کد خبر 1600165
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰

بیداری افکار عمومی در سایه گفت‌وگوی رهبر جمهوری اسلامی با جوانان غربی از صدها موشک برای هیئت حاکمه آمریکا و اسرائیل خطرناک‌تر و برای مردم آمریکا و اروپا راهگشاست، و این یعنی صدور انقلاب اسلامی!

به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- آنهایی که با هدایت سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و موساد سال‌ها و به‌خصوص در حوادث سال ۱۴۰۱ تلاش کردند «چهره واقعی دانشگاه‌های ایران» را که روزگاری با نثار خون شریف‌ترین دانشجویانش جنبش ضداستکباری و ضدامپریالیسمی را در اعتراض به سفر نیکسون به تهران پایه‌ریزی؛ و بعد از آن شهدای بی‌شماری را در این راه و در دفاع از کشور و مردم تقدیم انقلاب و اسلام کردند، تحریف و وارونه جلوه دهند، اکنون شاهد چهره واقعی ضداستکباری شریف و تهران و امیرکبیر و الزهرا و دیگر دانشگاه‌های کشور در دانشگاه‌های آمریکا هستند و هر دانشجوی‌ هارواردی و ‌ام‌آی‌تی و بوستونی و کلمبیایی و امرسونی و تگزاسی و...اکنون یک دانشجوی ایرانی شده است! اگر دانشجویان ایرانی ۷۰ سال قبل خونشان در اعتراض به سیاست‌های ظالمانه آمریکا همزمان با سفر نیکسون به تهران ریخت و در ادامه بیداری جنبش دانشجویی موجب فتح لانه جاسوسی در سال ۵۷ شد، اکنون دانشجویان آمریکا و اروپا به نقطه‌ای رسیدند که دانشجویان فهیم و قهرمان و دشمن‌شناس ایرانی ۴۵ سال قبل به آن عمل کردند. لذا شاید اغراق نباشد که بگوییم دانشجویان آمریکایی با الگوگیری از متن حرکت دانشجویی در ایران و نه از حاشیه‌ها و آنچه که می‌خواستند تحریف شده و وارونه به افکار عمومی جهان القا کنند، به این نقطه رسیده‌اند، هرچند با تاخیر! که این تاخیر نیز در مطالبه رهبر معظم انقلاب از جوانان آمریکا و اروپا به‌خوبی مورد سؤال واقع شده است: «از شما می‌خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ و چرا باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری می‌شود؟»

اکنون زمان بازخوانی دو نامه مهم رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی است.

۲- مهم این است که ایده «فلسطین از نهر تا بحرِ» رهبر معظم انقلاب و شعار «مرگ بر آمریکا» اکنون از زبان دانشجویان آمریکا و اروپا شنیده می‌شود، که حالا محدود به دانشگاه‌های این کشورها هم نشده و در خیابان‌های نیویورک و واشنگتن و بوستون و کالیفرنیا و کلمبیا و تگزاس و... و پاریس و لندن و برلین و...و کانادا و استرالیا و... با آتش زدن پرچم آمریکا از زبان جوانان این کشورها نیز شنیده می‌شود. این نشان می‌دهد دو پیام چند سال قبل رهبری به جوانان غربی چقدر تاثیرگذار بوده است. حرکت عظیم دانشجویان آمریکا و اروپا در حمایت از فلسطین در حقیقت پاسخ عملی و اصولی به سؤالات و مطالبات رهبر معظم انقلاب از آنهاست که در دو نامه تصریح داشتند «به این دلیل مستقیماً با شما سخن می‌گویم و شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم که اولا آینده ملّت و سرزمین‌تان را در دستان شما می‌بینم و ثانیا حسّ حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم و ثالثا سیاستمداران و دولتمردان شما آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند و رابعا ایمان دارم که تنها شما جوانهائید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شویدکه غرب را به نقطه‌ کنونی رسانده است». ایشان در آن نامه‌های فکورانه از«شرمساری تاریخ برده‌داری اروپا و آمریکا»، و «سرافکنده از دوره استعمار»، و «خجل از ستم بر رنگین‌پوستان و غیرمسیحیان»، و «ابراز سرافکندگیِ محقّقین و مورّخین‌ آمریکایی و اروپایی از خونریزی‌هایی» سخن گفتند که به نام مذهب و ملیّت و قومیّت در جنگ‌های اوّل و دوّم جهانی و قبل و بعد از آنها رخ داده است. از «رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، چه در اروپا و چه در فلسطین» سخن گفتند «با این تفاوت که دنیای اسلام در ابعادی به مراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده و متأسّفانه این خشونت‌ها همواره از طرف قدرت‌های بزرگ حمایت شده است».

