به گزارش مشرق به نقل از فارس، پایگاه تحلیلی کانادایی «گلوبال ریسرچ» در مقالهای به قلم «تونی کارتالوچی» محقق و فعال سیاسی، در این باره نوشت: بنیامین نتانیاهو در یک برنامه تلویزیونی، سیاستهای خارجی ایالات متحده را به مردم آمریکا دیکته کرد. نتانیاهو به عنوان یک اسرائیلی، در میان مردم آمریکا از اعتبار بالایی برخوردار نیست بلکه این سرمایهداران و شرکتهای بزرگ مالی در «وال استریت» و لندن هستند که وی را از نظر سیاسی معتبر جلوه میدهند. اکنون میتوان سه دلیل مهم برای موضع فریبکارانه اسرائیل و ایالات متحده نسبت به ایران را بررسی کرد:
1. ایالات متحده و اسرائیل به خوبی میدانند که ایران به عنوان یک تهدید برای تسلط غرب بر خاورمیانه محسوب میشود نه به عنوان تهدیدی برای امنیت غرب
طرح سیاستهای آمریکا و اسرائیل برای براندازی ایران که در یک گزارش 156 صفحهای تحت عنوان «کدام مسیر به سوی ایران؟» تنظیم شده است، تایید میکند که ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت ایالات متحده و اسرائیل محسوب نمیشود بلکه سلطه غرب بر خاورمیانه را تهدید میکند. همچنین در ماه مارس 2012، گزارشی تحت عنوان «اسرائیل و آمریکا: شرکای جرم در جنایات بینالمللی» و گزیدهای از اسناد موسسه «تحقیق و توسعه ایالات متحده»، همگی چنین موضوعی را تایید میکردند.
2. اسرائیل و آمریکا، پیش از این نیز مخفیانه به ایران حمله کردهاند
ایالات متحده و اسرائیل، با استفاده از گروهک تروریستی «مجاهدین خلق»، سالها یک جنگ مخفیانه علیه مردم ایران را رهبری کردهاند. نکته جالب توجه اینجاست که نام این گروهک تروریستی در فهرست ایالات متحده مبنی بر سازمانهای تروریستی خارجی، وجود دارد. در ماه مارس 2012، سابقه گروهک تروریستی مجاهدین خلق و حمایتها از این گروهک برای انجام فعالیتهای تروریستی در داخل ایران، توسط مجموعهای از گزارشاتِ رسانههای غربی، شاهدان دولتی و اسناد مربوط به سیاستهای خارجی ایالات متحده، انتشار یافت. در ماه فوریه نیز طی گزارشی تحت عنوان «انکار آمریکا مبنی بر ایفای نقش در جوخههای ترور اسرائیل»، مشخص شد که مقامات آمریکایی حمایت اسرائیل از گروهک مجاهدین خلق به منظور ترورهای زنجیرهای در داخل ایران را تایید میکنند، همچنین مدارکی مبنی بر حمایت آمریکا از این گروهک تروریستی نیز افشا شد.
لازم به یادآوری است که براندازیهای سیاسی و نظامی در ایران از جانب غرب، به زمان «کودتای 28 مرداد» در سال 1953 میلادی برمیگردد، زمانی که ایالات متحده و بریتانیا، دولت قانونی و منتخب «محمد مصدق» را سرنگون ساختند. این کودتاهای خشونتآمیز، مدتها قبل از ایجاد نظم سیاسی کنونی در ایران، وجود داشته است. ایران از مداخلات دولتهای خارجی و نقض حاکمیت خود، به مدت بیش از نیم قرن رنج برده است. این مداخلات، سال ها قبل، توسط غرب پایه ریزی شد و از طریق تحریم های سیاسی، اقتصادی و نظامی، تا همین امروز نیز ادامه دارد.
