به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:
۱- سکتاریسم به معنای فرقه و گروه است و معمولا در مورد دستهبندیها و فرقهگراییهای درون احزاب و گروهها اطلاق میشود. سکتاریسم بیشتر در احزاب و گروههای چپ رواج دارد که هرازچندی دچار انشعاب میشوند.
آنتاگونیسم یا ستیهندگی به معاشرتهای غیراجتماعی گفته میشود و به معنی دشمنی و خصومتورزی ،تعارض وجدل نیز هست.
ستیهندگی معادل فارسی آنتاگونیسم است. معنای دقیق آن تضاد آشتیناپذیر، ستیزی است که با لجاجت، سرکشی و نافرمانی است.
۲- یک سؤال کلیدی در تحلیل مسائل سیاسی کشور همواره در حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی سیاسی، ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته است و آن اینکه چرا احزاب و گروهها در کشور پا نمیگیرند؟!
پاسخ کوتاه و مختصر آن این است که برخی احزاب و گروهها در۱۰۰ سال اخیر که پس از مشروطیت سروکله آنها پیدا شد دچار بیماری فرقهگرایی و ستیهندگی هستند.
این دو بیماری از درون، آنها را روبه فروپاشی میبرد و نفوذ خارجی و سوزنبانی سرویسهای امنیتی دشمن بهویژه آمریکا به این فروپاشی کمک میکند.
۳- پاسخ فنیتر به این سؤال به لحاظ هستیشناسی و فلسفی این است که احزاب و گروهها در ایران نوعی کپیبرداری از نظم اجتماعی در غرب است که ریشه در مدرنیسم و نگاه سکولار و لائیک به مسائل سیاسی و اجتماعی در جوامع بشری دارد.
احزابی که سر در آخور و آبشخور فلسفه سیاسی غرب و مدلهای رقابت در این جوامع دارند طی ۱۰۰ سال گذشته در سپهر سیاست ورزی بزرگترین ضربه را به اقتدار سیاسی و قدرت ملی در ایران زدند.
رهاورد این احزاب در انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت و نهضت امام خمینی دو کلمه بیشتر نبود:
الف- فرمانبرداری بهاصطلاح مدنی از اقطاب قدرت در شرق و غرب.
ب- نافرمانی مدنی در برابر پدیداری دولتهای ملی و مذهبی و بر باد دادن دستاوردهای انقلاب و ایستادن در برابر رهبران واقعی نهضت.
۴- نیروهای انقلاب اسلامی پس از انقلاب برای گریز از بیماری فرقهگرایی و ستیهندگی حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تأسیس کردند . منافقین در ۷تیر ۱۳۶۰ اولین چوب را به این بار شیشه زدند و دومین چوب را در ۸ شهریور همین سال در انفجار نخستوزیری فرود آوردند . کادرهای اصلی حزب و مجاهدین انقلاب در اعداد ۱۷ هزار شهید ترور و دهها هزار شهید جنگ تحمیلی آسیب دیدند. اما خوشبختانه کادرهای باقیمانده و تربیتشدهای که با نفس شهید بهشتی و شهید باهنر و بزرگانی چون امام خامنهای تربیتشده بودند بار اداره کشور را در حوزه سیاسی به دوش کشیدند.
اینکه امروز با چه مختصاتی از آرایش نیروهای انقلابی روبهرو هستیم یک بحث مفصل را طلب میکند. اما اینکه در آستانه برگزاری انتخابات نسبت به «فرقهگرایی» و «ستیهندگی» بهعنوان دو بیماری در سازماندهی نیروهای انقلاب هشدار دهیم و به سمت اتحاد ملی و انسجام اسلامی حرکت کنیم، یک وظیفه و تکلیف محتوم است.
۵- باید دست آمریکا را در مداخله در امور داخلی خود بهویژه انتخابات بخوانیم و باید یک وحدت رویه و یک وحدت ساحات در کلیه خطوط و لایههای «مشارکت» و «رقابت» را مدیریت کنیم. این مدیریت باید متضمن امنیت ملی، اقتدار ملی و ناظر به حل مشکلات مردم بهویژه در حوزه معیشت باشد. امید است صورتبندی رقابت و افزایش سطح مشارکت بهگونهای باشد که یکپایه جدید برای رقابتها در سطح ملی پیدا شود. پدیداری این پایه قطعا باید بتواند جلوی فرقهگرایی و ستیهندگی نیروهای پای کار انقلاب را بگیرد.
نیروهای پای کار انقلاب اسلامی باید از دو سیئه فرقهگرایی و ستیهندگی پرهیز کنند.
مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان شرقی ،کسانی که وارد میدان انتخابات شدهاند را از بددهنی و بیان مطالب دروغ و خلاف واقع برای جلب نظرات مردم پرهیز دادند. این رویکرد فضای رقابت و مشارکت را به سمت ستیهندگی میبرد.
۶- جبهه موسوم به اصلاحات منهای آن ۱۱۰ رجال سیاسی و مذهبی، در آخرین اطلاعیه خود گفتهاند: در تهران و شهرستانها لیست نمیدهند.به یک معنی انتخابات را تحریم کردهاند.
برخی عناصر آن نیز پرچم نافرمانی مدنی را به دوش گرفتهاند. با تأسف باید گفت آنها آخر صف تحریم کنندگان خارج نشین پشت سر رضا پهلوی، احزاب تجزیهطلب و ضدانقلاب با رویکرد فرقهگرایی و ستیهندگی نشستهاند.