کد خبر 1552864
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۰

بسیج نه یک تشکل رزمی؛ بلکه یک فرهنگ، یک نگرش ریشه دارکه ترجمان تفکری انقلابی و ولایی است و پیشینه در عاشورا و غدیر دارد.

سرویس دیدگاه مشرق - مدیریت" فراگیرترین ، پیچیده ترین ومهمترین عنصرحیات است ، ازکودک درون خانه ومدرسه گرفته تا ادارات و سازمانهای دولتی وغیردولتی وتاکلیّت جامعه وابعاد مختلف زندگی فردی واجتماعی، نیازمند جوهره ی آن است .
اکنون که بفضل الهی وبامجاهدت ومقاومت اُمتی بصیر وتحت لوای ولایت مطلقه فقیه ؛ جمهوری اسلامی بعنوان الگوی مطمئن فراروی ملتهای تشنه عدالت و معنویت قرارگرفته است، دفاع نظری وعملی ازحیثیت کارامدی چنین نظامی، تکلیف الهی ، ملی و انقلابی است . قطعا کارامدی این نظام درگرو مدیریتهای درخورشأن و درترازانقلاب اسلامی است، دوست و دشمن نگاهشان به تجربه موفّق، یا خدای ناخواسته ناموفّق حکومت دینی بمدل جمهوری اسلامی ایران می باشد و ازاینروست که اهمیت و اولویت امر مدیریت راهبردی درنظام اسلامی بیشترازهر چیز ، احساس می شود .

مادراین تحقیق بدنبال یافتن روشی هستیم که این حقیقت را به مانشان بدهد، با نیم نگاهی به مکتب انقلاب اسلامی واندیشه ناب امام راحل (رض) ، به مقوله ای برمی خوریم که این اُمید را درماتقویت می کند وآن شجره طیبه بسیج است . بسیج نه یک تشکل رزمی؛ بلکه یک فرهنگ، یک نگرش ریشه دارکه ترجمان تفکری انقلابی و ولایی است و پیشینه در عاشورا و غدیردارد! حقیقتی که باپشتوانه دین واخلاق، ازظرفیّت و پتانسیل بالائی درهدایت و سامان دهی مدیریت راهبردی درسطوح مختلف برخوردار می باشد . مدیریت راهبردی باتفکّر بسیجی می تواند تصویری از فرایند مدیریت متعهدانه وکارآمد و پاک ارائه نماید، زیرا اصالت را به اصول اخلاقی داده وتحت سایه آن اصراربرضوابط و راهبردهای مدیریتی دارد، چه آن که مدیریت درهرسطحی وسیله است نه هدف ؛ و ارزش مدیریت نیز، درحاکمیت ضوابط اخلاقی و فرهنگ دینی برتارو پود آن است ، نه جاذبه و هیمنه ظاهری آن ، مدیریت درهرسطحی وسیله است نه هدف !

امام خامنه ای ( مدظله العالی) :

« منطقه‌ای که ما نام بسیج را بر آن اطلاق می کنیم و روحیه‌ی بسیجی را در آن گسترش می دهیم ، یک منطقه‌ی محدود نیست، فقط منطقه‌ی نظامی نیست ؛ همه‌ی بخش های کشور می توانند دارای روحیه‌ی بسیجی باشند . علم‌آموزی بسیجی، ثروت‌اندوزی بسیجی ، دیپلماسی بسیجی، سیاست‌ورزی بسیجی ، مدیریت بسیجی، سازماندهی بسیجی ؛ مفهوم بسیج شامل حال همه‌ی این زمینه‌ها می شود ؛ معنایش هم عبارت است از نوآوری و ابتکار و اخلاص.» (بیانات دردیدار با هزاران نفر ازبسیجیان استان کرمانشاه مهرماه 1390)

"جنگ تحمیلی تمام شد ؛ سطحی نگرها خیال می کردند بسیج هم تمام شد ؛ اما بسیج ماند ، چون مجاهدت باقی بود ، چون میدان مجاهدت ادامه داشت . هرجا مجاهدت هست، درآنجا حضوربسیج هست؛ مجاهدت درمیدان علم، مجاهدت درمیدان سیاست ، مجاهدت درمیدان فعالیت های اجتماعی ، مجاهدت درمیدان وسیع وعرصه ی عظیم بین المللی . این مجاهدت ها ادامه دارد وهمچنان ادامه خواهد داشت . معنای بسیج توأم کردن ایمان وعمل است ؛ عمل مجاهدانه ، نه صرفا عمل شخصی . ازنظر اسلام ، ایمان مجرد ازعمل ، یک حدأقل است . ایمان کامل وایمان حقیقی آن ایمانی است که با جهاد درمیدان عمل همراه باشد . « وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبیِلِ اللهِ وَالَّذِینَ آوَوا وَ نَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ المُؤمِنُونَ حَقّاً » ؛ (انفال/74) مؤمن حقیقی آن کسی است که ایمان را با جهاد وهجرت و نصرت همراه می کند . تشخّص بسیجی به این است . این فکر غلط وانحرافی است که ما ایمان را منهای عمل ومنهای جهاد ، برای تقرب الی الله کافی بدانیم ، این آیه وآیات زیادی آن را ردّ می کنند . بسیج قائم به همین است که ایمان همراه با عمل ، آن هم عمل مجاهدانه باشد."

(ازبیانات مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی دردیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم دوم آبان 89)

ضعف مدیریت راهبردی تراز انقلاب اسلامی ؟

شرح و توضیح مسئله :

با وجود پیشرفتهای گوناگون در حوزه های مختلف ؛ الف – علمی و آموزشی (دانشگاهی ،حوزوی) (عمومی ، مهارتی ، تخصصی) (کمی وکیفی ) ب- فرهنگی (ایجاد مؤسسات و سازمانهای فرهنگی و رسانه ای – سخت افزاری و نرم افزاری

ج – خدماتی و رفاهی (افزایش منابع ) (عمرانی، حمل و نقل، درمان و بهداشت ، آب و برق و سوخت و ارتباطات و...)

د- فراوانی قوانین ، دستور العملها ، بخش نامه ها و سیستم های نظارتی و کنترلی ... و ده ها و صدها و هزاران نشان و عامل دیگر رشد و توسعه و پیشرفت !

اما وضعیت مدیریت در ابعاد مختلف اجرائی و حتی قضایی و تقنینی کشور، چندان رضایت بخش نیست؟

چه میزان نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید به خوبی احصی و مورد توجه قرار می گیرد ؟

آیا فرهنگ عمومی و سبک زندگی آحاد مردم در نظامی اسلامی در خور شأن انقلاب اسلامی است؟

چه میزان منویات رهبری فرزانه انقلاب مبنی بر جامعه پردازی و امت سازی و دولت سازی و ضرورت تحول در ساختارها و نهادها بویژه در حوزه فرهنگ دینی که در بیانیه گام دوم به آن تاکید شده است؛ مورد توجه می باشد؟

خلأ بانک اطلاعات مدیران شایسته سالار و ضعف در شناسائی و تربیت و کادرسازی مدیران تراز انقلاب اسلامی ؟

علت کم فروغ بودن دو فریضه الهی امر بمعروف و نهی از منکر ، علیرغم حاکمیتی بودن ماهیت و فلسفه وجودی آنها ؟

براستی خلأ و مشکل اصلی کجا و چیست ؟

ضرورت و اهمیت ؛

قوام و دوام و استحکام نظام سیاسی مبتنی بر ارزشهای دینی همواره اقثضا می کند تا کانونهای تصمیم ساز و تصمیم گیر در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی و قضایی و.....با اصالت بخشی به آموزه های دینی و مطابق با آرمانهای مندرج در قانون اساسی و در تراز جامعه ی انقلابی و ولایی و مکتبی ، به تناسب نیازهای آحاد مردم ؛ در دایره مدیریتی جهادی و بسیجی و انقلابی و در چارچوب ساز و کار الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی ؛ سامان یابد.