3. هدف رهبران کنونی اسرائیل، تسلط بر شرکتهای کلان مالی در وال استریت و لندن است نه حفظ امنیت اسرائیل
شاید مهمترین موضوع درباره سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل در قبال ایران، نشأت گرفته از نگرانیها برای امنیت اسرائیل و حفظ بقای این دولت یهودی است اما در واقع، سیاست خارجی کلی که توسط اسرائیل دنبال میشود، برضد امنیت مردم اسرائیل و پیشرفت و موفقیت آنها است. موضع دولت اسرائیل درقبال ایران، خطرناکترین موضع ممکن تلقی میشود.
* اسرائیل، بزرگترین دشمن مردم اسرائیل است
گزارشی در ماه آگوست تحت عنوان «تلاشهای نتانیاهو برای بی آبرو کردن سازمان ملل»، از دولت اسرائیل به عنوان بزرگترین دشمن مردم اسرائیل نام برد؛ زیرا سرمایهداران غربیِ طرفدار حکومت اقلیت سالار، بسیار بیشتر از جلیقههای انتحاری و کلاشینکفها، آمریکاییها و اسرائیلیها را به کام مرگ فرستادند. «جنگ علیه تروریسم» در واقع یک موضع فریبکارانه است که اسرائیل از طریق آن یک نقش محوری را مبنی بر القای ترس و اضطراب دائمی به مردم خود، ایفا میکند. اسرائیل با این سیاست، خشم مردم خود را نسبت به دشمنان برمیانگیزد و زمانی که هیچ دشمنی وجود نداشته باشد، اسرائیل و حامیان مالی آنها در وال استریت و لندن، یک دشمن ایجاد میکنند. دشمنانی از قبیل اخوانالمسلمین، حماس و القاعده. نتیجه این امر، یک ملت همیشه در جنگ است، جنگ با دشمنانی خستگی ناپذیر در یک نبرد بی پایان. در واقع، این جنگها حافظ منافع سرمایه دارانِ وال استریت و لندن است و به عنوان بهانهای برای حضور نظامی اسرائیل درسایر کشورهای خاورمیانه تلقی میشود.
* موضع فریبکارانه اسرائیل درقبال مردم خود
تکمیل کننده حضور نظامی اسرائیل در کشورهای منطقه، خود مردم اسرائیل هستند که توسط دولت فریب داده میشوند تا همواره در یک ترس دائمی به سرببرند. همتایان غربی آنها نیز تلاش میکنند تا تعداد نفرات نیروهای دفاعی اسرائیل، نیروهای امنیتی آمریکا در وال استریت و سربازان ناتو را افزایش دهند. مردم اسرائیل از نظر استعداد و پتانسیل، از سایر مردم دنیا کمتر نیستند اما آنها مستعد ترس، تلقین و گمراهی از جانب دولت به منظور انجام اقداماتی هستند که هیچ سود و منفعتی برای خود و کشورشان به دنبال ندارد. اسرائیل، سیاستهای خارجی یا داخلی که به سود کشور و مردم خود نیست را دنبال میکند. اسرائیل با سیاستهای جنگطلبانه، مداخله در امور سایر کشورها و دشمن تراشیهای خود، بیش از هر تروریستی، اسرائیلیها را به کشتن میدهد. اسرائیل و حامیان مالی آنها، به عنوان بدترین دشمن مردم اسرائیل محسوب میشوند و در واقع، برای مردم اسرائیل و کسانی که خود را دشمن اسرائیل می دانند، بسیار مهم است که پیش از هر اقدامی، موارد بالا را در ذهن خود مرور کنند.
* اسرائیل و ایالات متحده، مانع پیشرفت مردم خود هستند
اسرائیل به دلیل داشتن منابع انسانی گسترده، باید از استانداردهای بالای زندگی و موفقیت در میان کشورهای جهان برخوردار باشد، اما در عوض، به سبب تلاش های دولت برای تسلط نظامی و مالی بر جهان، از مشکلات و ریاضت اقتصادی رنج می برد. این در حالی است که مردم اسرائیل از استعداد و پتانسیل بالایی برخوردارند. از ایالات متحده نیز می توان به عنوان موردی مشابه اسرائیل نام برد، کشوری که تمام توان و برتری نظامی-جغرافیایی خود را تحت عنوان جملهای مبنی بر «ایران، تهدیدی قریب الوقوع»، هدر میدهد.