۳- اکنون دانشجویان آمریکایی و اروپایی به عمق سخنان رهبری در آن نامه‌ها پی برده‌اند که هدفِ «سیاست تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از دیگری» توسط هیئت حاکمه کشورهایشان، «سودجویی‌های ستمگرانه» بوده است. این دانشجویان اکنون از حصار «مرزهای ساختگی و ذهنی ساخته شده توسط ابزارهای ارتباطاتی» خارج شده‌اند و از «سدّ عاطفی و احساسی» عبور کرده‌اند که رهبر معظم انقلاب خواستار آن شده بودند و دیگر نمی‌خواهند اجازه دهند«با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین آنها و واقعیّت سد ایجاد کنند» و تلاش دارند «با روشنگریِ خود و محیط پیرامونشان، پلی از اندیشه و انصاف بر روی شکاف‌ها و چالش ناگوارِ از پیش طراحی شدهِ بین اسلام و جوانان» بسازند. اقامه نماز در این اعتراضات و بعضا با دست بسته و بالا بردن نمادها و شعار اسلامی در مقابل پلیس‌های خشن و تا دندان مسلح، پاسخ به این سؤال رهبری است که «آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید و تعالیم انسانی و اخلاقی پیامبر اسلام را مطالعه کرده‌اید؟» خروش جدید جنبش دانشجویی در آمریکا و اروپا در حقیقت پاسخ عملی به این سؤال رهبر معظم انقلاب از آنها است که «از خود بپرسید مگر چه معانی و ارزش‌هایی در اسلام مزاحم برنامه قدرت‌های بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می‌گردد؟» ایشان نقش آمریکا در ایجاد داعش و تروریسم دولتی اسرائیل را نمونه‌هایی از منطق متناقض غرب برشمرده و تاکید کرده بودند «اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه می‌گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز می‌کنند (به دلیل حوادث تروریستی فرانسه)، یک خانواده فلسطینی ۷۰ سال است که حتّی در خانه خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. آیا در دنیای امروز قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید؟ اگر تروریسم و بربریت نیست پس چیست؟». رهبر معظم انقلاب در پایان خطاب به جوانان غربی تاکید کرده بودند «جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید و تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست خشونت‌زای غرب مسلّط باشد، و منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جست‌وجو کرد»؛ لذا دانشجویان آمریکایی اکنون با تفکر و تدبر در این نامه‌ها به ریشه‌های خشونت و معیارهای متناقض غرب پی برده‌اند و از اشغال فلسطین به اشغال کشور خودشان توسط لابی صهیونیستی رسیده‌اند که هشتگ «ایالات متحده اسرائیل» را ترند کرده‌اند!

۴- اما رهبر معظم انقلاب قبلا دو پیش‌بینی در خصوص اعتراضات آمریکایی‌ها علیه حکومت فاسد خود کرده بودند که اکنون صدق هر دو پیش‌بینی آشکار شد. اولا در واکنش به جنبش ضدنژادپرستی در سال ۲۰۲۰ تصریح کرده بودند «آتش زیر خاکستر شعله کشیده... ممکن است سرکوب و موقّتاً خاموش کنند، لکن آتش زیر خاکستر باقی است، از بین نمی‌رود و شعله می‌کشد. اینها نظام کنونی آمریکا را از بین خواهد برد و علّتش هم این است که نظام، نظام غلطی است». اکنون آن آتش در ابعاد گسترده‌تر و وسیع‌تری دوباره زبانه کشیده که این بار در جنبش دانشجویی متبلور شده است. ثانیا رهبری در یکی از آن دو نامه به جوانان غربی حوادث خشونت بار امروز پلیس علیه دانشجویان را نیز پیش‌بینی و هشدار داده بودند «اشتباه بزرگ، هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده و عجولانه‌ای است که مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد، نه‌تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورت‌ها را وسعت و گسست‌های موجود را افزایش خواهد داد و جز اینکه راه را بر بحران‌های آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت». لذا حمایت مطلق آمریکا از صهیونیست‌ها جلوه‌ای عریان از نژادپرستی نهادینه شده در هیئت حاکمه این کشور است، و این قساوت و خشونت علیه دانشجویان‌، سطحی عریان از حمله اسرائیل به کودکان و زنان غزه است و دولتی که با این همه امکانات از وحشی‌گری‌های اسرائیل علیه غزه حمایت می‌کند، جای تعجب ندارد که این وحشی‌گری را علیه جوانان و دانشجویان ولو در کشور خودش به کار گیرد، همانگونه که پا روی گلوی جرج فلوید گذاشت و اجازه نداد نفس بکشد! اما نکته مهم این است که وقاحت در تناقضات آمریکا اکنون به فضاحت عریان شدن کشیده شده و ابایی ندارند که آشکارا برخلاف ادعاهایشان عمل کنند، تا جایی که علاوه‌بر دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها، نامزد انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا «از حزب سبز» را هم که در اعتراضات ضداسرائیلی دانشگاه واشنگتن شرکت کرده بود، دستگیر می‌کنند!

۵- این بیداری افکار عمومی در سایه گفت‌وگوی رهبر جمهوری اسلامی با جوانان غربی از صدها موشک برای هیئت حاکمه آمریکا و اسرائیل خطرناک‌تر و هزینه‌زاتر و برای مردم آمریکا و اروپا راهگشاست، و این یعنی صدور انقلاب اسلامی!، که ریچارد فالک استاد و پروفسور آمریکایی می‌گوید؛ «این نامه‌ها را می‌توان سنگ بنای معنوی و اخلاقیِ جوامع قرار داد و آن را به کلّ بشریت وسعت بخشید» و پروفسور دنیس رنکورت عضو هیئت‌ علمی و استاد دانشگاه اوتاوا در نامه‌ای مستقیم خطاب به رهبر انقلاب تاکید می‌کند «جوانان غربی به نامه شما نگاهی واکاوانه خواهند داشت و این تحلیل عمیق روان‌شناسانه و ژئوپلیتیکال شما بیداری قلب و ذهن غربی‌ها را سرعت می‌بخشد!». اما نکته مهم را چارلز تالیافرو فیلسوف و استاد آمریکایی و عضو انجمن مؤسسه سلطنتی فلسفه گفته بود که «موفقیت و نیروی نامه رهبر ایران در آینده آشکار خواهد شد»!