نظام سیاسی برخواسته از انقلابی الهی و مکتبی مستلزم نظامات و قواعدی است پیش برنده تا کارآمدی خود را بر مبنای احکام الهی به اثبات برساند. و این مهم بدون اصلاح رویکردها و باورهای مدیران در بخشهای مختلف امکان پذیر نخواهد بود.

نوع نگاه مدیران به عرصه سیاست تعیین کننده روند و فرایند اداره امور است که اگر مبتنی بر مبانی توحیدی و مکتبی باشد قطعا شرایطی متفاوت از نوع نگاه غیر الهی و غیر مکتبی ، همچون لیبرالی و سکولاری و ماده گرایی را دامن خواهد زد و لذا اصرار و تاکید بر بعد اسلامیت نظام سیاسی برخواسته از انقلابی مکتبی ، تفکری متناسب با آنرا طلب مینماید که البته بدون روحیه بسیجی و جهادی قابل دسترس نمی باشد.

روش تحقیق :

با عنایت برمسئله اصلی و سؤالات فرعی ، در این مقاله برآنیم تا با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به آموزه های مدیریتی مکتب اهل بیت (علیهم السلام ) بویژه فرمایشات ناب حضرت علی (علیه السلام ) در راستای اهداف ذیل، در قالب 6 فصل ؛ راه حل بدست آوردن تجربه ای موفّق در تحقّق مدیریت راهبردی کارامد و متعهدانه و ثمربخش ( طراز انقلاب اسلامی ) را یادآور شویم ، به این امید که کمی بر حساسیت ها نسبت به این موضوع مهم افزوده باشیم. انشالله !

اهداف:

  • دست یازی به مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی .
  • تلفیق دو مفهوم مدیریت راهبردی و تفکر اسلامی بعنوان الگویی موفق.
  • ارائه عوامل مأثر در فرایند عملیاتی شدن مدیریت راهبردی باتفکر بسیجی.
  • ارائه بهترین و مؤثرترین الگو برای مدیران جامعه ی اسلامی و انقلابی.
  • تبیین محاسبه گناه و خطا و انحراف مدیران به تناسب موقعیتشان، نسبت به زیر دستان و عوام جامعه.
  • چگونگی ارزش بودن و فرصت تلّقی شدن مدیریت راهبردی در جامعه اسلامی و انقلابی.

فصل اوّل : مفهوم شناسی

مدیریت : فرآیند برنامه‌ریزی،سازماندهی،هدایت و کنترل با استفاده از منابع به منظورتأمین اهداف .

دانش و هنر بکار گیری منابع (انسانی، مالی،فیزیکی، اطلاعاتی) برای دستیابی به اهداف سازمانی به شیوه مطلوب.

مجموعه ای از فعالیتها (شامل برنامه ریزی ، تصمیم گیری، سازماندهی، رهبری و کنترل ) بر روی منابع سازمان ( انسانی، مالی، فیزیکی و اطلاعاتی) باهدف دستیابی به مقاصد سازمان به شیوه کارا و اثربخش .

مدیریت از منظر کتاب و سنت/ صمصام الدین قوامی/ مقدمه

مدیریت اسلامی :

در منابع اسلامی، مدیریت = تدبیر و یا خدمت کردن که منطبق با حدیث شریف نبوی است ( سیّد القوم خادِمُهُم)

علم و هنر فرایند استفاده کارآمد و اثر بخش منابع انسانی و مادی از طریق برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل در یک محیط پویا در جهت تحقق اهداف سازمان و یا جامعه در چارچوب احکام اسلام و در جهت تقرّب الی الله.

مدیریت اسلامی/مسعود احمدی/ پیشگفتار

راهبرد :

بلحاظ تاریخی ، مفهوم راهبرد دست کم به 330 سال قبل از میلاد مسیح ( علیه السلام) و دوران اسکندر مقدونی بر می گردد که به مهارت استفاده از نیروها بمنظور غلبه بر خصم و شکست دشمنان معنی می شد و برخی صاحب نظران آن را فن هدایت، تطبیق و هماهنگ ساختن نیروها برای نیل به هدف های جنگی و نظامی تعریف می کردند . در گذر زمان همراه با رشد و شکوفائی حیات بشر ، در عرصه های مختلف تعاریف گوناگون از آن ارائه گردید که از آنجمله است : * راهبرد بمعنای تعیین هدفهای بلند مدت و گزینش مجموعه اقدامات و تخصیص منابع لازم برای دستیابی به آن هدفهای. * راهبرد ! علم و هنر بکارگیری نیروهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در هنگام جنگ و صلح ، برای بیشترین پشتیبانی از سیاستها و همچنین افزایش احتمال پیروزی و حفظ نتایج بدست آمده از آن و کاهش احتمال شکست و ناکامی. * راهبرد ! یک الگوی منسجم ، متحد، یکپارچه یا مجموعه تصمیماتی است که مقاصد سازمانی را در قالب اهداف بلند مدت ، برنامه های اجرایی و اولویت های تخصیص منابع تعیین یا آشکار می سازد . * راهبرد! یک برنامه واحد ، همه جانبه و تلفیقی است که محاسن یا نقاط قوت اصلی سازمان را با عوامل و تغییرات محیط مربوط می سازد و به نحوی طراحی می شود که با اجرای صحیح آن ، از دستیابی به اهداف کلی سازمان اطمینان حاصل شود. (مدیریت راهبردی/ دکتر حسن بیگی/ص 40)

مدیریت راهبردی :

علم و هنر ایجاد پیوند بین توانمندیهای داخلی و فرصتهای محیطی به منظور تحقق چشم انداز ، اهداف، مأموریتها ، اجرا ، ارزیابی و کنترل تصمیمات با توکل ، ایمان ، بصیرت ، تدبیر ، هوشمندی ، انعطاف ، استحکام توأم با آینده نگری ، جامعنگری و نگرش سیستمی همراه با خلاقیّت ، نوآوری ، یادگیری و توانمندسازی مستمر است . ( مدیریت راهبردی / دکتر حسن بیگی/ ص 109/انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی )

مدیریت راهبردی ، تشکیل یافته از :

الف - تفکّر راهبردی ب - برنامه ریزی راهبردی

تفکّر بسیجی :

