در راستاي دشمن شناسي و آشنايي با اقدامات مهره‌هاي اصلي در پروژه خيالي سرنگوني ايران اسلامي، "مشرق" اقدام به معرفي تعدادي از چهره‌هاي مهم و تأثيرگذار در عرصه سياست‌هاي كاخ سفيد، رژيم صهيونيستي، كشورهاي اسلامي، منطقه خاورميانه و ديگر مناطق جهان تحت عنوان ژنرال‌هاي جنگ نرم كرده است.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه از نظرتان می‌گذرد بخش دوم معرفی ژنرال‌هاي جنگ نرم است که اختصاص به معرفی فرانك گافني يكي ديگر از استراتژیست‌های دنیای غرب دارد.


فرانك گافني



تاریخ تولد:

  • 5 آوریل 1953
  • موسس و رئیس مرکز سیاست­های امنیتی[1]
  • عضو هیئت موسس پروژه قرن آمریکایی جدید[2]
  • عضو کمیته خطر جاری[3]

تحصیلات

  •  لیسانس از دانشکده روابط خارجی دانشگاه جرج تاون[4] (1975)
  •  فوق لیسانس مطالعات بین­الملل از دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جان هاپکینز[5] (1978)

سوابق علمی و اجرایی

  • عضو کمیته خطر جاری
  • مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی[6]
  • مشاور ارشد پیشین گروه آمریکایی­ها برای پیروزی علیه تروریسم[7]
  • عضو بنیاد آزادسازی آمریکا[8]
  • صاحب امضا در پروژه قرن آمریکایی جدید
  • عضو گروه مطالعاتی اتاق فکر خاورمیانه[9]
  • صاحب امضا در بنیاد آزادی، امنیت و قانون[10]
  • ستون نویس در مجله واشنگتن تایمز[11]
  • نویسنده افتخاری در دیفنس نیوز[12]
  • نویسنده افتخاری در روزنامه اينوستور بيزينس ديلي[13]
  • سخنگوی شرکت بنادور[14]
  • کارشناس افتخاری در مرکز پژوهش سیاسی آریل[15]
  • نویسنده افتخاری در نشنال ریویو آنلاین[16]

خدمات دولتی

  • معاون سیاست­های امنیت بین­الملل وزیر دفاع (1987)؛ نماینده ایالات متحده در مذاکرات شوروی و آمریکا و جلسات وزیر؛ جانشین معاون سیاست­های هسته­ای و کنترل سلاح وزیر دفاع در زمان ریچارد پرل (آگوست 1983 نوامبر 1987)
  • رئیس هیئت بلندمرتبه کمیته نظامی-سیاسی ناتو در سال 1987
  • عضو کارمندان متخصص کمیته خدمات تسلیحاتی سنا[17] (فوریه 1981- آگوست 1983)
  • دستیار سیاست­های دفاعی و خارجی در دفتر سناتور هنری اسکوپ جکسون[18] در دهه هفتاد
  • فرانک گافنی ریاست مرکز سیاست­های امنیتی را برعهده دارد؛ مرکز نومحافظه­کار تندرویی که از برنامه­های بحث برانگیز توسعه سلاح، خط مشی حزب دست راستی لیکود اسرائیل در حوزه مسائل صلح خاورمیانه و جنگ پرهزینه علیه تروریسم در خاورمیانه که با هدف مبارزه با "فاشیسم اسلامی" انجام می­شود، حمایت می­کند. گافنی از دهه هفتاد به بعد، همواره جنگ­گرایی مزاحم بوده است. او کار خود را با فعالیت در بین کارمندان سناتور هنری اسکوپ جکسون (دموکرات - واشنگتن) آغاز کرد و پس از آن تحت نظر ریچارد پرل[19] به پنتاگون رفت و در دولت رونالد ریگان مشغول به فعالیت شد.
  • گافنی همواره نظرات عجیب و غریبی درباره اهداف دشمنان خارجی و داخلی داشته است که علی­رغم نادرستی آشکارشان، همواره نظر محافل عمومی را به سوی خود جلب کرده است. به عنوان مثالی بر این ادعا می­توان به مقاله 24 فوریه سال 2010 با عنوان "آیا امکان دارد این موضوع حقیقت داشته باشد؟ لوگوی جدید دفاع موشکی اوباما هلالی شکل است؟"[20]، اشاره کرد. در این مقاله گافنی ادعا می­کند که لوگوی جدید هلالی شکل دولت اوباما برای آژانس دفاع موشکی، گواهی بر این ادعا است که اوباما در حال آماده شدن برای گرایش به اسلام است[!].[21]
  • برخلاف دیدگاه ­های عجیب و غریب گافنی، معمولا در مطبوعات از او به عنوان متخصص سیاست­های خارجی ایالات متحده یاد می­ شود. او مرتبا در گزارشات تلویزیونی و رادیویی متعددی نظیر بی بی سی، شرکت می­کند. وی همچنین نویسنده­ای پرکار است که در اکثر رسانه­ ها و مجلات مطلب   می­ نویسد. از این بین می­ توان به وال استریت ژورنال[22]، یو اس ای تودی[23]، نیو رپابلیک[24]، واشنگتن پست[25]، نیویورک تایمز[26]، کریستین ساینس مونیتور[27]، لس آنجلس تایمز[28]، نشنال ریویو[29]، نیوزدی[30] و مجله کامنتری[31] اشاره کرد.[32]


