در راستاي دشمن شناسي و آشنايي با اقدامات مهره‌هاي اصلي در پروژه خيالي سرنگوني ايران اسلامي، "مشرق" اقدام به معرفي تعدادي از چهره‌هاي مهم و تأثيرگذار در عرصه سياست‌هاي كاخ سفيد، رژيم صهيونيستي، كشورهاي اسلامي، منطقه خاورميانه و ديگر مناطق جهان تحت عنوان ژنرال‌هاي جنگ نرم كرده است.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه از نظرتان می‌گذرد بخش سوم معرفی ژنرال‌هاي جنگ نرم است که اختصاص به معرفی پاتريك كلاوسون یکی ديگر از استراتژیست‌های دنیای غرب دارد.


پاتريك كلاوسون


تاریخ تولد:

30 مارس 1950

تحصيلات:

مدرك ليسانس از دانشگاه اوبرلين[1]

مدرك دكتري از دانشگاه جديد تحقيقات اجتماعي[2]

سوابق علمی و اجرایی :

معاون موسسه مطالعات خاور نزديك واشنگتن[3]

اقتصاددان ارشد پيشينِ موسسه پژوهشي سياست خارجي[4]

نويسندة ارشد فصلنامه ميدل ايست[5]

اقتصاددان ارشد پيشين ِموسسه تحقيقات سياست خارجي

پروفسور و محقق پيشين در دانشگاه دفاع ملي[6]

اقتصاددان پيشينِ بانك جهاني

اقتصاددادن پيشينِ صندوق بين المللي پول

سرمقاله نويس پيشينِ اوربيس[7]

تالیفات:

ایران در دوران ریاست جمهوری خاتمی: وضعیت نظامی، اقتصادی و سیاسی[8]

چگونگی بنای عراق جدید پس از صدام[9]

بررسی جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران[10]

ارزیابی استراتژیک سال 1997: آستانه و ساختار نیروها[11]

برکندن ریشه‌های لنینیسم و کاشتن درخت آزادی[12]

صنایع کوکایین آند[13]

آماده شدن برای پذیرش یک ایران هسته‌ای[14]

ایران لاهوتی: تداوم و بحران(با تمرکز بر خاورمیانه)[15]

ارزیابی استراتژیک سال 1996: ابزار قدرت ایالات متحده آمریکا[16]

ارزیابی استراتژیک سال 1995: چالش‌های پیش‌روی امنیت ایالات متحده در گذار به قرن جدید[17]

انرژی و امنیت ملی[18].


كلاوسون به عنوان يكي از تئوريسين هاي مؤثر در سياست خارجي آمريكا محسوب مي شود

پاتريك كلاوسون، معاون تحقيقات ِانستيتو واشنگتن در امور خاور نزديك است. موسسه­ ای كه در كنار موسسه سياست خاورميانه، در اصل مورد حمايت لابي حامي اسرائيل (كميته امور مشترك آمريكا-اسرائيل[19] ،آيپك) قرار دارد. كلاوسون بطور متناوب در مطبوعات و در جلسات كنگره بعنوان متخصص امور خاورميانه ظاهر مي‌شود و بر راهكارهای جنگ­ طلبانه در مورد ايران تاكيد مي‌ورزد.

کلاوسون اقتصاد داني است كه با موسسه دست راستيِ تحقيقات سياست خارجي، بانك جهاني و صندوق بين‌المللي پول، همكاري مي‌كند. او بطور مستمر در مورد مسئله هسته‌اي ايران براي نشرياتي مانند فصلنامه ميدل ايست[20] مقاله می­ نویسد؛ نشریه‌ای نيمه آكادميك كه توسط يكي از فعالين تندروي نومحافظه‌كار بنام دانيل پايپز[21] منتشر مي‌گردد. وي همچنين به عنوان نويسنده مطالب جالب توجه، براي برخي از رسانه‌ها، مانند مجله فارن پالیسي[22] در نظر گرفته می شود.