( اندیشه ژرف و عمیقی است که با پشتوانه ی بعثت، غدیر و عاشورا، در پهنای انتظار ، پیش روندگی فردی و اجتماعی را تا رسیدن به حاکمیت جهانی مهدوی علیه السلام ، پی می گیرد ! ) توضیح بیشتر اینکه : بعثت ؛ بعنوان سر چشمه معرفتی و مکتبی ، نوع بینش و رویکرد نظری و اعتقادی ، عنصر بسیجی را رقم می زند . و لذا تفکر بسیجی بلحاظ تاریخی با جریان رسالت و نبوّت در ارتباط مستقیم است .غدیر؛ حماسه بزرگی است که در جریان آن با رونمائی از جلوه انسان کامل یعنی امام علی ( علیه السلام ) جریان کلی امامت و ولایت با هدف بقاء و تحقق و اجرا ی شریعت نبوی ، حرکت رو به رشد و هدفمند جامعه همیشه پویای بسیجیان علوی را باعث گردید ! عاشورا ؛ اوج محک و یا شاقول و ملاک سنجش انسانهای مؤمن و معتقدی است که اراده دارند با الگوگیری از مدلهای نظری و عملی مکتب امام حسین علیه السلام و با الهام از فرمایش حضرتش در روز عاشورا که فرمود : « و علیکم بالصبر و الجهاد » جوهره تفکر و حرکت بسیجی برای رسیدن به زندگی عزتمندانه را متجلی سازند ! بنا بر این سه عنصر عقیده و بینش ، نگرش و گرایش ، مواضع و اقدام ؛ درتفکر بسیجی تاثیر پذیر از حماسه هایی همچون بعثت و غدیر و عاشورا و در نهایت آموزه های مکتب اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.

خصوصیات تفکّر بسیجی :

پیوند و بیعت با ولایت ، ایمان و اخلاص، حریت در عبودیت ، اطاعت آگاهانه ، عدالت خواهی ، ظلم ستیزی ، شهادت طلبی عاشقانه ، ایثارگری کریمانه ، زهد و قناعت ، تواضع و صمیمیت ، شجاعت و دلاوری ، صلابت و کوبندگی ، ابتکار و خلاقیت ، عزّت نفس ، گمنامی و دوری از شهرت طلبی ، مدیریت و تدبیر شایسته ، غیرت و جوانمردی ، تعهد و وفاداری ، صبر و پایداری ، ترحم و نوع دوستی ، عبادت و استغاثه به درگاه خدا ، تکبر در برابر استکبار و ... همگی از فرهنگ و تفکر بسیجی درخشندگی خاصی دارد ! ( مدیریت راهبردی/ دکتر حسن بیگی/ ص 86)

بسیج چیست و بسیجی کیست ؟

امام خمینی (ره) :

بسیج شجره طیبه ودرخت تناور وپر ثمری است که شکوفه های آن ، بوی بهار وصل و طراوت یقین وحدیث عشق می دهد .

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن،اذان شهادت و رشادت سرداده اند . صحیفه نور/ج21، ص52

بسیجیاز جمله واژه هایی استکه به لطف انفاس قدسی امام راحل ( رض) تنها در لغتنامه و دائره المعارف انقلاب اسلامی یافت می شود . بسیجی“ فرد عاشق سراز پا نشناخته ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است ، او مطیع اوامر ولی فقیه زمان است و بر دشمن غیرتمندانه می تازد و امان از او می برد . پارسای شب است و شیر روز ! بسیجی“ پیرو خط امام است و مطیع امر رهبر ، بسیجی“ بنده ی مخلص خداست و انسانی از تبار ابراهیم ( علیه السلام) که اسماعیل وار، مصمم و عاشقانه به مسلخ عشق می رود ، راه حق می جوید و سالک همیشه کوی دوست است. بسیجی“ جلوه ای از فرهنگ و تفکّر نابی است که ریشه در آموزه های مکتب اسلام دارد ! . (مدیریت راهبردی/دکتر حسن بیگی/ص 85) بسیجی کسی است که برای ارزش های اسلام ، اهمیّت قائل است ومعتقد به خدا وخاضع وخاشع درمقابل پروردگار عالمیان است . دردل مشتاق صلاح است ومی خواهد صالح وپاک باشد و ازرذایل اخلاقی دور بماند . می خواهد روز به روز انس خودرا با خدا بیشتر کند وبنده ی او باشد وبرطبق فرمان او زندگی کند . بسیجی این راه را ، راه سعادت می داند . روح او با معارف الهی ارضاء می گردد. بسیجی بلند همّت است . خواسته های او بزرگ و درحدّ اعتلای کشور می باشد . خواسته ی او نجات همه ی آحاد بشر ورفع فساد وفقر وتبعیض و بی عدالتی وسلطه ی دشمن است .

فصل دوّم :

شاخصه ها و عناصر اصلی در فرایند مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی؛

1- مدیر کارامد و خودساخته

ازمیان مجموعه عناصر دخیل در فرایند شکل گیری و اجرای مدیریت راهبردی با تفکر بسیجی ، نقش شخص مدیر از اهمیت بیشتری بر خوردار می باشد زیرا بازخورد دانش ، انگیزه ، توان و تعهد مکتبی و اخلاقی یک مدیر، در تمام مراحل و ابعاد مدیریت اثرگذارو آشکار می شود. ودر این میان مدیریت برنفس خویش و به عبارتی خود مدیریتی او شاه کلید موفقیتش خواهد بود .

ویژه گی ها و ظرفیت مدیران بسیجی:

تعهد دینی و اخلاقی

دانش

انگیزه

توان

خود مدیریتی (خود سازی) در عرصه ها و محورهای زیر :

درون و نفس

تفکرات و نگرشها

وقت و عمر

دخل و خرج ها

خانواده و فرزندان و روابط اجتماعی و.... مدیریت در فرهنگ بسیجی؛

نوعی امانتداری است ، خدمت است نه ریاست وحکومت ، تکلیف است نه حق و طلبکار ، هدایت است نه سلطه وتحکّم

2- ( تفکّر بسیجی ) پیش نیاز مدیریت راهبردی ؛

تفکّر بسیجی بعنوان پیش نیاز مدیریت راهبردی ، نوع بینش و نگرش ها را مشخص می نماید و سپس با پشتوانه آن سند چشم انداز تدوین و مسیراجرا و تحقق مأموریت روشن می گردد . اینکه چگونه و از کجا و به کجا باید رفت ؟ بامبانی و پشتوانه تفکر و اندیشه بسیجی و تدوین سند چشم انداز مشخص می شود . و البته در مدیریت بسیجی این حقیقت در قالب سند چشم انداز و سند مأموریت به صورت گزاره هایی کوتاه و گویا و ساده و شفاف ترسیم می شود. نکته دیگر اینکه متن و سند مأموریت نیز باید از جامعیت برخوردار باشد و این جامعیت با رویکرد ی ترکیبی یعنی با پیش بینی توانمندیها و ظرفیتها ی موجود و با آینده نگری وآرمانی شکل می گیرد .

3- ارزشها

اساسی ترین عنصر راهبردی در مدیریت بسیجی

مهمترین سرفصل در مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی ، ارزشها هستند، که زیر بنای شکل گیری و تدوین سند چشم انداز و تنظیم کننده مسیر برنامه ریزی راهبردی و در نهایت اثرگذار بر تار و پود مدیریت های خُرد و کلان می باشند .

تعریف ارزشها ؛

مراد از ارزشها ، مفاهیم اخلاقی و مکتبی است که کرامت و کمال واقعی انسان را با جلب رضایت خالق هستی در جهت قرب به او برای درک سعادت و رستگاری تأمین می کند ، نکته اساسی در نگاه و تفکّر بسیجی اصالت دادن به آموزه های دینی و اخلاقی است که در فرایند کسب رضای خداوند و رسیدن به مقام قرب الهی ، تجلّی می یابد.

