کد خبر 1610126
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۲

اقدام دیروز شورای حکام آژانس با هیچیک از قوانین و مقررات این نهاد بین‌المللی همخوانی و انطباق ندارد. از این روی باید علت صدور این قطعنامه را در نقاط دیگری، بیرون از برنامه هسته‌ای ایران جست‌وجو کرد.

به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- آدم کلاهبردار و مال مردم‌خواری را حکایت کرده‌اند که از این و آن قرض می‌گرفت و پس نمی‌داد! شاکیان بسیار شدند و قاضی حکم کرد که او را بر قاطری سوار کنند و تمام روز در کوچه و بازار شهر بگردانند و جار بزنند که «ایها الناس! چهره این آدم حیله‌گر و حقه‌باز را خوب نگاه کنید و به خاطر بسپارید. پول و اموال خلق خدا را قرض می‌گیرد ولی باز پس نمی‌دهد! مراقب باشید که فریب او را نخورید». حکم قاضی اجرا شد و شب هنگام، صاحب قاطر او را به در خانه‌اش برد و کرایه قاطر را مطالبه کرد! مرد حقه‌باز و مال مردم‌خوار پوزخندی زد و گفت: مرد ناحسابی مگر از صبح علی‌الطلوع تاکنون فریاد نمی‌زدی و به مردمان هشدار می‌دادی فریب مرا نخورند که طلب هیچ‌کس را پس نمی‌دهم؟! حالا خجالت نمی‌کشی که از من کرایه قاطرت را می‌خواهی؟!

۲- در حالی که برنامه هسته‌ای ایران یکی از شفاف‌ترین برنامه‌ها در میان کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و میزان بازرسی حضوری، سرزده و برخط از آن در میان تمامی کشورهای عضو آژانس بی‌نظیر است، دیروز شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست فصلی خود قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای کشورمان صادر کرد. این قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان (‌تروئیکای اروپائی‌) و با حمایت آمریکا پیشنهاد شده بود و با ۲۰ رای موافق، دو رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع به تصویب رسید.

۳- اقدام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با هیچیک از قوانین تعریف شده و روال شناخته شده آژانس قابل توجیه و توضیح نیست. چرا که پرونده هسته‌ای ایران روال عادی خود را طی می‌کرد و از آژانس انتظار می‌رفت علیه آمریکا و سه کشور اروپائی که به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرده‌اند، قطعنامه صادر کند که نه فقط چنین نکرده بلکه دست به صدور قطعنامه علیه ایران اسلامی زده است. کشوری که مطالبه‌کننده حق پایمال شده خود است.

گزارش تیتر اول کیهان امروز درباره چند و چون این اقدام غیرقانونی و تحمیل شده آمریکا و اروپا به آژانس است. و اما در این وجیزه نکته دیگری را پی می‌گیریم.

۴- بعد از سومین سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس به ایران با تکیه بر چند سند و شاهد و قرینه اعلام کردیم که مسئله آژانس، فعالیت هسته‌ای ایران نیست، بلکه جاسوسی از صنایع نظامی و پیشگیری از شتاب علمی کشورمان را دنبال می‌کنند و پیشنهاد کردیم که با استناد به ماده ۱۰ معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای یا (NPT) از این پیمان خارج شویم. این پیشنهاد با اعتراض شدید آژانس و تروئیکای اروپایی روبه‌رو شد و صد البته دولت وقت به آژانس اعتماد داشت و اراده‌ای برای خروج نداشت‌... چند سال بعد جرج فریدمن از مشاوران برجسته اتمی آمریکا با صراحت اعلام کرد که مشکل ما با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست. مسئله ما این است که ایران نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه درحال درگیری با ایالات متحده به بزرگ‌ترین قدرت علمی و نظامی منطقه تبدیل شده است. بگذریم‌...

۵- اقدام دیروز شورای حکام آژانس با هیچیک از قوانین و مقررات این نهاد بین‌المللی همخوانی و انطباق ندارد. از این روی باید علت صدور این قطعنامه را در نقاط دیگری، بیرون از برنامه هسته‌ای ایران جست‌وجو کرد. جنگ غزه و انتخابات پیش‌روی در ایران. پرداختن به نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از نیروهای مقاومت و ارتباط قطعنامه یاد شده با آن را به بعد موکول می‌کنیم و در این مختصر به ارتباط این قطعنامه با انتخابات پیش‌روی، اشاره‌ای گذرا داریم. بخوانید!

۶- آمریکا و تروئیکای اروپا با تحلیل «‌مغز مگسی» خود در این توهم هستند که از قطعنامه یاد شده به عنوان سنگی در پیش پای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از این ماجرا به عنوان عصای زیر بغل نامزدهای غربگرای ریاست جمهوری ایران استفاده کنند. با این توضیح که صدور قطعنامه را زمینه‌ای برای افزودن به تحریم‌ها قلمداد کنند و به‌زعم خود از این رهگذر بر سبد رای نامزدهای طرفدار مذاکره بیفزایند! ترفندی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم به کار گرفتند و البته نتیجه نهائی نه فقط لغو تحریم‌ها نبود، بلکه دو برابر شدن تحریم‌ها را به دنبال داشت.

۷- بدیهی است که خاطره خسارت‌های کلان و بعضا غیرقابل جبران غربگرایان در جریان مذاکرات بی‌نتیجه و فاجعه‌بار از ذهن و خاطر مردم بیرون نرفته است. اما، در این میان و برای مقابله با این ترفند مستکبرانه غرب، وظیفه‌ای جدی و مؤثر بر عهده دولت محترم است و آن اخراج تمامی بازرسان آژانس از ایران است. بازرسانی که گزارش‌های غیرواقعی و مغرضانه داده‌اند و یا گزارش‌های آنها در تصمیم شورای حکام آژانس بی‌تاثیر بوده است. اعتماد به آژانس، شبیه اعتماد آن صاحب قاطر به کلاهبرداری است که خود بی‌اعتباری او را فریاد زده بود.

برچسب‌ها