كلاوسون به دنبال وارد كردن ايران از طريق گروه هاي داخلي به جنگ با جهان بين الملل است


در ژانويه سال 2010، تیتر نشریه ارگان موسسه واشنگتن در امور خاور نزديك اين بود: كشش بيشتر براي اقدامات سنجيده شده: اپوزوسيون ايراني، مسئله هسته‌اي و غرب (ژانویه 2010)[23]. كلاوسون در اين مقاله به پيچيدگي‌هاي سياسيِ پيش روي مذاكره­ كنندگان بين­ المللي می­پردازد كه در تلاش هستند تا ايران را به مصالحه پيرامون برنامه تسليحاتي خود قانع كنند. كلاوسون استدلال مي‌كند كه محاسبات سياسي داخلي نقش بسيار مهمی در تعيين رفتار رژيم تندرو ايفا مي‌كند، بويژه اگر مخالفان سياسي تمايل داشته باشند كه بخاطر توافق دولت در اين رابطه با نيروهاي خارجي، آنرا مورد حمله خود قرار دهند. كلاوسون مي‌گويد: براي پيشرفت، مذاكره كنندگان بايد اپوزیسيون ايراني را با این مساله مجاب سازند كه منافع حداكثري آنها وقتی تامين خواهد شد كه در قبال تلاش هاي ايران براي حل مسئله هسته‌ای (حتي اگر اين راه حل از سوي دولت كنوني تهران ارائه شود)، مخالفت نورزند. وي مي‌افزايد: اپوزیسيون ايراني ممكن است از طريق حمايت‌هاي بين‌المللي مورد حمايت و تشويق قرار گيرد. در حاليكه اگر اپوزوسيون در تبديل وضعيت هسته‌اي به عنوان موضوعي مناقشه برانگيز در ايران موفق شود، آنگاه تندروها ممكن است تمايل بيشتري براي مصالحه با مذاكره كنندگان بين‌المللي داشته باشند.[24]

شركت كلاوسون در نشست هاي مختلف درباره اوضاع خاورميانه به خصوص ايران

ايران

عليرغم راهبردِ محتاطانه منتشر شده در نشريه سال 2010 ، كلاوسون، نسبت به ديگر متون، گفتمان متخاصمانه‌تري در پيش گرفته است. براي مثال، در مصاحبه‌اي كه وي با مجله نيويوركر[25] در سال 2006 انجام داد، گفت: "محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران، غربيان را ترسوهايي قلمداد مي‌كند كه نهايتا از موضع خود كوتاه خواهند آمد." وي استدلال مي‌كند که اگر اين بحران شدت يابد، ايالات متحده آمريكا، بايد براي برخورد قهرآميز آماده باشد. كلاوسون در ادامه خاطرنشان مي‌سازد كه تلاش براي براندازي حكومت و اقداماتی مانند خرابكاري در تاسيسات صنعتي[26] مي‌تواند روش خوبی براي مداخله باشد. وي تصريح مي‌كند كه اگر اين تلاش‌ها نتايج مطلوبي در پي نداشت، ايالات متحده بايد براي جنگي گسترده‌تر (علي‌الخصوص با در نظر گرفتن آنچه ايرانيان انجام مي‌دهند) آماده باشد. وي در همين رابطه مي‌گويد: مطمئنا اين طرحي براي حمله به كِبك[27] نيست (سیمور هرش، نقشه‌های طراحی شده برای ایران،نیویورکر، هفدهم آوریل 2006).[28]

كلاوسون يكي از محركين سياست خارجي آمريكا براي حركت در مسير جنگ با ايران

كلاوسون در جلسه استماع در كنگره از تغيير حكومت در ايران حمايت كرد. وي طي اظهار نظري در جلسه استماع كميته روابط خارجي سنا كه در سال 2006 برگزار گرديد، بدون ارائه هيچ مدركي اظهار داشت: از زماني كه انقلاب اسلامي در ايران قدرت را در دست گرفته است، ايران برنامه‌هاي تسليحات هسته‌اي خود را، دست كم به صورت مخفيانه شروع كرده است. به زعم وي مسئله اصلي اين است: تا چه زماني حكومت كنوني ايران دوام خواهد آورد؟ (کمیته روابط خارجی مجلس سنا، جلسه استماع با موضوع: ایران هسته‌ای: چالش‌ها و پاسخ‌ها، دوم مارس 2006).[29]

كلاوسون با چشم پوشي از اتفاقاتي كه نشان مي‌دهد حمايت ايالات متحده براي تغيير رژيم در ايران ناموفق بوده است، گفت: ايالات متحده منافع مهمي (هم استراتژيك و هم معنوي) در حمايت از نيروهاي حامي دموكراسي در ايران دارد. وي مي‌افزايد: اگر اين­طور در نظر گرفته شود كه ايالات متحده، نيروهاي دموكرات ايراني در محاصره را توسط انجام توافقي با خودكامگان تندرو براي حفظ منافع ژئواستراتژيك خود رها كرده است؛ اين امر، براي برنامة اصلاحات واشنگتن در منطقه، شكست سختي به‌شمار خواهد رفت.[30]

