به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در مطلبی با عنوان فوتبال، فرهنگ و روشنفکرنمایان در کانال خود در ایتا نوشت:
تحلیلگران روشنفکرنما و مدعیان آگاهی از فرهنگ عمومی و دینی ایرانیان هر حادثهای را که کمترین ضدیتی با ارزشهای ایرانی اسلامی ما داشته باشد، با انواع و اصناف تحلیلهای «سطل ماستی» مورد بحث قرار میدهند! کافی است کوچکترین ناهنجاری اخلاقی یا خلاف شرعی در یک روستای دورافتاده رخ بدهد تا اینها دهها نوشته کوتاه و بلند و میزگردهای تحلیلی درباره دینگریزی مردم و مخالفتشان با حکومت اسلامی و ... آن برپا سازند! البته معتقدم تحلیلهای چنین افرادی پشیزی ارزش ندارد. تحلیلگران مگسی، که عاشق کثافتها و پلشتیها هستند، نمیتواند رایحه خوش واقعیت را استشمام کنند. واقعیت فرهنگ دینی و اسلامی و ملی فوتبالیستهای ایرانی را میتوانستیم به وضوح در بازی مقابل ژاپن مشاهده کنیم.
این فرهنگدانان و روشنفکرنمایان از دیشب که تیم ملی فوتبال ایران در یک بازی شجاعانه و با یک انسجام کمنظیر و یک مدیریت تمام ایرانی و باورمندانه، توانست تیم قدرتمند ژاپن را با همه مهرهها و سرمایهگذاریهای دو دهه اخیرش شکست دهد، هیچ تحلیلی در این موضوع ارائه ندادهاند. [برخلاف سال قبل که شاهد برخی از رفتارهای هیجانی و احساسی ناصواب از سوی تعدادی از فوتبالیستها بودیم؛ که اینان هفتهها و ماهها مشغول تحلیلهای جامعهشناختی و روانشناختی و دینشناختی و ... بودند! البته از همان جنس تحلیلهای سطلماستی و آبدوغ خیاری و ...!]
توسل محبی به حضرت ابوالفضل عباس (او نوشت تا زنده است نوکری حضرت عباس را، به دلیل امداد آشکارش نسبت به او، خواهد کرد) و استمداد پورعلیگنجی از امام رضا علیه السلام برای گل شدن پنالتی جهانبخش؛ اطمینان یکی دیگر از بازیکنان از گل شدن پنالتی جهانبخش به این دلیل که «مادر»ش در ورزشگاه بود و «دعای مادر» در حق فرزند مستجاب میشود. سجده شکر جهانبخش بعد از به ثمررساندن گل پیروزی. باور به عنایت و تقدیر الهی در سخنان مهدی طارمی: مهدی طارمی میگوید دست خدا را در اخراج خودم در بازی سوریه دیدم و مصلحت این اخراج را در بازی ایران با ژاپن مشاهده کردم و «به بازیکنان گفتم شاید با حضور من نتوانید ژاپن را ببرید و مدل بازی من مقابل ژاپن کارایی نداشته باشد» و دهها سخن و عمل دینی و مذهبی دیگر از سوی بازیکنان و کادر تیم ملی و حتی تماشاچیان این بازی.
آیا اینها جای تحلیل ندارد؟!
آیا نفوذ دین و دینداری تا اعماق وجود بازیکنان فوتبال جای تحلیل ندارد؟!
آیا چنین جوانان و نوجوانانی را میتوان دینگریز و دینستیز دانست؟! [البته این به معنای توجیه خطاهای آنها نیست]
توجه: مسأله برد تیم ملی مقابل ژاپن نیست. اساساً در این نوع مسابقات، بازی آنقدر باید ادامه پیدا کند که بالاخره یک تیم برنده شود و یک تیم بازنده. آنچه که مهم است نمایش فرهنگ دینی و مذهبی ملت ایران و نمایان کردن فضایل اخلاقی و انسانی ایرانیان توسط فوتبالیستهای جوان بود. این مسابقه نمایشی تمامعیار از فرهنگ ملی و مذهبی و اخلاقی ما و آیینهای از فضایل اخلاقی ملت ایران بود. آنچه که هستیم و آنچه که دنیا باید از ایران و ایرانی بداند و ببیند، نمایش داده شد. نمونهای از شعار «ما میتوانیم» به وقوع پیوست. غیرت و عزت و شجاعت ایرانی، قبل از بازی و حین بازی کاملاً نمایان بود. حتی اگر نتیجه را میباختیم بازهم برنده بودیم. ادب اخلاقی سرمربی تیم، در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران، به ویژه در پاسخ به خبرنگار ژاپنی، الگویی از اخلاق پهلوانی ایرانیان بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.