اصلاح‌طلبان سعی کردند بگویند حزب‌الله حزب شد، به مفهوم اینکه وارد بازی قدرت به معنای ناپسند آن شد، در حالی که خودشان یکپارچه و همه‌جانبه دنبال قدرت هستند.

به گزارش مشرق، «کهنه‌سرباز» این بار می‌خواهد به صورت جدی وارد عرصه سیاست شود. دهه ۶۰ جنگید، دهه ۷۰ کف خیابان مطالبات فرهنگی و اجتماعی خود و همفکرانش را فریاد زد، دهه ۸۰ به سکوتی خودخواسته تن داد و البته در همین دوران وارد دانشگاه شد. دهه ۹۰ هم دورانی آرام را سپری کرد، اما گام دوم انقلاب اسلامی را دوران گام گذاشتن به عرصه سیاست انتخاب کرده است. حسین الله‌کرم این بار می‌خواهد در قالب حزب، میداندار سیاست باشد. «رزما» (رزمنده مدافع انقلاب اسلامی) محصول همین تصمیم مسئول سال‌های دور انصار حزب‌الله است.

او که در دوره‌ای آرزو داشته است مثل حاج احمد متوسلیان محکم باشد، در دوره‌ای مثل همت خوب صحبت کند و آرزوهای بسیار در قامت هم‌رزمانش می‌دید به همه رسید، اما به آرزویی که آن را در آینه شهید ابراهیم هادی، دوست، هم‌محله‌ای، هم‌مدرسه‌ای و هم‌رزمش می‌دید، کمتر رسید و آن گمنامی بود. الله‌کرم آرزوی دوران سنگرهای دفاع مقدس را کنار گذاشت تا از سنگر فکری خود دفاع کند تا در هیاهوی سال‌های بعد از انقلاب اسلامی ندای همرزمانش در شهر گم نشود، او امروز می‌خواهد در قالب «رزما» در عرصه انتخابات مجلس سخن بگوید. به همین بهانه از او دعوت کردیم میهمان روزنامه شود و گفت‌وگویی با او داشته باشیم. با موتور «ویو» و پای لنگان آمد که هر دو یادگار جبهه است؛ پایش در جبهه آسیب دیده و موتورسواری که از مرام و منش اهالی جبهه به یادگار مانده است.

الله‌کرم برخلاف شخصیت دهه ۷۰ خود در این مصاحبه محافظه‌کار بود، گویا گرد پیری او را در عرصه سیاست محتاط کرده یا شاید او هم فرزند زمان خود شده است، با این حال در مورد اهداف تشکیل رزما، سناریوهای مختلف وحدت در جریان اصولگرایی و اینکه مشارکت مردم در انتخابات چگونه قابل افزایش است، گفتگو کردیم و در آخر هم گریزی به انصار حزب‌الله زدیم که او معتقد به دو انصار است؛ یکی واقعی، یکی اصلاح‌طلب ساخت! در پایان پرسیدم کدام شخصیت سینمایی را بازنمایی خود می‌دانید که از حاج کاظم «آژانس شیشه‌ای» ابراهیم حاتمی‌کیا نام برد.

