به گزارش مشرق، باران نم نم شروع به باریدن می کند، هوایی لطیف همراه با ترنمی از خنکای باران لطافتی خاص را پراکنده می کند، همراه با یک لیوان چای داغ پشت پنجره می نشینی و دست بر زیر چانه دانه های ریز باران را نظاره می کنی که رقص کنان از آسمان به زمین می رسند و دست و دلبازانه خاک و گیاه خشک را سیراب می کنند، همانطور که محو این طراوت می شوی احساس می کنی که شرایط کمی تغییر کرده شدت بارش هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود، آب بر زمین جاری می شود، ناخودآگاه از پنجره فاصله می گیری، عقب تر می روی و با دقت بیشتری به آسمان و قطره های باران نگاه می کنی، ناگهان صدایی مهیب به گوش می رسد و حجم زیادی آب در کوچه پس کوچه ها جاری می شود، این ابتدای سیل است، می آید و هر آنچه که بر سر راه است را با خود می برد، تو می مانی و یک دنیا حسرت که چرا به طبیعت احترام نگذاشتیم.
این اجمالی از داستان شهرهای زیادی در کشور است که در چند سال اخیر به علت تغییر اقلیم، از بین رفتن پوشش گیاهی در بالادست و وقوع باران های سیل آسا گرفتار سیل شده اند، نکته قابل تامل در وقوع سیل های اخیر وقوع آنها در تابستان است که معمولا تا پیش از این چندان معمول نبوده که نشان می دهد رژیم بارش تغییر کرده است به طوری که شاهد باران های سیل آسا در فصل تابستان هستیم، در یکی دو سال گذشته شاهد سیل در بیشتر استان های کشور از جمله سیستان و بلوچستان، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، فارس، کرمان، هرمزگان، یزد و حتی استان های شمالی بودیم که خسارات جانی و مالی زیادی به همراه داشت.
در این میان اما تهران هم از گزند سیل در امان نبود و طی سالها سیل های زیادی را از سر گذرانده است و خسارات زیادی را تحمل کرد، سیل سال ۱۳۳۳ امامزاده داوود و سیل سال ۱۳۶۶ تجریش دو تا از سهمگین ترین سیل های پایتخت بودند که تلفات زیادی هم به همراه داشتند، درباره خسارات سیل ویرانگر مرداد ۱۳۳۳ امامزاده داوود روایت است که «سیل یک ساعت آمد و همهچیز را با خود برد؛ فقط ماسه باقیمانده بود. بیشتر از ۲ ماه دنبال جنازهها میگشتیم. هر جنازهای را که پیدا میکردیم کنار رودخانه دفن میکردیم. فرصت اینکه به قبرستان ببریم نبود. البته قبرستان را هم آب برده بود. جنازهها زیر آوار سیل مدفون شده بودند همین باعث شده بود تا مدتها بوی بسیار بدی در محیط بپیچد. ۵۰۰ نفر کشته شدند، بلکه بیشتر، هفتهها بعد از سیل، مردم از رودخانه کن جسد و باقیمانده بدن کشتهشدهها را پیدا میکردند؛ دست و پا و لباس و... خلاصه صحرای محشر بود.»
البته سیل امامزاده داوود در ۶ مرداد ۱۴۰۱ دوباره تکرار شد و حجم زیادی آب و گل و لای به سوی پایین دست جاری شد، در این سیل ۸ نفر جان خود را از دست دادند و ۹ نفر هم مصدوم شدند، بنای امامزاده داوود نیز در این حادثه آسیب دید و خسارات زیادی به منطقه وارد شد.
۳۳ سال بعد از سیل تاریخی امامزاده داوود؛ اهالی تجریش تهران هم چنین حادثه تلخی را تجربه کردند، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۶۶ ساعت یک بعدازظهر، بر اثر بارش شدید باران، سیل شدیدی در درههای دربند و گلاب دره رخ داد. بر اثر این سیل، حدود ۳۰۰ نفر کشته شدند.
