کد خبر 1607668
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۲

جنایت خون‌بار ارتش اسرائیل در رفح بی‌نظیرترین اجماع جهانی علیه غاصبان سرزمین فلسطین را شکل داده است.

به گزارش مشرق، دو هفته اخیر برای رژیم‌صهیونیستی یکی از دشوارترین مقاطع جنگ بوده است. روز شنبه هفته جای برای آنها با عملیات اسیرگیری حماس آغاز شد. طی این عملیات مقاومت غزه موفق شد برای اولین بار پس از ۷ اکتبر، چند اسیر از صهیونیست‌ها بگیرد.

روز گذشته (سه‌شنبه) نیز تل‌آویو شاهد جلسه شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی جدیدترین جنایت این رژیم در منطقه رفح بود. روز یکشنبه ارتش رژیم در حمله به چادرهای آوارگان در منطقه رفح ده‌ها تن را به شهادت رساند. تصاویر مخابره‌شده از این منطقه به جهان باعث شده خشم از رژیم بار دیگر تشدید شود.

وبگاه آمریکایی آکسیوس به نقل از دو مقام دولتی آمریکا اعلام کرده این اتفاق باعث شده جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار شدیدی قرار گیرد. بایدن در اوایل ماه جاری تهدید کرده بود در صورت ورود ارتش رژیم به مراکز جمعیتی و یا افزایش کشته‌های غیرنظامی تحویل بسته کمک‌های نظامی به تل‌آویو را متوقف می‌کند.

آکسیوس نوشته است: «مقامات آمریکایی توضیح دادند که یک بحران انسانی در نتیجه جابه‌جایی گسترده غیرنظامیان از رفح نیز می‌تواند نقض خط قرمز بایدن باشد.»در سوی دیگر دیوید کامرون، وزیر خارجه انگلیس به شکل مستقیم علیه رژیم موضعگیری کرده و تصاویر منتشرشده از رفح را «بسیار دلخراش» خواند.

کامرون در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس تاکید کرد: «ما به یک توافق فوری نیاز داریم تا اسرا آزاد شده و کمک‌های بشردوستانه به مردم غزه تحویل داده شوند.» او همچنین اعلان کرد تل‌آویو باید تحقیقاتی را درباره تلفات غیرنظامی این حمله انجام دهد.

موضعگیری‌های منفی علیه رژیم‌صهیونیستی در سطوح دولتی آمریکا و انگلیس در شرایطی صورت گرفته که این دو کشور به عنوان رهبران محور آنگلوساکسونی اصلی‌ترین حامیان تل‌آویو در جنگ کنونی به شمار می‌روند. فشارهای شدید مردم و طبقه سیاسی این دو کشور، دولت‌های لندن و واشنگتن را مجبور به انتقاد از تل‌آویو کرده است.

شدت انتقادات به حدی بوده که باعث شد ‌بنیامین نتانیاهو،‌ نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی نیز حمله هوایی به اردوگاه آوارگان رفح را «حادثه‌ای غم‌انگیز» توصیف کرده و ادعا کند تحقیقاتی در این خصوص در دست انجام است.

هفته جاری و هفته گذشته به جز آنچه گذشت، شامل تحولات منفی دیگری نیز برای صهیونیست‌ها بوده است. دوشنبه هفته گذشته دادستان دادگاه لاهه از قضات این دادگاه درخواست کرد بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و یوآف گالانت وزیر جنگ او را به اتهام نسل‌کشی تحت تعقیب قرار دهند. در صورت صدور این حکم، نتانیاهو و گالانت در صورت سفر به ۱۲۴ کشور در معرض بازداشت قرار می‌گیرند.

در مصیبتی دیگر برای تل‌آویو، روز چهارشنبه هفته گذشته سه کشور اسپانیا، ایرلند و نروژ اعلام کردند فلسطین را به رسمیت می‌شناسند. در هفته جاری اسلوونی نیز به این سه کشور پیوست.

در واکنش به این اتفاق، دولت نتانیاهو با فراخواندن سفرای خود از این کشورها تلاش کرد به اقدام آنان پاسخ دهد. اقدام تل‌آویو نه‌تنها بلوکی از کشورهای اروپایی را از اقدام‌شان بازنداشت بلکه به انزوای بین‌المللی رژیم دامن زد. جدای از حملات سیاسی و اجتماعی در غرب به رژیم، رسانه‌ها نیز توپخانه خود را به سمت تل‌آویو تنظیم کرده‌اند.

روزنامه انگلیسی گاردین اخیرا در گزارشی افشا کرده یوسی‌کوهن، رئیس سابق موساد در دوره ماموریت خود تلاش کرده بود فاتو بنسودا، دادستان وقت دیوان کیفری بین‌المللی را تهدید کند.