گافني يكي از جنگجوترين بازيگران سياسي در ايالات متحده است

خط مشی

گافنی همواره از خط مشی گروه­‌های حامی و موسسات تحقیقاتی نومحافظه­ کار و دست راستی، حمایت کرده است. او یکی از اعضای هیئت موسسان پروژه قرن آمریکایی جدید بود؛ گروهی که در سال 1997 توسط ویلیام کریستول[33] و رابرت کیگان[34] و با هدف پشتیبانی از سیاست­ های نظامی و مداخله­ جویانه ریگان در آنسوی آب­ها، تاسیس شد. وی همچنین به عنوان متخصص با مرکز آریل[35] همکاری می­ کرد. این مرکز اسرائیلی روابط نزدیکش را با گروه­های دست­ راستی اسرائیلی در ایالات متحده حفظ کرده و یکی از اعضای کمیته خطر جاری است. کمیته خطر جاری گروه تندروی ضدکمونیستی متعلق به دوره جنگ سرد است که پس از حوادث 11 سپتامبر با هدف دفاع از مبارزات علیه تروریسم، مجددا احیا شد.

او در بنیاد دفاع از دموکراسی نیز به عنوان مشاور فعالیت می­کند. بنیادی که پس از حملات 11 سپتامبر و با هدف گسترش حکومت­ های ائتلافی، دفاع از ارزش­ های انسانی و مبارزه با ایدئولوژی­ های حامی تروریسم، تاسیس شد. یکی دیگر از گروه­ هایی که وی در آن به عنوان مشاور فعالیت می­کرد، گروه آمریکایی­ ها برای پیروزی علیه تروریسم است که در سال 2002 توسط نومحافظه­ کار تندرو، ویلیام بنت[36]، تاسیس شد و اکنون تقریبا بصورت کامل منحل شده است.

دیدگاه­ های گافنی در زمینه سیاست­ های خارجی ایالات متحده در دهه هفتاد یعنی زمان تشکیل احزاب نومحافظه­ کار، شکل گرفت. در این دوران عده­ ای از لیبرال­ های ناراضی، حول سناتور اسکوپ جکسون گرد آمدند. جکسون که دموکراتی تندرو است، به علت حمایت­ های بحث برانگیزش از اسرائیل و سیاست­ های ضدکمونیسمی­‌اش شهرت دارد. هنگامی که جکسون نتوانست حمایت لازم را در جریان رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری اواسط دهه هفتاد جلب کند، بسیاری از حامیان لیبرالش (که سیاسیون چپی به استهزا آنها را "نومحافظه­ کار" می­خواندند)، ­به حزب جمهوری خواه پیوستند.

گافني يكي از تئوريسين‌هاي سياست جنگ طلبانه محافظه كاران در كاخ سفيد است

سگ وحشی ریچارد پرل

پس از پیروزی رونالد ریگان در انتخابات ریاست جمهوری، گافنی به عنوان معاون ریچارد پرل، وزیر دفاع وقت، به پنتاگون رفت. به علت مبارزه­ جویی­‌اش به ویژه برابر مقامات وزارت خارجه، لقب "سگ وحشی پرل"[37] را به وی نسبت دادند. پس از کناره­ گیری پرل در سال 1987، فرانک کارلوسی[38]، جایگزین وی، او را بیرون انداخت. متعاقبا گافنی مرکز سیاست های امنیتی را تاسیس کرد که بسیاری از افسران ارشد بازنشسته و شخصیت­ های سیاسی بانفوذ جزو مشاوران آن بودند.