انتخابات مجلس دوازدهم به ماه‌های حساس خود نزدیک شده است. زمان زیادی به اعلام نتایج بررسی صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان باقی نمانده است. از آن طرف هم سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کرمان و خوزستان و تأکید بر مشارکت قوی و رقابت واقعی در انتخابات مجلس، تحرکات انتخاباتی را افزایش داده است. با توجه به راهبرد کلان نظام در مورد این انتخابات، تحقق مشارکت بالا و رقابت واقعی نیازمند چه الزامات و مؤلفه‌هایی است؟
مشارکت سیاسی رمز تحقق چهار مؤلفه امنیت، سلامت، مشارکت و رقابتی است که رهبر معظم انقلاب اول امسال به آن اشاره کردند. مشارکت سیاسی رابطه مستقیم با امنیت و رقابت دارد. به عبارت بهتر اگر رقابت انتخاباتی میان احزاب و گروه‌های سیاسی واقعی باشد، موجب بالا رفتن مشارکت می‌شود. واقعی‌شدن رقابت انتخاباتی نیز متأثر از توجه هر چه بیشتر احزاب و گروه‌های سیاسی به منافع ملی و مصالح اسلامی و ترجیح آن‌ها به منافع فردی و گروهی است. این رویکرد جهت‌دهنده به تبلیغات و موجب جذب هر چه بیشتر مشارکت مردم می‌شود، البته پیش‌نیاز همه این موارد جهاد تبیین به مفهوم تبیین حقایق و رفع شبهات و همچنین بصیرت سیاسی به مفهوم تشخیص حق از باطل است. در این زمینه می‌توانم مثال چای دبش را بزنم که اخیراً در افکار عمومی مطرح شده است. شما رویکرد این دولت و دولت قبل را در مبارزه با مفاسد اقتصادی بررسی کنید. در دولت قبل هر مسئله و فسادی که مطرح می‌شد مثل مسئله روغن پالم، حسین فریدون و مواردی از این دست، دولت اعلام می‌کرد اگر با این افراد برخورد کنید، ما اعلام جنگ می‌کنیم یا در ارتباط با فساد توزیع ۱۸ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا و سکه، ما با واقعیتی روبه‌رو بودیم که قوه قضائیه برخورد و احکام سنگینی صادر کرد، اما دولت وقت جلوی این مسئله ایستاد. به عبارت بهتر دولت قبلی در مبارزه با مفاسد نه تنها همراهی نمی‌کرد بلکه از مفسدان حمایت و پشتیبانی هم می‌کرد، اما این دولت از ابتدا بحث مبارزه با فساد را مطرح کرد و در حال حاضر هم اعلام کرده ۶۰ نفر از عوامل فساد چای دبش را برکنار و به قوه قضائیه معرفی کرده است و هرگز حاضر نیست این فساد را لاپوشانی و از عوامل آن حمایت کند و مقابله هم می‌کند.

