مشرق - چند ماه پیش وقتی آمریکا و متحدانش بدون موافقت سازمان ملل برای تحریم بانک مرکزی ایران اقدامات عملی خود را آغاز کردند، همه ناظران متفق القول بودند که این رفتار شروع نوعی جنگ اعلام نشده است. کاملا قابل پیش بینی بود که تحریم بانک مرکزی کشور، مشکلات پیچیده ای را به دنبال خواهد داشت.
به دنبال آن تحریم های ریز و درشت دیگری نیز عملی شد. تحریم نفتکش های ایران و شرکت های بیمهگر آنها، تحریم خرید نفت ایران و ... در اوج این حملات همه جانبه دولتمردان در داخل سرگرم کشمکش های درون گروهی بودند. آنها می دانستند در ادامه این روند با افزایش قیمت ارز و طلا دار و ندار مردم بر باد رفته و دارایی آنها به سبب کاهش ارزش پول ملی، از بین خواهد رفت. اکنون با یک حساب سر انگشتی می توان پی برد که از دی ماهه سال قبل تا امروز در کمتر از (9 ماه) پس انداز هر ایرانی که به صورت سپرده در حسابهای بانکی نگهداری شده است، دو سوم ارزش خود را از دست داده است. بعبارات سادهتر اگر شما در آن تاریخ یک میلیون در حساب خود داشته و به نرخ آن روز برابر هزار دلار قدرت خرید داشته اید، امروز یک میلیون شما تنها 350 دلار ارزش دارد.
این همه، چیزی نبود که دولتمردان از پیش بینی آن عاجز باشند. اما آنها هیچ برنامه مدون و موثری برای مقابله با پیامدهای این تحریم ها نداشتند. بخش جالبتر اما اطمینان خاطری بود که عموم مسئولان از بی اثر بودن تحریم ها به مردم می دادند. و با اینکار مردم را نیز برای حفظ مایملک خود خلع سلاح کردند.
اکنون برخی نمایندگان مجلس و مقامات دلسوز مملکت به صرافت افتادهاند که با قبول آثار مخرب تحریمها و شرح جزئیات آن، باید از مردم کمک خواست. چرا که این ملت نشان داده است در صورتی پای نیل به آرمانهای والاتر در میان باشد، از نثار حتی جان خود دریغ نخواهد کرد.
در سمت دیگر دولتمردان به ویژه مردان اقتصادی دولت دچار سر درگمی مفرط شده اند. آنها یک روز با واردات طلا و ثبت نام سکه، روز دیگر با اعلام و راه اندازی بورس ارز و روز دیگر با لغو آن و ... همچنان از این ستون به آن ستون می روند و با وعدههای غیر عملی و پوچی، نظیر افزایش یارانه ها تا 140 هزار تومان از محل اختلاف ارز دولتی و آزاد سعی در کنترل افکار عمومی دارند. هنوز یک ماه از اظهارنظر رئیس بانک مرکزی که دلار سه هزار تومانی را خواب و خیالی می دانست نمیگذرد و دلار به این نرخ می رسد.
دوستان! اگر بناست مقاومت مقابل تحریمها ادامه یابد این بی تفاوتی به نابودی ارزش پولی ملی عاقبتی هولناک را رقم خواهد زد. آشفتگی در حوزه اقتصاد مملکت تا آنجاست که دشمنان ایران اسلامی آشکارا از فروپاشی اقتصاد کشور حرف می زنند. امیدواری آنها به این جبهه نشان از نارسایی مفرط و ضعف ها در آنجا دارد. عجیب آنکه با این اوضاع رییس دولت با لشگری از همراهان به آمریکا می رود تا اصول مدیریت جهانی را تعیین کند. اگر مدتی دیگر این انفجار قیمت ارز و طلا ادامه یابد و عامه مردم برای گریز از نابودی دارائیهایشان جهت تبدیل هر آنچه ریال دارند به دلار و طلا هجوم ببرند. می دانید چه ماجرایی رخ خواهد داد؟ عجیب است دولت مردان این را می دانند اما فقط تماشاگرند. واقعا معنای این بی تفاوتی خطرناک چیست؟
***محمدحسین جعفریان
اکنون برخی نمایندگان مجلس و مقامات دلسوز مملکت به صرافت افتادهاند که با قبول آثار مخرب تحریمها و شرح جزئیات آن، باید از مردم کمک خواست. چرا که این ملت نشان داده است در صورتی پای نیل به آرمانهای والاتر در میان باشد، از نثار حتی جان خود دریغ نخواهد کرد.
در سمت دیگر دولتمردان به ویژه مردان اقتصادی دولت دچار سر درگمی مفرط شده اند. آنها یک روز با واردات طلا و ثبت نام سکه، روز دیگر با اعلام و راه اندازی بورس ارز و روز دیگر با لغو آن و ... همچنان از این ستون به آن ستون می روند و با وعدههای غیر عملی و پوچی، نظیر افزایش یارانه ها تا 140 هزار تومان از محل اختلاف ارز دولتی و آزاد سعی در کنترل افکار عمومی دارند. هنوز یک ماه از اظهارنظر رئیس بانک مرکزی که دلار سه هزار تومانی را خواب و خیالی می دانست نمیگذرد و دلار به این نرخ می رسد.
دوستان! اگر بناست مقاومت مقابل تحریمها ادامه یابد این بی تفاوتی به نابودی ارزش پولی ملی عاقبتی هولناک را رقم خواهد زد. آشفتگی در حوزه اقتصاد مملکت تا آنجاست که دشمنان ایران اسلامی آشکارا از فروپاشی اقتصاد کشور حرف می زنند. امیدواری آنها به این جبهه نشان از نارسایی مفرط و ضعف ها در آنجا دارد. عجیب آنکه با این اوضاع رییس دولت با لشگری از همراهان به آمریکا می رود تا اصول مدیریت جهانی را تعیین کند. اگر مدتی دیگر این انفجار قیمت ارز و طلا ادامه یابد و عامه مردم برای گریز از نابودی دارائیهایشان جهت تبدیل هر آنچه ریال دارند به دلار و طلا هجوم ببرند. می دانید چه ماجرایی رخ خواهد داد؟ عجیب است دولت مردان این را می دانند اما فقط تماشاگرند. واقعا معنای این بی تفاوتی خطرناک چیست؟
***محمدحسین جعفریان