کد خبر 1623388
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۵

سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ ناتو در برهه اخیر که با هدف حمایت از اوکراین و حتی به عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات‌های داخلی آمریکا و فرانسه انجام شده، سبب ایجاد تنش و ثبات‌زدایی شده‌ است.

به گزارش مشرق، در نخستین روزهای پس از جنگ جهانی دوم و در پی نگرانی‌ها از گسترش کمونیسم در اروپا، آمریکا با اتحاد کشورهای اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی را منعقد و تولد ناتو را رقم زد. پیمان ناتو بر مبنای امنیت دسته‌جمعی و دفاع متقابل در صورت تهدید یک کشور عضو بنا شده است. به همین دلیل، بسیاری از کشورها مانند سوئد، فنلاند و به ویژه اوکراین از هیچ تلاشی در راستای پیوستن به ناتو خودداری نکرده‌اند.

مسئله مهم این است که هویت هر اتحادیه‌ای در گرو وجود تهدیدی حیاتی و مشترک برای تمام اعضای آن است و در طی سال‌های اخیر، هیچ رویدادی به اندازه جنگ روسیه و اوکراین توان بازتولید هویت ناتو و استحکام پیوند میان اعضای این پیمان را نداشته است. بحران اوکراین بار دیگر روسیه را به عنوان تهدیدی خطیر در مقابل کشوری مطرح کرده که به دنبال عضویت در ناتو بوده و اکنون تمام اعضای پیمان خود را ملزم به دفاع از اوکراین می‌دانند. هدفی که بیش از آنکه در خدمت دفاع از نظامیان و غیرنظامیان اوکراینی باشد، در راستای نقش‌آفرینی فعال ناتو و افزایش عمق استراتژیک آن تا مرزهای روسیه باید مورد تحلیل قرار گیرد.

به عبارتی، مناسبات موجود میان ناتو و اوکراین به شکل قابل توجهی یک‌جانبه است. از ابتدای جنگ تا کنون اوکراین و رئیس جمهور آن ولودیمیر زلنسکی بارها درخواست مهمات نظامی و موافقت اعضا با پیوستن این کشور به ناتو را داشته و هر بار دچار وضعیتی شده که بسیاری تحلیلگران نام «وعده‌های سر خرمن» را بر آن نهاده‌اند.

این بار نیز واشنگتن از ۱۹ تا ۲۱ تیرماه سال جاری میزبان سران کشورهای عضو ناتو بود تا بار دیگر به بازتولید ماهیت خود در تقابل با روسیه بپردازد.

در نشست اخیر چه گذشت؟

در هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس ناتو، سران ۳۲ کشور عضو این پیمان گردهم آمدند تا در رابطه با گسترش پیوندهای نظامی میان اعضا و نیز راه‌های پایان بخشیدن به بحران اوکراین بحث و تبادل نظر کنند. بر اساس تصمیمات اتخاذ شده، کمک ۴۰ میلیون یورویی، اعطای جنگنده‌های F-۱۶ و نیز سیستم‌های دفاع موشکی پاتریوت به اوکراین در دستور کار ناتو قرار گرفت، با این حال همچنان با عضویت کی‌یف در پیمان آتلانتیک شمالی موافقت نشد.

در بیانیه پایانی این نشست، علاوه بر روسیه، چین و ایران نیز مورد سرزنش قرار گرفته و برخی ادعاهای بی‌اساس علیه این کشورها مطرح شد. اعضای ناتو در بیانیه پایانی اظهار داشتند که چین عاملی تعیین‌کننده در حمایت از اقدامات نظامی روسیه بوده و باید به پشتیبانی مالی و سیاسی خود از روسیه علیه اوکراین پایان بخشد.

در رابطه با ایران دیدگاه‌های مردود پیشین مجدداً مورد تاکید قرار گرفت و جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، عنوان کرد که روسیه تولید مهمات نظامی خود را به کمک چین، ایران و کره شمالی سرعت بخشیده است. با این حال، پکن و تهران با رد این ادعاها مواضع بی‌طرفانه و روشن خود را مجدداً تکرار کردند. چین همچنین خواستار خروج ناتو از منطقه آسیا و اقیانوسیه شده است، چرا که باور دارد تنش‌های فعلی این منطقه به دلیل سیاست‌های تحریک‌آمیزی است که از جانب اعضای ناتو اتخاذ می‌شود.