پیش‌بینی شما از مشارکت در این دوره چیست، آیا شاهد افزایش مشارکت خواهیم بود؟
برای فهم مسئله مشارکت باید پنج دوره مشارکت سیاسی و رقابت احزاب و گروه‌های سیاسی را از هم تفکیک کنیم. دوره اول طی سال‌های ۵۸ تا ۶۷ است که در این دوره مشارکت بر اساس بسیج مردم صورت می‌گیرد و رویکرد این دوره برتری منافع جمعی بر منافع فردی و همچنین رویکرد کل به جزء است. دوره دوم نیز طی سال‌های ۶۷ تا ۷۶ است. با پایان جنگ یک دوره سنجش و حسابگری به ویژه در وضع اقتصادی شروع می‌شود. رویکرد این دوره بر اساس اولویت منافع از جزء به کل است. این رویکرد برعکس دهه اول است. این دوره را بنده به دو بخش تقسیم می‌‎کنم. بخش اول آن با کاهش مشارکت طی سال‌های ۶۸ تا ۷۲ در مجلس چهارم نسبت به مجلس سوم و ریاست جمهوری پنجم و چهارم است که دلیل کاهش مشارکت هم عدم‌رقابت و گذار به عقلانیت و حسابگری اقتصادی است. بخش دوم آن طی سال‌های ۷۲ تا ۷۶ است. با افزایش مشارکت از مجلس پنجم به نسبت مجلس چهارم و انتخابات ریاست جمهوری ششم به نسبت انتخابات ریاست جمهوری پنجم است. دلایل آن وجود رقابت متأثر از شکل‌گیری احزاب از سال‌۶۸ به بعد است. دلیل دوم رشد عقلانیت و حسابگری در پی رشد اقتصادی است، البته رشد شهرنشینی، رشد جمعیت و جوانی جمعیت، رشد تحصیلات و باسوادی، رشد متنوع وسایل ارتباط جمعی و داخلی و خارجی، بحث ویدئو، ماهواره و اینترنت هم در این مسیر مؤثر است. دوره سوم طی سال‌های ۷۶ تا ۸۴ است. در این دوره اولویت منافع فردی در حوزه اقتصادی به دیگر حوزه‌ها هم سرایت می‌کند. این دوره شاهد کاهش مشارکت از انتخابات ریاست جمهوری هفتم نسبت به ریاست جمهوری ششم و مجلس ششم به مجلس پنجم و مجلس هفتم به نسبت مجلس ششم و همچنین انتخابات شورای دوم به شورای اول هستیم. علت این امر افزایش میزان تحصیلات و افزایش آگاهی‌های عمومی بود که باعث رشد روحیه عقلانیت و حسابگری شده بود، البته عملکرد ضعیف و تعارضات شدید و بی‌حاصل آن هم در اعضای شوراها به ویژه انحلال شورای اول در کاهش مشارکت مؤثر بود. دوره چهارم طی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ است. رویکرد این دوره تلاش برای تعادل منافع فردی و منافع جمعی و بازگشت به رویکرد کل به جزء در منافع است. در این دوره انتخابات ریاست جمهوری سال‌۸۸ با مشارکت بالای مردم برگزار شد. می‌توان این دوره را رقابت منافع فردی و گروهی با منافع ملی و مصالح اسلامی دانست. دوره پنجم طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ است. رویکرد این دوره بازگشت به رویکرد کلان به جزء منافع است. مشارکت در مجلس یازدهم به ۴۲‌درصد آرا و در ریاست جمهوری سیزدهم به حدود ۴۹‌درصد رسید که دلیل اصلی آن افراط در منافع فردی و گروهی نسبت به منافع جمعی و مصالح اسلامی است. منافع حزبی و گروهی باعث شد حتی به فساد درون ساختار و گروه توجهی نشود و این امر باعث ناامیدی مردم شد. باتوجه به عملکرد دوران پنج‌گانه، می‌توانیم نتیجه بگیریم با کاهش مشارکت شاهد گذار از مشارکت بسیج‌شده به مشارکت خودجوش هستیم. آگاهی مردم به ائتلاف‌‎های قدرت‌طلبانه احزاب، رشد افراطی نشریات و مطبوعات با کارکرد حزبی و تغییر استراتژی انقلابی و مردم‌باور به فن‌سالار دلایل این گذار است، البته موضوع قوانین انتخاباتی مثل اکثریتی یا تناسبی و تحرک اجتماعی از عوامل تأثیرگذار در مشارکت سیاسی است. این‌ها تحت تأثیر جریان‌های سیاسی، مسائل طبقه متوسط سنتی، جدید و قشربندی‌ها ناشی از مشکلات اقتصادی مثل شکاف طبقاتی به ویژه تبدیل مستضعف به آسیب‌پذیر از عوامل تحرک اجتماعی نزولی در کاهش مشارکت است.

مسئله مشارکت در حالی مطرح است که همواره اصلاح‌طلبان به دنبال روایت‌سازی از کاهش مشارکت با این گزاره هستند؛ نظارت استصوابی عامل این کاهش مشارکت است. پاسخ شما به این ادعا چیست و سؤال بعدی اینکه شما ترجیح منافع فردی را عامل کاهش مشارکت دانستید، پس چرا در سال ۹۴ مشارکت بالا داشتیم؟
شورای نگهبان نه تنها در ایران بلکه به این شکل در همه کشورها وجود دارد و افرادی که دارای مفاسد و مسائل و مشکلات گوگونی هستند، حق ورود به فرایند انتخابات را ندارند. خب در یک نظام ایدئولوژیک که نظام سیاسی مبتنی بر باورهای دینی مشخص است و مردم به آن باورها رأی دادند، کسانی که می‌خواهند وارد فرایند سیاسی شوند، باید با این ارزش‌ها منطبق باشند. من بیشتر فکر می‌کنم این گروه باید به قوانین انتخابات توجه کنند و خواستار مشارکت تناسبی به جای مشارکت حداکثری شوند و دست از گزاره‌های غلط بردارند، اما اینکه سال‌۹۴ افزایش مشارکت داشتیم، ولی چرا سال ۹۸ شاهد کاهش مشارکت هستیم، به نظر من این مرتبط با عملکرد دولت و رویکرد غرب‌گرای آن است. این جریان در سال‌۹۴ با همگرایی با غرب در رابطه با برجام قول‌هایی به مردم داده بود که مردم در انتخابات سال ۹۴ به این وعده‌ها اعتماد کردند، اما سال‌۹۸ مردم فهمیده بودند که این وعده‌ها بی‌ارزش هستند. با خروج ترامپ و دوبرابرشدن تحریم‌ها مردم متوجه واقعیت‌ها شدند. مردم دیدند در سال‌۹۴ قول‌هایی که به آن‌ها داده بودند، عملی نشد و از گلابی‌های برجام خبری نشده است، البته در آن زمان کاهش مشارکت دلایل متعددی دارد، تنها بخشی به برجام و تحریم‌هایی که دوبرابر شدند، مرتبط است.

