رسانه‌های جریان اصلاح طلب در ماجرای فساد چای دبش می کوشند تا دو راهبرد را به موازات یکدیگر در فضای رسانه‌ای – سیاسی کشور دنبال کنند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

***********

روزنامه‌های امروز شنبه ۱۸ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب سفر رئیسی به مسکو، افزایش ۳۰ درصدی تعرفه اینترنت در آستانه تصویب از سوی رگولاتوری، همه اتهامات تتلو و زوایای جدیدی فساد چای به روایت رئیس قوه قضاییه در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

موضوع «تخلف و فساد ارزی کلان، به بهانه واردات چای»، به مباحث بسیاری دامن زده است. این مباحث، محاسن و معایبی دارد. از یک طرف، می‌تواند در مقابل مفاسد، حساسیت مضاعف ایجاد کند و مدیران دلسوز را نسبت به «نقاط» یا «روال» ‌های منتهی به آسیب، هوشیار سازد؛ از سوی دیگر، نحوه طرح موضوع می‌تواند به بی‌اعتمادی در افکار عمومی دامن بزند و در صورت عدم مدیریت درست مسئله، موجب فاصله میان دستگاه‌هایی شود که برای پیشرفت کشور همدلی و هم‌افزایی می‌کنند. منطقا در کنار اهمیت تفکیک قوا، اصل بر تعامل و تعاون است.

روزنامه‌های اصلاح‌طلب نیز سعی کرده‌اند به جای پیدا کردن روزنه‌های فساد به سیاسی کردن آن بپردازند! روزنامه هم‌میهن به نقل از یکی از اعضای ارشد حزب اتحاد ملت نوشته است:

به‌رغم شعار مبارزه با فساد و انقلابی‌گری، شیوه موجود در کشور روند قهقرایی را در پیش گرفته است و آمارهایی ساخته می‌شود؛ رئیسی هم آنها را اعلام می‌کند و طبیعتاً توانایی ارزیابی و صحت‌سنجی اطلاعات که به او داده می‌شود را ندارد. در کشور فرآیند امور مثبت نیست و نارضایتی در جامعه روزافزون است.

روزنامه اعتماد نیز در یاداشتی با اشاره به کشف فساد در ارز تبادلی می‌نویسد:

باید ریشه، تنه و شاخه‌های اصلی را نشانه رفت. قطع کردن سرهای اژدهای فساد، مستلزم زدن ریشه و تنه است و نچیدن میوه آن. می‌کوشم تا در چند یادداشت توضیح دهم که کم‌اهمیت‌ترین بخش مبارزه با فساد تاکید بر حذف عوامل فردی و فاسد، یا میوه‌های این درخت است. علل اصلی فساد را باید در سیاست‌های اقتصادی و اداری جست‌وجو کرد که امکان ارتکاب فساد را فراهم می‌کند. مهم‌ترین آنها قیمت‌گذاری است. قیمت‌گذاری یعنی اینکه برخی کالاها را به قیمتی می‌دهند که از قیمت بازار کمتر است، چون اگر مساوی با قیمت بازار باشد که قیمت‌گذاری نیست، به ویژه که قیمت بازار شناور است و لزوما ثابت نیست و اگر هم بیشتر از بازار باشد که کسی متقاضی خرید آن نیست.

مبارزه با تخلفات و مفاسد اقتصادی، جناح‌بردار یا زمان‌بردار نیست؛ بوضعیت رد رسانه‌های اصلاح‌طلب بهگونه‌ ای است که گویی حسن روحانی رهبر مبارزه با فساد بوده در حالیکه لکه همه شمول و همیشگی است. قطعا گفتمان این دولت و رئیس آن، با دولت قبل زمین تا آسمان فرق دارد. اما در عین حال، اولا آقای رئیسی، یک دیوانسالاری کهن را به ارث برده و ثانیا مدیران، هرگز از نظارت داخل و بیرون دولت بی‌نیاز نیستند. بنابراین حساسیت در قبال موضوع فساد، باید همواره برقرار باشد.

