به گزارش مشرق؛ محمد علوی نوشت: دیروز با یکی از نمایندگان مجلس درباره رئیس جمهور منتخب صحبت می کردم. با آنکه از لحاظ سیاسی گرایشی متفاوت با ایشان دارد، اما با ذکر خاطره ای از مردمداری و صفای باطنش اینگونه سخن گفت:
چند ماه قبل بود که در سینه ام احساس سنگینی کردم و تنفسم به مشکل خورده بود. مرا به بیمارستان بوعلی در ابتدای خیابان دماوند بردند. دقایقی بعد دکتر قلب بر بالینم حاضر شد و کار درمان را آغاز کرد. چند ساعت بعد، احساس کردم حالم مساعد است و می توانم ترخیص شوم. به دکترم گفتم اگر آزمایشاتم خوبه، لطفا اجازه ترخیصم را بدهید که کار برزمین مانده زیاد دارم.
دکتر که متوجه شده بود نماینده مجلس هستم احتیاط کرد و گفت باید چند روز تحت نظر بمانی. هر چه اصرار کردم فایده ای نداشت و ناچار شدم به دکتر پزشکیان زنگ بزنم و بگویم کمک کند تا از بیمارستان مرخص کنند.
با ایشان تماس گرفتم و ماجرا را گفتم و ایشان هم قول پیگیری دادند. حدود 40 دقیقه بعد دیدم دکتر پزشکیان وارد اتاق بیمارستان شد. با تعجب گفتم آقای دکتر چرا خودت آمدی؟ گفت باید آزمایشات را ببینم و معاینه ات کنم. آزمایش ها را دید و بعد هم با دکتر قلبم صحبت کرد و نظر دو پزشک به ترخیص بنده شد.
خوشحال شدم و در حیاط بیمارستان به پزشکیان گفتم دکتر کجا بودی؟ این اطراف بودی؟ گفت نه در فرودگاه بودم. شما که زنگ زدی نمی توانستم بدون معاینه ترخیص شما را پیگیری کنم. بلیت پروازم به تبریز را کنسل کردم و آمدم تا خودم شما را معاینه کنم و اجازه ترخیص ات را بگیرم!