به گزارش مشرق، متهم ردیف سی و ششم دادگاه رسیدگی به جرائم گروهک تروریستی منافقین محمود قجر غضدانلو است، وی برادر مریم رجوی و همسر شهرزاد صدر حاج سید جوادی (مسئول دفتر مریم رجوی) است.
شایان ذکر است محمود قجر عضدانلو در سال ۱۳۵۲، به گروهک منافقین می پیوندد و با پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری خود را با تشکیلات ادامه داده و نهایتاً در سال ۱۳۶۰، از کشور متواری می گردد.
خاطر نشان می گردد وی در حال حاضر از عناصر کادر مرکزی نفاق و عضو شورای تروریستی به اصطلاح ملی مقاومت می باشد.
گفتنی است محمود قجر عضدانلو در مشارکت و همکاری تنگاتنگ با مژگان پارسایی، یکی دیگر از عوامل اصلی و کلیدی تشکیل، طراحی، سازماندهی و هدایت تیم ترورِ امیر سپهبد علی صیاد شیرازی (به نام های کمال الدین حیدری چمنی با نام مستعار جلال موسوی و رضا نادری با نام مستعار عطاءاله) و نتیجتاً شهادت و به تعبیر حقوقی، قتل عمد این شهید والا مقام محسوب میگردد.
ضمناً نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-۴۶۸/۶-۲۰۰۲میباشد.
شرح ترور شهید صیاد شیرازی
در ساعت ۶:۳۰ صبح مورخ ۲۱/۰۱/ ۱۳۷۸ هجری شمسی (مصادف با ۱۰ آوریل ۱۹۹۹ میلادی)، هنگامیکه امیر سپهبد صیاد شیرازی به همراه پسرش با خودروی شخصی در حال خارج شدن از منزل بوده، در فرصتی که فرزند مشارالیه برای بستن درب پارکینگ میرود، یکی از اعضای تیم ترور گروهک به نام رضا نادری که در پوشش رفتگر شهرداری، مشغول جارو زدن خیابان بوده، به بهانهی دادن نامه، نزدیک خودرو شده و هنگامیکه ایشان شیشه ماشین را پایین میدهد، تروریست مذکور با سلاح کمری، چهار گلوله به سر و صورت امیر صیاد شیرازی شلیک نموده و به همراه هم تیمی خود با موتورسیکلت از محل متواری میگردد. تیم دو نفرهی تروریستی اعزامی از سوی تشکیلات منافقین به نامهای رضا نادری و حسن زمان وزیری، از عناصر تیمهای ترور ستاد داخله گروهک در قرارگاه اشرف بوده که پس از انتخاب از سوی مسئولین تشکیلات و گذراندن آموزشهای متفاوت نظامی، دفاع شخصی، نقشه خوانی و...، توسط قاچاقچیان مرزی و به شکل غیرقانونی از عراق وارد ایران شده و تحت پوشش رفتگر شهرداری و نقاش کیوسکِ مقابل منزل امیر صیاد شیرازی، در محل زندگی وی حاضر شده و بدنهی کیوسک را سوراخ و از این طریق دربهای ورود و خروج، پیادهرو و پارکینگ منزل ایشان را تحت نظر داشته و در نهایت به شرح مذکور، اقدام به شهادت امیر صیاد شیرازی مینمایند.
بر اساس مستندات پرونده، تیم فوق در مورخ ۱۸/۰۱/۱۳۷۸ هجری شمسی (مصادف با ۷ آوریل ۱۹۹۹ میلادی) ساعت ۹:۵۰ صبح، برای اولین مرتبه در محل زندگی آن شهید سرافراز مشاهده شده که با توجه به خروج امیر صیاد شیرازی از منزل در ساعت ۳۰/۶ صبح، تیم مذکور موفق به اجرای عملیات تروریستی نمیگردند و هنگام مراجعت ایشان به منزل نیز تروریستهای یاد شده در محل حضور نداشتهاند. همچنین در مورخه ۱۹/۰۱/۱۳۷۸ هجری شمسی (مصادف با ۸ آوریل ۱۹۹۹ میلادی) نیز تیم موصوف به علت درگیری با نیروی انتظامی در میدان راه آهن، نتوانسته بودند تا ساعت ۳۰/۶ دقیقه صبح، یعنی زمان خروج امیر صیاد شیرازی از خانه، جهت انجام عملیات ترور، خود را به منزل ایشان برساند. با این توضیح که مأمورین نیروی انتظامی در ساعت ۵ صبح مورخ ۱۹/۰۱/۱۳۷۸ هجری شمسی، حین گشتزنی، به نامبردگان مظنون و قصد متوقف کردن آنها را داشته که در نهایت و پس از تعقیب و گریز، تروریستها اقدام به تیراندازی به سمت مأمورین مینمایند که منجر به شهادت سربازِ گشت به نام حسین قربانی قندیلو و مجروحیت رانندهی گشت به نام جمشید حقیقت خواه گردیده و سپس متواری میشوند.