مقام معظم رهبری ( مدّ ظله العالی ) در دیدار با مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در چهارم شهریور 1373 فرمودند : « همه سعی دولت محترم و خدمتگذاران باید این باشد که ارزشهای اسلامی را هر چه بیشتر در جامعه زنده کنند ، بالاترین ارزش هم ارزش تقوی است . تقوی عاملی است که ما را در راه اسلام حفظ می کند ، تقوی یعنی اینکه مواظب خود باشیم ، این امر به گروه خاصی اختصاص ندارد و فرد را در هرجا که هست و هر منصبی که دارد از اجزای عالی رتبه دولتی تا کارمندان معمولی در بر می گیرد. »

برخی از ارزشهای محوری جامعه مبتنی بر مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی :

اعتقاد و ایمان - تکلیف مداری - صداقت - وجدان کاری - شایستگی و صلاحیت (شایسته سالاری ) - انگیزه و علاقه - وفاداری - نظم و انضباط - ارتباطات شایسته - اخلاق نیک (نیکوکاری) - ایثار وگذشت - تعاون - پایداری - ریسک پذیری - دانش کار – اقتدار- تربیت و آموزش -کار کیفی - امنیت شغلی - ثبات جوانمردی - خدمت بی منّت - خِرد ورزی- اخلاص - خلاقیّت - مهارت - صبر و مقاومت و...

4- برنامه ریزی ، مطابق با ارزشهای مکتبی و اخلاقی و انقلابی . 5- سند چشم انداز و سند مأموریت ( ترسیم اهداف بلند مدت ونقشه راه ). 6- توجّه به شرائط محیطی ،اعم از داخلی ( نکات قوت و ضعف) و خارجی ( فرصت ها و تهدیدات) 7- نگاه و رویکرد جامع و پویا ، ( توجه به توانمندی ها و ظرفیت های موجود همراه با آینده نگری وآرمانی اندیشی )

8- شناسائی توانمندیها و منابع مادی و معنوی و نیروی انسانی مستعد و کارا . 9- جذب و سازماندهی استعدادها و عوامل موثّر. 10- آموزش و توجیه و پرورش استعدادها ، متناسب با پیشروندگی و شرائط جدید . 11- بکار گیری ، استفاده هوشمندانه و بهینه از سرمایه های موجود . 12- ارزیابی و کنترل موثر و مستمر.

فصل سوّم :

تلقّی و نوع نگاه به مدیریت ؛ ( اوّل خشت بنای مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی )

نوع نگرش ونگاه اولیّه به مدیریت ، راهبرد و مسیر مدیریت را ترسیم و تنظیم می کند ، و نوع نگاه نیز ریشه در نوع بینش و باورهای آدمی دارد. اگر بینش و باور توحیدی وبسیجی باشد نوع نگرش به مدیریت نیز توحیدی وبسیجی میشود

( رفتار و سلوک مدیریتی به شدت متاثّر از تلقی ها و دریافتها و نوع نگاه به مدیریت راهبردی است .)

تلقی و دریافتها :

تسلّط

تجبّر

تحکّم

خودکامگی

هدایت

خدمت

امانت

بندگی

نتیجه و بازخوردها :

سلطه گرانه

مستبدانه

آمرانه

خودکامانه

هدایت گرایانه

خدمتگزارانه

امانتدارانه

موحّدانه

انواع نگاه : ( غلط ، صحیح )؛

نگاه غلط ، راهبرد غلط و نگاه صحیح ، راهبرد و مسیر صحیح را پیش روی ترسیم می کند. برای نمونه به دو نمودار ذیل با دقت ملاحظه فرمائید ؛

مدیریت درمسیروراهبرد غلط :

اوّل گام

مسیر مدیریت صحیح ، جلوه ای از مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی :

گام اوّل

فصل چهارم : مدیریت " از منظر امام علی علیه السلام (بهترین الگو ی راهبردی برای مدیران بسیجی)

الف - ضرورت تربیت مدیرشایسته

امام علی (علیه السلام ) : « لا یَحملُ هذا العَلَم الا أهلُ البَصرِ وَالصّبرِ و العلمِ بِمَواقعِ الحقّ ...» = پرچم مدیریت و فرماندهی را بدوش نمی کشد مگر کسیکه صاحب بصیرت و مقاومت و آگاه به مواضع و مسائل حقّ - نهج البلاغه فیض/خ 172

جواهر لعل نهرو (1889-19631) سیاستمدار بزرگ هندوستان : « می توان در ظرف دو سال ساختمان کارخانه ذوب آهن را بپایان رسانید ولی جهت تربیت یک مدیر برای صنعت باید بیست سال وقت صرف کرد . » گفتاری در جامعه شناسی و مدیریت تولید/ص 213 به نقل از نگرشی بر مدیریت اسلامی / سید رضا تقوی / پیشگفتار.

قال النبی ( صلی الله علیه و آله ) :

« مَن وَلیّ عَلی عَشَرَه ، کانَ لَهُ عَقلُ أربَعین ، و مَن ولیّ أربعینَ کانَ لَهُ عَقلُ أربَعَمأه = کسی که متولی امور ده نفر بشود باید اندیشه چهل نفر را داشته باشد ، و کسی که مسئولیت اداره چهل نفر را بر عهده بگیرد باید عقل و اندیشه چهار صد نفر را دارا باشد. » نهج الفصاحه / ص 573

ب :اصول تربیتی و مبانی مدیریت بسیجی:

1. اصلاح وتنظیم رابطه خود با خدا

در مدیریت بسیجی و مکتبی همه چیز تحت تاثیر ارتباط با خدا قرار می گیرد.

امام علی علیه السلام : « مَن اَصلَحَ ما بَینَهُ وَ بَینَ الله ، اَصلَحَ اللهُ ما بَینَهُ وَ بَینَ النّاس .. = هرکس رابطه میان خود و خدا را اصلاح کند خداوند رابطه میان او و مردم را اصلاح می فرماید .» نهج البلاغه حکمت 89

لوازم اصلاح رابطه خود وخدا :

سه سفارش اساسی از امیر المومنین علیه السلام:

تَقوَی الله : پروا پیشگی

ایثارُ طاعَتِه : مقدم داشتن اطاعت او بر دیگر کارها

اِتِّباعُ ما اَمَرَ بِه فی کِتابِه مِن فَرائِضِه وَ سُنَّتِه : پیروی از آنچه در کتاب خود بر آن فرمان داده است ، از واجبات وسنّتها

چگونگی اصلاح را بطه خود با خدا؛

امام علی علیه السلام سه وجه برای این امر بیان می کند :

1 . قلب ( اعتقادات)

2. ید ( کردار و رفتار )

3. لسان ( زبان و گفتار وادبیات )

وفرمودند :

مَن اَطاعَ اللهَ عَلا اَمرُهُ : هرکه خدا را فرمان برد کارش بالا گیرد . ( غررالحکم ج 2 ص187)

نتیجه اصلاح رابطه خود وخدا ! ((امداد الهی )) امام علی علیه السلام :

((فَاِنَّهُ جَلَّ اِسمُهُ قَد تَکَفَّلَ بِنَصرمَن نَصَرهُ وَ اِعزازِ مَن اَعزَّه ))

= بی گمان خداوند ( که با شکوه باد نامش ) یاری هر کس که اورا یاری نماید ضمانت کرده و ارجمندی هر کس که او را ارجمند دارد به عهده گرفته است . نهج البلاغه / عهد نامه مالک

نمونه ای از وعده ها و قراردادهای الهی:

بقره ( 80) : فلن یخلف الله عهده

تغابن (11) : و من یومن بالله یهد قلبه

بقره (249) : کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله والله مع الصابرین

بقره (257) الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور

آل عمران (54) و مکرو ومکرالله و الله خیر الماکرین

آل عمران (144) سیجزی الله الشاکرین

آل عمران (160) ان تنصرکم الله فلا غالب لکم

2. شکست نفس ومنیّت

عامل اصلی موفقیّت یک مدیربسیجی ، ندیدن خود و وقف خویش برای خدمت صادقانه و داشتن ظرفیّت هضم جاذبه های ظاهری مقامهای عاریتی می باشد. لذاهمواره امام علی علیه السلام کارگزاران حکومتی را توصیه به تقوی می کردند .