نظرات کلاوسون درباره جنگ با ایران دانلود

كلاوسون همچنين استدلال مي‌كند كه ايالات متحده بايد اقدامات امنيتي و دفاعي را در كنار مرزهاي ايران تقويت كند بدین ترتیب مي‌تواند باعث افزايش احتمال عقب نشینی ايران شود؛ چرا كه به ايران نشان مي‌دهد امنيتش به دلیل اتخاذ مواضع افراطي در قبال مسئله هسته‌اي، مورد مخاطره قرار گرفته است. وي مي‌افزايد كه يك گزينه پیش رو اين است كه به دولت‌هاي عرب در حاشيه خليج فارس، سيستم هاي ضدموشكي و دفاع هوايي پيشرفته‌تري فروخته شود. ايجاد شك و شبهه در ذهن سياست‌سازان ايراني پيرامون توانايي اين كشور براي ادامه ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي، مي‌تواند بطور زیادی استفاده از آنها را تحت هر شرايطي (به جز شرايط واقعا وحشتناك) براي تهران پرمخاطره سازد. اقدام ديگر مي‌تواند كمك به اسرائيل براي بكاربردن سامانه ضدموشكي ارو[31] و گسترش نسخه‌هاي جديد و پيچيده‌تر سيستم ضد موشكي باشد.[32]

كتاب نگارش شده توسط كلاوسون درباره موضوع هسته اي ايران

كلاوسون در سخنراني که در طی جلسه استماع كميته نیروهای مسلح مجلس سنا[33] درمورد ايران انجام داد، بر بازدارندگي و محاصره تهران تاكيد كرد. وي خاطرنشان ساخت: ايالات متحده تقريبا بطور قطعي بايد ايران را در آينده نزديك محاصره كرده و جنگي سرد در مقياس كوچك با اين كشور داشته باشد. وي اضافه كرد: اگر بازدارندگي و محاصره ايران به خوبی صورت پذیرد، شايد دست يافتن به يك توافق ديپلماتيك ممكن شود. به عقيده وي شايد ايالات متحده در آخر تصميم بگيرد كه با ايران هسته‌اي كنار بيايد و در اين صورت، محاصره و بازدارندگي اين تهديد، امري حياتي خواهد بود. شايد جلوگيري از برنامه هسته‌اي ايران، ضروری باشد و در اين صورت بازدارندگي و محاصره ايران در راستای محدود ساختن توانايي واكنش این کشور پس از اين حمله، لازم خواهد بود. كلاسون اينطور نتيجه‌گيري مي‌كند: بخاطر اينكه هر گزينه سياسي، بازدارندگي و محاصره را بعنوان عنصري در خود دارد، بنابراين ايالات متحده بايد اقدامات خود را در جهت افزايش قدرت بازدارندگي خود و محاصره ايران بدون وقفه براي رسيدن به هرگونه پيشرفت ديپلماتيك در آينده پيگيري كند (پاتریک کلاوسون، بازدارندگی و محاصره ایران: اقدامی بزودی گریزناپذیر، مقاله تهییه شده برای جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح مجلس آمریکا برای بررسی گزینه‌های سیاسی در قبال ایران، هشتم ژوئن 2006).[34]

تلاش و طراحي كلاوسون در اجبار ايران براي ورود به جنگ با آمريكا

كلاوسون بر خلاف برخي نومحافظه‌كاران كه استدلال مي­ كنند ايالات متحده نبايد رژيم كنوني ايران را به رسميت[35] بشناسد، عقيده دارد: آمريكا بايد اقداماتي اطمينان‌بخش كه هم براي ايران و هم براي غرب مفید باشد، (مانند آنچه باعث كاهش تنش ميان پيمان سابق ورشو و ناتو در خلال جنگ سرد شد) پيشنهاد دهد.[36]