* تلاشها برای معرفی ایران به عنوان یک کشور مخالفِ یهودیت، بینتیجه است
معرفی ایران به عنوان یک دشمن بیمنطق علیه یهودیت، چه از نظر تاریخی و چه از نظر اجتماعی، به هیچ وجه با واقعیات جور در نمیآید. ایران کشوری منطقی بوده که سالها با فتنه انگیزیها از جانب غرب و متحدان اسرائیل مقابله کرده است. ایران میزبان بزرگترین جامعه یهودیان خارج از اسرائیل در خاورمیانه است، به عبارت دیگر، یک جامعه کهن و تاریخی از یهودیان در ایران زندگی میکنند که به هیچ وجه قصد ترک ایران را نداشته و استفاده تبلیغاتی غرب از این موضوع را نیز محکوم میکنند.
* با آشکار شدن حقایق، نظام سرمایهداری نابود خواهد شد
تلاشها و تبلیغات نتانیاهو در ایالات متحده، کمتر از یک توطئه آشکار برضد صلح جهانی نیست، تلاشهایی در جهت آغاز جنگی که زندگی صدها میلیون نفر را تهدید کرده، امنیت و بقای اسرائیل و ایران را نیز به خطر میاندازد. نتانیاهو و حامیان مالی وی امیدوارند که ترس، اضطراب و تروریسم، پیش از آشکار شدن حقایق، بر مردم چیره شود؛ زیرا با مشخص شدن حقایق، مردم اکثر کشورها، از جمله اسرائیل و آمریکا، واقعیات را درک کرده و دشمن اصلی و واقعی خود را میشناسند، دشمنی که تحت عنوان نظام سرمایهداری، بیش از نیم قرن است که با مردم ایران می جنگد. با آشکار شدن این دروغ ها و نیرنگ های غرب، جنگ و سلطه دیگر هدایت گر مردم نیست، بلکه رهایی از انحصارات و نظام سرمایه داری و تلاش برای پیشرفت درجهت منافع خود، مسیر درست را به ملت ها نشان خواهد داد.
1. ایالات متحده و اسرائیل به خوبی میدانند که ایران به عنوان یک تهدید برای تسلط غرب بر خاورمیانه محسوب میشود نه به عنوان تهدیدی برای امنیت غرب
طرح سیاستهای آمریکا و اسرائیل برای براندازی ایران که در یک گزارش 156 صفحهای تحت عنوان «کدام مسیر به سوی ایران؟» تنظیم شده است، تایید میکند که ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت ایالات متحده و اسرائیل محسوب نمیشود بلکه سلطه غرب بر خاورمیانه را تهدید میکند. همچنین در ماه مارس 2012، گزارشی تحت عنوان «اسرائیل و آمریکا: شرکای جرم در جنایات بینالمللی» و گزیدهای از اسناد موسسه «تحقیق و توسعه ایالات متحده»، همگی چنین موضوعی را تایید میکردند.
2. اسرائیل و آمریکا، پیش از این نیز مخفیانه به ایران حمله کردهاند
ایالات متحده و اسرائیل، با استفاده از گروهک تروریستی «مجاهدین خلق»، سالها یک جنگ مخفیانه علیه مردم ایران را رهبری کردهاند. نکته جالب توجه اینجاست که نام این گروهک تروریستی در فهرست ایالات متحده مبنی بر سازمانهای تروریستی خارجی، وجود دارد. در ماه مارس 2012، سابقه گروهک تروریستی مجاهدین خلق و حمایتها از این گروهک برای انجام فعالیتهای تروریستی در داخل ایران، توسط مجموعهای از گزارشاتِ رسانههای غربی، شاهدان دولتی و اسناد مربوط به سیاستهای خارجی ایالات متحده، انتشار یافت. در ماه فوریه نیز طی گزارشی تحت عنوان «انکار آمریکا مبنی بر ایفای نقش در جوخههای ترور اسرائیل»، مشخص شد که مقامات آمریکایی حمایت اسرائیل از گروهک مجاهدین خلق به منظور ترورهای زنجیرهای در داخل ایران را تایید میکنند، همچنین مدارکی مبنی بر حمایت آمریکا از این گروهک تروریستی نیز افشا شد.