همانند دیگر ترویج کنندگان نظریه "صلح از طریق زور"[39] که توسط مرکز سیاست­ های امنیتی حمایت می­شد، گافنی نیز در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان، سیاست­ های او مبنی بر گرایش به سمت چارچوب­ های لیبرالی، تشنج زدایی و کنترل تسلیحات را مورد انتقاد قرار داد. کارمندان پیشین پنتاگون نظیر پرل، پس از اخراج گافنی ایده­ای بکر را مطرح کردند؛ "آنچه ما نیاز داریم یک طرح خوب برای اقتصاد در سیاست است. اگر تجزیه و تحلیل سیاستتان را در عرض 30 دقیقه دریافت نکردید، پولتان را پس خواهید گرفت." مدتی بعد، گافنی با کمک مالی بنیاد الین[40]، مرکز سیاست های امنیتی را راه­اندازی کرد.[41]

بر اساس نظر گافنی، مرکز سیاست های امنیتی به این علت که مدل آزادی از کمیته خطر جاری است، به خود می­ بالد؛ کمیته ­ای که موسسانش، آن را مدلی برای پروژه قرن آمریکایی جدید می­دانند. حداقل 12 نفر از اعضای هیت مشاوران مرکز سیاست های امنیتی، اعضای پیشین کمیته خطر جاری بوده­اند. گافنی در گزارش سالیانه این مرکز گفت: "مرکز سیاست­ های امنیتی موسس ه­ای برای زمان کنونی است. موسس ه­ای که ساختار زیرکانه و انعطاف پذیرش این اجازه را به آن می­ دهد که به مرکز ایده­های هدایت­کننده دقیق مبدل شود."

گافني و جان بولتن دو تن از جنگو طلبان كاخ سفيد در زمان بوش و حال

داگلاس فیث، قبل از اینکه به عنوان معاون وزیر دفاع منصوب شود، رئیس و سهامدار مرکز سیاست­ های امنیتی بود. دونالد رامسفلد و ریچارد چنی نیز مدت زیادی با این مرکز همکاری می­ کردند. مرکزی که لقب تالار مشاهیر ستارگان مبارز[42] را به آن داده بودند. رامسفلد علاوه بر اینکه در سال 1998 جایزه حافظ شعله[43] این مرکز را ازآن خود کرد، حامی مالی مرکز نیز بود. چنی نیز یکی از اعضای سابق شورای این مرکز بود.[44]

گافنی در سال 1990، کسانی را که توسط میخائیل گورباچوف[45] متقاعد شده ­اند، مورد تمسخر قرار داد. بنا به ادعای وی ماموریت مرکز سیاست­ های امنیتی "گسترش صلح از طریق قدرت آمریکا" است. او با اصرار به مواضع قبلی­اش به دادن هشدار درباره طراحی­ های مجلل جماهیر شوروی که در آن زمان در حال انحلال بود، ادامه می­‌داد. گافنی تکه تکه شدن کشور و افشای صادقانه همکاری گورباچوف با ایالات متحده را نادیده گرفت. وی اصرار می­کرد که "حالا نوبت تیم جدید است و نگاهی درست به پایداری شوروی و امثال آن، ایجاب می­ کند که همواره وضعیت دفاعی مستحکمی داشته باشیم."[46]

قبل از اینکه گافنی بتواند اعضای دست راستی کنگره را برای تشکیل کمیت ه­ای مستقل برای ارزیابی تهدیدات تحریک کند، اتحاد جماهیر شوروی تجزیه شد. با این وجود در دهه نود، مرکز سیاست­ های امنیتی به یکی از تاثیرگذارترین موسسات سیاست­گذاری در ضد نهادهای دست راستی مبدل شد. این مرکز در ایجاد دو کمیته مستقل دیگر به ریاست -دونالد رامسفلد- نقش موثری ایفا کرد. کمیته­‌هایی که سیاست­‌های دولت کلینتون در بی­‌میلی به برنامه سلاح­ های فضایی و سیستم دفاعی چند لایه، را مورد انتقاد قرار می­‌دادند.

