در مسئله خطر سگ‌های صاحب‌دار و بی‌صاحب شاهد کم‌کاری و اهمال مسئولان امر هستیم و به نظر می‌رسد کم کم باید پای مدعی العموم قضایی به مسئله باز شود.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

تجاهل‌العارف عطریانفر درباره تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی

محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران مدعی تأثیر تحریم‌ها در زندگی شهروندان ایرانی شده و گفته است: اگرچه وفق سیاست‌ها و تدابیری که رهبری اتخاذ و اعلام کرده، ما هیچ‌گاه قصد تولید سلاح‌ هسته‌ای نداریم، اما به هرحال این امر، به خاطر اصل توانمندی غنی سازی، نگرانی بسیاری برای دشمنان ایجاد کرده و لاجرم شهروندان در این رویارویی تمام عیار، تبعات و هزینه‌های سنگینی را می‌پردازند!

او همچنین اظهار می‌کند: امروز جوان و نیروهای کارآمد ایرانی، تحت فشار تحریم بخشی از توان، میدان رقابت و دستاوردهای خود را از دست داده و نمی‌تواند به آنچه اراده کرده برسد.[1]

*سیاست "لولو سازی از تحریم‌ها" سیاستی بود که اصلاح‌طلبان در دوران دولت روحانی انجام دادند تا زمینه را برای تحقق خواسته سیاسی خود یعنی "توافق به هر قیمتی" مهیا کنند.

سیاستی که البته با توجه به واقعیت‌های موجود در جامعه هرگز به ثمر ننشست و نتیجه آن در قبل و بعد از برجام روحانی خسارت محض بعلاوه هیچ برای مردم بود.

شکست این سیاست از آنرو بود که اولا تحریم بیش از آنکه یک مقوله کارا باشد یک مقوله روانی است و امروز این نظریه وجود دارد که تحریم یک اقتصاد بزرگ اساسا ممکن نیست.

ثانیا ایران اسلامی به لطف خردمندی‌ها، ظرفیت‌ها و فرصت‌های خود توانسته است پس از 45 سال به جایگاهی برسد که اثر تحریم‌ها در اقتصاد کلان خود را طبق اذعان کارشناسان به کمتر از 20 درصد برساند.

(بماند که آمریکا قصد داشت با تحریم‌هایش ایران را فلج کند اما می‌بینیم که این فلج نه تنها رخ نداد بلکه ایران اسلامی تبدیل به هژمونی ایران شد)

جدای از این باید دانست که اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کلان ایران است نه بر اقتصاد خرد و معیشت مردم!

به این معنی که دشمن به دلیل خودکفا بودن و نیز اهمیت ایران در جهان و گستردگی دیپلماسی ما نمی‌تواند هیچ کالای استراتژیکی را در قبال ایران تحریم کند و حاکمیت اسلامی توانسته است مقولات مرتبط با معیشت مردم از قبیل سوخت، غذا و... را از دسترس تحریم‌ها دور کند. از همین روست که تحریم آدرس خاصی در زندگی عموم ایرانیان ندارد و مشکلات اقتصادی موجود هم ریشه داخلی دارد نه خارجی!

در این زمینه می‌توان به مسئله خودرو اشاره کرد که بعنوان یک کالای کم‌کیفیت و گران مردم را آزار می‌دهد اما شاهدیم که قانون واردات خودرو که به تصویب مجلس رسید ولی از سوی دولت به خوبی اجرا نمی‌شود و مردم همچنان در مضیقه‌اند. آیا از نظر آقای عطریانفر اکنون باید برای رفع این مشکل به دنبال رفع تحریم بود؟

می‌ماند اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کلان که البته حاکمیت با خردمندی اثر مستقیم آن در زندگی مردم را به صفر رسانده است.

پس صحبت‌های عطریانفر صحیح نیست و ما اگرچه در قبال سخنان او نیت خوانی نمی‌کنیم اما نتیجه چنین حرف‌هایی جز سیاه‌نمایی، تکرار تجربه تلخ توافق به هر قیمتی و تقلا برای انکسار ذهنی مردم نیست.

