به گزارش مشرق، سیدمحمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «نابودی حماس» و «آزادی اسرا»؛ اینها دو هدفی است که نخستوزیر، سخنگوی ارتش و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی از همان روزهای آغازین برای جنگ در غزه اعلام کردهاند. «نابودی حماس» از نظر آنها شامل سه سطح زیرساختی، نظامی و سیاسی میشود. حالا بیش از ۹۰ روز از این جنگ میگذرد و هفته گذشته در شب اول ژانویه ۲۰۲۴ حماس یک آتشبازی حسابی برای رژیم صهیونیستی راه انداخت.
موشکباران تلآویو و حومه آن با حداقل بیست موشک از سمت نوار غزه یعنی حماس با گذشت سه ماه از یک جنگ تمامعیار، همچنان در سطوح بالای تجهیزاتی خود میجنگد. این میتواند یک غافلگیری تازه برای مقامات اسرائیل و افکار عمومی داخل اراضی اشغالی باشد؛ طوری که رسانههای اسرائیلی زبان به انتقاد از مسئولان این رژیم گشودند: «ارتش اسرائیل گزارش داد که ظرفیت بمباران از غزه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اما با وجود این ادعای ارتش، حماس در حال پرتاب دهها موشک به تلآویو است. وقت آن رسیده که از توهین و دروغ به خودمان دست برداریم.»
علاوهبر این موشکباران غافلگیرکننده؛ حماس در میدان جنگ زمینی غزه نیز همچنان سازماندهی شده میجنگد و از رژیم صهیونیستی تلفات میگیرد. نظامیان صهیونیست در هفتههای گذشته روزهای سختی را پشت سر گذاشتند و در مناطق مختلف غزه از ۱۴ تا ۴۲ کشته و مجروح دادند. در همین زمینه خبرگزاری آمریکایی رویترز طی گزارشی از چگونگی نبرد نظامیان صهیونیستی در غزه نوشت: «حماس خیابانهای غزه را به هزارتوی مرگ برای سربازان اسرائیلی تبدیل کرده است.» حماس در این نبردها از سلاحهای گسترده و متنوعی، از هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به نارنجک گرفته تا تسلیحات ضدتانک با چاشنی انفجاری قدرتمند، استفاده کرده است. در کنار این ذخیره قابل توجه تسلیحات، اشراف کامل حماس به میدان نبرد در غزه و بهرهگیری از شبکه تونلها دو عامل دیگری است که به گفته فرماندهان و کارشناسان اسرائیلی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز، وضعیت را برای نظامیان صهیونیست سخت کرده و آمار تلفاتشان را بالا برده است.
شبکه تونلهای حماس بخشی از همان زیرساختی است که مقامات رژیم صهیونیستی از همان روزهای ابتدائی جنگ، نابودی آن را به عنوان یکی از اهداف خود در حمله به غزه ترسیم کرده بودند. آنها یک بار از انتشار گاز اعصاب و سایر سلاحهای شیمیایی در این تونلها گفتند و یک بار دیگر از قصد خود برای پر کردن این تونلها با آب دریا خبر دادند. حالا سه ماه پس از شروع جنگ، «یعقوب آمیدور»، ژنرال بازنشسته اسرائیلی و مشاور پیشین امنیت ملی این کشور که اکنون کارشناس بنیاد یهودی امور امنیت ملی در آمریکا است، میگوید: «[ارتش اسرائیل] هنوز راهحل مناسبی برای تونلها که شبکه آنها در دهه گذشته بسیار گسترش یافته، پیدا نکرده است.» با این حساب نه تنها زیرساختهای اساسی حماس آسیب جدی ندیده بلکه توانایی نظامی آن در میدان نبرد هم تقریبا به قوت خود باقی است؛ ضمن اینکه فرماندهان ارشد حماس در غزه مانند «یحیی سنوار» و «محمد ضیف» همچنان به فرماندهی میدان جنگ مشغولند و اتاقهای عملیات و مقرهای فرماندهی حماس در غزه برای جوخههای ترور رژیم صهیونیستی غیرقابل دسترس باقی ماندهاند. در این زمینه آخرین حرف را جان کربی هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا ۳ ژانویه(۱۳ دی) به خبرنگاران زد: «وضعیت حماس در غزه همچنان وضعیت یک نیروی قابل توجه است.»
