ادامه ترورهای شخصیتی پس از انتخابات علاوه بر تسویه‌حساب‌های سیاسی در تلاش است تا سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور را نیز ناکارآمد جلوه دهد.

سرویس سیاست مشرق- انتشار یک خبر از سوی یکی از اعضای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب درباره تذکر به برخی مسئولان به خاطر رفتارهای بی‌قاعده در موضوع حجاب با واکنش‌هایی روبه‌رو شد.

پیش‌ازاین مهدی فضائلی در توئیتی نوشته بود که به‌تازگی برخی مسئولان به دلیل کارهای بی‌قاعده در حوزهٔ حجاب تذکر دریافت کرده‌اند، همین خبر کوتاه باعث شد برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، تعدادی از کانال‌های تندرو و حتی گروهی از فعالان سیاسی در یک پیش قضاوت عجیب وبه کارگیری ادبیات ناشایست علیه دفتر رهبر انقلاب موضع گرفته و حتی پا را فراتر گذاشته و شماره تلفن عضو دفتر رهبر انقلاب را برای مخاطبان خود منتشر کردند.

این اقدام حکایت از آن داشت که محفلی خاص به صورت سازمان‌یافته به دنبال ایجاد دوقطبی اجتماعی پس از موفقیت بزرگ در عملیات درخشان وعده صادق بوده و تلاش دارند پیروزی در این عملیات را به انحراف بکشند، البته هم‌زمان با این تحرکات داخلی رسانه‌های معاند و ضدانقلاب نیز روی مسئله حجاب یک کمپین جدید را آغاز کرده تا هر دو گروه مثل دو لبه یک قیچی جنگ ادراکی را روی خط بیاورند.

مخالفان معتقد بودند که عضو ارشد دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به‌صورت خودسر درباره بحث حجاب اظهارنظر کرده و این مسئله مغایر با نظر آقا است، از نگاه این جریان تذکر رهبری به فراجا درباره شیوه برخورد با مسئله حجاب غیرواقعی بوده و باید مسئله حجاب را با سخت‌ترین شیوه ممکن در کف خیابان حل کرد، این گروه پلیس را در خط اول برخورد با بی‌حجابی ارزیابی کرده و بار را از روی دوش نهادهای فرهنگی متعدد که وظیفه اصلی را بر عهده داشتند را آگاهانه حذف کرده‌اند.

این گروه متکثر، چندلایه و متضاد بی‌توجه به این موضوع که عضو دفتر رهبری هیچ‌گاه خودسر در باب موضوعات مهمی چون حجاب اظهارنظر نمی‌کند پا را فراتر گذاشته و دوقطبی کاذب بین «آقا و دفتر آقا» را شکل دادند که هدف پیرامونی آن بحث حجاب و نقطه ثقل آن بی‌اعتبار سازی دفتر آقا به‌عنوان پایگاه ناشر و حافظ بیانات ایشان بود. از نگاه این جریان دفتر رهبری در حال سانسور سیره آقا بوده و این دوگانگی را با سرعت‌بالا در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌کردند.

البته برخی کارشناسان سیاسی اعتقاددارند که افرادی که بر دوقطبی موجود دمیده و موضوع را داغ می‌کردند همگی با حجت سیاسی به صحنه نیامده و به دلیل عدم شناخت درست و صحیح از سیره رهبر انقلاب در این وادی افتاده و احساسات انقلابی آن‌ها توسط گروهی خاص به بازی گرفته‌شده است.

به خط شدن باند اکبر گودرزی و مهدی هاشمی چه اهدافی دارد؟

این بازی خطرناک در آینده می‌تواند خسارت‌های بزرگی به پا سازد، ازجمله آنکه گروهی رادیکال تا زمانی در خط رهبری و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه باقی می‌مانند که موضع آقا را با نظرات خودشان هم‌راستا بدانند، به عبارتی ملاک سنجش برای این جماعت انگیزه شخصی خودشان است نه سیره، منش و روش آقا! برای این گروه تا زمانی خط امام (ره) و رهبری اصالت دارد که مطابق با خط و خطوط جناحی و گروهکی خودشان باشد.

البته در تاریخ انقلاب اسلامی کم گروه‌هایی نبوده‌اند که به دلیل هماهنگ نبودن خط امام با خط جناح از مسیر بیرون زده و راه خود را کج کرده‌اند، ازجمله می‌توان به سرنوشت خط امامی‌های سابق اشاره کرد که در فتنه‌های متعدد نشان دادند با خط امامین انقلاب فرسخ‌ها فاصله داشته و فرار را برقرار آزمون‌های سخت ترجیح می‌دهند.

همچنین می‌توان کمی دورتر به سرنوشت حسینعلی منتظری اشاره کرد که به دلیل اصالت دادن باند معدوم مهدی هاشمی به خط امام (ره) در ابتدا با دفتر امام و شخص مرحوم حاج احمد آقا درگیر شده و اندکی بعد رو درروی امام (ره) قرار گرفت، این ایستادن در برابر ولایت‌فقیه آغاز هلاکت این جریان بود.