گزارش مسعود رجوی به ژنرال حبوش در مورد ترور صیاد شیرازی و مواجب درخواستی
برگرفته از فیلم ملاقات مسعود رجوی و ژنرال حبوش، دهم آوریل ۲۰۰۷
…
ژنرال حبوش: اگر اهدافی را مامشخص کردیم و ازمجاهدین خواستیم آن راانجام دهندباید » این کار راانجام دهندچون من ازشما دراینجا (عراق)حمایت می کنم و در این وقت بایدشما نیز این کار راانجام دهید تا من بتوانم آن کسی را که به عراق برای زدن مجاهدین می آید ضربه بزنم. وآنچه که من فهمیدم این است که بعضی اهداف راشمامایل نیستید روی آن عمل کنید و مخالف آن هستید… برادر مسعود به تو می گویم که ما سر هر مسئله که به توافق برسیم با شما خواهیم بود در اجرای آن. اما اگر به شما گفتیم ایست.عملیات متوقف شو باید شما علت آن رابدانید تا برای شماابهامی پیش نیاید ونباید به شما بگوییم ایست و علت آن راندانید و در ابهام باشید. باتوجه به دشمن مشترک چه بسا در آینده نزدیک با توجه به ایده و چشم انداز مخابرات ٬ شما را برای مأموریت هایی مکلف کنیم. من بعد ما به عنوان یک تیم کار می کنیم یعنی از شما کارهایی را خواهیم خواست.
مسعود رجوی: اینکه شماشنیدید که ما بعضی از اهداف وعملیات ها را قبول نکردیم هرچند که شما خیلی مختصر به عدم انجام عملیات موردنظر اشاره کردید ولی تصویر واضح وجامع این نیست. آنچه درخصوص عملیات که گفته می شود و عدم انجام آن از طرف مجاهدین ٬بایدبگویم بعد. (واژه تصفیه ۱ در فرهنگ اطلاعاتی و نظامی عربی به کشتن و ترور اطلاق می شد که رجوی این واژه را درخصوص صیاد شیرازی بکار می برد(از جریان عملیات صیاد شیرازی و تصفیه ۱ و زدن او ٬ برادران مخابرات تعدادی اهداف و درخواست های عملیاتی به ما دادند که ما آنها را قبول کردیم و تمام آن را انجام دادیم. در کرمانشاه و دزفول برادران مجید و مهدی و رحیم در این ملاقات ها بودند و من شنیدم این مطالب را و رفتیم بااستاد طارق عزیز وایشان نیزهمان را که گفتید و من نیز به صورت مفصل توضیح دادم و آن را در دو نکته بیان می کنم ویقیناًشما آن راتأیید می کنید. بحث این نیست که ما باعملیات مخالفیم چنانچه که خودشما الاۤن گفتید درصحبت های خود شماقضاوت کنیدگفتید مثلاًشماباچندعملیات موافقید ولی احتراز دارید ومی خواهید موازنه کنیدبین این احترازهایی که دارید.ماچه می خواهیم؟می خواهیم طوری نباشد که دشمن ما رابا این عملیات تضعیف کند وبگوید آنها در دست دشمن ما عراق هستند ومجاهدین جزئی از گارد جمهوری شده اند و به نیروهای آمریکایی ارائه کنند و به سازمان عفوبین الملل ارائه نمایند و نیز شورای امنیت. ما فقط این را می گوییم اما می توانیم برای آن راه حل پیدا کنیم کمااینکه کردیم.
ژنرال حبوش: ما اختلافی روی این مسئله نداریم.