شما اخیراً جریان رزما را تأسیس کردید. این جریان قرار است با کدام طیف‌های اصولگرایی وارد ائتلاف شود و در انتخابات باهم وحدت کنند؟
بحث ائتلاف با گروه‌های مختلف به ویژه جریان‌های اصولگرایی مرتبط با اهدافی است که این جریان‌ها دارند و ما به ائتلاف با گروه‌های اصولگرا اعتقاد داریم، اما بهتر و بیشتر از آن معتقد هستیم با گروه‌های انقلابی ائتلاف کنیم. ما معتقد هستیم بر اساس نظریه انقلابی بیانیه گام دوم و به دور از محافظه‌کاری‌ای که در بخش‌هایی از اصولگرایان نهادینه شده است و همچنین به دور از هرج‌ومرج عمل کنیم. این دو عنصر در نظریه انقلابی وجود دارد. نظریه انقلابی، یعنی انقلاب مستمر تا دستیابی به اهداف تمدن اسلامی، یعنی همچنان انقلاب باید ادامه پیدا کند. نظریه انقلاب مستمر محافظه‌کاری را نمی‌پذیرد، به هرج‌ومرج هم باور ندارد. محافظه‌کاری به معنی باور به پایان پیداکردن انقلاب و جایگزینی ساختارها به جای نهادهای انقلابی است.

آقای الله‌کرم مگر می‌شود بدون ساختار حکومت کرد. از طرف دیگر هم می‌گویید معتقد به هرج‌ومرج نیستم، خب تن ندادن به ساختار به معنی هرج‌ومرج است و معنای دیگری ندارد.
نظریه انقلابی بین این دو وضعیت به ما راهکار می‌دهد. در وضعیت انقلاب مستمر، یعنی ساختارها و نهادها در کنار هم قرار می‌گیرند، به این معنا که نهادها هر وقت بخواهند مشکلات سریع حل شود، قرارگاهی ورود می‌کنند که با رویکرد انقلابی و حل مسئله، مشکلات را رفع کنند. وقتی ساختارها قادر به حل مسئله نیستند و فقط به خودشان سرویس می‌دهند، نهادها باید وارد شوند.

شما اعلام کردید به دنبال ائتلاف با گروه‌های انقلابی هستید. در حال حاضر در صحنه سیاسی کشور کدام گروه‌ها را انقلابی می‌دانید؟
سطح وضعیت رزما در حال حاضر در سطح اعلام موجودیت است و برای پاسخ به سؤالی که شما پرسیدید باید منتظر تشکیل مجمع عمومی و انتخاب دبیرکل باشیم. آن‌ها می‌توانند در این زمینه صحبت کنند. بنده به عنوان عضو هیئت مؤسس اگر مطلبی بگویم، ممکن است برای دوستان در رزما محدودیت یا وضعیت جدیدی برای‌شان ایجاد کند.

شما به لحاظ گفتمانی بگویید به کدام جریان‌ها نزدیک هستید؟
در حال حاضر من هر موضعی بگیرم به پای رزما نوشته می‌شود.

