به گزارش مشرق، کانال حرف حساب در ایتا مطلبی را با عنوان او شاهکلید فتح خرمشهر بود که برگرفته از صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴ کتاب «سرباز قاسم سلیمانی» نوشته مصطفی رحیمی است منتشر کرد:
در میان فرماندهان بالادستی، او [حاج قاسم] شیفتۀ حسن باقری بود. قریحۀ سرشار و توان فوق العادۀ فرماندهی باقری او را مقهور خود کرده بود. وقتی از عملیات بیت المقدس یاد میکرد و تردیدی که فرماندهان در ادامۀ مرحلۀ سوم و فتح خرمشهر داشتند، فریاد زنهار حسن باقری را میستود:
آنجا یک فریاد، یک فریاد بهموقع، مسأله را حل کرد. در تاریخ، حرفهای کلیدی سینهبهسینه چرخیده و به ما منتقل شده است. خیلی حرف زده میشود، اما حرفهای اثرگذار میماند؛ چه در بعد منفی و چه در بعد مثبتش. و خیلی مهم است که انسان بهموقع یک حرف را بزند. اگر از موقع خودش عبور کرد، دیگر عرض اندام است.
در آنجا جوانی بلند شد؛ او یک جوان عادی نبود؛ یک جوان استثنایی بود. او شاهکلید فتح خرمشهر بود؛ حسن باقری، رضوان الله تعالی علیه؛ به تعبیر صحیحش بهشتی جنگ. یعنی همان نقشی را که شهید بهشتی در انقلاب داشت، همان نقش را حسن در جنگ داشت.
در آن جلسه، وقتی همه حرف زدند، حسن بلند شد. وقتی سطوح میدانی جنگ حرف میزدند، آنها میبایست جنگ را جلو میبردند. لغو آن تصمیم کار سختی بود. او بلند شد گفت: «کجا... -انگار آن فضا مثل یک فیلم از جلوی چشمم دارد عبور میکند- کجا برویم؟ ما به مردم قول دادهایم. در شهرها همه فکر میکنند خرمشهر محاصره است. - ما با محاصره خیلی فاصله داشتیم. شب آخر فقط خرمشهر محاصره شد- الان برگردیم برویم در شهرها چه بگوییم؟» صحبت کرد و متوقف کرد تصمیم را؛ به دلیل این که همۀ بچههای میدان به او علاقهمند بودند. و اعتقاد به او داشتند؛ مثل یک مرجع تقلید. حقیقتاً اینطوری بود. چند شب بعد عملیات صورت گرفت؛ با همان چشمان خستهای که بهسختی باز میشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.