گفتن شهادتین تحقق می پذیرد و این حد، شرط لازم ازدواج است نه شرط کامل آن؛ به این معنا که در ازدواج دائم - درهمه حال - برای مردان مسلمان بودن شرط صحت ازدواج است و برای زنان نیز اسلام در ازدواج دائم شرط صحت است و به عبارت روشن تر، ازدواج دائم مرد یا زن مسلمان با زن یا مرد غیرمسلمان - ملحد و زندیق، مشرک و بت پرست، یهودی، نصرانی، زرتشتی و... حرام و باطل است. دراین بین تنها ازدواج موقت مردان مسلمان با زنان اهل کتاب (زنان پیرو یکی از ادیان آسمانی همچون یهود و نصاری) مجاز اعلام شده؛ ازاین مسائل در رساله های علمیه، بیشتر در فصل احکام ازدواج و زناشویی یاد شده است.
بنابراین مقصود از ایمان ، صفت و شرطی فراتر از این مرز و مرحله است، از این رو خداباوری را نیز بر آن افزودیم. مقصود ما از ایمان به عنوان شرط کمال در ازدواج، ایمان و اعتقادی است که ازمرحله زبان وشهادتین بگذرد و در قلب و جان شخص نفوذ کند. چنین ایمانی را می توان شرط کمال همسر دانست وآن را باعث بقا و ماندگاری بنیاد خانواده شمرد.
ایمان و خداباوری از منظر آموزه های دینی
در فرهنگ و آموزه های قرآن همواره ایمان بر تمام ارزش های مادی ترجیح داده شده است. بدین جهت در قرآن - به عکس نگاه تحقیر آمیز مترفان و متکبران که ثروت و پست های اجتماعی را مایه فخر و مباهات و ارزش انسانی می دانند- بر این نکته تاکید شده که پیامبران (ع) عموما از انسان های متوسط و گاه توده فقیر مردم انتخاب شده اند. انبیا نیز ملزم بوده اند از پیروان پابرهنه خود را - به رغم محرومیت های مادی و ظاهری- در برابر طعنه کافران حمایت کنند.
چنان که سوره عبس برای هشدار به کسانی فرستاده شده که مستمندان را به خاطر فقر تحقیر می کردند. بر این اساس، خداوند ایمان را مهمتر از هر ارزش مادی دیگر از جمله زیبایی دانسته است. برای مثال خداوند شرط ازدواج با مشرکان را ایمان آنان می داند می فرماید: با زنان مشرک ازدواج نکنید؛ تا ایمان بیاورند. قطعا کنیز با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است؛ هر چند زیبایی اوشما را به شگفت آورد و به مردان مشرک زن ندهید تا ایمان بیاورند. قطعا برده با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آورد. آنان شما را به سوی آتش می خوانند و خدا به فرمان خود، شما را به سوی بهشت و آمرزش می خواند.
به عکس ازدواج دختر مسلمان آزاد با بنده مسلمان بهتر از ازدواج با جوان مشرک بی ایمان است؛ هر چند آزاد و زیبا باشد یعنی ایمان و خداباوری و یکتا پرستی از آزاد بودن و زیبا بودن بهتر است.
استدلال قرآن در بیان برتری چنین است: مشرکان به خاطر آزاد و زیبا بودن برتری ظاهری دارند؛ اما به آتش دعوت می کنند و زناشویی با آنان باعث لغزش های عقیدتی و اخلاقی مسلمانان می شود یعنی کنیزان و بردگان مسلمان که سعادت نهایی انسان را تضمین می کنند بر آنان ترجیح دارند. این امر برای جوانان که گاه سخت شیفته وشیدای جمال وزیبایی ظاهری ویا موقعیت مادی واجتماعی دختران و پسران می شوند و ارزش های دینی و معنوی را فدا می سازند، هشدار و رهنمون مناسب است و چه بسیار ازدواج هایی که بر اساس شیفتگی وبه زیبایی های ظاهری شکل گرفته و سریع از هم پاشیده است. توجه به جایگاه ویژه ارزش های معنوی به زن وشوهر ها نیز توصیه شده است.