گافني در كنار كن الياسبرگ

جیسون وست[47] در مقاله­‌ای در مجله نیشن[48] نوشته بود: "گافنی علاوه بر تهیه لیست تندروهای محافظه­‌کار بانفوذ، در این 15 سال بسیار پرکار بوده است و با انتشار مداوم گزارشاتی تاکید داشته است که چین، عراق، برنامه­‌های موشکی در حال توسعه در کشورهای شرور و پیمان­‌های کنترل سلاح، بزرگترین تهدیدات برای امنیت ملی ایالات متحده به شمار می­‌روند. نسخه­ پیچی­‌های گافنی و مرکز سیاست­ های امنیتی برای امنیت ملی کاملا ساده­‌اند: لغو تمامی پیمان­‌های کنترل سلاح، ادامه دادن به استفاده از سیستم­‌هایی که تقریبا همه معتقدند باید از بین برود (نظیر هواپیمای V-22)، ندادن اقامتگاه به فلسطینیان و از همه مهمتر حرکت به سوی هرگونه برنامه دفاع موشکی با تمام قوا. (مرکز سیاست­‌های امنیتی در اواخر دهه نود، نماینده کمیسیون­‌های ارزیابی حملات موشکی به آمریکا بود که نقش مهمی در زنده نگاه داشتن برنامه­‌ها در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون ایفا      می­‌کرد.)"[49]

تروریسم، فاشیسم اسلامی و امنیت ملی

پس از حوادث 11 سپتامبر، گافنی با تمرکز بر روی شبکه­‌های تروریستی، آنها را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. همانطور که جیم لوب[50] در اینترپرس[51] نوشته است: "مشخصا اینکه جنگ علیه چه کسی شکل خواهد گرفت، این هفته مشخص خواهد شد. اما از زمان شکل­‌گیری این مرکز در سال 1988، دشمنان ما همواره این­ها بوده­ اند: اتحاد جماهیر شوروی و متحدان واقعی یا فرضی­اش، چین، توافقنامه صلح اسلو، عرب­ها (به ویژه فلسطینیان)، بخصوص سازمان ملل متحد و حقوق دریاها و هر کسی که با تخصیص بودجه بیشتر به برنامه­ های دفاعی، بخصوص برنامه­ های دفاع موشکی، مخالف باشد و فاشیست­ های اسلامی که از همه جدیدترند. (از القاعده تا عربستان سعودی و از امارات متحده عربی تا ایران)"[52]

به عنوان مثالی از این مباحثات می­توان به مقاله وی در مارس 2006 در مجله جوییش ورلد ریویو[53] اشاره کرد. وی در این مقاله با عنوان کودتای فاشیسم اسلامی در ترکیه[54] ادعا می­کند فاشیست­‌های اسلامی در حال ایجاد خلافتی اسلامی هستند که در این مورد خاص در ترکیه، با مضمحل کردن حکومت سکولار آتاتورک، نمود پیدا می­کند. او می­نویسد: "پایان دادن به تجربه آتاتورکی و جایگزین کردن خلافت اسلامی به جای آن مدت­ها هدف فاشیست­های اسلامی بوده است که تابع تحرکات سیاسی خطرناکی بوده است که دسترسی جهانی و روش­های تروریستی آنها با سرمایه­گذاری­های حکومت­های اسلامی سرکوبگر در سرتاسر جهان و به رهبری عربستان سعودی، ممکن شده است. خیزش فاشیسم اسلامی در غرب با این امید که ترکیه پس از به روی کار آمدن رجب طیب اردوغان در سال 2002 و استفاده وی از اقلیت آرا برای رسیدن به قدرت انحصاری، به عنوان مدلی برای جهانی مسلمان در خواهد آمد، گسترش یافته است. این پندار بیهوده با اجازه ورود ترکیه به مذاکرات اتحادیه اروپا، در این اتحادیه نیز گسترش یافت. محلی که اردوغان به خوبی از آن استفاده کرد تا از ارتش ترکیه دفاع کند." او نتیجه­گیری می­کند: "واجب است اتحادیه اروپا فشارهای سیاسی را بر روی چنین تمایلاتی زیاد کند و شفاف­سازی کند که عامل منع ورود ترکیه به این اتحادیه اقدامات فاشیست­ های اسلامی است و نه اقدامات نظامی برای مقابله با تصاحب مسلمانان؛ و اینکه آمریکا و دیگر کشورهای دوستدار آزادی باید آشکارا روشن کنند که ترکیه اسلامی را به عنوان مدلی برای جهان مسلمان و تهدیدی بر موقعیت این اتحادیه به عنوان عضوی باارزش نمی­ بینند.