ایران نیز با بیان اینکه آنچه در اوکراین در حال رخ دادن است نتیجه اقدامات تنش‌زای آمریکا و متحدان اروپایی آن می‌باشد، اظهارات سران ناتو در رابطه با کمک نظامی تهران به مسکو را بی‌پایه و اساس، مردود و دارای اهداف سیاسی می‌داند. پرسش اصلی اما این است که با توجه به آنچه ذکر شد آیا زلنسکی از نتایج این نشست رضایت دارد؟

تصمیمات سران ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین؟

با تداوم جنگ، زلنسکی بارها اعلام کرده است که حمایت‌های نظامی فعلی پاسخگوی نیاز مبرم اوکراین نیست. وی بر این عقیده است که با ده یا بیست فروند جنگنده F-۱۶ اوکراین قادر به مقابله با روسیه نخواهد بود. همچنین برای امنیت آسمان خود حداقل به ۷ سامانه دفاع موشکی پاتریوت نیازمند است. این شروط اما تا کنون هیچ‌یک به طور کامل از جانب ناتو اجابت نشده است.

عضویت اوکراین در ناتو نیز همچنان منتفی به نظر می‌رسد. برخی کشورها لزوم اصلاحات به ویژه در زمینه فساد و اختلاس را پیش‌زمینه پذیرش عضویت اوکراین می‌دانند، حال آنکه واقعیت موضوع دیگری است. در حقیقت بسیاری از کشورهای ناتو تمایلی به تقابل مستقیم با روسیه ندارند. در صورت عضویت اوکراین در پیمان آتلانتیک شمالی، کشورهای عضو موظف به صف‌آرایی در مقابل مسکو هستند و چندان دور از منطق نیست که برخی کشورها از چنین تقابلی دوری گزینند.

بنابراین محافظه‌کاری اعضا از یک سو و محدودیت ارائه کمک‌های نظامی از سوی دیگر، اوکراین را در شرایطی قرار داده است که بدون اهرمی برای چانه‌زنی ناگزیر از پذیرش هرآن چیزی است که تصمیمات سران ناتو برای آن رقم بزند.

جای پای سست بایدن

یکی از مهم‌ترین تمایزات نشست اخیر با سال‌های گذشته، موقعیت متزلزلی است که رئیس‌جمهور آمریکا در آن قرار دارد. پس از آنکه عملکرد جو بایدن در مناظره با ترامپ سبب کاهش محبوبیت وی در نظرسنجی‌ها و به تبع آن افزایش شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌روی ایالات متحده آمریکا شد، اکنون ناتو یکی از مهم‌ترین ریسمان‌هایی است که بایدن برای بازگرداندن مقبولیت خود به آن چنگ می‌زند.

ریشه اهمیت ناتو برای بایدن را باید در اختلاف کلیدی در دیدگاه‌های وی با ترامپ در رابطه با سیاست خارجی جستجو کرد. در حالی که ترامپ منافع آمریکا را در هر شرایطی نخستین اولویت دانسته و معتقد بود اعضای ناتو باید هزینه‌های دفاعی بیشتری بپردازند چرا که در حال حاضر ما در حال حمایت از اروپا و آن‌ها در حال سوء‌استفاده از ما هستند، بایدن رویکردی کاملاً متفاوت دارد.

در دیدگاه سیاست خارجی جو بایدن اتحاد بر دیگر مسائل اولویت داشته و این مسئله را می‌توان در اشارات مکرر به خدمت اتحاد ناتو در سخنان وی مشاهده کرد. بایدن با میزبانی مطلوب و ایراد یک سخنرانی مطمئن در جریان نشست اخیر سعی در آن داشت تا از یک سو شکست مناظره گذشته را جبران کرده و از سوی دیگر با پراهمیت جلوه دادن نقش ناتو، کارآمدی رویکرد سیاست خارجی خود را به اثبات رساند.

در مجموع، آنچه بدیهی به نظر می‌رسد، سیاست‌های توسعه‌طلبانه ناتو است که چه با هدف دفاع از اوکراین، چه مقابله با روسیه و چه حتی به عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات‌های داخلی آمریکا و فرانسه و غیره، سبب ایجاد تنش و ثبات‌زدایی شده‌ است.

منبع: مهر

برچسب‌ها