کد خبر 157514
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۲

مدیرعامل پیشین بارسلونا و امثال او این روزها خون آلوده فوتبال اسپانیا را به سود غریبه‏ ها به اقصی نقاط جهان صادر می ‏کنند.

به گزارش مشرق، سایت نامه نوشت: اگر اقتصاد آمریکا به صادرات اسلحه وابسته باشد و حیات عربستان به نفت، بدون تردید اقتصاد اسپانیا بعد از گردشگری به فوتبال وابستگی مطلق دارد. در چنین شرایطی مشخص است که دولتمردان و سیاسیون اسپانیا از خانواده پادشاهی گرفته تا احزاب رنگارنگ این کشور هرگز جدا از فوتبال حرکت نخواهند کرد و از این ابزار سودمند و حیاتی نهایت استفاده را خواهند برد.

حتی صنعت گردشگری اسپانیا نیز به فوتبال وابسته شده، تا جایی که در سال میلادی گذشته طبق آمار رسمی اداره سیاحت کاتالونیا، بازدید از نیوکمپ 4353 مورد بیش از موزه بزرگ بارسلونا صورت گرفته است.

سوال مهمی که در همین راستا به ذهن خطور می کند این است که ثروت و سود معاف از مالیات و نجومی این فوتبال در جیب چه کسانی آرام می‏گیرد؟

خوان لاپورتا مدیرعامل پیشین باشگاه بارسلونا که در همه تظاهرات جدایی طلبان کاتالونیا نیز حضوری فعال داشت، در مدت زمان فعالیت رسمی خود بارها در حین مذاکره، مشورت و معامله با مقامات رژیم اشغالگر قدس و مافیای پشت صحنه فوتبال در اسپانیا توسط دوریین های تیزبین و خبرنگاران مستقل اروپایی شکار شد.

امروز دیگر همه هواداران بارسلونا در کاتالونیا به خوبی می‏دانند که درصد قابل توجهی از هزینه های پرداخت شده توسط آنها، به جای ترمیم نیوکمپ به حسابی مرموز به نام لاپورتا در یک بانک بین المللی واریز شده که برداشت از آن در ده ها مورد از خاک سرزمینهای اشغالی صورت گرفته است.

از این دست سوالات بی جواب، معمولا در ذهن هواداران زیاد نقش می بندد و پیگیری آن نیز راه به جایی نخواهد برد چرا که پلیس امنیت ملی اسپانیا نیز برای آن مدرک، سند یا پاسخی قابل قبول ندارد چه برسد به یک خبرنگار معمولی در مادرید!


بیش از 20 درصد از سهام باشگاه والنسیا اسپانیا که این روزها از لحاظ رشد سهام و ارزش تجاری با رئال مادرید و بارسلونا رقابت دارد، به نام یک شرکت نفتی آمریکایی است، حال آنکه در سایت رسمی این باشگاه آمده است: 100 درصد از سهام باشگاه والنسیا به مردم عادی (بدون تبعیض بین اشخاص مختلف) واگذار شده است!

تب قرمز یا همان "لاروخا" این روزها به ویروس "لاپورتا" دچار شده و بیماری تلخی پیکره فوتبال ناب و مردمی اسپانیا را آزار می‏دهد، راه حل درمان این بیماری نیز روشن اما شاید نزدیک به غیرممکن به نظر می‏رسد؛ آشتی دولت اسپانیا با مردم، جدایی فوتبال اسپانیا از سیاست و قطع ارتباط با مافیای ناپاک رژیم اشغالگر قدس در فوتبال اسپانیا.