مسعود رجوی: مثلاً ۱۰ عملیات راانجام می دهیم تا بگوئیم که طرف ما مستقیماًآخوندها هستند تا مشروعیت داخلی و بین المللی داشته باشیم در کنار آن هدف موردنظر شما راانجام می دهیم که مورد بحث و دستورشماباشد. عملیاتی که شمامی خواهید ما انجام دهیم یعنی می خواهید که ما و شما جلو برویم و نمیخواهید برای برادرتان سم باشد و من مطمئن هستم که شما این رانمی خواهید چیزی که با آن دست افکار عمومی ایران بر سر ما بخورد این است و مسئله سیاسی که مشروعیت را حل کند. کاردار شما در تهران علیه ما صحبت کرده ٬ درمصاحبه مطبوعاتی با روزنامه رسالت علیه ما حرف زده است). رجوی بلند شده و روزنامه را به ژنرال حبوش نشان می دهد)
ژنرال حبوش: این جریان کاردار ومصاحبه آن چه بوده است؟
مسعود رجوی:مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه رسالت است. من فقط دنبال این مطلب هستم که این مصاحبه بعد ازجریان صیاد شیرازی شده است و این عملیات را تروریستی وناجوانمردانه علیه صیاد شیرازی خوانده که در این عملیات صیاد شیرازی کشته شده است و آن را محکوم کرده است و من در آن زمان با استاد طارق تماس گرفته و این مطلب را گفته ام و ایشان از من عذرخواهی کردند. استاد طارق گفت از طرف من اطلاعیه صادر کنید و من در تاریخ ۷۸/۲/۳۰شمسی) این پیام را صادر کردم و این توافقی بود که با استاد طارق) ۱۹۹۹/۵/۲۰ داشتم که شما آن رامشاهده می کنید (متن توافق) و این توافق بین ما و استاد طارق باهماهنگی سیدالرئیس (صدام) از قبل بوده و قرار بر این بوده است.
ژنرال حبوش: من این نامه را می خواهم) رجوی بلند شده و نامه را به ژنرال حبوش نشان می دهد(
مسعود رجوی: آیا نامه سیدالرئیس رامشاهده کردید؟
ژنرال حبوش: بله مربوط به سال ۱۹۸۸ است.
مسعود رجوی: بله و یک مرتبه دیگر در سال ۱۹۹۹ نیزتأکید روی این مطلب کرده اند صدام حسین و همچنین استاد طارق نیز تأکید کرده اند که دیپلمات های عراقی و رسانه های عراقی بدستورسیدالرئیس حق بیان مطلب ودخالت در کارمجاهدین را ندارد. و این امر به کار و دستور مخابرات است و به دستورسیدالرئیس می باشد.
ژنرال حبوش: من می خواهم باجناب صحبت کنم بعنوان یک رهبر تاریخی. حقیقت این است که تا وقتی که ما باهستید من یک نصیحت برای تو دارم که به دو دلیل است:
الف منزلت سیاسی که شما دارید.
ب به عنوان یک دوست عزیز که برای من هستید.
نصیحت من به برادر مسعود این است که در همان مصیبت که جمال عبدالناصر افتاد قرار نگیرید.جمال عبدالناصردچار این مشکل شده که گوش خود را به رسانه ها داده بود. بیشترباید حواست جمع مسائل سیاسی و استراتژیکی باشد. لابی صهیونیست دوستان و نیروهای خود را توجیه و بسیج کرد برای تحریک کردن جمال عبدالناصر به سمت شعار دادن بیشتر و بیان مطالب خود بدون بینش سیاسی و این در تاریخ موجود است ومی خواهم به شما یادآوری کنم ما کارمناسب وخوب را پشت آن هستیم و دستور ازسیدالرئیس وسیدنائب است که پس از خروج شما ازآنجا به من داده شده – برادر مسعود رجوی رهبرمجاهدین خلق غریبه برای من نیستند و یا یک هم پیمان تجاری دراینجا و یا حضور ایشان در عراق به عنوان پیمان کار نفتی نیست بلکه به عنوان رهبرمجاهدین خلق برای آزادسازی و رسیدن به آرمان های خود در این کشورهستند و ما به این اعتقاد داریم یعنی ما قبول داریم که ماهیچ برخورد و کارتاکتیکی با تو نداریم.چونکه هرچه بر سر مابیاید بر سرشما نیزخواهد آمد یعنی سیدالرئیس وقتی به طاهر حبوش دستور می دهد و به مسعود رجوی نیز دستور می دهد. استاد عزت ابراهیم و هر کدام از وزرا را موردخطاب قرارمی دهد.استاد مسعود رجوی یعنی جزء ما و مثل ما می باشد نزد سیدالرئیس شما داستان ما را می دانید مااحتیاج به چیزی در عراق نداریم فقط بهاء نظارت و اهداف خودمان را می پردازیم و اگربا یک کمی وبه اندازه یک کشمش با طرف های دشمن کوتاه بیائیم ٬ وضعیت به صورت دیگری می شد و اما وقتی که من به تو برای انجام این عملیات دستور دادم بیان این مطالب تاکتیکی است زیرا مانمی خواهیم بیش از یک جبهه بجنگیم و پیام سیدالرئیس راشنیدم که گفت هر دشمنی علیه ایران ازجانب آمریکا)هر حرکتی علیه ایران(به عنوان دشمنی و حمله علیه عراق محسوب می شود و فقط تهدید را کردیم و این را برای جناب تو گفتم و بعد ازجلسه مطلبی که فقط به تو می گویم. تا به تو یک تصویر کاملی بدهد از آنچه سیدالرئیس گفته است. این مطلب بعد از بازگشت وزیر خارجه از ایران گفته شد و نظرات ایشان رابیان می کند ٬ من نمی خواهم فکر تو مشغول رسانه ها واخبار این طرف و آن طرف شودچون آنچه ثابت قطعی و استواراست بین ما بوده و هست.
