به گزارش مشرق، علیرضا تقوی نیا مطلبی با عنوان غریو زنده باد ایران در عاشورای تبریز را در کانال خود در ایتا منتشر کرد:
در ۷ محرم ۱۳۳۰ قمری (۱۲۹۰ شمسی) ارتش تزاری روسیه بعد از چند روز محاصره ، تبریز را تصرف کرد.
علت محاصره، اولتیماتوم روسیه به دولت ایران در خصوص اخراج مورگان شوستر مستشار آمریکایی بود که امورات مالی دولت ایران را سر و سامان می بخشید و اقدامات و اصلاحاتش با منافع دولت تزاری همخوانی نداشت.
مجلس ایران که از اولتیماتوم روسیه سخت ترسیده بود قصد تصویب اخراج شوستر را داشت اما با سخنرانی آتشین سید حسن مدرس تصمیم عوض شد و در مقابل اولتیماتوم روسها ایستاد.
جمله تاریخی مدرس این بود: " اگر قرار است نابود شویم چرا به دست خودمان خودمان را نابود کنیم؟"
در نهایت ناصرالملک قراگُزلو نایب السلطنه ایران از تصویب اخراج شوستر در مجلس ناامید شد به ناچار مستقیما آن را منحل اعلام و اولتیماتوم روس را پذیرفت و شوستر را اخراج نمود.
پس از شنیدن خبر پذیرش اولتیماتوم ظالمانه توسط دولت ایران ، مدافعان تبریز به فرماندهی ثقه الاسلام به گمان این که روسها دیگر به شهر حمله نمی کنند، اسلحه های خود را زمین گذاشته و تسلیم شدند.
در نهایت هم مورگان شوستر اخراج شد و هم ثقه الاسلام و هزار و دویست نفر از مدافعان غیرتمند تبریز توسط ارتش روسیه تزاری اعدام شدند.
اعدام روحانی آگاه و وطن پرست تبریزی شهید میرزا علی ثقه الاسلام از وقایع عبرت آموز دوران معاصر است ؛ روسها در مذاکره از او خواستند ورقه ای را امضا کند که شروع جنگ توسط تبریزی ها بوده اما او نپذیرفت .
کنسول حکومت تزار حتی به این قانع گشت که ثقه الاسلام بنویسد تا زمانی که حکومت ایران قادر به تامین امنیت آذربایجان نباشد ، ارتش روسیه حق دارد در این ایالت بماند.
اما این مبارز نترس بازهم نپذیرفت و خود را برای چوبه دار آماده کرد.
در روز عاشورای ۱۳۳۰ ، ۹ تن از مدافعان تبریز برای اعدام آماده شدند ؛ برخی از آنان ترسیده بودند که ثقه الاسلام خطاب به ایشان گفت : رنج ما دو دقیقه بیش نیست، پس از آن به یکبار خوش و آسوده خواهیم بود. ما را چه بهتر که در چنین روزی به دست دشمنان دین کشته شویم.
از جمله اعدام شوندگان دیگر حسن و قدیر پسران علی مُسیو ( شخصیت آگاه و وطن پرست آذریجان و رئیس مرکز غیبی تبریز ) بودند؛ این دو برادر که یکی ۱۸ و ۱۶ ساله بودند هیچ جرمی نداشتند لکن چون برادر بزرگشان حاجی خان جزو مبارزان بود به دار کشیده شدند.
نقل است حسن مُسیو طناب دار دار را بوسید و فریاد زد "زنده باد ایران" و در عاشورای تبریز این جوان شجاع نیز در راه استقلال ایران به شهادت رسید.