چنانکه در نامه به مالک اشتر، امام وی را امر به تقوی کرده و می فرماید یک کارگزار اسلامی باید بشکند نفس خویش را در نزد شهوات .

و البته شهوات اعم از شهوت غریزه و شهوت مال و جاه و مقام است .

بدترین آفت مدیران : منیّت و حساب ویژه برای خود باز کردن است و یا غفلت از خود و خدا

چنانکه حضرت علی علیه السلام می فرماید :

« اِنَّما بَداءُ وُقُوع الفِتَن اَهواءٌ تُتَّبع وَ اَحکامٌ تُبتَدع » = جز این نیست که آغاز پدید آمدن فتنه ها پیروی از خواهش های نفسانی وپیروی ازهوای نفساست ! خطبه 50 نهج البلاغه

قدرت جولانگاه شهوت !

مدیریت وفرماندهی ، حتی حکومت ملازم قدرت است و قدرت جولانگاه شهوت ! زیرا قدرت به امیال وخواسته ها (که از جمله مجاری وسوسه های شیطان و خواهش های نفسانی است ) میدان می دهد!

امام علی علیه السلام :

« من نال استطال »=کسی که به جاه ومقامی رسید خود را از دیگران برتر دید

نهج البلاغه/ حکمت 216

رمز موفقیت یک مدیربسیجی در حاکمیت ولایی ؛

اصلاح وهدایت و تزکیه و تهذیب نفس است ! البته آنقدر این امر اهمیت و عظمت دارد که از آن به (جهاد اکبر ) یاد شده و از ویژگی های لازم برای یک مدیر لحاظ گردیده است ومدیری که به آن متخلق نباشد ظلم به خویش و جامعه نموده است.

از جمله مصادیق ظلم :

عرضه کننده خود برای مدیریت سیاسی جامعه بدون تسلط به هوا و هوس و لذت پرستی و خود خواهی ، تعدی و ظلم به جامعه است ! علامه محمد تقی جعفری / ترجمه و تفسیر نهج البلاغه /ج 5/ص 169

طرح عملیات جهاد اکبر( نقشه راه برای خود سازی ومبازره با نفس )

گام اوّل : تخلیه ؛ زدودن زنگارها و بریدن علقه های شیطانی و بهیمی

گام دوم : تحلیه ؛ جذب و تقویت ظرفیت های معنوی و عقلانی و انسانی

گام سوّم : تجلیه ؛ رسیدن به مقصود و مقصد که درک حریم قرب الهی است ( متخلّق شدن به اخلاق الله )

امام علی (علیه السلام ) :« مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاس إماماً فَلیَبدَأ نفسه قبل تعلیم غیره و لیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه ... »

= هر کس که خود را پیشوا و رهبر مردم قرار داد ، پس باید تعلیم و تزکیه نفس خود را به تعلیم و اصلاح دیگران مقدّم بدارد و پیش از آنکه با زبان ، مردم را بخوبی ها تربیت کند باید با عملکرد خود مردم را به نیکی ها تشویق نماید . ( نهج البلاغه / حکمت 73 )

هشدار!

لذا امام علی علیه السلام هشدار می دهد :

« و لا تَکونَنَّ عَلیهِم سَبُعاً ضارِیاً تَغتَنم اکلهم»

= مبادا نسبت به مردمان مانند جانوری درنده خو باشی که خوردنشان را غنیمت شماری !

3- محبّت و رافت

امام علی علیه السلام :
« یا مالک اشعر قلبک الرَّحمه للرعیه و المحبّه لهم و .. »

= ای مالک ، قلبت را سرشار از رحمت و محبت و لطف و صفا نسبت به زیر دستان خویش کن ... و نگو امیر وفرمانده ام ،

امر می کنم و باید بدون چون وچرا اجرا شود ، که این کار نه تنها موجب فساد قلب و نابودی دین می گردد ، بلکه موجب اعتراض وشورش و زمینه ساز بحران های تغییر دهنده است.

( نهج البلاغه، نامه 53 )

لازمه محبّت ورافت :

1- برداشتن حجاب و فاصله بین مدیر با نیروهای تحت امر

2- پذیرش نظارت ، انتقاد و اعتراض با حفظ احترام و شخصیّت دادن به زیردستان

چنانکه امام علی علیه السلام از مردم می خواهد که از نظارت و نظر دادن و انتقاد کردن خودداری نکنند

3- دیگران را چون خود دیدن !

اگر بر خود چیزی را می پسندد ، بر مردمان نیز بپسندد و اگر بر خود ناروا می شمارد بر مردمان نیز ناروا بشمارند و اگر برای خود حقوقی قائلند برای دیگران نیز قائل باشند .

امام علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به فرزند خویش حضرت مجتبی علیه السلام می فرمایند :

پسرم ! خود را میان خویش ودیگری میزان بشمار ، پس آنچه برای خود دوست میداری برای جز خود دوست بدار و آنچه تورا خوش نیاید برای او نیز نا خوش نشمار .

4. دفع موانع در ارتباطات
( تبادل عاطفی بجای انجماد عاطفی )

برقراری ارتباط ساده و صمیمی بین مدیران و زیر مجموعه ، اثری بس عمیق در تقویت روحی و انگیزشی نیروها و ارتباط عاطفی با آنها به جای می گذارد .

امام علی علیه السلام :

« ای مالک ؛ برای کسانی که به تو نیاز دارند زمانی را معیّن کن تا در آن زمان ، فارغ از هر کاری به آنان بپردازی برای دیدار جلسه ای عمومی تشکیل بده ، جلسه ای که همه بتوانند در آن شرکت کنند و برای رضای خدا نسبت به آنها متواضع باش و به دژبان ( نیروهای محافظ ) امر کن به کناری روندتا هرکس سخنی دارد بدون هراس و لکنت زبان بگوید زیرا من کرارا از رسول خدا شنیدم که می فرمودند : پاک وآراسته نیست امّتی که در آن امّت زیر دست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قومی بستاند .» نامه 53 نهج البلاغه امام علی علیه السلام، افراد را به انتقاد تشویق و تحریک می کردند تا اشکالات مستقیم به گوش مدیران برسد و لذا فرمودند: « آنگونه که درمقابل جبّاران با لکنت زبان سخن می گویید با من تکلّم نکنید ، مردانه انتقاد خودرا به من بگویید و با شیوه چاپلوسی با من رفتار نکنید گمان مکنید اگر سخن حقّی به من بگویید برای من سنگین باشد .
از شما می خواهم توصیه ها و نظرات خود را گفته و بدانید کسی که شنیدن سخن حق برایش مشکل باشد عمل کردن به حقّ برایش مشکل تر خواهد بود . » نهج البلاغه خطبه 208

و باز خطاب به مالک می فرماید :

« مبادا خودت را از مردم زیاد پنهان کنی ، زیرا پنهان شدن مسئول از مردم ( نیروهای زیردست ) گونه ای نامهربانی با آنهاست و نیز سبب می شود از امور اطلاع اندکی داشته باشی ، اگر مسئول از افرادش پنهان باشد چگونه می تواند از گرفتاری های آنان آگاه شود .» (نهج البلاغه نامه 53)

5 . ساده زیستی و بی آلایشی !