گروهک تروریستی منافقین نیز همین سرنوشت را داشته است، این گروه بدطینت که روزگاری امام خمینی (ره) را مجاهد اعظم خوانده اما اندکی بعد به دلیل بوالهوسی‌های در برابر انقلاب اسلحه کشیده و یک جنایت خونین را رقم زدند که در آن از کودک سه‌ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را به خاک و خون کشیدند.

اما دردناک‌ترین ماجرا مربوط به اعضای گروهک فرقان است، فرقان تحت عنوان مبارزه با «ائمه» به ترورهای خونین در خیابان دست‌زده و ادعا می‌کرد به دنبال حذف زر، زور و تزویر از صحنه است! درحالی‌که فرقانی‌ها خود را جماعتی اهل نماز و عبادت می‌خواند به دلیل عدم شناخت دقیق از سیره امام (ره) در چاهی افتاد که ترورهای ایدئولوژیک افتاده و به دلیل تندروی‌ها و اختلال‌های انتزاعی در بستری افتاد که محتوم بود.

درحالی‌که شهید مطهری نماینده راستین ترویج اندیشه امام (ره) درصحنه بود، گروهی که خود را طلبه اسلام نامیده بودند ایشان را ناجوانمردانه به شهادت رساندند، یکی از اعضای گروهک فرقان در اعترافات خود نوشته است که شهید مطهری را به این دلیل ترور کردیم که او تفسیر مارکس از اسلام انقلابی را رد کرده و مستحق مجازات بود.

فرقان در حالی شهید مطهری را ترور کرد که بیش از یک دهه قبل از آن امام (ره) هیچ‌کدام از گروه‌هایی را که نسخه مبارزه مسلحانه می‌دادند را تائید نکرده بود تا جایی که حتی امام (ره) حاضر نشده بود درخواست اعضای گروهک منافقین را برای ملاقات پذیرفته یا مرام‌نامه آن‌ها را امضا کند، فرقان در حالی شهید مطهری را به شهادت رساند که معتقد بود انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب مارکسیستی بوده و مطهری مانع شکل‌گیری چنین جمع توده‌ای است، به عبارتی صریح‌تر آن روزها فرقان سخنگوی راستین امام (ره) را «شهید ایدئولوژیک» کرد به این دلیل تفسیرهایش را مطابق میل خود نمی‌دید.

ترورهای شخصیتی معنای خاص دارد!

راه‌اندازی کمپین هجمه به دفتر آقا بار دیگر تذکر پیشین پایگاه خبری و تحلیلی مشرق درباره «آغاز ترورهای شخصیتی پس از انتخابات» را اصالت داده است. پیش‌ازاین اخبار حکایت از آن داشت که گروهی تندرو باهدف قبض قدرت دست به تخریب اساسی گروه‌های مختلف انقلابی زده تا فضا را به سود خود هژمونیک کند.

به نظر می‌رسد که این محفل سیاسی پا را فراتر نهاده و به‌واسطه دسترسی‌های خاص به چند پیام‌رسان و ریخت‌وپاش‌های اساسی این‌بار با ایجاد دوقطبی «آقا و دفتر آقا» به دنبال یارگیری انتخاباتی است، غافل از آنکه آغاز این بازی خطرناک می‌تواند جامعه را به عوارض سخت مبتلا کرده و از دل آن به بازتولید دوباره فرقانی‌ها، منافقین و آن دسته گروه‌هایی دست بزند که در میدان‌های سخت در برابر اصل ولایت‌فقیه ایستاده، حادثه آفریده و از خط ایمانی امامین انقلاب عبور کرده‌اند.

استفاده مکرر از ترفندهای ویژه برای ترور شخصیتی یاران رهبر انقلاب، برچسب زدن و چرک آمیز کردن فضای سیاسی کشور، بخشی از تلاش‌های آشکار این محفل آلوده است، این‌بار نیز هدف نهایی این جریان گویی برجسته‌سازی این گزاره است که رهبر انقلاب بر اعضای دفتر خود نظارت نداشته و سیره آقا با کنش‌های حافظان آن مغایرت دارد.

آگاهان به‌خوبی می‌دانند که راه‌اندازی کمپین ترورهای شخصیتی به معنای ضریب دهی به خودسری‌هایی است که به اعتبار نظام ضربه خواهد زد، خطی که تخطئه قدرت ولی‌فقیه را هدف گرفته است.

این روزها نئوفرقانی‌ها به دنبال زنده کردن روح سرگردان فرقانی‌هایی چون معدوم اکبر گودرزی هستند، از کار انداختن ماشین ترورهای شخصیتی که سکوی آن برخی پیام‌رسان‌های داخلی است نیاز به یک همگرایی سیاسی در کشور دارد، افرادی که اولین بار با یک کلیک این هیولا را راه انداخته‌اند حالا برای ادامه حیات نیاز به شورش‌هایی کور برآمده از دوقطبی‌ها دارند!

ادامه ترورهای شخصیتی پس از انتخابات علاوه بر تسویه‌حساب‌های سیاسی در تلاش است تا سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور را نیز ناکارآمد جلوه داده تا از شکست‌های سنگین میدانی انتقام بگیرد، هدف نهایی این عملیات تکرار دوباره یک جنگ ترکیبی خیابانی در ماه‌های آتی خواهد بود.

برچسب‌ها