گافني ايدئولوژي اسلامي را تنها دشمن امنيت ملي آمريكا مي‌داند

دو ماه قبل از حمله آمریکا به عراق، گافنی در مصاحبه با برنامه چهارگوشه[55] در شبکه رسان ه­ای استرالیا[56] اظهار کرده بود: "من معتقدم روزی متوجه خواهید شد که مردم عراق حتی با علم به پرداخت بهای بیشتر، از اتمام فعالیت­ های این حکومت مخوف استقبال می­ کنند، چراکه می­ دانند این گزینه از ترسی که در دو سه دهه پیش با آن زیسته­اند، مناسبتر است. من فکر می­کنم، قدردانی­ها را به خاطر آزادی­شان خواهید دید. این همان چیزی است که ما در افغانستان دیدیم که البته در قیاس با مورد عراق کم ارزش به نظر می­رسد. علاوه بر این شواهدی را خواهید دید که نه تنها حاکی از برنامه­ های سلاح­ های کشتار جمعی صدام حسین و حملات احتمالی او به همسایگانش بوده، بلکه شرط می­بندم نشان دهنده همدستی وی در حملات تروریستی علیه غرب و ایالات متحده است که به نوبه خود اقدامات شجاعانه این رئیس جمهور در برخورد با آن را بیشتر موجه می­کند."[57]

گافنی همواره خواستار بکارگیری اقدامات تیم بدنام ب در اواسط دهه هفتاد، به عنوان مدلی برای تلاش­های انجام گرفته جهت ارزیابی تهدیدهای احتمالی در آینده بود. دورانی که در آن یک تیم تحلیل­گر خارجی با در نظر گرفتن تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی علیه ایالات متحده، سیا را بازنگری کرد. گافنی با نادیده گرفتن این واقعیت که بسیاری از متخصصان بر این نظرند که تیم ب تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی را اشتباه جلوه داده است، معتقد است بایستی تیم ب جدیدی ساخته شود. اوج این درخواست­ها در دهه 1990 و پس از از بین رفتن تقریبی تهدیدات شوروی بود.

گافنی اظهارنظر خود را مجددا در مصاحبه­‌اش با چهارگوشه تکرار کرد و گفت: "من فکر می­کنم یک نفر باید به آنچه که شوروی واقعا آن را انجام داد، توجه کند. به اینکه چه چیزی داشتند، چه چیزهایی ساختند و چه برنامه­‌هایی دارند. یک نفر که متوجه شود در واقع ارزیابی تیم ب در مجسم کردن این تصویرها بسیار دقیق­تر از موارد معمولی انجام شده در سازمان­ های اطلاعاتی بوده است که همیشه گزارش می­ دهند آنها اقتصادی بزرگ دارند که مقدار کمی از آن را به اقدامات نظامی اختصاص می­ دهند و یا اینکه فعالیت­‌هایشان زیاد تهدیدکننده نیست و علاقه­‌ای به رودررو شدن ندارند و در آخر هم برآوردی از توانایی‌های نظامی ما و امثال اینها ارائه می­‌دهند."[58]

گافني در مركز مسلمانان در آمريكا و استدلال آوردن براي مقابله امريكا با مسلمانان

با وجود اختصاص یافتن مرکز سیاست­‌های امنیتی به سیاست­های دفاعی، این مرکز انرژی زیادی را صرف دفاع از امنیت مطلق اسرائیل می­‌کند. به عنوان مثال در می 2006، این موسسه با شروع یک کمپین تبلیغاتی با سیاست­‌های دولت اسرائیل مخالفت کرد. سیاست­‌هایی که به گفته این مرکز "قلمرویی را به تروریست­‌ها اختصاص می­دهد". گافنی در این­باره گفته است: " [رئیس جمهور ایهود] اولمرت باید بداند که آمریکایی­‌ها از چنین اقداماتی که آینده پادشاهی اردن و خود اسرائیل را تهدید کند و اقدامات انجام شده را برای تحکیم آزادی در عراق و ایجاد محلی امن که تروریست­ها و فاشیست­های اسلامی قصد داشتند از آن برای مقاصدشان علیه ایالات متحده استفاده کنند، به خطر اندازد، حمایت نخواهد کرد."