لازم به یادآوری است که براندازیهای سیاسی و نظامی در ایران از جانب غرب، به زمان «کودتای 28 مرداد» در سال 1953 میلادی برمیگردد، زمانی که ایالات متحده و بریتانیا، دولت قانونی و منتخب «محمد مصدق» را سرنگون ساختند. این کودتاهای خشونتآمیز، مدتها قبل از ایجاد نظم سیاسی کنونی در ایران، وجود داشته است. ایران از مداخلات دولتهای خارجی و نقض حاکمیت خود، به مدت بیش از نیم قرن رنج برده است. این مداخلات، سال ها قبل، توسط غرب پایه ریزی شد و از طریق تحریم های سیاسی، اقتصادی و نظامی، تا همین امروز نیز ادامه دارد.
3. هدف رهبران کنونی اسرائیل، تسلط بر شرکتهای کلان مالی در وال استریت و لندن است نه حفظ امنیت اسرائیل
شاید مهمترین موضوع درباره سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل در قبال ایران، نشأت گرفته از نگرانیها برای امنیت اسرائیل و حفظ بقای این دولت یهودی است اما در واقع، سیاست خارجی کلی که توسط اسرائیل دنبال میشود، برضد امنیت مردم اسرائیل و پیشرفت و موفقیت آنها است. موضع دولت اسرائیل درقبال ایران، خطرناکترین موضع ممکن تلقی میشود.
* اسرائیل، بزرگترین دشمن مردم اسرائیل است
گزارشی در ماه آگوست تحت عنوان «تلاشهای نتانیاهو برای بی آبرو کردن سازمان ملل»، از دولت اسرائیل به عنوان بزرگترین دشمن مردم اسرائیل نام برد؛ زیرا سرمایهداران غربیِ طرفدار حکومت اقلیت سالار، بسیار بیشتر از جلیقههای انتحاری و کلاشینکفها، آمریکاییها و اسرائیلیها را به کام مرگ فرستادند. «جنگ علیه تروریسم» در واقع یک موضع فریبکارانه است که اسرائیل از طریق آن یک نقش محوری را مبنی بر القای ترس و اضطراب دائمی به مردم خود، ایفا میکند. اسرائیل با این سیاست، خشم مردم خود را نسبت به دشمنان برمیانگیزد و زمانی که هیچ دشمنی وجود نداشته باشد، اسرائیل و حامیان مالی آنها در وال استریت و لندن، یک دشمن ایجاد میکنند. دشمنانی از قبیل اخوانالمسلمین، حماس و القاعده. نتیجه این امر، یک ملت همیشه در جنگ است، جنگ با دشمنانی خستگی ناپذیر در یک نبرد بی پایان. در واقع، این جنگها حافظ منافع سرمایه دارانِ وال استریت و لندن است و به عنوان بهانهای برای حضور نظامی اسرائیل درسایر کشورهای خاورمیانه تلقی میشود.
