کد خبر 1611795
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۳

 تقریباً در همه نظام‌های سیاسی که با ساختار حزبی پیش می‌روند، برای معرفی یک نامزد، این سازوکار تشکیلاتی است که فرد را مشخص و معرفی می‌کند.

به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

تقریباً در همه نظام‌های سیاسی که با ساختار حزبی پیش می‌روند، برای معرفی یک نامزد، این سازوکار تشکیلاتی است که فرد را مشخص و معرفی می‌کند. وقتی هم که نامزد مورد نظر معرفی شد همه اعضای حزب از «کوچک و بزرگ»، از «نامدار و غیر نامدار» موظف به رعایت این سازوکار هستند. زمانی هم که نامزد مربوطه رأی لازم را نیاورد، هزینه مادی و معنوی آن را همه باید بپردازند.

این تصلب نظر در حمایت از نامزد حزبی آنچنان برجسته و عریان است که حتی فرد دیوانه‌ای مثل «ترامپ» که در طول چهار سال ریاست جمهوری‌اش، سوهان روح جمهوریخواهان بود، پس از آنکه به عنوان تنها نامزد حزبی معرفی می‌شود همچون یک میثاق‌نامه نوشته شده، از ارکان حزب گرفته تا اعضای دون‌پایه، مجبور به حمایت از او می‌شوند.

نمی‌خواهم صحه به این روش و تأییدی بر رفتار جمهوریخواهان یا دموکرات‌ها در انتخاب بالاترین مقام اجرایی امریکا داشته باشم، ولی قصدم از این مطلب این است که نمی‌شود مدعی کار تشکیلاتی بود، ولی رفتار غیر اصولی و به هم ریخته را مبنای عمل تشکیلاتی خود آن هم برای نشاندن بالاترین مقام اجرایی بر صدر کشوری قرار داد که آرمان‌ها و به همین نسبت، چالش‌های آن از کشورهای دیگر بیشتر است.

هر دوره‌ای از انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری که برگزار می‌شود این سؤال مطرح می‌شود که اولاً چرا این تعداد افراد به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند بار سنگین اداره کشوری با این درجه از اهمیت در منطقه و جهان را برعهده بگیرند و بر خود تکلیف دانسته به عرصه رقابت انتخاباتی وارد شده و در نهایت، جماعتی را به دور خود جمع و انتظاری را از حاکمیت برای دادن پست‌های دیگر در صورت عدم پیروزی در انتخابات ایجاد کنند.

ثانیاً حالا که به مفهوم نظام‌های سیاسی در ممالک دیگر، حزب فعال در کشور نداریم و گروه‌ها، جریانات و تشکل‌های سیاسی در قالب جمعیت و جبهه قرار است همان نقش حزب را بازی کنند، چرا از میان این جماعتی که با شناسنامه به ساختمان فاطمی مراجعه می‌کنند و قهرمانانه صفحه اول شناسنامه خود را مقابل دوربین‌های خبرنگاران می‌گیرند تا نشان دهند همه آن‌ها در زمزه مردان میدان سیاست هستند، پالایش لازم توسط همین جریانات و گروه‌ها انجام نمی‌گیرد؟ اگر قرار است از یک جریان سیاسی فقط یک نفر مورد حمایت قرار گرفته و رقیب نامزد دیگر در جبهه یا گروه مقابل باشد، چرا در یک جبهه باید ۳۳ نامزد از یک جریان و ۱۷ نامزد از جریان دیگر برای ثبت نام اقدام کنند که در نهایت، با عدم احراز صلاحیت شورای نگهبان مواجه شوند و هزینه عدم تأیید را به این مجموعه تحمیل کنند؟ کجای این رفتار با کار تشکیلاتی و عمل سیاسی ساختارمند سازگاری دارد؟
حالا تازه پس از تأیید صلاحیت شش نفر در شورای نگهبان، با وضعیت جدیدی روبه‌رو می‌شویم که داستان غم‌انگیز دیگری است.

در این مرحله که ثبت‌نام نامزدها را پشت سر گذاشته و با تعدادی نامزد انتخاباتی از یک جبهه یا جریان سیاسی مواجه هستیم و این افراد آمده‌اند که رقابت کنند و حاصل رقابت‌شان پیروزی و تکیه بر جایگاه ریاست جمهوری باشد، با این وضعیت مواجه می‌شویم که هر کدام از این افراد طرفداران و هوادارانی دارند که دارای صفحات مجازی هستند و تلاش دارند این صفحات را - اگر تازه آموزه‌های دینی را مبنای عمل خود قرار دهند و مسیر درست را برای تبلیغ نامزد خود طی کنند - به عرصه رقابت برای اثبات نامزد جریانی خود تبدیل کنند.

شاید تا اینجای کار مشکل چندانی پیش نیامده باشد، ولی کار از آنجا گره می‌خورد که به جای بیان توانمندی‌ها و داشته‌های یک نامزد، به سراغ تخریب نامزد دیگر می‌روند و دردناک‌تر اینکه نامزد رقیب هم از همان جریان یا جبهه‌ای است که نامزد آن‌ها هم از همان جبهه برخاسته است.

سؤال اینجاست که هفته نامه‌ای که تصویر دو نامزد از یک جبهه (جبهه انقلاب) را در صفحه اول خود منتشر می‌کند و با القا، مخاطبان را دچار این تشویش ذهنی می‌کند که در انتخاب، مردد بین این و آن باشند و بدتر اینکه یکی را «دیو» و دیگری را «دلبر» تلقی کنند، کجای رفتارش تشکیلاتی عمل کردن در چارچوب یک جبهه است؟ طبیعی است که رقیب نامزدهای این جبهه در جبهه مقابل، با صف آرایی و کار تشکیلاتی منسجم، چه بسا با وجود عده کمتر میدانی در پای صندوق رأی، سرنوشت دیگری را برای انتخابات رقم بزند.

آنچه امروز جبهه انقلاب گرفتار آن است فاصله گرفتن از کار تشکیلاتی از مرحله ثبت نام و اجازه «آتش به اختیار» برای ثبت نام‌ها و به‌هم ریختگی در فضای تبلیغاتی و زدن نامزدهای خودی در فضای مجازی- هرچند معتقدم تخریب رقیب در جبهه مقابل هم رفتاری زشت و تقبیح شده است- می‌باشد.

این یک هشدار دلسوزانه است. اگر نیروهای انقلاب، تابع رفتار تشکیلاتی نباشند، نمی‌توانند انتظار پیروزی در انتخابات را به آسانی داشته باشند. رفتار تشکیلاتی از مرحله ثبت نام تا رقابت در زمان تبلیغات انتخاباتی و مناظره‌های تلویزیونی تا حتی برای جلوگیری از شکستن آرای بدنه اجتماعی این جبهه، انصراف به نفع عزیز دیگری وکنار کشیدن را شامل می‌شود که یقینا خیر و برکات این رفتارها به مراتب بیشتر از خدمت چهار ساله در جایگاه ریاست جمهوری است.