رزما را شما با چه اهدافی تشکیل دادید و اهداف تأسیس رزما چیست؟
هدف اصلی ما در رزما تولید بصیرت سیاسی و فرهنگی بر اساس قرآن و عترت برای تشخیص حق از باطل به ویژه در محلات است. هدف دوم ما انجام امور جهادی در کمک به محرومیت‌زدایی و توانمندسازی به ویژه در روستاهاست. هدف سوم جهاد تبیین به منظور تبیین حقایق و رفع شبهات به ویژه در شهرهاست. هدف چهارم حمایت از گفتمان خانواده برای تحکیم عفاف و حجاب و مقابله با پیری جمعیت و گسترش سبک زندگی اسلامی به ویژه در شهرستان‌هاست. هدف پنجم تلاش در جهت پیشرفت و تعالی ایران اسلامی است. هدف ششم هم فسادستیزی و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است. هدف هفتم ترویج و حمایت از مقاومت اسلامی جهاد و ترویج فرهنگ شهادت و استکبارستیزی و برخورد شدید با ظالم و خدمت به مظلوم است. هدف هشتم فعالیت سیاسی به منظور آگاه سازی، کادرسازی، معرفی شایستگان انقلابی در انتخابات در روستاها، محلات، شهرها، شهرستان‌ها و استان‌هاست. شما می‌بینید که فقط یک بند از اهداف ما سیاسی است و بقیه اهداف ما فرهنگی و اجتماعی است.

آیا می‌توانیم بگوییم که رزما به‌روز شده انصار حزب‌الله در گام دوم انقلاب اسلامی است؟
انصار حزب‌الله یک حرکت اجتماعی و فرهنگی بود، اما رزما در کنار آن یک کار سیاسی می‌خواهد انجام دهد. انصار حزب‌الله فقط در مسائل اجتماعی و فرهنگی ورود می‌کرد و کار سیاسی انجام نمی‌داد، ولی رزما صرفاً کار سیاسی را دنبال می‌کند، اما نسبت به احزاب دیگر فعالیت گسترده آن اجتماعی و فرهنگی است که تفاوت ما را با دیگر احزاب پررنگ می‌کند. مثل امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و امور جهادی که نه جزو اهداف دیگر احزاب است و نه دغدغه آن را دارند.

معمولاً در آستانه هر انتخاباتی ما شاهد شکل‌گیری احزاب و تشکل‌های سیاسی مختلف هستیم که بعد از انتخابات هم کم‌فروغ می‌شوند. این نوع فعالیت باعث شده است برخی از شکل‌گیری احزاب در آستانه انتخابات با هدف سهم‌خواهی سخن بگویند. آیا رزما هم به دنبال سهم‌خواهی است؟
من مطلبی که شما گفتید را می‌خواهم رد کنم و مخالف این حرف هستم. در کشور ما هر دو سال انتخابات برگزار می‌شود. طبیعی است که هر دو سال در کشور احزاب جدیدی اعلام موجودیت کنند و نمی‌توانیم به این مسئله اشکال بگیریم و بگوییم این احزاب برای سهم‌خواهی شکل گرفته‌اند. ما به عنوان رزما دو سال فعالیت کردیم تا امروز به وضعیت اعلام موجودیت رسیدیم، ولی کسی آن دو سال فعالیت را نمی‌بیند و فکر می‌کنند ما تا نزدیک انتخابات شدیم، آمدیم رزما را علم کردیم. اینطوری نیست. از طرف دیگر با تغییر شرایط جامعه و ایجاد تحولات جدید طبیعی است که ائتلاف‌ها و احزاب جدید شکل بگیرند. متأسفانه در کشور ما تا یک جمع جدیدی شکل می‌گیرد برخی شروع به تخریب آن می‌کنند چراکه می‌دانند جمع جدیدی مثل رزما می‌تواند عامل کاهش رأی آن‌ها شود.

راهبرد انتخاباتی رزما چیست و در انتخابات مجلس دوازدهم چه کنشگری‌ای می‌خواهید داشته باشید؟
ما فهرست خودمان را در انتخابات بر اساس نظریه انقلابی و انقلاب مستمر برای عبور از دولت اسلامی به جامعه اسلامی و تمدن اسلامی ساماندهی خواهیم کرد. فهرست افراد ما در این چارچوب است، اما همه این‌ها بعد از تشکیل مجمع عمومی و انتخاب دبیرکل خواهد بود. ما بر اساس نظریه انقلاب و انقلاب مستمر با گروه‌هایی که معتقد به آن باشند، همگرایی خواهیم داشت و این حتماً از گروه‌های انقلابی خواهد بود.