در روایات، مردان و زنان مومن همتای هم دانسته شده اند و بیان شده که درصورت برخورداری شخص از دین و امانت داری با ازدواج او مخالفت نکنید وگرنه باعث فتنه و فساد خواهید شد. همچنین توصیه شده که همواره دین بر زیبایی و مال، سبک و موقعیت اجتماعی ترجیح داده شود.
2- تقوا و پرهیزگاری
تقوا به معنای حفظ، نگه دار و مراقبت است. چنان که قرآن لباس را وسیله حفظ انسان از سرما و گرما و جنگ معرفی کرده است: و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکم باسکم ( و برای شما تن پوشه ای مقرر کرده که شما را از گرما و سرما حفظ می کند، تن پوش ها و زره هایی که شما را در جنگتان حمایت می نماید ).
تقوا در اصطلاح نیز به معنای پرهیزگاری و پروا پیشگی در برابر فرامین خداوند است. گرچه عموما تقوا را به معنای ترس وبرحذرداشتن از خداوند دانسته اند وبه جنبه سلبی آن توجه کرده اند، اما تقوا می تواند هم زمان به رفتارهای سلبی وایجابی ناظر باشد به این معنا که شخص به انجام فرمان های الهی و ترک نواهی او پایبند باشد. روایت زیر از امام صادق(ع) این معنا را تایید می کند.
از امام صادق(ع) سوال شد که مفهوم تقوا چیست؟ آن حضرت فرمود: اینکه خداوند تو را درآنجا که فرمان داده است بیند وآنجا که نهی کرده است نبیند.
به استناد آیات قران، تقوا آثار فراوانی دارد؛ نظیر فزونی برکات مادی و معنوی، خروج از بن بستها، برخورداری از روزی های غیر منتظره و قدرت تمیز حق و باطل.
قرآن افزون بر تقوای رفتاری انجام واجبات و ترک محرمات از مرتبه ای عمیق تر و دقیق تر ازتقوا( تقوای دل ها) سخن می گوید، نظیر "و هرکس شعائر خدا را بزرگ دارد درحقیقت آن ( حاکی ) از پاکی دل هاست.
تاکید بر حفظ خانواده از آتش و عقوبت الهی در کنار حفظ خود نشانگر آن است که از مومن انتظار می رود در مرحله نخست و پس ازاهتمام به امورشخصی، به نجات خانواده اش و سعادتمندی آنان بیاندیشد. در این راستا قرآن برای نمونه ازخانواده ابراهیم (ع) و خانواده پیامبر اسلام (ص) به عنوان اهل بیت و خانوده پاک وشایسته تکریم، یاد می کند. چنان که در داستان قوم لوط، تنها از یک خانواده نام می برد که توانستند دین داری و تسلیم دربرابر خداوند را در زندگی جمعی خود حاکم سازند.
پیداست که تاکید بر ویژگی پرهیزگاری درهمسر، بیشتر برای کسانی است که خود به این اصل تا سطحی پذیرفتنی پایبند باشند. در این صورت داشتن همسر پرهیزگار، ضمن کمک به همگرایی و هم سنخی در زندگی مشترک، زمینه لازم برای برخورداری ازفرزندان صالح و پرهیزگار را فراهم می سازد، اما اگر شخص خود چندان اهل تقوا و پرهیزگاری نباشد چگونه می توان او را به داشتن همسری صالح و پرهیزگارتوصیه نمود. این نکته درباره دیگر شرایط همسر شایسته نیز جاری است.
3- عفت و پاکدامنی
خداوند یکی از ویژگی های همسران بهشتی را طهارت و پاکی آنان دانسته است. در آیاتی از سوره بقره و آل عمران به پاکی ازواج بهشتی اشاره می کند، که انتخاب این ویژگی ازمیان سایر ویژگی ها، می تواند نشانگر اهمیت آن در این دنیا هم باشد.
