به گزارش مشرق، حداقل از دو ماه قبل یک اجماع در بین نخبگان اسرائیلی و امریکایی در ساختار قدرت حاکمیتی آنها شکل گرفت که نتانیاهو ادامه حیات خود را در استمرار جنگ و نسلکشی قرار داده و خسارتهای گوناگون در داخل رژیم صهیونیستی یا خسارت منافع گوناگون امریکایی در منطقه و در داخل افکار عمومی امریکا و در عرصه بینالمللی را نادیده گرفته است. نتانیاهو که مسئول اصلی شکست ۷اکتبر و طوفان الاقصی است و توقف جنگ را به عنوان پایان عمر سیاسی و حیثیت خود میداند، تحقق اهداف نظامی یا آزادی اسرای اسرائیلی را بر ادامه جنگ قرار داده است و به افکار عمومی جامعه صهیونیستی و دستگاههای نظامی و اطلاعاتی تحمیل کرده است که نابودی مقاومت در غزه اهمیتی فراتر از آزادی اسرای آنها دارد و توقف جنگ در وضعیت کنونی و شروط حماس و مقاومت برای آتشبس، به معنی استمرار تهدید رژیم صهیونیستی است و لذا نهتنها نباید معادله مقاومت در طرح آتشبس و در مورد تبادل کامل زندانیان فلسطینی با اسرای اسرائیلی یا لغو محاصره غزه و تضمین عدم تعرض مجدد و حمله نظامی به غزه، را پذیرفت بلکه باید عملیات نظامی در رفح را نیز به اجرا گذاشت.
اگرچه بایدن در مکالمه تلفنیاش با نتانیاهو ابراز عدم حمایت از عملیات در رفح را کرده، ولی چراغ سبز آن را به نتانیاهو داده تا به موازات سفر ویلیام برنز در روزهای آینده به منطقه برای ادامه رایزنیهای آتشبس، وزن چانهزنی نتانیاهو در هرگونه توافق آتشبس با مقاومت را ارتقا بخشد. نتانیاهو در عملیات نظامی در رفح فقط به نابودی چهار تیپ نظامی حماس تأکید کرده و معتقد است با عملیات رفح، آزادی اسرای اسرائیلی نیز در دسترس خواهد بود.
این در حالی است که تراکم جمعیتی ۵/۱ میلیونی آوارگان فلسطینی در رفح که امکان انتقال به مناطق میانی و شمالی غزه را نیز ندارند، برای نتانیاهو اهمیتی ندارد و با توجه به اینکه رفح آخرین منطقه نبرد محسوب میشود و مقاومت نیز ایستادگی بیشتری از خود نشان میدهد، در خلال عملیات نظامی از دریا و خشکی و بمباران هوایی در شهر و مرز رفح، آمار بیشتری از نسلکشی مردم غزه رخ خواهد داد و آزادی اسرای اسرائیلی به شکل زنده از احتمال کمتری برخوردار خواهد شد.
راهبرد نسلکشی و حتی کشته شدن اسرای اسرائیلی به دست نتانیاهو بر این اساس است که با استمرار عملیات نظامی و به قیمت نسلکشی کامل، احتمال یک پیروزی نظامی و آزادی اسرای اسرائیلی را برای خویش فراهم میکند و به جای ثبت یک چهره مجرم و ناکارآمد در جایگاه یک قهرمان و پیروز ظاهر خواهد شد، خصوصاً اینکه کاخ سفید از رویکرد و شخصیت حکومتی نتانیاهو ناراضی بوده و با رایزنیهای خود به دنبال برجسته کردن بنیگانتس و جریان معارض در حکومت اسرائیل است و با سناریوی نتانیاهو، جریان راست افراطی نهتنها در قدرت باقی میماند، بلکه حتی اگر مجبور به پذیرش آتشبس محدود در غزه شود، با استمرار تنش و جنگ در غزه، بایدن را پشت سر گذاشته و منتظر ترامپ در انتخابات ریاستی امریکا خواهد بود تا جریان راست افراطی در اسرائیل از حمایت بیشتری برخوردار شود. این راهبرد و سناریوی نتانیاهو، به جز پیامدهای یاد شده، گویای فضای جنگافروزی منطقهای است و از هماکنون تهدید لبنان، یمن و ایران در دستور کار نتانیاهو و راست افراطی در این رژیم است.
تمامی این رخدادها در حالی استمرار دارد که دادگاه لاهه در احکام موقت خود نه تنها گوش شنوایی در اسرائیل پیدا نکرده، بلکه تصویر نسلکشی در غزه را کامل کرده است. روند جنایتکارانه جنگ نتانیاهو و رژیم صهیونیستی در غزه، برخلاف پالسهایی که با محتوای آرامسازی منطقهای به امریکا داده میشود، نیازمند روزآمدی راهبردهای بازدارنده و مؤثر در ابعاد گوناگون است تا از فجایع بزرگتر منطقهای جلوگیری شود. پالسهای ارسالی به امریکا تنها در چارچوب برآورده شدن منافع امریکا در منطقه، سفیدنمایی چهره بایدن به عنوان شریک جنایت در غزه و فرصت دادن به نتانیاهو برای استمرار نسلکشی کامل در غزه خواهد بود.
منبع: روزنامه جوان