در عین حال، باید چند نکته را مد نظر داشت که اولین آن، رعایت آداب حقوقی و قانونی است. انتشار برخی مفاد پرونده‌های اتهامی، اگر ناقص و نصفه و مبهم باشد و یا به سرانجام روشنی نرسیده باشد، محتمل است که به نقض غرض عدالت‌خواهی، مایوس کردن مردم، و احیانا نقض حقوق متهمان بینجامد. در پرونده فساد مشهور به «فساد سه هزار میلیارد تومانی»، در حالی که متهم اول پرونده محاکمه و اعدام شد و اموال اختلاس شده به بیت‌المال برگشت، تصویر رسانه‌ای برساخته و رسوب کرده در برخی اذهان این است که سه هزار میلیارد پول بیت‌المال حیف و میل شد و متهم اول هم در کانادا زندگی می‌کند!

بررسی ها نشان می دهد که رسانه های جریان اصلاح طلب در ماجرای فساد چای دبش می کوشند تا ۲ راهبرد را به موازات یکدیگر در فضای رسانه ای – سیاسی کشور دنبال کنند. بر اساس احصاء صورت گرفته این رسانه ها در راهبرد اول در تلاش برای هجمه به دولت رئیسی بوده و می کوشند تا دال مرکزی این دولت یعنی «فسادستیزی» را با چالش و کاهش مشروعیت مواجه سازند.

نسل z به چه کسی رای خواهد داد؟

بررسی دیدگاه‌های برخی اعضای عضو جبهه اصلاحات ایران نشان می‌دهد که شکاف میان طیف حزب اتحاد ملت با گروه‌هایی همچون حزب توسعه ملی، کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی و... افزایش‌یافته است؛ این افزایش اختلاف باعث شده است تا این جناح برآوردهای خود را نسبت به شرایط اجماعی از دست بدهد، مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری از عدم اقبال نسل «زد» نسبت به انتخابات خبر داده و به روزنامه آرمان ملی گفته است:

انشجویان دهه نودی که تحت عنوان نسل Z از آنها یاد می‌کنند، اصلاً حال و هوای دیگری دارند و متأسفانه ما زبان اینها را هم بلد نیستیم که با آنها گفتگو کنیم و تفاهم داشته باشیم، لذا قضیه انتخابات خیلی برای این نسل اهمیت ندارد. بنده از سر کنجکاوی درباره انتخابات اسفند ماه از دانشجویان پرسیدم که چه گرایشی دارند و عضو چه گروه‌هایی هستند آنها در پاسخ گفتند انتخابات چیست؟ چه زمانی برگزار می‌شود؟ کجاست؟ در واقع انتخابات دغدغه دانشجویان نیست.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفته است:

نه رفتن به دانشگاه برای دولتی ها اهمیت دارد نه شنیدن نظر دانشجویاننکته دیگر این است که مسئولین کشور هم فضا را به سمتی می‌برند که خیلی دغدغه این را ندارند که دانشجویان هم در مباحث نقش‌آفرینی کنند، نظر بدهند و نظرشان اهمیت داشته باشد. تقریباً اکثر روسای جمهور روز دانشجو به دانشگاه‌ها رفتند اما گاهی فرد احساس می‌کند که اگر رییس‌جمهوری به دانشگاه می‌رفت هم رفتن به دانشگاه برایش مهم بود هم آگاهی از نظر دانشجویان برای او اهمیت داشت اما الان نه رفتن به دانشگاه برایشان اهمیت دارد نه شنیدن نظر دانشجویان و دانشگاه اهمیت دارد.

البته مدتی قبل عباس عبدی تئورسین اصلاح‌طلبان گفته بود که دهه نودی ها مخاطب اصلاحات نیستند، جناح چپ کخاطبش را از دهه هفتادی‌ها به قبل می‌گیرد زیرا تعداد اینها بیشتر هستند. شما نمی‌تواند همه جور مخاطبی را با خودتان همراه کنید، باید انتخاب کنید، برای اینکه اگر بخواهید این‌یکی را به دست بیاورید و مطابق میل آن بنویسید، یکی دیگر را از دست می‌دهید!

برچسب‌ها