دادگاه لاهه در سال ۲۰۲۱ رای به آغاز تحقیقات رسمی درباره جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین را داد و خشم تل‌آویو را برانگیخت.

بر اساس اطلاعات، کوهن به بنسودا گفته بود « شما باید به ما کمک کنید و بگذارید ما از شما مراقبت کنیم. شما نباید وارد مسائلی شوید که می‌تواند امنیت شما یا خانواده شما را به خطر بیندازد.»

این افشاگری در شرایطی صورت گرفته که اخیرا کریم خان، دادستان دادگاه اعلام کرده پس از درخواست حکم بازداشت نتانیاهو و یوآف گالانت تهدید شده است.

ریشه‌های احتمالی

کنترل اوضاع در سرزمین‌های اشغالی دیگر ممکن نیست. تنش‌ها در فلسطین اشغالی ترمز بریده‌اند و درحال درهم کوبیدن هر چیزی هستند که در برابرشان قرار می‌گیرد. این تحول باعث شده تا تحلیل وقایع جنگ دشوارتر شود.

۱.اتفاقات در سرزمین‌های اشغالی پیچیده است. با توجه به افزایش مخالفت‌ها با دولت نتانیاهو و تلاش‌های درون‌صهیونیستی و درون‌غربی برای سرنگونی وی احتمال دارد بخشی از دستگاه نظامی برای یکسره کردن کار نتانیاهو و برای تحت فشار قرار دادن او برای پایان جنگ، دست به جنایت زده باشند. نوع واکنش نتانیاهو به آن نیز نشان‌دهنده جا خوردن وی از وقوع این عملیات است. این درحالی است که نخست‌وزیر رژیم و حتی رئیس‌جمهور آمریکا پیش‌تر از جنایت‌های بزرگ‌تری حمایت کرده بودند. به‌عنوان نمونه ‌تنها ساعاتی پیش از سفر بایدن به سرزمین‌های اشغالی در اوایل جنگ، ارتش رژیم به بیمارستان المعمدانی حمله کرده و صدها نفر را به شهادت رساند.

۲.احتمال می‌رود صهیونیست‌ها پس از ضربات مختلف میدانی و جهانی وارد آمده به خود تلاش کرده‌اند با دست زدن به یک جنایت دیگر، فشار روانی حاصل از شکست‌های خود را تخلیه کنند.

۳.جنایت رفح می‌تواند تلاشی برای افزایش تنش‌ها و فراخواندن همگان به یک آتش‌بس مورد خواست تل‌آویو باشد. این احتمال وجود دارد رژیم همانند موارد مشابهی در گذشته درصدد است با ایجاد یک بحران بزرگ جهانی، متحدان خود را وادار به ساماندهی اوضاع به نفع خود با هر هزینه ممکن سازد. رژیم می‌داند موجودیت و ثباتش تا چه میزان برای غرب مهم است و از طرفی اتصالش به این مجموعه تبعاتی نیز برای دولت‌های غربی دارد. از این رو تل‌آویو با بحران‌سازی این دولت‌ها را وادار به نجات موجودیت رژیم و آبروی خود می‌کند.

۴.برخی منابع صهیونیست از احتمال وقوع نافرمانی و کودتا در ارتش این رژیم خبر داده‌اند. پس از وقفه‌ای کوتاه ارتش بار دیگر با ورود زمینی به بافت‌های مسکونی نوار غزه در معرض تلفات بالا قرار گرفته است. به‌نظر می‌رسد تل‌آویو با در دستورکار قرار دادن حملات هوایی که می‌تواند به کاهش تلفات نظامی رژیم و افزایش تلفات در میان غیرنظامیان منجر شود، یک بازآرایی در صحنه میدان ترتیب داده باشد. جنایت رفح می‌تواند یک جلوه از این تغییر باشد.

استعداد نظامی رژیم در رفح

ارتش رژیم استعداد نظامی خود در رفح را به ۶ تیپ ارتقا داده است. علاوه‌بر رفح در جنوب، ارتش رژیم به شکل زمینی در محور نتزاریم در مرکز نوار غزه و همچنین بخش‌هایی از منطقه شمالی حضور دارد.

خبرگزاری آناتولی به نقل از رادیو ارتش رژیم گزارش داده که تیپ «بیسلماخ» روز دوشنبه وارد شهر رفح شده است. رادیو ارتش رژیم این اقدام را توسعه عملیات نظامی در رفح می‌داند که از ششم ماه می ‌آغاز شده است.

