به گزارش مشرق، حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سلسله مباحثی با عنوان "انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه" در هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) شرحی از ابعاد تحجر و انعطاف پذیری را بیان کرد.
سلسله مباحث" انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه":
جلسه اول: تحجر، عامل بیشتر دینگریزیها در جامعه
جلسه دوم:تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن
جلسه سوم:ضربهای که انقلاب از تحجر خورده، از دشمنان نخورده است
فضای دین، چه تأثیری بر دوری از تحجر دارد؟
فضای دین ما، فضایی است که به این سادگی کسی نمیتواند با اطمینان از حقانیت خودش و از حقانیت تشخیص خودش حرف بزند. این عدم اطمینان از خود در موضوع عاقبتبخیری هم مطرح است که مسألهای بسیار مهم است. از طرف دیگر قرآن کریم میفرماید «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ(نجم، 32)»؛ کسی خودش را پاک نداند، بعد میفرماید: خدا آگاهتر است به این که چه کسی با تقوا است «هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی». همچنین خود توصیه به تقوا هم که بسیار پرتعداد است، توصیۀ مبهمی است. تقوا یک امر پیچیده و پنهان است. کسی نمیتواند خیالش از گذشته و آیندهاش راحت باشد. این فضای دین ماست. دین، آدم مغرور تربیت نمیکند. دین، آدمی که دیگران را به راحتی تخطئه بکند؛ تربیت نمیکند.
انعطافپذیری متفکرانه، نقطه مقابل تحجر
تحجر یک نوع ایستایی است. یک نوع تصلّب و سختگیری بیدلیل است. نوعی تکبر و غرور به دینداری و یک نوع خودحقپنداری مطلق است. نقطۀ مقابل تحجر، نوعی نرمی و انعطافپذیری است. مؤمن متحجر نیست، یعنی موضعش فرق میکند و انعطافپذیر است. البته انعطافپذیری انواع و اقسامی دارد. انعطافپذیری مؤمن، انعطافپذیری متفکرانه است. مؤمن، انعطافپذیری منافقانه و مُزوِرانه ندارد. اگر دیدید کسی انعطافپذیری نداشت و برای حق هم انعطافپذیری قائل نبود، او دچار تحجر است.
تحجر در میان روشنفکران چگونه است؟
تحجر در میان غیرمذهبیها هم وجود دارد. آدم لامذهب با آدم مذهبی فرقی نمیکند؛ کسی که متحجر است، متحجر است. در غیرمذهبیها تحجر چگونه است؟ مثلاً فرد معلومات اندکی را از یک اندیشمند غربی یاد گرفته و حاضر نیست از آن عبور کند. در حالی که آن اندیشمند غربی، خودش هم آنقدر نظر خویش را جدی نگرفته است. آن قدر متصلبانه و خشک به علم او استناد میکند و محکم آن را گرفته که حاضر نیست نقد آن اندیشه را بشنود. بعضیها با لیبرال دموکراسی غربی، چنین برخوردی دارند. تحجر در فضای روشنفکری هم هست. هر کسی نقدپذیر نباشد، ممکن است متحجر شود.
ضرورت تعلیم دانشآموزان برای دور شدن از تحجر
معلمهای ارجمند من دست شما را میبوسم، نگذارید این دانشآموزها متحجر شوند. خواهش میکنم! تمنا میکنم! گاهی پیش بچهها بگویید من اشتباه کردم! من نمیدانم! شاید اینطور باشد! گاهی از اوقات دانشآموزی را تشویق بکنید که اشتباه خودش را میپذیرد. گاهی از اوقات یک حرفی به دانشآموز بزنید و بعد این حرف را پس بگیرید و حرف دیگری بزنید. به قرآن کریم توجه بفرمایید. خدا هم در قرآن آیات ناسخ و منسوخ دارد و گویی حرفش را عوض کرده است. میخواهد تحجرشکنی بکند.
انعطافپذیری مؤمن، شبیه به خوشه گندم است
البته مؤمن نباید در همه چیز انعطافپذیر باشد و انعطافپذیری مؤمن یقیناً باید متفکرانه باشد. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَثَلُ اَلْمُؤْمِنِ کَمَثَلِ اَلسُّنْبُلَةِ تَخِرُّ مَرَّةً وَ تَسْتَقِیمُ مَرَّةً(تحف العقول، جلد۱، ص۳۸)». مؤمن شبیه خوشۀ گندم است. خوشۀ گندم را دیدهاید چقدر نرم است؟ جریان باد که روی خوشۀ گندم میوزد، موج برمیدارد. باد که میآید، خوشهها به زمین نزدیک میشوند و دوباره بلند میشوند؛ خوشه گندم این قدر انعطافپذیر است. برای اینکه انعطافپذیری مؤمن روشن بشود، نقطه مقابل آن را توضیح میدهد و میفرماید «وَ مَثَلُ اَلْکَافِرِ مَثَلُ اَلْأَرْزَةِ لاَ یَزَالُ مُسْتَقِیماً لاَ یَشْعُو»، کافر مانند یک درخت خشکیدهای است که پابرجاست و هیچوقت انعطاف ندارد.