گافنی سرپرست نویسندگان کتاب آماده­ باش: ده گامی که دولت آمریکا باید بردارد تا در جنگ برای دنیای آزاد پیروز شود و زنده بماند[59] است. از دیگر نویسندگان این کتاب که در سال 2005 توسط موسسه ناوال انستیتو پرس[60] منتشر شد، می­توان به این شخصیت­ ها اشاره کرد: جیمز وولسی[61]، ژنرال تام مک آینرنی[62]، ژنرال پل والی[63]، آلکس آلکسیو[64]، اندرو مک کارتی[65]، کلودیا روست[66]، مایکل روبین[67]، دنیل گائر[68] و دو محقق مرکز سیاست­های امنیتی کارولین گلیک[69] و مایکل والر[70].

گافني طرفدار پروپا قرص حمايت بي چون و چراي آمريكا از امنيت رژيم صهيونيستي

سوابق علمی و اجرایی

گافنی همچنین یکی از ارکان اصلی ائتلاف آزادسازی آمریکا است. این ائتلاف که شامل پیمانکاران نظامی، نومحافظه­کاران و طرفداران محیط زیست است، کارمندان و قوانین مشترکی با موسسه تجزیه و تحلیل امنیت جهانی[71] دارد. این ائتلاف بر این باور است که امنیت ملی رابطه تنگاتنگی با امنیت انرژی و بخصوص نفت خاورمیانه دارد و شعارش این است: "وابستگی به نفت خارجی را قطع کنید تا آمریکایی امن داشته باشیم."[72]

گروه بزرگ نومحافظه­ کاران شامل این افراد است: الیوت آنجل[73] (دموکرات-نیویورک)، کلیفرد می[74]، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی، رابرت مک فارلین[75]، توماس نیومن[76] از موسسه یهودی امور امنیت ملی، دانیل پایپز[77] از موسسه خاورمیانه، جیمز وولسی و میراو وورمسر[78] از موسسه هودسون[79]. از دیگر افراد مهم نیز می­توان به این اسامی اشاره کرد: گری باور [80] ، سناتور پیشین لینکولن چف[81] (جمهوری­خواه-رودآیلند)، دیوید هریس[82] از کمیته یهودی آمریکایی[83] و میلتون کوپلوس[84] از بنیاد انجمن دفاع ملی[85].

شورای مشاوران مرکز سیاست­های امنیتی شامل افراد بانفوذی هستند که با صنایع دفاع مرتبط­اند. از بین این افراد می­توان به استنلی ابنر[86]، رئیس لابی بوئینگ[87]، چارلز کوپرمن[88]، یکپارچگی استراتژیک و فعالیت­ها[89]، سیستم دفاع موشکی[90] و شرکت بوئینگ اشاره کرد. داگلاس گراهام[91]، رئیس شرکت لاک­هد[92] در سیستم دفاع و آمورتا هوبر[93] مدیر قبلی تی آر دبلیو[94] نیز جز این افرادند. دیگر اعضای شورای مشورتی این شورا عبارتند از: سناتور سابق کورت ولدن[95] (جمهوری­خواه-پنسیلوانیا)، روبرت جوزف[96]، فیلیس کامینسکی [97]و فرد ایکل[98].

گافني و ايران

گافنی در مراسم معرفی مرکز سیاست­ های امنیتی در سال 2006 گفت: "ما می­‌دانیم که تهران در حال حرکت در مسیری است که توانایی لازم برای نابود کردن آمریکا را به دست آورد." بر اساس اظهارنظر گافنی، برنامه موشکی ایران از این قابلیت برخوردار است که با منفجر کردن یک سلاح هسته­‌ای در فضای فوقانی ایالات متحده، یک پالس الکترومغناطیس قوی ایجاد کند و شبکه الکتریکی این کشور را نابود کند. این حمله می­ تواند در یک چشم به هم زدن، ایالات متحده را به کشوری عقب افتاده تبدیل کند."