تیپ بیسلماخ که به‌عنوان ششمین تیپ رژیم وارد رفح شده است، یک تیپ آموزشی است. تیپ‌های ارتش رژیم‌صهیونیستی دارای ۲ تا ۵ هزار نیرو است. برای ۶ تیپ حاضر حداقل نیرو ۱۲ هزار و حداکثر ۳۰ هزار نیرو است.

کنترل غزه

گذرگاه‌ها در نوار غزه تبدیل به نقاط اتکایی برای دولت‌سازی آینده غزه شده‌اند. مقاومت غزه قصد دارد اداره این منطقه پس از جنگ در اختیار حماس بماند اما رژیم‌صهیونیستی و متحدانش در دور ماندن حماس از قدرت اتفاق نظر دارند. به‌لحاظ نظری و عملی اما مخالفان مقاومت طرح‌های بسیار متفاوتی را مطرح و تجربه کرده‌اند. حتی در میان صهیونیست‌ها چنددستگی وجود دارد.

روزنامه عبری زبان یدیعوت آحارونوت، به نقل از یک منبع فلسطینی نوشته است: «مذاکرات پیشرفته‌ای میان مصر، اسرائیل، اتحادیه اروپا، تشکیلات خودگردان فلسطین و آمریکا درخصوص توافق پیشنهادی برای مدیریت گذرگاه رفح در حال انجام است.» به گزارش این روزنامه قرار است طبق توافق مدیریت گذرگاه رفح در اختیار تشکیلات خودگردان قرار بگیرد و همزمان ناظران اتحادیه اروپا نیز در این گذرگاه حضور یابند. رژیم‌صهیونیستی هم قرار است با دوربین بر رفت و آمدها نظارت کند. گزارش تقریبا مشابهی از سوی روزنامه لبنانی الاخبار که به مقاومت نزدیک است منتشر شده. این روزنامه گزارش کرده قرار است طی روزهای آینده یک هیات بلندپایه آمریکایی با هدف بررسی سازوکار بازگشایی مجدد گذرگاه رفح وارد قاهره شود و با مقامات مصر در این باره رایزنی کند. الاخبار نوشته است: «هیات آمریکایی باید میان مصر و اسرائیل در رفت و آمد باشد تا با مقامات هر دو طرف گفت‌وگو کرده و دیدگاهی درباره شروع مجدد فعالیت در گذرگاه رفح ایجاد کند.»

در این گزارش آمده بالاترین شانس تعلق به سناریویی دارد که مشابه وضعیت سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ است. پس از خروج رژیم‌صهیونیستی از نوار غزه در سال ۲۰۰۵، تشکیلات خودگردان تا سال ۲۰۰۷ کنترل این منطقه را در دست داشت و در آن زمان هیات نظارتی اتحادیه اروپا در کنار نیروهای تشکیلات در گذرگاه رفح فعالیت می‌کرد.

الاخبار آورده است که اگر این پیشنهاد از سوی حماس رد شود، پیشنهادهای دیگری نیز وجود دارد که بر مبنای آن گذرگاه رفح باید به‌صورت مشترک توسط این گروه و تشکیلات خودگردان اداره شود. پیش از این تصور می‌شد ارتش رژیم قادر به اشغال کامل غزه و نابودی موثر یگان‌های نظامی مقاومت است و پس از آن می‌تواند به‌راحتی برای آینده این منطقه تصمیم بگیرد، اما وضعیت طبق پیش‌بینی تل‌آویو پیش نرفت. به‌طور کلی در طول جنگ مساله اداره غزه تغییرات زیادی داشته است اما توافق همه طرف‌های ضد مقاومت، خارج کردن کنترل و تسلط همه‌جانبه مقاومت بر منطقه است.

۱. اشغال نظامی

نتانیاهو و اعضای تندرو کابینه همچنان ادعا می‌کنند باید حماس به‌طور کامل نابود شود. از نگاه آنها امروز تنها این مساله مهم است و نباید درگیر آینده شد. با این وجود از نگاه بسیاری از صهیونیست‌ها نابودی کامل حماس دور از دسترس است و ارتش هم‌اکنون نیز درحال اعمال اشغال و حکومت نظامی بر این منطقه است.

به زعم این گروه‌های صهیونیست‌ تداوم این نوع حضور در غزه می‌تواند باتلاقی دائمی برای تل‌آویو ایجاد کند که هزینه‌ها و تلفات بالایی خواهد داشت. از این رو یوآف گالانت، وزیر جنگ به نمایندگی از دستگاه‌های نظامی و بنی گانتز عضو کابینه اضطراری به نمایندگی از اپوزیسیون به نتانیاهو اولتیماتوم داده‌اند نظر خود درباره آینده حکومت غزه را هر چه سریع‌تر اعلام کند.