آشنایی بیشتر با تحجر و تأثیرگذاری خوارج
خوارج، متحجرینی بودند که جلوی امیرالمؤمنین علی(ع) ایستادند. امیرالمؤمنین علی(ع) شخصیت کمی نیست بلکه در عالم خلقت، تک است. جانِ رسول خدا(ص) است و زندگی او صرف موضوعات فرعی نمیشود. وقتی خوارج سر راه ایشان سد ایجاد کردند، یعنی خوارج اصلیترین مشکل حیات بشری هستند. امیرالمؤمنین(ع) درگیر موضوع فرعی نمیشود.
اشتباه ذهنی، مهمترین عامل تحجر در میان خوارج
حضرت علی(ع) در مورد خوارج فرمودند که اینها اشتباه کردند. این اشتباه یعنی اشتباه ذهنی. حتی خیلی از معنویات خوارج سر جایش بود، در جهاد کم نمیگذاشتند، آدمهای تنبل و تنپروری نبودند. پس چه ایرادی داشتند؟ حتی عبارت مقدسنما هم برای خوارج مناسب نیست، چون مقدسنماها کسانی هستند که به سجاده چسبیدهاند و از جهاد فرار میکنند، ولی خوارج مجاهدان صف اول بودند. ایراد خوارج، یک ایرادِ ذهنی بود و به تحجر شناختی دچار شده بودند.
در اوج قدرتمندی گفتمان انقلاب اسلامی هم باید از تحجر صحبت کرد
مسأله خوارج، یک مسأله اصلی است؛ کسانی که تحجر ویژگیِ محوری آنهاست. چرا نباید انقلاب اسلامی هم دچار چنین مشکلی باشد؟ ما در اوج قدرتمندی گفتمان انقلاب اسلامی، باید از تحجر صحبت کنیم. الآن گفتمان انقلاب اسلامی، واقعاً گفتمان قدرتمندی است. در همین انتخابات اخیر نیز قدرت این گفتمان نشان داده شد. گفتمان انقلاب اسلامی با رهبری مقام معظم رهبری توانست انتخاباتی را با حضور نزدیک پنجاه درصد از واجدین شرایط پشت سر بگذارد. این یک پیروزی برای انقلاب است. به علاوه هر دو بزرگواری که در نهایت به مرحله دوم انتخابات رفتند، هیچکدام خارج از گفتمان انقلاب اسلامی نبودند.
آشنایی با مفاهیم قرآنی مرتبط با تحجر؛ تناسب مفهوم عبد با انعطافپذیری
اهمیت ماجرای تحجر بسیار زیاد است. اگر تحجر مهم است، آیات قرآن باید مشحون از پرداختن به آن باشد. مفهومی در قرآن کریم هست که اگر دقت بکنید از معنای لغوی گرفته تا معانی عمیقِ معنوی و عرفانیاش دقیقاً نقطۀ مقابل تحجر است و میخواهد هر نوع تحجر را سلب کند. این مفهوم از ابتدا تا آخر قرآن در کلیدیترین و حساسترین جاهای قرآن به کار رفته و آن مفهوم «عبد» است. عبد به معنای انسان خوب نیست. عبد یعنی انسان صد در صد منعطف در برابر خدا. در مفهوم عبد، مهمترین چیزی که خواسته شده، اطاعت نیست؛ انعطاف است. کلمۀ عبد به آن انعطاف اشاره دارد. عبد، به معنای انسان با اخلاق نیست. عبد یعنی انسانی که هر اخلاقی دارد، در نهایتِ انعطاف در مقابل امر مولا است.
تناسب مفهوم امتحان با انعطافپذیری
مفهوم دیگری در قرآن که در مقابل تحجر قرار دارد، امتحان است. میفرماید «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ(سوره ملک، آیه 2)». مفهوم امتحان و ابتلا چیزی جز این نیست که خدا از ما انعطاف میخواهد و کسانی که این انعطاف را نداشته باشند، دچار تحجر میشوند. امتحان یعنی خدا میخواهد ببیند شما دقیقاً چکاره هستی؟ مثلاً در یکی صفت سخاوت خیلی بالاست، خدا امتحانش میکند و در یک مخمصهای او را قرار میدهد که اتفاقاً باید جلوی سخاوت خودش بایستد. بعد دیگری را نگاه میکند که خساستش خیلی بالاست، یک امتحانی از او میگیرد که این فرد باید در آنجا سخاوت خرج کند. بعد آن دیگری را نگاه میکند که چه آدم منظمی است. امتحانی از او میگیرد که به خاطر وظایفش باید پا روی نظم خودش بگذارد. عبد باید در امتحانات، انعطاف نشان بدهد.
تناسب مفهوم زمان با انعطافپذیری
مفهوم دیگری که ذیل مفهوم امتحان مطرح شده و برای انعطافپذیری باید به آن توجه کرد، مفهوم زمان است. دینداری در بستر زمان معنا دارد. کسی که متحجر است؛ یکی از بدبختیهایش این است که زمان را نمیشناسد، زمانه را درک نمیکند و متناسب با زمان عمل نمیکند.
تحجر از منظر انسانشناسی
اگر از منظر وجود انسان به موضوع تحجر بپردازیم، انسان موجودی است که اگر همینطوری رهایش کنند به سمت تحجر میرود. انسان خاصیتی دارد که تغییر را دوست ندارد، انعطافپذیری را دوست ندارد. حتی میگویند کلمۀ انسان از اُنس گرفته شده است. اُنس یعنی انسان به یک چیزی خو و عادت میکند، بعد دیگر رهایش نمیکند. انسان دو ویژگی دارد، هم انس پیدا میکند و هم عادت میکند و دوست ندارد انس و عادت خودش را کنار بگذارد.