به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه نوشت: این روزها در حالی که شش ماه از آغاز سیل الاقصی میگذرد، بیست و یکمین سالگرد حذف مجسمه صدام از میدان الفردوس بغداد هم هست. سرنگونی رژیم صدام اثری پررنگ در منطقه برجای گذاشت. آن سقوط اجازه نفوذ را برای ایران فراهم کرد. پس از آن بود که ایران از بغداد تا غزه وارد منطقه شد. آن سقوط به سردار سلیمانی اجازه داد که به بند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مربوط به «صدور انقلاب» عمل کرده و آن را اجرائی کند. آن سقوط بود که به او کمک کرد تا «ارتشهای موازی کوچک» را ایجاد کند. شش ماه از آغاز طوفان الاقصی و جنگ نتانیاهو علیه آن میگذرد.
ضربات اقتصادی بر اسرائیل بسیار شدید بودهاند. هزینه بازسازی غزه بیش از همه برآوردهاست. نتانیاهو نوار غزه را به «عصر حجر» بازگردانده و تلاش میکند حماس و غزه را همزمان با یکدیگر حذف کند.
سطح اعتراضات به احزاب و دانشگاههای غربی رسیده است. صحبت از استانداردهای دوگانه و سقوط اخلاقی غرب افزایش یافته است. این موضوع باعث ایجاد تقسیم و افزایش شکاف در آن جوامع شده است.
همدردی با اسرائیل اکنون بار سنگینی بر دوش هر فرد خواهد بود. اعتقاد روزافزونی در غرب وجود دارد که هرگونه آتشبس دائمی باید با تعهدی قاطع برای گشودن چشم انداز سیاسی به روی راهحلی باشد که ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی را امکانپذیر میسازد. سکوت در برابر آنچه در غزه میگذرد به ضرر منافع و کارزارهای انتخاباتی رهبران سیاسی تمام شده است. به موازات آن سردرگمی اسرائیل در داخل تشدید شده. شعارهای غیر واقعی نتانیاهو مبنی بر پیروزی کامل، ریشهکن ساختن حماس و مهندسی روز بعد در غزه فاش شده است. اسرائیلیها میگویند اقدام نتانیاهو موجب مجازاتی سخت برای اسرائیل خواهد شد.
علیرغم وجود فشارهای داخلی و خارجی نتانیاهو در برابر هرگونه تلاش برای دستیابی به آتشبس مقاومت کرده است. ایران برای تبدیل طوفان الاقصی به فرصتی بزرگ، عجله نکرده است. ایران تصمیم گرفت وارد یک جنگ در مقیاس بزرگ نشود. تهران در عوض جنگهای محدود با هدف ایجاد حواس پرتی برای اسرائیل در جبهه لبنان و مجبور کردن اسرئیل به مقابله با پهپادها و موشکهای انصارالله در دریای سرخ را در پیش گرفته است. در این میان شاهد اظهارات گاه و بیگاه برخی از گروههای شبه نظامی عراقی در مورد حمله به اهدافی در اسرائیل هستیم.
نتانیاهو بازی را به زشتترین مرحله خود از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون کشاند. در جریان حمله اسرائیل، سرتیپ محمدرضا زاهدی و شش افسر دیگر سپاه جانشان را از دست دادند. محل حمله، نتیجه و زمان آن همگی عواملی بودند که آن را به شدت خطرناک ساختند. مقامهای ارشد ایران وعده انتقام را دادند و اظهار داشتند که اسرائیل از اقدام خود پشیمان خواهند کرد. اگر جهان از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی به وقت فاجعه غزه زندگی میکرد، پس از حمله به کنسولگری در دمشق، به وقت ایران زندگی میکند. هفته گذشته کشورهای خاورمیانه در کنار سایر پایتختهای بزرگ درگیر یک سؤال بودند که ایران کجا پاسخ خواهد داد؟ این سؤال بر صفحه نمایشگرها و رسانههای اجتماعی غالب شد. آیا ما شاهد فرود موشکها و پهپادهایی خواهیم بود که مستقیماً از خاک ایران علیه اهدافی در اسرائیل پرتاب میشوند؟ اگر این درست باشد ابعاد حمله چه اندازه خواهد بود؟ آیا آمریکا میتواند از رویارویی مستقیم اسرائیل و ایران دور بماند؟ بدیهی است که ما در خطرناکترین مرحله درگیری هستیم که از شش ماه پیش آغاز شده است.
حرکت از زمانبندی غزه به زمانبندی ایران ممکن است منجر به بروز طوفان جدیدی شود که مهار آن دشوار خواهد بود. صدای اسرائیلیها بلند شده و هشدار میدهند که ماندن نتانیاهو، مجازات سختی برای آنان خواهد بود.