طهارت مورد اشاره دراین آیات، افزون بر عفت و پاکدامنی می تواند به طهارت و پاکی روحی آنان نیز اشاره داشته باشد، یعنی همسر بهشتی افزون بر آلوده نبودن به هر گونه گناه، ازنظر روحی نیز صفای باطن دارند و اگر در رذایل اخلاقی که معمولا به پیوند زناشویی آسیب می زند برآینه جانشان نمی نشیند.
در سوره مبارکه الرحمن در توصیف همسران بهشتی آمده است: "فیهن قاصرات الطرف کم یطمئهن انس قبلهم و لا جان"؛ در آن باغ ها دلبرانی فروهشته نگه هستند که دست هیچ انسی و جنی پیش از ایشان به آنها نرسیده است.
"طرف" به معنای نگاه است و قاصرات الطرف یعنی زنانی که تنها چشمشان به همسران شان دوخته است و هرگز به دیگران چشم هوس نمی دوزند. بی تردید یکی از بنیادی ترین رکن های حفظ و ماندگاری بنای خانواده، عفیف بودن همسران به ویژه زن پیش از ازدواج و استمرار آن پس از ازدواج است و کوتاهی دراین باره از هر جهت زیانبار است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: از گیاه روییده در مزبله دوری کنید. پرسیدند که ای رسول خدا مقصود از چنین گیاهی چیست؟ فرمودند: زنی زیبا که در خانواده ای ناصالح رشد کرده است.
البته این امر مختص زنان و دختران نیست، چون عفت و پاکدامنی مردان نیز تاثیر روانی درحفظ و ماندگاری دل سپردن به حریم و حرمت خانواده دارد.
4- نیک خلقی
اخلاق نیک و خوش خلقی همانند روغن از سایش و فرسودگی حاصل از اصطکاک مداوم انسان ها جلوگیری می کند. دو قطعه را دریک ماشین در نظر بگیرید که یکسره درحال برخورد با یکدیگرند. اگر روانی و نرمی روغن نباشد، قطعات در فاصله ای بس کوتاه و در اثر گرمای ناشی از اصطکاک می سوزند واز کارایی می افتند.
زن وشوهری که نه یک روز و دو روز بلکه در سراسر زندگی باید چشم شان به یکدیگر بیافتد و بیش ازهر شخصی نظاره گر یکدیگر باشند، اگر خوش خلقی نداشته باشند به زودی حرارت و اصطکاک و برخوردهای تنشی روان آنان را فرسوده خواهد کرد وآنان را به جدایی خواهد کشید. بد رفتاری و سوء خلق در اثر رخدادهای جاری، ممکن است به صورت موقت به سراغ اشخاص بیاید و آنان زمام نفس خود را برای لحظاتی ازدست بدهند و به پرخاشگری روی آورند. اگر این رفتارهای نهادینه نشده باشند، قابل تحمل است، اگر بد خلقی، صفتی ماندگار شود رویارویی با آن بسیار دشوار خواهد بود.
آمارها نشان می دهد که سوء خلق یکی از موثرترین عوامل طلاق از همسران است. بهترین راه رویارویی با این آسیب، اقدام پیشگیرانه با انتخاب همسر خوش خلق در آغاز راه ازدواج است.
در روایات نیز از ازدواج با افراد بد خلق نهی شده است. شخصی می گوید ضمن نامه ای از امام رضا(ع) پرسیدم که کسی از خویشاوندانم از دخترم خواستگاری کرده اما بد خلق است. امام فرمود: اگر بد خلق است با او وصلت نکن.
ازدواج با اینکه یکی از مقدس ترین نهادها در اکثر فرهنگ ها و مذاهب است، اما امروزه گرفتار یک حلقه مفقوده است و آن چیزی جز کم توجهی به ایمان و تقوای افراد در وصلت با آنها نیست؛ امری که ازدواج ها را تهی از معنای آسمانی می کند.