وقتی از گروه‌های انقلابی صحبت می‌کنید، منظور شما چه گروه‌هایی است؟
ممکن است گروه‌های مختلف به این رویکرد تا به حال توجه نداشته باشند و با تشکیل رزما و مطرح‌کردن این نظریه به آن بپیوندند. تا به امروز رویکرد نظریه انقلابی فقط از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده و کسی تا به حال این موضوع را پیگیری نکرده و نظریه انقلابی به دور از هرج‌ومرج و به دور از محافظه‌کاری است و این روش، روشی است که می‌تواند به حل مسئله در کشور کمک کند. من مطمئن هستم تمام گروه‌های انقلابی به آن خواهند پیوست. در مورد جریان اصولگرایی هم به این نکته اشاره کنم که اصولگرایان فقط در یک موضوع باهم اشتراک مواضع دارند و آن هم حوزه فرهنگی و در دفاع از اصل نظام است. امام وقتی وارد حوزه‌‎های دیگری مثل اقتصاد و سیاست خارجی می‌شویم، این‌ها جدا از هم هستند و اگر حضور اصلاح‌طلبان نباشد، جریان اصولگرا به سرعت تبدیل به دو جریان انقلابی و اصولگرایی می‌شود.

با توجه به شرایط امسال پیش‌بینی شما از کنش انتخاباتی جریان اصولگرا چیست. آیا به وحدت حداکثری می‌رسند یا ممکن است در راه رسیدن به این وحدت موانع جدی وجود داشته باشد؟
وحدت و همگرایی میان اصولگرایان در رویکرد کلی دفاع از انقلاب اسلامی ایجاد می‌شود، والا بدون عنصر فرهنگی در عناصر دیگر از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی همخوانی چندانی ندارند، به طوری که اصولگرایان سنتی همواره از اقتصاد بازار دفاع می‌کنند، اما بخش دیگر معتقد به اقتصاد دولتی هستند. بخشی نخبه‌گرا و بخشی دیگر توده‌گرا هستند، ولی با تمام این تفاوت‌ها به دلیل وجود رقیب مشترک وحدت می‌کنند، اما در حال حاضر من معتقد هستم اصولگرایان به دنبال وحدت نسبی یا وحدت حداقلی خواهند بود. در وحدت نسبی سه ضلع اصولگرایان یعنی پایداری، شورای وحدت و ائتلاف در همگرایی نسبی شرکت خواهند کرد، اما از آنجا که «شانا» (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب) خود را ضلع برتر می‌شمرد، حاضر به اتحاد با هیچ یک از دو ضلع دیگر نخواهد شد و در تهران فهرست ۳۰ نفره بدون مشارکت دیگران خواهد بست. بر همین اساس جبهه پایداری با شورای وحدت متحد می‌شود و من اسم این را همگرایی نسبی می‌گذارم، اما حالت دوم وحدت حداقلی است که در این حالت اصولگرایان نیم‌نگاهی به حضور اصلاح‌طلبان دارند، بنابراین سه ضلع اصولگرایی به فهرستی می‌رسند که بتوانند علاوه بر افراد مشترک، نیروهای خود را در فهرست بگنجانند، مثل ۲۵ به‌علاوه ۵، یعنی مثلاً یک فهرست ۲۰ نفره مشترک شکل می‌گیرد و ۱۰ نفر خالی را هر جریان افراد خود را بگذارد. وحدت حداقلی مطلوب جبهه پایداری و شورای وحدت است. در این بین داوری پدرخوانده‌ها شکل می‌گیرد و در چارچوب همگرایی حداقلی با نیم‌نگاهی به حضور جدی اصلاح‌طلبان دنبال خواهد شد، البته من معتقد هستم هر دو حالت تحت تأثیر ورود رزما متحول خواهد شد.

