کد خبر 1569237
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۹

به گزارش مشرق، پرستو عسگرنژاد، فعال رسانه در حساب اینستاگرام خود نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

تو تا حالا داغ دیدی؟ داغ نزدیک؟ من دیده‌م.

صبح روزی که داشتم می‌رفتم یکی از عزیزترین آدمای زندگی‌م رو به خاک بسپرم، یه ماشین عروس با کارناوال پشت سرش توی خیابون می‌چرخید. صدای بوق و موسیقی بندری و کف و کِل، تمام خیابون رو برداشته بود. با حیرت نگاه می‌کردم. اون‌قدر جوون بودم که نمی‌فهمیدم وقتی نفسم زیر تن سنگین مصیبت روی سینه‌م، بالا نمیاد، چطوری بعضیا جلوی چشمم می‌رقصن و سوت می‌کشن؟ مغزم هول دلداری‌دادن بود:

-اینا که خبر ندارن تو عزاداری دختر! اصلاً مگه تو داغ دیدی یه شهر باید مشکی‌پوش شه؟

می‌خوام بهت بگم که قطعاً انقد دیوونه نبودم که انتظار داشته باشم همه دست‌به‌سینه وایسن تسلیت بگن، اما حیرت، منطق سرش نمی‌شد. من داغ دیده بودم، می‌فهمی؟ داغ بودم. متناقض‌نمای وحشتناکی بود. انتظار مدارا داشتم از آدمایی که نمی‌شناختنم. تضاد اندوه خودم با بی‌تفاوتی بقیه رو، که هفت پشت غریبه بودیم، نمی‌فهمیدم. این بهت غیرمنطقی عجیب رو فقط اونی که داغ برداشته می‌فهمه که تا مدتی، اصلاً نمی‌تونه ادراکی از شادی خودش یا بقیه داشته باشه. منم همین بودم. گفتم که، خیلی جوون بودم، اون‌قدر که به ضرب زخم، نفهمیده باشم حسین‌بن‌علی رو در کربلا سر بریدن و شبش دخترای عراقی لباس عروس پوشیدن.

حالا ۱۳سال از داغ من گذشته

دیگه قد اون روزا جوون نیستم، اما بازم خیلی چیزا رو نمی‌فهمم.

نمی‌فهمم وقتی مادرای غزه سربازای اسرائیلی رو می‌بینن که خونه‌هاشون رو آوار می‌کنن و قهقهه می‌زنن، چه حالی پیدا می‌کنن؟ وقتی می‌بینن ۲۵هزارنفر از خانواده و فامیل و دوست و هم‌شهریاشون در مظلومانه‌ترین حالت ممکن، به بدترین شکل ممکن، شهید شدن اما بلاگرا دارن جلوی دوربین می‌رقصن و خودشونو آرایش می‌کنن و رژ و سایه می‌فروشن، چه حالی می‌شن؟

نمی‌فهمم قدرت «حسبنا الله و نعم الوکیل» توی قلب این زن‌ها چقدره که باهاش این‌طوری دووم میارن.

چیزای دیگه‌ای هم هست که نمی‌فهمم. مثلاً حال مامان فرید کرم‌پور رو نمی‌فهمم. نمی‌دونم چی توی ذهنش می‌گذره وقتی می‌بینه با یه حجم دو تُنی سخت، کوبوندن به تن رشید بچه‌ش و قهقهه زدن و از روی استخوناشم گذشتن، اما انتظار داشتن با یه «ببخشید»، ببخشه و یادش بره!

نمی‌فهمم این زن وقتی هشتگ #اعدام_نکنید رو ببینه چه حالی می‌شه. نمی‌فهمم وقتی بهش خبر بدن یه عده سلبریتی دوزاری راه افتاده بودن قصاص قاتل بچه‌شو لغو کنن چون دلشون برای جوونی‌ش می‌سوخت، چه حالی می‌شه.

گفتم مامان فرید؟ اینا عکسای مامان فریده. استخونای خردشدهٔ جوونش رو گذاشتن توی یه جعبه دادن دستش گفتن خداحافظی کن.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.