* موضع فریبکارانه اسرائیل درقبال مردم خود
تکمیل کننده حضور نظامی اسرائیل در کشورهای منطقه، خود مردم اسرائیل هستند که توسط دولت فریب داده میشوند تا همواره در یک ترس دائمی به سرببرند. همتایان غربی آنها نیز تلاش میکنند تا تعداد نفرات نیروهای دفاعی اسرائیل، نیروهای امنیتی آمریکا در وال استریت و سربازان ناتو را افزایش دهند. مردم اسرائیل از نظر استعداد و پتانسیل، از سایر مردم دنیا کمتر نیستند اما آنها مستعد ترس، تلقین و گمراهی از جانب دولت به منظور انجام اقداماتی هستند که هیچ سود و منفعتی برای خود و کشورشان به دنبال ندارد. اسرائیل، سیاستهای خارجی یا داخلی که به سود کشور و مردم خود نیست را دنبال میکند. اسرائیل با سیاستهای جنگطلبانه، مداخله در امور سایر کشورها و دشمن تراشیهای خود، بیش از هر تروریستی، اسرائیلیها را به کشتن میدهد. اسرائیل و حامیان مالی آنها، به عنوان بدترین دشمن مردم اسرائیل محسوب میشوند و در واقع، برای مردم اسرائیل و کسانی که خود را دشمن اسرائیل می دانند، بسیار مهم است که پیش از هر اقدامی، موارد بالا را در ذهن خود مرور کنند.
* اسرائیل و ایالات متحده، مانع پیشرفت مردم خود هستند
اسرائیل به دلیل داشتن منابع انسانی گسترده، باید از استانداردهای بالای زندگی و موفقیت در میان کشورهای جهان برخوردار باشد، اما در عوض، به سبب تلاش های دولت برای تسلط نظامی و مالی بر جهان، از مشکلات و ریاضت اقتصادی رنج می برد. این در حالی است که مردم اسرائیل از استعداد و پتانسیل بالایی برخوردارند. از ایالات متحده نیز می توان به عنوان موردی مشابه اسرائیل نام برد، کشوری که تمام توان و برتری نظامی-جغرافیایی خود را تحت عنوان جملهای مبنی بر «ایران، تهدیدی قریب الوقوع»، هدر میدهد.
* تلاشها برای معرفی ایران به عنوان یک کشور مخالفِ یهودیت، بینتیجه است
معرفی ایران به عنوان یک دشمن بیمنطق علیه یهودیت، چه از نظر تاریخی و چه از نظر اجتماعی، به هیچ وجه با واقعیات جور در نمیآید. ایران کشوری منطقی بوده که سالها با فتنه انگیزیها از جانب غرب و متحدان اسرائیل مقابله کرده است. ایران میزبان بزرگترین جامعه یهودیان خارج از اسرائیل در خاورمیانه است، به عبارت دیگر، یک جامعه کهن و تاریخی از یهودیان در ایران زندگی میکنند که به هیچ وجه قصد ترک ایران را نداشته و استفاده تبلیغاتی غرب از این موضوع را نیز محکوم میکنند.
* با آشکار شدن حقایق، نظام سرمایهداری نابود خواهد شد
تلاشها و تبلیغات نتانیاهو در ایالات متحده، کمتر از یک توطئه آشکار برضد صلح جهانی نیست، تلاشهایی در جهت آغاز جنگی که زندگی صدها میلیون نفر را تهدید کرده، امنیت و بقای اسرائیل و ایران را نیز به خطر میاندازد. نتانیاهو و حامیان مالی وی امیدوارند که ترس، اضطراب و تروریسم، پیش از آشکار شدن حقایق، بر مردم چیره شود؛ زیرا با مشخص شدن حقایق، مردم اکثر کشورها، از جمله اسرائیل و آمریکا، واقعیات را درک کرده و دشمن اصلی و واقعی خود را میشناسند، دشمنی که تحت عنوان نظام سرمایهداری، بیش از نیم قرن است که با مردم ایران می جنگد. با آشکار شدن این دروغ ها و نیرنگ های غرب، جنگ و سلطه دیگر هدایت گر مردم نیست، بلکه رهایی از انحصارات و نظام سرمایه داری و تلاش برای پیشرفت درجهت منافع خود، مسیر درست را به ملت ها نشان خواهد داد.