از جمله آفات روحی وتربیتی ، افزون طلبی و روی آوردن به تجمّلات است که علاوه بر آثار منفی بر معنویات ، موجب بهم خوردن عدالت و طبقاتی شدن جامعه می گردد .

امام علی علیه السلام
پرهیز از این آفت را برای مدیران امری لازم و ضروری می دانند تا جاییکه می فرمایند :

« خداوند مرا امام خلقش قرار داد و واجب کرد در مخارج شخصی ، غذا ، آشامید نی و پوشاک خودم مثل مردم ضعیف باشم ، تا فقیر با اقتدای به من در تحمّل گرفتاریها ، دلخوش باشد .» (اصول کافی جلد 2 صفحه 272 )

و امام خمینی (ره ) دراین رابطه فرمودند :

در حکومت اسلامی ، هر چقدر کارگزاران و مسئولین ، به سراغ آن بروند که خانه شان بهترباشد ، از معنویتشان به همان مقدار کاسته میشود ، زیرا ارزش انسان به خانه و باغ و اتومبیل نیست ، اگر ارزش انسان به این مسائل بود ، انبیاء و اولیاء باید این کار را می کردند . ( صحیفه نور ج 19 ص 158 )

6. شایسته سالاری در گزینش و عزل ونصبها

ضرورت شناخت و انتخاب وتعیین کارگزاران و کارمندانی در تراز تفکّردینی و بسیجی آنقدر اهمیت دارد که

امام علی علیه السلام در خصوص انتخاب فرماندهان نظامی خطاب به مالک سفارش فرمودند :

« از نظامیان فردی را به فرماندهی بگمار که در نظرات خیرخواه ترین برای خدا و رسول و امام باشد و نیز از دیگران پاکدامن تر و متین تر .»

و در خصوص کارگزاران حکومتی فرمودند :

« کارمندان خود را از اهل ورع ودانش و سیاست برگزین ، کسانیکه اهل تجربه باشند و دارای حیا و از خانواده های شایسته باشند.»

و در خصوص بازرسان و عوامل اطلاعاتی فرمودند :

« بازرسان و نیروهای اطلاعاتی را از اهل راستی و وفاداری قرار ده و بسوی کارگزاران گسیل دار»

ملاک های گزینش مدیران بسیجی :

  • دارای حسن تدبیر و اداره امور باشد.
  • از بینش سیاسی کافی برخوردار باشد.
  • داناتر از دیگران در آن مسئولیت باشد.
  • قویتر از دیگران در آن مسئولیت باشد.
  • امانت دار بوده و مسئولیت را امانت بداند.
  • عدالت طلب باشد.
  • شرح صدر داشته و با قبول انتقاد ، نظر کارشناسی دیگران را اخذ کند.
  • شجاعت وقاطعیت داشته و خود پیشگام در عمل باشد.

هشدار !

هر کس خود را بر قوم و گروهی مقدّم بدارد ( مدیریت و رهبری قومی را بپذیرد) در حالی که بداند در میان آن قوم ، از او برتر و لایق تر وجود دارد ،به خدا و رسولش و تمام مسلمانان خیانت کرده است . (علامه امینی ، الغدیر / ج8/ ص 291 )

7. خیرخواهی ، دعوت خالصانه مردم و زیر دستان به خیر؛

( خدا ، دین ، ارزشها و آرمانهای اسلامی و الهی )

امام علی علیه السلام :

«لا خَیرَ فی قَومٍ لَیسوُا بِناصِحین و لایحبّون النّاصحین»

= خیری در میان قومی که عاری از وجود خیر خواهان باشد و دوستدار خیرخواهان نباشد نیست.

وامام صادق علیه السلام نیز فرمودند:
« عَلَیکُم بِالنُّصحِ لِلهِ فی خَلقِهِ فَلَن تلقاه بِعَمَلٍ اَفضلَ منه»

= برشما باد که بخاطرخدا خیرخواه مردم باشید که هرگز با عملی بهتر از آن به ملاقات خدا نخواهید رفت .

ویژگیهای ناصح از منظر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) :
1. بحق داوری کند
2. حق دیگران را ادا کند
3. آنچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد
4. به هیچ کس ستم نکند

8- نظارت وبازرسی مفید و موثر؛

یکی از اصول مدیریت راهبردی و از جمله عوامل موفقیّت مدیران بسیجی ، اصل کنترل و نظارت است . بازرسی ونظارت بر عملکرد کارگزاران و مدیران میانی باعث امنیّت عمومی و سازمانی و نهادینه شدن امر بمعروف و نهی از منکر و در نهایت سبب اصلاح امور و جلو گیری از مفاسد ادارای واجتماعی می گردد .
امام علی علیه السلام خطاب به مالک می فرماید :

« کارهای کارمندانت را بررسی کن ، ببین با مردم چگونه رفتار می کنند ، بازرسانی راستگو و با وفا بر آنها بگمار تا اعمال آنها را زیر نظر بگیرند و به تو گزارش دهند زیرا بازرسی پنهانی تو سبب امانتداری و مدارا کردن و نرمی آنها با مردم خواهد شد .» نهج البلاغه نامه 53

9 – سعه صدر در مدیریت وفرماندهی ؛

لازمه اداره درست امور ، داشتن ظرفیّت وسیع و تحمّل و حوصله فراوان و گذشت وبزرگواری است .

امام علی علیه السلام می فرمایند:

« کسی که سینه اش تنگ ( تنگ نظر و کم ظرفیت ) باشد بر ادای حق تاب نیاورد .»

زیرا فاقد سعه صدر نمی تواند :

1 . حق را پاس دارد .

2. جز خود را تحمّل کند.

3. عدالت را بر پا دارد.

4. خدمت گزار صدّیق و بی منّتی برای مردم باشد.

لوازم سعه صدر :

1 . مدارا وملایمت : نِعمَ السیّاسَهُ الرّفق (غررالحکم )

2 . نگاه واقع بینانه بخود

3. بخشش وگذشت که لازمه گذشت الهی است

امام علی علیه السلام :

« گذشت زکات قدرت است و فرمودند : اَحسَنُ الاَفعالُ المُقتَدِر العَفو= زیباترین کارهای شخص قدرتمند بخشش است.» (غررالحکم )

4. احترام به دیگران

5 . تواضع

6 . پرهیز از خودکامگی

7 . خرد ورزی

8. انصاف ورزی !