مسعود رجوی: من شکی ندارم.
ژنرال حبوش: آیا من از تو سؤال کردم که جواب می دهید نه؟
مسعود رجوی: چون مسئولیت مخابرات ومجاهدین با شما است باید این مطالب را به شما بگویم که بدانید زیرا که کاردارشما در تهران این حرف را می زند نه کاردار رژیم آخوندی که ما را به عنوان تروریست محکوم می کند و ما را درچنین وضعیتی قرار می دهد درسال ۱۹۹۹ (ژنرال حبوش خطاب حبوش به نیروهای امنیتی حاضر درجلس) خوب کاردار رااحضارکنید و از او توضیح بخواهید در بغداد.
مسعود رجوی: و درحال حاضر ما را جزء استکبارجهانی قرار می دهد. آقای سلطانیان بهش گفته است هر کاری می کنیم لذا عملیات متوقف شده است دیگر روی زخم نمک نزنید و این مطلبی که دربغداد ورسانه ها گفته شد و ملاقاتی با وزیرتبلیغات داشته ام وشماها بهترمی دانید در این خصوص و مانمی خواهیم کارشما را زیاد کنیم ٬چه فایده ای دارد که یک مسئول عراقی این مطالب رابیان کند. آمریکا هم به ما می گوید تروریست و…
ژنرال حبوش: من مطالب شما را تکمیل کنم آیا یک مسئول ایرانی تاکنون حاضر شده در خصوص سپاه ۹ بدر صحبت کند همانطور که درخصوص مجاهدین صحبت شده است. من پس از این جلسه می روم و سفیر و کاردار عراق در تهران را خواهم دید و به او می گویم آیا تاکنون در ایران کسی به سپاه بدر توهین کرده است که تو این کار را می کنی؟ توهین به مجاهدین؟
مسعود رجوی: در جلسه قبلی تصویب شد که موقعیت ما همینطورباشد و نه اینکه علیه ما مصاحبه شود و حداقل این است که شما یک اطلاعیه بدهید و این موارد را تکذیب کنید از طرف وزارت خارجه و وزارت تبلیغات که نه چنین چیزی نیست همانگونه که استاد طارق گفتند یک جمله گفته شود این مطلب راتکذیب می کنیم.
ژنرال حبوش: آن را برای من بیاورید.
مسعود رجوی: ما موشک ها را می خوریم و عملیات قطع می شود و نفراتی که به شما دادیم و خودتان خواستید و آنها را به رژیم تحویل دادید تا اسراءخودتان را بگیرید و اعلام وتبلیغات ما را نیز قطع کردید حتی یک پیام دیگر پخش نمی شود.
ژنرال حبوش: چطورتبلیغات رسانه های شما قطع شده است؟
یکی از افراد مخابرات: خیر قربان منظور اینهاپیام هایی است از تحرکات و کارهای آنها که در رسانه های عراقی دیگر منعکس نمی شود.
مسعود رجوی: کاملاً قطع شده است دررسانه های عراقی.
ژنرال حبوش:رسانه های خودشان مشغول و فعال است فقط رسانه های ما قطع شده وپیام های مجاهدین را پخش نمی کند. چرا پخش نمی شود مگر دستور مجلس و دولت نیست این ایستگاه رسمی خودشان است و این مطلب مربوط به ۲ ماه گذشته است خوب فعلاً برنامه تبلیغات را کناربگذارید.
مسعود رجوی: من روز گذشته با وزیر تبلیغات بودم و گفتم شکایت مرا پیش سیدالرئیس ببرید تاخودشان تصمیم بگیرند که چرا دستورخودشان اجرا نمی شود.
ژنرال حبوش: من خودم شکایت پیش سیدالرئیس خواهم برد.
مسعود رجوی: وبگوئید همانطور که خود شما سیدالرئیس در سال ۱۹۹۹ آن را موردتأکید قرار دادید و نوشته ام پیش شماموجود است.
ژنرال حبوش: نامه سیدالرئیس خوانده می شود این نامه را وقتی خواستم بروم می خواهم تا خدمت رئیس جمهور ارائه کنم