روایت است در این روز با وجود گرمای هوا، رگبار و تگرگ شدیدی آغاز شد، شدت رگبار طوری بود که در مدت کوتاهی ۲۸ میلیمتر بارش ثبت شد، ناگهان سیلاب عظیمی از رودخانه گلاب دره به حرکت درآمد و صدها تُن گلولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلاب دره و رودخانه دربند به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد، سیلاب پس از ورود به گلاب دره خیابانهای دربند و از طریق خیابان جعفرآباد و خیابان دربند و خیابان ثبت یا شهرداری و کوچه ناودانک و تابش به سمت تجریش حرکت کرد و در طول مسیر به خانهها و خودروها خسارت فراوان وارد کرد تا به میدان تجریش و میدان قدس رسید. از میدان قدس به خیابان شریعتی وارد شد و تا حوالی میرداماد پیش رفت.
سیل وارد بازار تجریش و سپس مسجد همت شد؛ شاهدان عینی میگویند تمام محوطه داخل مسجد از سیلاب و گلولای انباشته شد به طوری که مردم از کتابخانهها و ستونها و منبر برای حفظ جان خود بالا رفتند و با شکسته شدن دیوار جنوبی مسجد سیلاب از آن سمت خارج شد و فروکش کرد از سمت دیگر میدان، گلولای بهطرف بیمارستان شهدا از سمت شرق و ورودی خیابان مقصودبیگ و ولیعصر در سمت جنوب و غرب نیز پیشروی کرد. مردم از میدان تجریش به خیابان ولیعصر هجوم بردند و فریادکنان یکدیگر را خبر میکردند که فرار کنند. هرکس بهطرفی میدوید و هیچکس نمیتوانست فکر کند کجا امن است. وضع رقتباری بود. آب پیش میآمد و مردم فریادکنان میدویدند. عدهای اتومبیلها را رها کرده و سعی میکردند از مسیر آب فرار کنند.
آثار گلولای روی ساختمانها در ابتدای میدان تجریش به حدود ۴ متر میرسید. بالاخره بعد از چند ساعت آب آرام گرفت و سیل فروکش کرد، بعد از آن میدان تجریش به مدت ۲ ماه بسته شد تا عملیات پاکسازی انجام شود، حتما خیلی از شماها که گذرتان به میدان تجریش افتاده سنگ بزرگی را وسط میدان دیده اید، این یادگار همان سیل است که با سیلاب از بالادست به پایین دست آمده بود، شهرداری تهران در سال های ۱۳۸۱ - ۱۳۸۲ این قطعه سنگ را به قسمت شمالی میدان منتقل کرد و بر روی آن حکاکی انجام داد.
خواندن این روایات انسان را به یاد فیلم های سینمایی با موضوع سیل و توفان می اندازد اما این حادثه ای است که در دنیای واقعی رخ داده و مساله مهم این است که امکان وقوع مجدد آن هم وجود دارد و حتی شاید شدیدتر و مخرب تر باشد چون حالا دیگر نسبت به ۴۰ یا ۵۰ سال پیش ساخت و سازها بیشتر شده و توان اکولوژیک شهر بیش از پیش کاهش یافته است؛ آبراهه ها بسته شده و عرض مسیل ها کاهش یافته است، از طرفی حجم جمعیت هم افزایش یافته است، پس اگر حجم زیادی آب بیاید دیگر راه فراری وجود ندارد؛ همچنین عرض روددره های مهم تهران مانند درکه، دربند، دارآباد، گلابدره، کن، ولنجک و فرحزاد به علت ساخت و سار بسیار کم شده است؛ چندی پیش محمد درویش فعال محیط زیست در صفحه اینستاگرامی خود جمله ای نوشت که در عین اینکه دلنشین بود ترسناک هم بود، نوشته بود«خداوند نیاورد آن روزی را که در تهران سیل بیاید، چون دیگر هیچ مسیل و آبراههای برای دفاع از سیل باقی نمانده است».
درویش درباره امکان وقوع مجدد سیل در تهران و خطرات ناشی از آن گفت: به علت همین نگرانی ها بود که خط توسعه ارتفاعی تهران در طرح جامع ۱۸۰۰ متر دیده شد و بر این اساس قرار بود که بالای این ارتفاع هیچ ساخت و سازی اتفاق نیفتد، همچنین بالاتر از ۱۸۰۰ متر هیچ اقدامی در راستای تغییر کاربری اراضی صورت نگیرد و به محیط های طبیعی دست اندازی نشود و پوشش گیاهی ارتفاعات جنوبی البرز به ویژه در دامنه های توچال به هیچ عنوان مورد تاخت و تاز قرار ندهیم و چرای دام اتفاق نیفتد، به این ترتیب با حفاظت از هفت رود دره اصلی تهران و همچنین پوشش گیاهی دامنه های جنوبی البرز کاری کنیم که ضریب هرزآب افزایش نیابد و در مواقع سیل های حدی، شاهد خسارت نباشیم.