9. تغافل ، نادیده گرفتن برخی امور جزئی و خطاهای قابل اغماض

10. پرهیز از شتاب ورزی در تصمیم بویژه تایید سخن چینان و متملّقان

امیر مومنان علیه السلام :

اَنصِفوُا النّاسَ مِن اَنفُسِکمُ یُوثَقُ بِکمُ

داد مردمان را از خود بدهید تا به شما اعتماد کنند. (تحف العقول ص 149 )

10 – مسئولیت پذیری :

کسیکه مسئولیتی را پذیرفته در واقع در مقابل خدا وخلق خدا متعهّد گردیده تا توانمندی خود را وقف حوزه مسئولیت کند و لذا باید خودرا پاسخگوی اصلی در مقابل حوزه مدیریت خود بداند . مولای متقیان در نامه 27 نهج البلاغه می فرماید :

بی گمان خداوند از کوچک وبزرگ کارتان ، آشکار ونهان رفتارتان ، شما را به پرسش گیرد .

فصل پنجم :

خطای مدیران !

الف- آیا گناه و خطای مدیران و خواص جامعه همچون زیردستان و عوام محاسبه میشود ؟

از آنجا که شخصیتها متعلّق به خویشتن نیستند بلکه وجود آنها از دوجنبه فردی و اجتماعی شکل گرفته است بنا براین اعمال خیر وشر آنان از دو اثر فردی و اجتماعی برخوردار است ولذا هریک دارای پاداش و کیفر خاص خود می باشد .

امام صادق علیه السلام فرمودند : « یُغفَرُلِلجاهِلِ سَبعوُنَ ذَنباً قَبلَ اَن یُغفَرَلِلعالِمِ ذَنبٌ واحِد»
= هفتاد گناه جاهل بخشیده میشود پیش از آنکه یک گناه عالم بخشوده گردد .

گناه وخطای شخصیّتها از آنجا که زمینه اغوا و انحراف جمعیّتی را بوجود می آورد حائض اهمیّت است و لذا صغیره آنها در حکم کبیره است .

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند : اگر عالمان و زمامداران فاسد شدند همه فاسد میشوند و بعد فرمودند : عوام امّت من اصلاح نمیشوند مگر با اصلاح خواص امّت من ، شخصی پرسید خواص چه کسانی هستند ؟ حضرت فرمودند :
« خواص امّتی اربعه ،
المُلوک وَ العُلماء و العُبّاد و التُّجار »

شخصی پرسید چگونه ؟ حضرت پاسخ دادند :

زمامداران چوپانانند وقتی چوپان خود گرگ باشد چگونه گوسفندان بچرند ؟

و علماء طبیبند چون خود مریض باشند چگونه معالجه کنند؟

و عابدان راهنمایانند چون خود گمراه باشند چگونه راهنمایی کنند؟

و تاجران نیز امین مردمند اگر خیانت کنند پس به چه کسی باید اطمینان کرد.؟

ب - عوامل و بسترهای سقوط ؛

از منظر قرآن سه چیز بیشترین نقش را در انحراف انسانها بویژه خواص و شخصیتها دارد :

1. نفس امّاره 2. دنیا 3. شیطان

بنا بر این یک مدیر بسیجی همواره نفس را کنترل و مهار کرده و از حبّ و دلبستگی به دنیا و متعلقات آن پرهیز می نماید و پیوسته مراقب وسوسه های شیطان نیز می باشد . چه شخصیّتها که با برق درهم و دینار، و یا شمشیر ونیزه ، دل ازحق بریدند وبه باطل گرویده وعاقبت به شر شدند.

ج)بیت المال ، مهمترین عرصه لغزش و خطای مدیران ؛

امام علی علیه السلام در نخستین روز حکومتشان فرمودند :
آن عده ای که دنیا آنها را در خود غرق کرده و املاک و نهرها و اسبان عالی وکنیزان نازک اندام برای خود تهیه کرده اند ، فردا که همه اینها را از آنها می گیرم و به بیت المال برمی گردانم و به آنها همان اندازه خواهم داد که حق دارند نیایند وبگویند که علی مارا اغفال کرد ... من از همین حالا برنامه روشن خود را اعلام می کنم .

( بیست گفتار شهید مطهری ص 76 به نقل از شرح ابن ابی الحدید )

در اهمیّت موضوع همین قدر بس که اولیاء خدا بویژه امام علی علیه السلام مدیران وکارگزاران جامعه اسلامی را به رعایت دقیق بیت المال و پرهیز از رانت خواری و انباشت ثروت و اشرافی گری و مبارزه با فقر و بی عدالتی و رعایت حقوق همه اقشار و آحاد مردم توصیه می فرمودند که نمونه هایی را جهت هشدار به تمامی مدیران یاد آور می شویم :

1- مدیریت بیت المال و پرهیز از اسراف :

امام علی علیه السلام : نوک قلمهای خود را تیز و خطوط نامه را نزدیک به هم بنویسید عبارتهای اضافی را حذف و اصل سخن را موردتوجه قرار دهید بپرهیزید از زیاده روی و مصرف بیش از حد که اموال مسلمانان تحمل ضرر و زیان را ندارد . میزان الحکمه ج 9 ص308

در این خصوص حضرت امام (رض) نیز با حساسیت به کارگزاران حکومتی هشدار می دادند : « بیت المال مسلمین صرف آن چیزی بشود که برای مسلمین است ... باید مقاماتی که هستند ملاحظه کنند که به اندازه ضرورت مشاور بگیرند ، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگیرند نه به دلخواه خود ... دلخواه های ما آخر ندارد .» امام خمینی(رض) صحیفه نور ج 19 ص 37

2. حساسیت شدید نسبت به بیت المال :
الف خطاب به زیاد بن ابیه ( والی آذربایجان ) که در غنائم دست درازی کرده بود فرمودند :

بخدا قسم اگر این خبر برای من قطعی ومسلّم شود که در غنائم مسلمانان ،خیانت کرده ای ،چنان با تو سخت گیرم که حقیر وخوار شوی . نهج البلاغه نامه 20

ب- خطاب به عبدالله بن عباس (والی بصره) نوشت :

از خدا بترس و اموال بیت المال را که از این مردم بوده ، به آنان باز گردان، اگر اموال به غارت رفته بیت المال را برنگردانی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم با شمشیری تور ا می زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گشت بخدا سوگند اگر حسن وحسین چنان می کردند .... از من روی خوش نمی دیدند تا آنکه حق را از آنان باز پس ستانم . نهج البلاغه نامه/ 41

ج – خویشاوندان علی علیه السلام و بیت المال :
شهید راه عدالت نه تنها با عمّال و کارگزاران خود سختگیری می کرد بلکه نسبت به بستگان دوچندان سختگیری داشت به طوری که وقتی برادرش عقیل ، تقاضای سهم بیشتری از بیت المال می کند با مخالفت شدید امام روبرو می گردد و امام فقط سهم شخصی خویش را به او می بخشد که عقیل قبول نکرده و با اعتراض از او جدا می شود .