اوضاع برای اسرائیل در دستیابی به هدف نابودی حماس در سطح سیاسی نیز به همین اندازه ناامیدکننده است. رژیم صهیوینستی شاید بتواند رزمندگان فلسطینی را هدف قرار دهد اما ایدهها و آرمانهای آنها را که عموما دستیابی به آن در سطوح سیاسی دنبال میشود، هرگز نمیتوان با گلوله هدف گرفت. شاید به همین دلیل بود که برخی کارشناسان غربی به رژیم صهیونیستی هشدار دادند نحوه مواجهه این رژیم با حماس، به ترویج تفکرات و گسترش بیشتر آن منجر میشود. برخلاف خواست اسرائیل، این اتفاق تقریبا رخ داده است و طبق آخرین نظرسنجی «مرکز پژوهشهای سیاسی و نظرسنجی فلسطین»(PCPSR) که با همکاری بنیاد «کنراد آدناور» آلمان انجام شده است؛ جنگ محبوبیت حماس را نه تنها در باریکه غزه بلکه حتی در کرانه باختری نیز افزایش داده است و جریانهای مقابل آن با کاهش محبوبیت مواجه شدهاند به نحوی که حدود ۹۰ درصد فلسطینیان اکنون خواستار استعفای محمود عباس هستند. با توجه به مقبولیت جنبش حماس میان فلسطینیان، نابودی آن در عرصه سیاسی عملا دستنیافتنی است.
بر این اساس رژیم صهیونیستی به اولین هدف خود در جنگ غزه یعنی «نابودی حماس» حتی نزدیک هم نشده است. در مورد هدف دومشان در «آزادی اسرا» آنها یک عقبگرد جدی هم داشتهاند. رژیم صهیونیستی طی بیش از ۷۰ روز عملیات زمینی در غزه نه تنها موفق به شناسایی محل نگهداری اسرا و آزادی آنان نشده بلکه با حملات خود تعدادی از اسیران را به کشتن داده است. چشمانداز دسترسی به اهداف برای رژیم صهیونیستی کاملا تیره و تار است؛ این واقعیتی است که فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی نیز به آن اعتراف کردهاند. در آخرین نمونه «اسحاق بریک» ژنرال ارتش اسرائیل ۱ ژانویه ۲۰۲۴ (۱۱دی ۱۴۰۲) در مقاله خود برای روزنامه اسرائیلی معاریو نوشت: «هرچه زمان پیش میرود، ما بیشتر و بیشتر از دستیابی به اهداف جنگ [نابودی حماس و آزادی اسرا] دور میشویم و بیشتر و بیشتر در باتلاق غزه فرو میرویم.... امروز واضح و آشکار است که ارتش در این مرحله قادر نخواهد بود به هدفی که برای آن وارد جنگ شد، دست یابد.»
کاملا واضح است که اسرائیل تا ابد برای دستیابی به اهدافش وقت ندارد. این محدودیت زمانی را مسلما مقامات رژیم صهیونیستی بیشتر از ما احساس میکنند. ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳(۱۹ آذر ۱۴۰۲) بود که نشریه انگلیسی اکونومیست به نقل از منابع خود تأیید کرد: «آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در جریان سفر اخیرش به اسرائیل به آنها گفته است باید تا سال جدید [میلادی] همه چیز را به پایان برسانند.» این ضربالاجل به شکلی دیگر توسط «دانا وایس» تحلیلگر امور سیاسی و دیپلماتیک رژیم صهیونیستی نیز تأیید شد و او به شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل گفت: «کاخ سفید سیگنالهایی برای اسرائیل فرستاده مبنی بر اینکه فرصت زیادی تا پایان جنگ باقی نمانده است» وایس میگوید رئیسجمهور آمریکا به همین منظور جیک سالیوان مشاور امنیت ملی خود را در ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) به تلآویو فرستاد تا اطمینان حاصل کند که این پیام به دست تلآویو رسیده است.
