به گزارش مشرق، علی مهدیان مطلبی را با عنوان پایگاه تولید فکر تهاجمی در کانال خود در ایتا منتشر کرد و نوشت:
این خط را بارها و بارها در کلمات رهبری دیده ایم و این یعنی این ضلع مهم در سبک رهبری او یک نقش جدی و معتنیبه دارد؛ خط تولید فکر تهاجمی. او این نکته را به صورت یک خلا در جریان جوان آرمانجوی ما رصد کرده و میگوید:
«ببینید در دانشگاه دو چیز لازم است: علم و فکر. علم بدون فکر مشکلساز میشود، علمی که بدون فکر باشد، راه را غلط میرود..البتّه فکر کردن راهنما هم لازم دارد، استاد فکر هم لازم دارد....» او در همین سخنرانی توضیح میدهد که جریان جوان آرمانجوی ما در معرض «ناامیدی» و «انفعال» است.
باز سال بعد همین نکته را تاکید میکند:
«جماعت دانشجو و مجموعههای دانشجویی به یک تفکّر زیربنایی محکم احتیاج دارند. این نیاز قطعی آنها است؛ این نصیحت همیشگی من بوده؛ باز هم من همین را میخواهم تأکید کنم. اگر مبانی معرفتی یک جوان، بخصوص جوان دانشجو مستحکم باشد، دل او قرص میشود، گام او استوار میشود، حرکت او استمرار پیدا میکند، دیگر خستگی وجود ندارد. اطمینان دل موجب میشود که ایمان هم افزایش پیدا کند»
باید جایگاه این «استحکام قلبی و ایمانی» را در منظومه طرح راهبردی و نظام محاسبات رهبری بدانید تا بفهمید درباره چه نکته با اهمیتی سخن میگوید.
او بارها و بارها این نکته را از حوزه علمیه و علما طلب کرده. در سخنرانی که معروف شد به «نگرانی رهبری از تبلیغ» و مساله «احتمال سیلی خوردن اسلام» ایشان توضیح میدهد که باید «کانونهای عظیم تبلیغی» ایجاد شود یک کار آن تولید اندیشه و محتوا است. در سخنرانی با خبرگان بارها تذکر میدهد که این خط را دنبال کنید که ایمان مردم با اندیشه به عمل امتداد پیدا کند.
« یکی از نیازهایی که مورد ابتلاء همهی جوامع اسلامی و همهی کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و بخصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با نظام اسلامی اداره میشود به آن نیاز دارد، عبارت است از اینکه ما مفاهیم اسلامی را به مرحلهی عمل و به عرصهی عمل بکشانیم. منظومهی معرفتی و ارزشی اسلام یک مجموعهی مفاهیمی است که آوردن این مفاهیم به میان مردم و آنها را به مرحله و منصّهی عمل درآوردن، یک کار بسیار بزرگ و مهمّی است که ما هر جا این کار را نسبت به هر یک از این مفاهیمی که حالا بعد اجمالاً عرض خواهم کرد انجام دادیم، برای ملّت و کشور و برای آبروی اسلام و جمهوری اسلامی ارزشمند بود؛ و هر جا غفلت کردیم، محروم ماندیم. در واقع عرض بنده این است که عناوین و مفاهیم معرفتی اسلام جنبهی عملیّاتی و ترجمهی عملیّاتی پیدا کند و عمل به آنها ممکن و رایج بشود که این به خودیِ خود نمیشود و احتیاج به تلاش دارد»
او ده ها سال قبل این نکته را بیان میکند که تولید چنین فکری از «فوری ترین ضرورتهای تفکر مذهبی» است. او ده سال بعد از پیروزی انقلاب میگوید متاسفانه انقلاب ما در این زمینه کم کار بوده است متفکرین ما یا درگیر کار اجرایی شدند یا شهید شدند. یکی از مهمترین علل توجه جدی ایشان به علمایی چون مرحوم مصباح از همین جهت است.
نیاز کشور به تولید فکر کار «علومانسانیخواندهها» نیست. رهبری علوم انسانی را ذاتا مسموم میداند. این کار پایگاهی است که متصل به تراث علمی اسلامی است. کار حوزه علمیه است. رهبری در تخاطب با حوزه های علمیه بارها این خلا را به روی آنها آورده است. این خلا باعث میشود جوانان انقلابی و آرمانجوی ما به تعبیر ایشان دچار «انفعال» یا «حرکتهای زیکزاکی» شوند.
حالا در ترسیم هویت علامه طباطبایی به جز آن بعد تهذیبی و معنوی و عرفانی ایشان ، اشاره میکند به این که او یک پایگاه فکری تهاجمی میسازد. روی کلیدواژه «تهاجمی» بایستید و فکر کنید. اندیشه توحیدی حالت انفعال نسبت به اندیشه غرب ندارد. او همواره حمله کننده و تهاجمی است. اندیشه ای که اساسا در وضعیت انفعال است توحیدی نیست. عجیب است که آنانکه با اندیشه علامه و امام و شاگردان این دو آشنا شده باشند طعم فکر مهاجم را میچشند.
امید این است که حوزه های ما با الگو برداری درست از این مردان الهی و آیات خدا در زمین بتوانند این خلا حیاتی حرکت امروز اسلام را پر کنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.