و وقتی عبدالله بن جعفر ، پسر برادر وداماد علی (علیه السلام) به خدمت مولا رسید و عرضه داشت ، شایسته است امر کنی به ما کمک مالی بشود حضرت فرمودند :

«خیر ، چیزی نمی یابم که به تو دهم مگر اینکه من را که عموی تو هستم امر کنی که دزدی و سرقت کنم و به تو بدهم .» الغارات ، ج1 ص 67

امام صادق علیه السلام فرمودند :
« وقتی امیر المومنین علیه السلام امور را بدست گرفت به بالای منبر رفت و بعد از حمد وثنای خدا فرمود :

به خدا قسم تا من یک شاخه درخت در اطراف مدینه( ینبع ) دارم درهمی از بیت المال برای خودم برنمی دارم . »

میزان الحکمه ج 9 ص 303

فصل ششم :
مدیریت راهبردی با تفکّربسیجی ، فرصتی طلائی

الف فرصت برای تجلّی ارزشهای اسلامی :

مدیربسیجی که حاضر است منافع شخصی خود را فدای منافع اجتماعی و ارزشهای دینی و ملّی و انقلابی کند معمولا هدف اصلی خود را از پذیرش مدیریت کمال معنوی و قرب الی الله و تجلّی آرمانهای اسلامی و الهی قرار می دهد و لذا هرگز به نفع شخصی خود نمی اندیشد و بلکه مقصود خودرا انتفاع مجموعه انسانها قرار میدهدو لذا توفیق می یابد تا زمینه ساز تجلّی و تحقق ارزشهای اسلامی و ملّی و انقلابی باشد.

چنین مدیریازتقلّب وظاهرسازی واغفال دیگران پرهیزوصداقت واخلاص و تعاون واحترام وخدمت بی منّت را پیشه میسازد.

ب) فرصت برای خیر خواهی در حقّ دیگران :

از منظر اولیاء خدا مدیریت دارای جوهره خیر خواهی است ولذا از ارزش والائی برخوردار می باشد . . . در این فرصت یک مدیرمتعهّد و بسیجی تلاش می کند در جهت تامین نیازهای مادّی و معنوی بندگان خدا گامی خیر خواهانه بردارد

و بدینسان برکات و الطاف الهی را بخود جذب نماید .

چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند :« قَضاءُحاجَهِ المُومِن یَعدِلُ سَبعینَ حَجَّهً مَبرُورَه »

ج) فرصتی برای خدمت بی منّت و پر صواب :

خدمت به بندگان خدا و رفع مشکلات و تامین نیازمندیهایشان در صورتی که با نیّت خالص و بدون ریا و منّت انجام گیرد در ردیف بهترین عبادتهای الهی منظور می گردد بویژه وقتیکه این خدمات به مستضعفان و مستمندان جامعه بیشتر سوق یابد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ): « دو خصلت استکه چیزی بالاتراز آن دو نیست : یکی ایمان بخدا و دیگری خیر رساندن و خدمت به بندگان خدا .» بحار الانوار/ج 6/ص 588

امام علی (علیه السلام ) از کسی بعنوان آقاوبزرگ نام می برد که مسئولیت ها و کارهای سنگینی را در خدمت به مردم بر دوش کشیده باشد : « السیّدُ مَن تَحمَّلَ أَثقال إخوانه و...» = آقا و بزرگوار کسی استکه سخت ترین و سنگین ترین کارهای برادران دینی خود را به دوش بکشد . ( غرر الحکم )

واز پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) پرسیدند :

محبوبترین مردم نزد خدا کیست ؟ که حضرت فرمودند :

« اَنفَعُ النّاس لِلنّاس »

= کسیکه بیشترین خدمت را به مردم می کند .

همه روز روزه بودن ، همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن ، سفر حجاز کردن

زمدینه تا به کعبه ، سرو پا برهنه رفتن دولب از برای بازکردن لبیک ، به وظیفه

به مساجد و معابد ، همه اعتکاف جستن زمناهی و ملاهی همه احتراز کردن

شب جمعه ها نخفتن ، به خدای راز گفتن زوجود بی نیازش طلب نیاز کردن

بخدای ! هیچ کس را ثمر آنقدر نباشد که بروی بینوایی در بسته باز کردن

نتیجه :

« به مجلس ودولت و دست اندر کاران توصیه می نمایم که قدر این ملّت را بدانند و در خدمت گذاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشم ما واولیای نعم همه هستند فر وگذار نکنید .» ( وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (ره))

اگر مدیریت های خُرد و کلان و راهبردهای مدیریت ، تحت تأثیر فرهنگ و تفکّر بسیجی جریان یابد قطعا ضریب کارامدی و موفقیت مدیران در نظام اسلامی افزایش یافته و با گامهای بلند و تکلیف مدارانه ، نقاط قوت نظام ارتقاء و نقاط ضعف و نقص نیزدر گذر زمان بخوبی برطرف می شود و در این راستا قطعا از فرصتها بهره ی دوچندان و با تهدیدات و معضلات نیز بموقع و بهنگام برخورد سازنده و اصلاح گرانه صورت می پذیرد.

مدیریت راهبردی با تفکّر بسیجی در سه حوزه

1- مدیران ،

2- فرایند مدیریت راهبردی و حاکمیت ،

3- اصل حکومت ولایی و دینی ،

به دنبال اصالت بخشیدن به آموزه هاو چار چوب های مکتبی است ، در واقع این مدیریت و بلکه فراتر از آن حاکمیتو حکومت است که باید اسلامی و ارزشی و مکتبی بشود.و ازمنظر دیگر اسلام دین جامعی است که برای تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر قانون و برنامه سعادتمندانه دارد . پس در ذات دین جوهره مدیریت وجود دارد . این که گفته می شود سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست به همین خاطر است زیرا سیاست به معنی رعیت داری و اداره امور خلق است و گویا دین جز برای تحقّق این حقیقت نیامده است . فلسفه وجودی دین اداره زندگی بشردر تمامی ابعاد و جوهره اصلی آن اخلاق می باشد و اخلاق نیز تربیت و هدایت نفس و درون آدمی است . و اگر درون سامانی الهی یافت به تبع آن جمیع جلوه های بیرونی و رفتاری انسان نیز جهت الهی پیدا می کند.

بنابراین مدیریت راهبردی باتفکر بسیجی، با ماهیتی ارزشی و مکتبی و فرهنگی ، مطمئن ترین پشتوانه برای اداره جامعه ی ولایی و اسلامی می باشد !

منابع :

- قرآن - نهج البلاغ - نهج الفصاحه - میزان الحکمه - تحف العقول

- اربعین حدیث امام راحل - الغدیر، علامه امینی

- صحیفه نور

- اندیشه ها و رهنمودهای دامام خامنه ای (مد ظله)

- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید - الغارات

- وصیت نامه سیاسی الهی امام

- ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ( علامه محمد تقی جعفری ) - بیست گفتار شهید علامه مطهری - مدیریت از منظر کتاب و سنت / صمصام الدین قوامی/انتشارات مرکز تحقیقات علمی - مدیریت اسلامی/مسعود احمدی/نشر ویرایش

- مدیریت راهبردی/دکتر حسن بیگی/ انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی - تقریرات درس استاد امیر دکتر سلمانی – ریاست و استاد دانشگاه عالی دفاع ملی

- گفتاری در جامعه شناسی و مدیریت تولید

- نگرشی بر مدیریت اسلامی/سید رضا تقوی/ انتشارات ویرایش - دلالت دولت/آیین نامه حکومت و مدیریت در عهد نامه مالک اشتر/ مصطفی دلشاد تهرانی/انتشارات دریا.

والسلام / تحقیق و پژوهش: ابوالقاسم علیزاده / آذر 1402