این تحول وضعیت همگرایی اصولگرایان تحت تأثیر ورود رزما چگونه اتفاق خواهد افتاد؟
در حال حاضر نمی‌توانم پاسخ دهم، بعد از تشکیل مجمع عمومی این مسئله روشن خواهد شد.

از شما این میزان محافظه‌کاری بعید است. حسین الله‌کرم اهل محافظه‌کاری نیست؟
این محافظه‌کاری نیست. الله‌کرم اهل محافظه‌کاری نیست ولی رزما ممکن است باشد.

اینکه نشد، شما به صورت مفصل توضیح دادید رزما در مقابل محافظه‌کاری تشکیل شده است، اما الان می‌گویید رزما ممکن است محافظه‌کار باشد. این تناقض نیست؟
نه رزما انقلابی برخورد می‌کند.

خب بفرمایید این تحولی که گفتید چگونه شکل خواهد گرفت؟
من در حال حاضر در مورد این تحول خیلی صحبت نمی‌کنم، چون هنوز تکلیف ساختار و ارکان رزما مشخص نیست. یک موقع ممکن است بنده دبیرکل باشم یا عضو شورای مرکزی یا اصلاً مسئولیتی نداشته باشم، این‌ها باهم فرق می‌کند، اما من نظریه انقلاب مستمر را دادم و معتقد هستم نظریه انقلابی وحدت ایجاد و مدل وحدت را عوض خواهد کرد، چراکه معتقد هستیم مشارکت حداکثری در یک رقابت واقعی شکل می‌گیرد و ما سعی می‌کنیم این رقابت واقعی را شکل دهیم.

حالا اشاره‌ای هم به ثبت‌نام آقای روحانی در انتخابات مجلس خبرگان داشته باشیم. به نظر شما آقای روحانی تأیید صلاحیت می‌شود؟
پرونده شکایت ۸۰۰‌هزار نفری و شکایت‌های متعدد دیگری که از آقای روحانی انجام شده است، یک پشتوانه کاملاً مردمی دارد که همین امر برای ردصلاحیتش کافی است. به طور معمول ما باید شاهد ردصلاحیت روحانی باشیم، این حداقل خواسته مردم است، اما به نظر خیلی‌ها به دنبال این مسئله هستند که با توجیه مصلحت نظام و اینکه برای مشارکت بالا نیازمند این افراد هستیم، برای آن‌ها تأیید صلاحیت بگیرند، در حالی که من می‌خواهم عرض کنم تأییدصلاحیت این‌ها موجب ریزش بخش دیگری از آرا خواهد شد. تأییدصلاحیت این جریان‌ها موجب ریزش آرای بخشی از جمله حزب‌اللهی‌ها خواهد شد.

خب اگر این جریان‌ها نباشند، رقابت شکل می‌گیرد؟
فاصله جریان اصولگرایی آنقدر زیاد است که رقابت شکل بگیرد.

معتقد به رقابت درون‌گفتمانی هستید؟
رقابت درون‌گفتمانی نیست، رقابت دو جریان انقلابی و اصولگرایی است.

شما اشاره به اختلاف مواضع در جریان اصولگرایی کردید؛ اینکه طیفی به اقتصاد دولتی و طیفی به اقتصاد بازار معتقد هستند و دیگر اختلافات فکری، اما خود شما عضو شورای وحدتی هستید که به نوعی نزدیک به طیف سنتی اصولگرایان است که از رویکردهای شما دور هستند. چطور شد عضو شورای وحدت شدید؟
همگرایی فرهنگی و دفاع از انقلاب و همچنین انحصارطلبی و پدرخواندگی جریانات دیگر عامل این حضور است. الان هم اگر جریان غرب‌گرا با قدرت وسط میدان انتخابات حضور پیدا کند، دوباره این جریان‌های انقلابی و اصولگرا باهم یکی خواهند شد.

واکنش جریان‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلب به تشکیل رزما چطور بود؟
واکنش اصلاح‌طلبان تلاش برای همسو کردن رزما و انصار حزب‌الله بود. در حالی که انصار حزب‌الله کار اجتماعی و فرهنگی می‌کرد، اما رزما به دنبال انجام کار سیاسی است.