۲. مزدوران

بازگشت تشکیلات خودگردان به نوار غزه برای صهیونیست‌ها مطلوب نیست. حضور توامان تشکیلات خودگردان در کرانه باختری و نوار غزه به معنای قرار داشتن تمام بخش‌های فلسطینی‌نشین سرزمین‌های ۱۹۶۷ در دستان یک حکومت است. این سرزمین‌ها از نظر جامعه جهانی متعلق به فلسطینی‌هاست و باید در آنها کشور فلسطین تاسیس شود.

تسلط حکومتی یکپارچه در آنها به معنای نزدیکی به تشکیل کشور فلسطین در سرزمین‌های ۱۹۶۷ است. راست‌گرایان به‌شدت مخالف چنین اتفاقی هستند. مشهور است نتانیاهو پس از رسیدن به نخست‌وزیری دست به حمایت از حماس در غزه زد تا میان فلسطینی‌ها شکاف ایجاد شود. این شکاف به معنای دور شدن از راه‌حل دو کشوری بود.

بر همین اساس ارتش رژیم برای جلوگیری مطرح شدن بازگشت تشکیلات خودگردان به غزه تلاش کرد از درون این منطقه نیرویی برای مقابله با حماس ایجاد کند. از این رو تل‌آویو دست به همکاری با قبایل دارای شبه‌نظامیان مسلح زد.

راهکار رژیم برای ارائه قدرت به این قبایل و شبه‌نظامیان، سهیم کردن‌شان در توزیع کمک‌های بین‌المللی بود. با این وجود در پشت صحنه این حماس بود که همچنان به مدیریت توزیع کمک‌ها می‌پرداخت و مشخص شد قبایل نه ‌انگیزه و نه توانی برای مقابله با مقاومت دارند.

۳. تشکیلات خودگردان

با آشکار شدن ناتوانی ارتش از اشغال غزه یا اداره آن توسط مزدوران بار دیگر صف طرفداران حضور تشکیلات خودگردان طولانی‌تر شد. علاوه‌بر چپ‌گرایان، میانه‌روها و راست‌گرایانه میانه، طیف‌هایی از لیکود مانند گالانت و نظامیان نیز به‌دلایل گوناگون طرفدار این سناریو شدند.

این سناریو در دستورکار نیز قرار گرفت و تلاش شد در قالب کاروان کمک‌های بشردوستانه تعدادی از نیروهای امنیتی وابسته به ماجد فرج یکی از مقام‌های برجسته اطلاعاتی تشکیلات خودگردان وارد غزه شوند که با دستگیری تمام اعضای این تیم، عملیات شکست خورد. با این وجود نتانیاهو و متحدانش به‌شدت مخالف استقرار تشکیلات خودگردان در غزه هستند.

۴. نیروهای عربی

یک طرح مورد حمایت دولت نتانیاهو که صهیونیست‌ها بر آن اجماع داشتند، اداره غزه توسط ائتلافی از نیروهای نظامی عربی بود. این کشورها می‌توانستند شامل نزدیک‌ترین متحدان رژیم از امارات و اردن گرفته تا مصر و حتی عربستان باشند.

تل‌آویو امید داشت با حضور این نیروها آنها را در جنایت‌های خود شریک کرده و به‌طور کلی از زیر بار هزینه‌های مالی و جانی اداره غزه جا خالی کند. با حضور ائتلاف عربی همچنین درگیری‌ها در غزه از صهیونیستی- عربی به عربی- عربی تبدیل می‌شد.

اخیرا روزنامه الشرق‌الاوسط در گزارشی مدعی شده آمریکایی‌ها در جدیدترین برنامه خود به‌منظور ترسیم آینده نوار غزه پس از اتمام جنگ به‌دنبال استقرار حدود سه هزار نیروی نظامی برای تامین امنیت در غزه هستند که دو هزار نفر آنها از فلسطین (تشکیلات خودگردان) و هزار نفر نیز از نیروهای کشورهای عربی خواهند بود.

۵. ائتلاف بین‌المللی

طبق این طرح ترکیبی از نیروهای بین‌المللی و عرب در نوار غزه حاضر می‌شوند. این طرح مورد حمایت شخص نتانیاهو قرار دارد و به‌نظر می‌رسد راست‌گرایان افراطی عضو دولت او نیز با آن موافق باشند. مشکل این طرح اما گرفتاری آمریکا و اروپا در شرق اروپا و شرق آسیاست. به‌طور کلی مجموعه غرب حتی در صورت فراغت از جنگ اوکراین نیز به‌نظر نمی‌رسد خواهان استقرار نظامی در غزه باشند.

منبع: روزنامه فرهیختگان