به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، ديدگاه اروپامدار اعضاي آكادمي نوبل را شايد بتوان در بررسي اجمالي به آمار جوايز اعطا شده طي 111 سال برگزاري اين جايزهي مهم از نظر گذراند.
بسياري از كارشناسان ادبي مدعي هستند آكادمي نوبل توجه ويژهاي به كشورهاي اروپايي نشان ميدهد؛ تا آنجا كه وقتي در دايرهالمعارف آنلاين ويكيپديا جايزهي نوبل ادبيات را جستوجو ميدهيد، با بخشي مجزا به نام «Euro Centerism» به معناي «اروپامداري» مواجه ميشويد.
از مجموع 106 نويسندهاي كه تاكنون مدال نوبل ادبيات را به گردن آويختهاند، تنها 27 نفر غيراروپايي بودهاند! جالبتر آنجاست كه بدانيم سهم كشور كمجمعيتي چون سوئد كه تاكنون هشت برندهي نوبل را به دنيا معرفي كرده، از كل كشورهاي قاره آسيا (با پنج نوبل ادبيات) بيشتر بوده است.
واكنش اعضاي تصميمگيرنده اين جايزهي ادبي نيز در نوع خود جالب توجه است؛ سال 2010 «هوراس آنگداهل» ـ به عنوان دبير آكادمي نوبل ـ اروپا را محور اصلي جهان خطاب كرد. به نظر ميرسد همين ديدگاه ميتواند توجيهي براي اين جهتگيريهاي جغرافيايي باشد.
اين در حالي است كه «آلفرد نوبل» در وصيتنامهي آخر خود هيچگونه تبعيضي ميان نويسندگان از سراسر جهان قائل نشد و شرط اصلي را خدمت در راستاي ايدهآلها به دنياي ادبيات دانست.
در ميان كشورهايي كه موفق به كسب نوبل ادبيات شدهاند، نويسندگان فرانسوي حرف اول را ميزنند. اولين برندهي نوبل «سولي پرودوم»، نويسندهي فرانسوي بود كه ظاهرا اين مدال براي كشورش خوش يمن بود، چراكه پس از او 14 نويسندهي هموطنش موفق به دريافت اين جايزهي ارزشمند شدند.
از سرشناسترين چهرههاي ادبيات فرانسه كه نوبل ادبيات را به دست آوردهاند ميتوان از «رومن رولان»، «هنري برگسون»، »آندره ژيد»، «آلبر كامو»، «كلود سيمون» و «ژان پل سارتر» ـ كه الته از دريافت جايزه امتناع كرد ـ نام برد.
پس از فرانسه، دو كشور آمريكا و انگلستان هريك با 10 جايزهي نوبل مشتركا در رتبهي دوم قرار دارند. آمريكا براي كسب اولين جايزه سه دهه انتظار كشيد تا «سينلكر لوييس» در سال 1930 آن را به چنگ آورد. «توني موريسون» نيز آخرين آمريكايي بود كه در سال 1993 عنوان برندهي نوبل ادبيات را از آن خود كرد.
«جورج برنارد شاو»، نويسنده معروفي بود كه اولين جايزه نوبل ادبيات را در سال 1925 براي انگلستان به ارمغان آورد. طي هشت دهه بعد شخصيتهاي نامآشنايي چون «تي.اس.اليوت» (1932)، «برتراند راسل»(1950)، «ويليام گلدينگ»(1983) و «هارولد پينتر»(2005) اين جايزهي ارزشمند را به انگليس آوردند. «دوريس ليسنگ»، نويسندهي مشهور متولد ايران نيز بهعنوان آخرين انگليسي در سال 2007 جايزهي نوبل را در دست گرفت. وي همچنين لقب پيرترين برندهي نوبل ادبيات را نيز يدك ميكشد.
كشورهاي آلمان و سوئد هريك هشت جايزه نوبل را كسب كردهاند و در اين فهرست مشتركا رتبهي سوم را به دست ميآورند. پس از آن ايتاليا(6)، اسپانيا(5)، لهستان(4)، ايرلند(4) و شوروي سابق(3) ديگر كشورهايي هستند كه به دفعات مفتخر به دريافت جايزه نوبل در حوزهي ادبيات شدهاند.
از ديگر نكات قابلتوجه راجع به اعطاي جايزه نوبل ادبيات ميتوان به تعداد برندگان قارهي پهناور آسيا اشاره كرد كه در مقايسه با كشورهاي كوچك اروپايي عدد بسيار پايينتري است.
اولين جايزهي نوبل ادبيات در قاره آسيا را «رابيندرانات تاگور» از هند در سال 1913 كسب كرد. «وي.اس. نايپل» ديگر نويسندهي هنديتبار بود كه در سال 2001 موفق به كسب اين جايزه شد.
كشور ژاپن نيز دوبار در سالهاي 1968 (ياسوناري كاواباتا) و 1994 (كنزابورو اوا) نوبل ادبيات را براي اهالي آسيا به ارمغان آورد. «جا او شينگ جيان» نويسندهي چيني بود كه در سال 2000 از سوي آكادمي نوبل ادبيات شايستهي دريافت اين جايزه شناخته شد.
جايزهي نوبل ادبيات اگرچه معتبرترين جايزه ادبي جهان محسوب ميشود، اما گاه به قضاوت نادرست متهم شده و اشاره انگشت اتهام اهالي قلم را براي خود خريده است.