جبهه اصلاحات ایران در امتداد بیانیه ۱۵ ماده ای خاتمی به عنوان مانیفست جدید جریان اصلاحات تلاش برای ارتباط گیری با اصناف و اقشار مختلف را در دستورکار خود قرار داده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

***********

روزنامه های امروز یکشنبه ۱۲ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که نقشه شوم منطقه حائل در غزه، ساز مخالف با همسان سازی، آخرین تحولات انتخاباتی و کیسه‌دوزی جدید خودروبازها با فروش قسطی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

احمد کریمی‌اصفهانی، دبیرکل جامعه‌ اسلامی اصناف و بازار چندی پیش درگذشت. او از جمله چهره‌های سیاسی شناخته‌شده بازار است که طی سال‌های گذشته در اظهارنظرهایش نسبت به حوادث مختلف کشور چراغ این جریان را در پهنه سیاسی روشن نگاه داشته بود.

روزنامه هم‌میهن ارگان اصلاح‌طلبان رادیکال به همین مناسبت به سراغ ارتباط اصناف با سیاست رفته و نوشته است:

شما اگر بازاری طرفدار سیستم بودید (مانند حزب مؤتلفه و مرحوم عسگراولادی) حکومت کاری با شما نداشت و حتی سمت و مقام هم به شما می‌رسید اما اگر بازاری بودید که قصد داشتید مستقل بمانید، حکومت اصلاً هیچ عنایت و توجهی به شما نمی‌کرد و برعکس سعی داشتند به اشکال مختلف، بازاری‌هایی که مستقل هستند، در بازار پروبالی پیدا نکنند. اتفاق دیگری که بعد از انقلاب افتاد این است که دخالت حکومت در اقتصاد خیلی زیاد شد، اقتصاد ایران بعد از انقلاب دولتی‌تر شد. در زمان پهلوی دوم هم دولتی بود اما بعد از انقلاب دولتی‌تر شد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

به همان میزان که اقتصاد ایران دولتی شد، به‌طور طبیعی به همان میزان از جایگاه بازار به‌عنوان یک رکن اقتصادی کاسته شد. در مجموع می‌توان گفت بازار به دلایل مختلف که تغییر نسلی که ایجاد شده و هم نامهربانی که سیستم نسبت به بازار و هر تشکل صنفی روا داشته و فقط اطاعت محض و مطلق می‌خواهد، دیگر آن حالت پایگاه اجتماعی و سیاسی را ندارد.

بررسی ها نشان می دهد که جبهه اصلاحات ایران در امتداد بیانیه ۱۵ ماده ای خاتمی به عنوان مانیفست جدید جریان اصلاحات تلاش برای ارتباط گیری با اصناف و اقشار مختلف را در دستورکار خود قرار داده است. جبهه اصلاحات در این رابطه با تاکید بر آنچه که ضرورت آسیب شناسی سیاست های نظام در بخش نهادهای عمومی و مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری می نامد، ارتباط گیری و الگودهی به آنان را در چارچوب اصلاح ساختار، رویکرد و رفتار حاکمیت و با اتکای به کانالیزه کردن این اقشار و اصناف و بر بستر آشوب‌های سال گذشته را پیگیری می کند.

در همین راستا جبهه اصلاحات ایران در راستای بهره گیری از امر اجتماعی برای تقویت امر سیاسی اقدام به برگزاری هم اندیشی هایی با اصناف، اقشار و تشکل ها نموده که تاکنون با بخش های زنان و سازمان معلمان ایران نشست هایی برگزار شده است. توجه مجدد روزنامه‌های اصلاح‌طلب به بازار پس از شسکت فراخوان‌های سیاسی برای اعتصاب در سال گذشته قابل تامل است.

روزنامه آرمان‌ امروز نیز در ادامه گفتگو با چهره‌های اصلاح‌طلب این‌بار نوشته است که جناح چپ دیگر نمی‌خواهد بال چپ نظام باشد! این تغییر وضعیت برای ادامه سیاست‌ورزی این جریان سیاسی حرف‌های بسیاری در خود دارد، در بخشی از این گفتگو آمده است:

«همانطور که گفتم دو قطبی بودن بد نیست. اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در مجلس ششم رقابت داشتند و اکثریت‌ اطلاح‌طلب وارد مجلس شدند. اما از انتخابات دوره هفتم به بعد، اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت و حذف کردند و هر اصلاح‌طلبی که در هر حوزه انتخابیه دارای رأی بود و مردم او را قبول داشتند را رد صلاحیت کردند. یعنی این قطبی که نظام را هم قبول داشتند و در چارچوب آن حرکت می‌کردند را جدا و حذف کردند. الان هم هیچ اصلاح‌طلب شناسنامه‌داری اصلا در این انتخابات ثبت‌نام نکرده است. بنابراین وقتی یک قطب را به این صورت رد صلاحیت و جدا کردند، یک آسیب برای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. حذف یک قطب در انتخابات باعث ریزش آرا و کاهش مشارکت در انتخابات می شود کما اینکه در دوره قبل آن طور که خود وزارت کشور اعلام کرد زیر ۵۰ درصد مشارکت داشتند و بیش از ۴ میلیون آرای باطله به صندوق‌ها ریخته شد. به نظرم این دوره هم وضعیت به همین صورت است و مشارکت بسیار پایین خواهد بود مگر اینکه اتفاق خاصی بیفتد!

از نگاه جریان اصلاح‌طلب انتخابات زمانی معنا دارد که به سود آن‌ها تمام شود و اگر نامزدهای آن‌ها رای نیاوردند بهانه برای تفسیر آن زیاد است!

مروری بر کنش های سیاسی- رسانه ای طیف های مختلف اصلاحات نشان می دهد شکاف های آنان علاوه بر عمیق تر شدن نشان از متهم سازی طرفین به عدول از اصول اصلاح طلبی منجر شده است به شکلی که تحریمی های اصلاح طلب، حامیان شرکت در انتخابات را «حاکمیت محور» تعریف می کنند.
بررسی ها در این زمینه بیانگر آن است که پس از نقد کنش های انتخاباتی تحریمی های جریان اصلاحات از سوی موافقان مشارکت در انتخابات که از دوپاره شدن این جریان شامل طیف «جامعه محور» - «انتخابات محور» سخن به میان آورده اند، طیف مقابل ضمن رد این دوگانه تاکید می کنند که آنان بنای ندارند نقش بال چپ نظام را بازی کنند!

اصلاح طلبان تحریمی با بیان اینکه دوگانه اصلی در جریان اصلاحات «جامعه محوری» - «حاکمیت محوری» است به توضیح این دوگانه پرداخته و تاکید می کنند، طیف جامعه محور در پی کسب نمایندگی سیاسی جامعه است که چه از دولت و چه از بیرونِ قدرت، رفتار حاکمیت را کنترل و بر توان جامعه بیفزاید بی‌آنکه در پی حکومتی ضعیف باشد (جامعه قدرتمند، دولت توانا) و طیف حاکمیت محور هم در پی کسب نمایندگی سیاسی حاکمیت در جامعه است


برچسب‌ها