نگراني گافني از پيشرفت هسته‌اي ايران در تمامي مصاحبه‌ها و نظرات وي مشهود است



مصاحبه با گافني درباره چگونگي تهديد ايران




منابع و مأخذ


[1] Center for Security Policy

[2] Project for the New American Century

[3] Committee on the Present Danger

[4] Georgetown University School of Foreign Service

[5] Johns Hopkin University School of Advanced International Studies

[6] Foundation for the Defense of Democracies

[7] Americans for Victory over Terrorism

[8] Set America Free Coalition

[9] Middle East Forum

[10] Coalition for Liberty, Security, and the Law

[11] Washington Times

[12] Defense News

[13] Investor's Business Daily

[14] Benador Associates

[15] Ariel Center for Policy Research

[16] National Review Online

[17] Senate Armed Services Committee

[18] Henry M. "Scoop" Jackson

[19] Richard Perle

[20] Can This Possibly Be True? New Obama Missile Defense Logo Includes A Crescent

[21] Frank Gaffney, "Can This Possibly Be True? New Obama Missile Defense Logo Includes A Crescent,” Big Government, February 24, 2010, http://biggovernment.com/fgaffney/2010/02/24/can-this-possibly-be-true-new-obama-missile-defense-logo-includes-a-crescent/

[22] Wall Street Journal

[23] USA Today

[24] The New Republic

[25] Washington Post

[26] New York Times

[27] Christian Science Monitor

[28] Los Angeles Times

[29] National Review

[30] Newsday

[31] Commentary

[32] Frank Gaffney Biography, Center for Security Policy, http://www.centerforsecuritypolicy.org/1231.xml.

[33] William Kristol

[34] Robert Kagan

[35] Ariel Center

[36] William Bennett

[37] Perle's Bulldog

[38] Frank Carlucci

[39] peace through strength

[40] Olin Foundation

[41] Frank Gaffney, "Islamofascist 'Coup' in Turkey," Jewish World Review, March 14, 2006.

[42] Star Warriors Hall of Fame

[43] Keeper of the Flame

[44] William D. Hartung, About Face: The Role of the Arms Lobby In the Bush Administration's Radical Reversal of Two Decades of U.S. Nuclear Policy, Arms Trade Resource Center, May 2002.

[45] Mikhail Gorbachev

[46] Michelle Ciarrocca and William D. Hartung, Axis of Influence: Behind Bush Administration's Missile Defense Revival, 2002.

[47] Jason Vest

[48] ation

[49] Frank Gaffney, "Second Opinion on Defense," Washington Times, May 9, 1990.

[50] Jim Lobe

[51] Inter Press Service

[52] Jason Vest, "The Men from Jinsa and CSP," Nation, September 2, 2002.

[53] Jewish World Review

[54] Islamofascist ‘Coup’ in Turkey

[55] Four Corners

[56] Australian Broadcasting Network

[57] "Interview with Frank Gaffney," Four Corners, February 20, 2003, http://www.abc.net.au/4corners/content/2003/20030310_american_dreamers/int_gaffney.htm

[58] Ibid.

[59] Ten Steps America Must Take to Survive and Prevail in the War for the Free World

[60] Naval Institute Press

[61] James Woolsey

[62] Tom McInerney

[63] Paul Vallely

[64] Alex Alexiev

[65] Andrew McCarthy

[66] Claudia Rosett

[67] Michael Rubin

[68] Daniel Gouré

[69] Caroline Glick

[70] Michael Waller

[71] Institute for the Analysis of Global Security

[72] Set America Free, http://www.setamericafree.org/.

[73] Eliot Engel

[74] Clifford May

[75] Robert McFarlane

[76] Thomas Neumann

[77] Daniel Pipes

[78] Meyrav Wurmser

[79] Hudson Institute

[80] Gary Bauer

[81] Lincoln Chaffee

[82] David Harris

[83] American Jewish Committee

[84] Milton Copulos

[85] National Defense Council Foundation

[86] Stanley Ebner

[87] Boeing

[88] Charles Kupperman

[89] Strategic Integration & Operations

[90] Missile Defense Systems

[91] Douglas Graham

[92] Lockheed

[93] Amoretta Hoeber

[94] TRW

[95] Curt Weldon

[96] Robert Joseph

[97] Phyllis Kaminsky

[98] Fred Ikle