كلاوسون نويسنده فعالي است كه مقالاتش در زمينه موضوعات روز درنشریاتی مثل واشنگتن پست[37]، وال استريت ژورنال[38] و فارن افرز[39] در كنار تعداد زيادي از مطبوعات و روزنامه‌هاي ديگر چاپ مي‌شود. وي همچنين با ديگر جنگ طلبان و نومحافظه كاران براي تهيه رساله در امور مربوط به ايران همكاري مي‌كند. در سال 2005، وي با همكاري هنري سوكولسكي[40] ( نماينده تندوري سياست‌هاي منع تكثير و تسليحات كه قبلا در موسسه ملي سياست‌هاي عمومي[41] بود) كتابي تحت عنوان: آماده شدن براي پذیرش ايران هسته ايمنتشر کرد. این کتاب توسط موسسه مطالعات استراتژيكِ دانشگاه جنگ ارتش آمريكا به چاپ رسید. در سال 2005 نيز وي كتابي تحت عنوان: ايران لاهوتی: تداوم و بحران با همراهي مايكل روبين[42]، عضو انستيتو تحقيقاتي آمريكا و مشاور در امور ايران و عراق در خلال دوران اول رياست جمهوري جورج دبليو بوش به رشته تحرير درآورد.

كلاوسون در آخرين مقاله خود درباره ايران مي نويسد: مي بايست به گونه اي با ايران برخورد شود كه ايران اولين قدم را براي جنگ با ايالات متحده بردارد و او اول عليه آمريكا شليك كند.


نظر كلاوسون درباره افزايش تنش ميان ايالات متحده و ايران


منابع و مأخذ



[1]Oberlin College

[2]New School for Social Research

[3]Washington Institute for Near East Policy

[4]Foreign Policy Research Institute

[5]Middle East Quarterly

[6]National Defense University

[7]Orbis

[8] Iran Under Khatami: A Political, Economic, and Military Assessment (A Washington Institute Monograph) by Patrick Clawson, Michael Eisenstadt, Eliyahu Kanovsky, and David Menashri".

[9] How to Build a New Iraq After Saddam by Washington Institute for Near East Policy and Patrick Clawson

[11] Strategic Assessment 1997: Flashpoints And Force Structure by Hans Binnendijk and Patrick Clawson

[12] Uprooting Leninism, Cultivating Liberty" by Patrick Clawson

[13] The Andean Cocaine Industry" by Patrick Clawson and Rensselaer W. Lee

[14] Getting Ready for a Nuclear Ready Iran

[15] Eternal Iran: Continuity and Chaos

[16] Strategic Assessment 1996: Instruments Of U.s. Power" by Hans Binnendijk and Patrick Clawson

[17] Strategic Assessment 1995: U.s. Security Challenges In Transition" by Hans Binnendijk and Patrick Clawson

[18] Energy and National Security" by Patrick L. Clawson

[20] Middle East Quarterly

[22] Foreign Policy

[23] Much Traction from Measured Steps: The Iranian Opposition, the Nuclear Issue, and the West

[24] Patrick Clawson, "Much Traction from Measured Steps: The Iranian Opposition, the Nuclear Issue, and the West,” WINEP, January, 2010,

http://www.washingtoninstitute.org/pubPDFs/PolicyFocus100.pdf

[25] New Yorker

[26] industrial accidents

[27] Quebec

[28] Seymour Hersh, "The Iran Plans," New Yorker, April 17, 2006

[29] U.S. Senate Committee on Foreign Relations, "Hearing: A Nuclear Iran: Challenges and Responses," March 2, 2006, foreign.senate.gov/hearings/2006/hrg060302a1.html

[30] - U.S. Senate Committee on Foreign Relations, "Hearing: A Nuclear Iran: Challenges and Responses," March 2, 2006, foreign.senate.gov/hearings/2006/hrg060302a1.html

[31] Arrow

[32] - U.S. Senate Committee on Foreign Relations, "Hearing: A Nuclear Iran: Challenges and Responses," March 2, 2006, foreign.senate.gov/hearings/2006/hrg060302a1.html

[33] Armed Services Committee

[34]- Patrick Clawson, "Deterring and Containing Iran: A Near-Inevitable Task," prepared comments for the House Armed Services Committee hearing on U.S. policy options toward Iran, June 8, 2006, www.washingtoninstitute.org/templateC07.php?CID=297.

[35] acknowledge

[36] Patrick Clawson, "Iran's Defiance: The West Has More Options than Just the Extremes, Attack or Appease," San Diego Union Tribune, April 30, 2006.

[37] Washington Post

[38] Wall Street Journal

[39] Foreign Affairs