وی افزود: اما متاسفانه هیچ کدام از این موارد اجرایی نشده و برخی افراد دارای نفوذ توانستند آرام آرام از مرز ۱۸۰۰ متر عبور کنند و به این ترتیب ساخت و سازها افزایش یافت، علاوه بر این شاهد دخل و تصرف به دره ها و روددره های طبیعی تهران هستیم، عرض روددره ها در حال کاهش است، با لوله های پولیکا چشمه های منطقه را مهار کردند تا تغییر کاربری و ساخت و ساز انجام دهند که همان سازه ها هم می تواند خسارت های ناشی از سیل را تقویت کنند.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه تهران در جوار یک کوهستان چهار هزار متری با شیب بسیار زیاد قرار گرفته، از نظر علم آبخیزداری در برابر سیل به شدت آسیب پذیر است و ما در مدت ۱۰۰ سال اخیر شاهد وقوع سیل هایی به شدت ویرانگر بودیم که متاسفانه جان صدها نفر از هموطنان را در تهران گرفته است، بنابراین پیش بینی کردم که ممکن است دوباره چنین سیلی نظیر سیلی که اخیرا در مشهد، شیراز و قم اتفاق افتاد، رخ دهد و این سیل ها بیشتر از اینکه ریشه طبیعی داشته باشند متاسفانه ریشه در آزمندی های انسانی دارند.
این فعال محیط زیست اظهار داشت: متولی این امر شهرداری است که باید طرح جامع شهر تهران را حفظ کند و بر اساس این طرح اجازه هیچ دخل و تصرفی ندهد اما متاسفانه شرایط شهر نشان می دهد که این صیانت انجام نشده است.
مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در سال ۱۳۴۹ به تصویب رسید، بر اساس این طرح توسعه تهران مدیریت می شد، البته با توجه به افزایش جمعیت و توسعه شهر تهران این طرح سه بار بازنگری شد که در تمام انها بر کنترل ساخت و ساز و حفظ کردن توان طبیعی منطقه و جلوگیری از ساخت و سازهای افسار گسیخته مد نظر بود اما با توجه به شرایط شهر به نظر می رسد این طرح چندان موفق نبوده است.
وی درباره وقوع سیل در شمال کشور توضیح داد: معمولا در شمال کشور به علت پوشش گیاهی و درختی انبوه سیل رخ نمی داد اما در چند سال اخیر در این مناطق هم شاهد وقوع سیل هستیم چون بیشتر جنگل ها و مراتع را تخریب کردیم این در حالیست که بارندگی در جای خود قرار دارد و تغییر نکرده در نتیجه وقتی که باران می بارد دیگر مانع طبیعی وجود ندارد که در برابر جاری شدن آب مقاومت کند بنابراین خسارت به بار می آید.
درویش گفت: در تهران هم همین اتفاق می افتد، تهران منطقه ای است که آسیب پذیری آن در برابر بارندگی های حدی به مراتب بیشتر از شمال ایران است، در شمال طول مدت بارندگی زیاد و شدتش کم است اما در تهران و مناطق مرکزی ایران طول مدت بارندگی کم اما شدت آن زیاد است و این احتمال آسیب پذیری در برابر سیل را افزایش می دهد، علاوه بر این به علت تغییر اقلیم شدت و رژیم بارندگی تغییر کرده به طوری که بارش ها با شدت زیادی رخ می دهد که این می تواند خسارت را افزایش دهد.
وی توصیه کرد: برای جلوگیری از وقوع سیل در تهران باید به قانون جامع تهران عمل کنیم، تحت هیچ شرایطی کاری نکنیم که از ارتفاع ۱۸۰۰ متر به بالا ساخت و ساز صورت گیرد، هیچ بهانه ای پذیرفته نشود و اجازه دهیم محیط های طبیعی به ویژه هفت روددره ای که در تهران وجود دارد مسیر طبیعی خودشان را طی کنند و به سمت تنگ کردن عرض این روددره ها و یا محو کردن این دره ها نباشیم چون در این صورت اگر سیلی رخ دهد شاهد خسارات زیادی در پایین دست خواهیم بود.