یک هفته بعد در ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر) ارتش رژیم صهیونیستی تیپ ویژه گولانی را از غزه خارج کرد و ده روز بعد در ۳۱ دسامبر (۱۰ دی) سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی از خروج ۵ تیپ رزمی دیگر از غزه خبر داد. همزمان نیروی دریایی آمریکا نیز ناو جرالد فورد را از آبهای منطقه خارج کرد و به بندر اصلیاش در ویرجینیا بازگرداند. ناوی که پس از شروع عملیات طوفانالاقصی به عنوان بخشی از آرایش نظامی آمریکا در دریای مدیترانه مستقر شده بود. صحبت درباره پایان جنگ هنوز زود است اما با مشاهده این تحولات میتوان از تغییر مرحله یا گذار به وضعیتی جدید خبر داد. مقامات رژیم صهیونیستی و رسانههای اسرائیلی اشاراتی به این تغییر مرحله کردهاند اگرچه در پنهانکاریهای مرسوم اخبار جنگ، همه چیز مبهم بیان میشود. بر این اساس و با ملاحظه عملیاتهای تروریستی اخیر در دمشق(شهادت سید رضی موسوی)، بیروت(شهادت صالح العاروری)، کرمان و بغداد(شهادت ابوتقوی)؛ کلیات این وضعیت جدید را شاید بتوان اینطور خلاصه کرد: کاهش درگیری در جبهه غزه و افزایش آن در جبهههای خارجی. مسلما جبهه متحد مقاومت متناسب با این تغییر، آرایش جدیدی اتخاذ خواهد کرد. کمی زمان لازم است تا جزئیات این صفآرایی تازه در مرحله جدید نبرد نمایان شود.
به نظر میرسد جبهه یکپارچه مقاومت در اتاق عملیات مشترک خود گزینههای زیادی برای غافلگیری دشمن داشته باشد که لزوما به معنی پاسخ مشابه به اقدامات خرابکارانه و تروریستی آنها نیست. این گزینهها میتواند از باز شدن جبهههای جدید درگیری تا ارتقای سطح تسلیحات به کار گرفته شده(اعم از قدرت تخریب و بُرد) را شامل شود. برخلاف رژیم صهیونیستی و حامیانش که پس از شکست در غزه به عملیاتهای نقطهای و ضربتی روی آوردهاند؛ جبهه مقاومت با طوفانالاقصی مرحله جدید روند موجودیتزدایی از اسرائیل را آغاز کرده است و انتقام از جنایات اخیر آنها نیز میتواند در تشدید همین روند باشد. البته ما دسترسی به فرماندهان میدان نداریم و برای اینکه بدانیم آنها چه فکر میکنند باید همچنان چشم به «میدان» دوخت ولی در هر صورت این نتیجه قطعی است:
اگر تا پیش از این رژیم صهیونیستی به تیم شکست خوردهای شبیه بود که انتقام شکستش را با حمله وحشیانه به هواداران تیم رقیب میگرفت حالا به جای این کار؛ به زد و خورد عوامل فنی، پشتیبانی و تدارکاتی رقیب در خارج از میدان روی آورده است. این اقدام شاید از نگاه صهیونیستها منطقیتر به نظر برسد اما هرگز واقعیت میدان را تغییر نخواهد داد. واقعیت میدان یک چیز بیشتر نیست و آن اینکه: اسرائیل باخت.