از لحاظ گفتمانی مگر رزما و انصار حزب‌الله یکی نیستند؟
به لحاظ گفتمانی نیروهای انقلابی در یک گرایش کلی در دفاع از انقلاب همسو هستند، اما واکنش اصولگرایان عمدتاً سکوت بوده است. این سکوت را بنده بر مبنای حسادت تعبیر می‌کنم چراکه رزما با اهداف هشت‌گانه از روستا تا شهرها را دربرمی‌گیرد و برنامه دارد و یک حزب واقعی است که می‌تواند در شکل‌های مختلف به مردم خدمت کند؛ چه در قدرت باشد و چه نباشد. رزما برای کسب قدرت به وجود نیامده است. حسادت به خاطر آن است که آن‌ها گفتمان ندارند، اما گفتمان ما نظریه انقلاب مستمر است.

هدف اصلاح‌طلبان از یکی‌کردن انصار حزب‌الله و رزما چیست؟
اصلاح‌طلبان سعی کردند بگویند حزب‌الله حزب شد، به مفهوم اینکه وارد بازی قدرت به معنای ناپسند آن شد، در حالی که خودشان یکپارچه و همه‌جانبه دنبال قدرت هستند.
شما چه تحلیلی از رویکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش‌رو دارید، چراکه طیف‌های مختلف این جریان رویکردهای مختلفی را در پیش گرفتند و ما شاهد موضع واحد در این جریان سیاسی نیستیم.
راهبرد اصلاح‌طلبان به دو شکل راهبرد اعلامی و راهبرد اعمالی خواهد بود. در راهبرد اعلامی بحث دوگانه تحریم و مشارکت را دنبال می‌کنند. بخشی از آن‌ها به دنبال مشارکت و کسب صندلی‌های بیشتر مجلس خواهند بود، بخش دیگر هم تحریم را دنبال می‌کنند تا در صورت کاهش مشارکت از ۴۲‌درصد قبلی آن را مبنای سهم‌خواهی در ریاست جمهوری آینده از نظام قرار دهند، اما در راهبرد اعمالی همه با همه توان برای کسب هر چه بیشتر کرسی‌های مجلس تلاش خواهند کرد، کما اینکه چنین کمیته‌ای از سوی آقای بهزاد نبوی مجدداً احیا شده است. به نظر می‌رسد در تهران با سرفهرستی آقای مطهری یا آقای نوبخت حضور پیدا کنند. در این انتخابات شاهد ائتلاف بین آقای لاریجانی، روحانی و اصلاح‌طلبان در راهبرد اعمالی خواهیم بود.

سؤال آخر را مایل هستم از فضای سیاسی خارج شویم. در طول این سال‌ها فیلم‌های دفاع مقدسی زیادی ساخته شده است. شما خودتان را به کدام کاراکتر در این فیلم‌ها نزدیک می‌بیند و فکر می‌کنید از روی شخصیت شما ساخته شده است؟
خب بارزترین آن در فیلم آقای حاتمی‌کیا و شخصیت حاج کاظم است. حاج کاظم به نوعی بازنمایی انصار حزب‌الله است، البته فیلم هم حمایت از انصار است و هم جاهایی طعنه هم می‌زند. ما با دو انصار حزب‌الله در کشور مواجه بودیم. یکی از انصار حزب‌الله‌ها را اصلاح‌طلبان ساخته بودند. این همان انصار حزب‌اللهی بود که جلسات را به هم می‌ریخت و خشونت‌طلب بود و در دانشگاه و کوی دخالت می‌کرد، اما انصار حزب‌اللهی واقعی دغدغه انقلاب و ارزش‌ها را داشت و اقدامات فرهنگی می‌کرد. دفاع حاج‌کاظم از جانبازان همان اقدامات انصار حزب‌الله واقعی است. این اواخر هم سریال «عاشورا» بسیار من را یاد خاطره‌ای از آقا مهدی می‌انداخت؛ وقتی که در ارتفاعات شهر سومار آقا مهدی به من گفت حسین حیف است تو شهید نشوی و گویی غصه می‌خورد که من شهید نشوم.

منبع: روزنامه جوان

برچسب‌ها