به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اخیر ۱۱۰ نفر از فعالان اصلاحطلب که در میان آنها اسامی کسانی چون کرباسچی، حضرتی، جلاییپور، گرامی مقدم، فراهانی، کولایی، طباطبایی، شیرزاد، خانجانی، علی باقری، احمد مازنی، محمد فاضلی، محمد مهدی مجاهدی، مقصود فراستخواه، حجت نظری، ابراهیم شیخ، علیرضا خامسیان و... دیده میشود، بر ضرورت ارائه لیست انتخاباتی از سوی احزاب و فعالان همسو تاکید کردند.
با توجه به این اتفاق، روزنامه هممیهن متعلق به کرباسچی نوشت: تنها سه هفته پس از آنکه جبهه اصلاحات در سند راهبردی خود اعلام کرد «اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور شرکت کنند» و پس از آنکه این تشکل در متن تکمیلی توضیح داد که «چرا در انتخابات ۱۱ اسفند لیست نمیدهد»، ۱۱۰ فعال سیاسی اصلاحطلب که برخی از آنها از اعضای تشکلهای عضو این جبهه بودند، در بیانیه تحلیلی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری درباره انتخابات ۱۴۰۲؛ نظر و راهکاری متفاوت و حضور در انتخابات ۱۴۰۲ را مطرح کردند.
بیانیه «روزنهگشایی کنیم» با امضای چهرههای سیاسی و فکری از جمله الیاس حضرتی، علی باقری، غلامحسین کرباسچی، الهه کولایی، محمد فاضلی، حمیدرضا جلاییپور، محمدرضا جلاییپور، احمد شیرزاد، مقصود فراستخواه، مهدی غنی، شهابالدین طباطبایی، محمد ترکمان، احمد مازنی و حجتالله میرزایی و جمعی از روزنامهنگاران و کنشگران اجتماعی حامی اصلاحات منتشر شده است به انتشار درآمد.
در این بیانیه آمده است که: اولاً کنارهگیری مصلحان به کاهش بیشتر تاثیر نهادها خواهد انجامید، میدان را برای تاخت و تاز افراطیون خالی میکند و لطمات بیشتر به منافع ملی و مصلحت عمومی خواهد زد. ثانیاً، هنوز همین نهادهای تضعیفشده، اختیارات و امکانات مهمی را در اختیار دارند. با مشارکت در انتخابات و تلاش برای تقویت ائتلاف نیروهای میانه و کاهش تعداد نامزدهای افراطی غیرتوسعهگرا میتوان هم از میزان آسیب تصمیمهای این نهادها به جامعه کاست و هم بر مصوبات نیکاثرشان اضافه کرد. نخبگان سیاسی نمیتوانند و حق ندارند سلبی رفتار کنند. وظیفه سیاستمداران و کنشگران اجتماعی مسئولیتپذیر این است که راه و منفذی را فراهم کنند تا از شرایط موجود خارج شویم.
هممیهن در ادامه از قول برخی امضا کنندگان بیانیه ۱۱۰ نفره نوشت: در مجموع به نظر میآید مضرات حاکمیت یکدست خیلی بیشتر از شرایطی است که تنوعی از دیدگاهها و نگاهها در مجموعه اداره کشور سهیم بودهاند. مجموعه اپوزیسیون خارج از کشور، به نظر میآید که عملکرد بسیار ناصوابی از خود نشان دادند. مجموعه نیروهایی هم که در داخل کشور فکر میکردند با سیاسی کردن مطالبات یک حرکت اجتماعی مانند حرکت اعتراضی شهریور ۱۴۰۱ میتوانند تغییرات بسیار ساختاری در حاکمیت ایجاد کنند، به نظر میآید نتیجه نگرفتهاند. عدهای فکر میکردند تا زمانهای مشخصی «دیگر تمام است ماجرا» اما همه دیدیم که خوب یا بد ماجرا تمام نیست. مجموعاً به نظر میآید خیابان خیلی ثمره و نتیجهای در مختصات فعلی جامعه برای هیچ نیروی تحولخواهی نداشته است.
در نتیجه به نظر میآید خشونتپرهیزترین و مسالمتآمیزترین و کمهزینهترین روش برای تغییر در ساختار قدرت و برای اثرگذاری در آینده جامعه، همچنان صندوق رای است. بهطور مشخص در استانها و در برخی حوزههای انتخابیه شرایط رقابت وجود دارد. در خیلی از حوزههای انتخابیه میتوان از مردم دعوت کرد که به کاندیدایی رای دهند که کمتر تندرو باشد و به فکر منافع ملی و توسعه منطقهای باشد و صرفاً دنبال موضوعات سیاسی و جناحی نرود. در کلانشهرها، به نظر میآید خیلی اصلاحطلبان و اعتدالگراها امکان حضور در رقابت را ندارند، اما با این احوال، دوستان ما در سه چهار حزب اصلاحطلب و حزب اعتدال و توسعه تلاشهایی را انجام میدهند که ما بتوانیم با رایزنی با بقیه نیروهای معتدل، در تهران به یک لیست انتخاباتی برسیم. جبهه اصلاحات و احزاب عضو آن حق دارند تصمیم بگیرند که به دنبال منفذ خروج از این شرایط باشند یا نباشند. نویسندگان نامه دنبال ائتلافی از نخبگان مسئولیتپذیر و میانهرو هستند که مسئولانه وارد میدان شوند. اصلاحات یک گفتمان اجتماعی است و یک تبار تاریخی دارد و نمیتوان آن را به یک جمع محدود منحصر کرد.
تحلیل هممیهن در حالی منتشر میشود که طیف معتدلتر اصلاحطلبان، در دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری (در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰) از طیف تندروتر تحریم و منحل شده در اپوزیسیون ورشکسته عبور کرده و همین امر منجر به انحلال دو تشکیلات سیاسی با اسامی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» و «نهاد اجماعساز اصلاحطلبان» شده بود.