تجاهل‌العارف عطریانفر البته از این حیث نیز باید مورد تأمل قرار گیرد که او در قبال کشور و اقتصادی مدعی تأثیر گسترده تحریم بر معیشت مردم است که آن اقتصاد هم‌اکنون دارای بیکاری تک رقمی است، نرخ فقر مطلق آن از کشوری مثل انگلیس کمتر است، ارزان‌ترین سوخت و غذا و مالیات جهان را به مردمش ارائه می‌کند، از ضریب جینی مطلوبی برخوردار است و جزو سیرترین کشورهای جهان به شمار می‌رود.[2]

دقت شود که امثال عطریانفر نباید مشکلات اقتصادی روزمره که در تمام کشورهای جهان وجود دارد را به ابزاری سیاسی برای تحقق خواسته‌های خود بدل کنند.

زیرا مردم در تجربه نزدیک دولت روحانی دریافته‌اند که علت مشکلاتی مثل گرانی بیقاعده، چالش مسکن، خودرو و... تحریم نیست بلکه سوء مدیریت است.

***

آیا مدعی‌العموم به مسئله ورود می‌کند؟

آمارهای نگران‌کننده از افزایش حملات سگ‌ها به مردم

معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تربت‌حیدریه گفت: در چهار ماه نخست امسال با ۶۷۱ مورد حیوان گزیدگی، شاهد افزایش ۱۰ درصدی این پدیده نسبت به مدت مشابه پارسال هستیم.

به گزارش ایرنا، محمد قربانی روز سه‌شنبه گذشته در نشستی خبری افزود: پارسال در سه شهرستان تحت پوشش این دانشگاه (تربت‌حیدریه، زاوه و مه‌ولات) در مجموع هزار و ۷۰۰ مورد حیوان گزیدگی رخ داد.

او ادامه داد: بر اساس ابلاغیه سال ۱۴۰۱ وزارت کشور مدیریت، کنترل جمعیت و ساماندهی سگ‌های بلاصاحب به مجموعه شهرداری‌ها و دهیاری‌ها واگذار شده‌ است.

وی عملکرد شهرداری تربت‌حیدریه در ایجاد مرکز نگهداری سگ‌های ولگرد را ستود در عین حال ضمن پاسخ به سخنان یکی از اعضای شورای اسلامی شهر تربت حیدریه مبنی بر این که از دیگر شهرها و روستاها سگ‌های ولگرد خود را شبانه در این شهر رها می‌کنند اظهار کرد: منکر این موضوع نیستیم اما چنین سخنانی به منزله فرار از مسوولیت است و شهرداری می تواند در خصوص این موضوع، فعالیت بیشتری انجام دهد.

معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تربت‌حیدریه گفت: هم اکنون وظیفه جمع‌آوری سگ‌های بلاصاحب در شهرها بر عهده شهرداری و در روستاها وظیفه دهیاری‌هاست و دامپزشکی نیز مسوولیت واکسیناسیون را بر عهده دارد.[3]

*گزارش‌های مختلفی از افزایش سگ‌گزیدگی در مناطق مختلف کشور وجود دارد.[4]

این در حالی است که تعدادی از این حملات به کشته شدن کودکان نیز منجر شده است!

تأسف‌بار تر اینکه برخی کارشناسان دامپزشکی می‌گویند بیماری‌های مشترکی که تا قبل از این در برخی نقاط دورافتاده کشور مشاهده می‌شد و عامل انتقال آنها سگ بوده است؛ امروز در پایتخت کشور هم مشاهده می‌شود!

در این میان اما مشخص نیست که مسئولان امر خاصه در وزارت کشور و سازمان شهرداری‌ها از چه می‌ترسند یا با چه کسانی تعارف دارند که خبری از برخورد قاطعشان در این زمینه نیست؟!

ما در ایران هیچ قانون بازدارنده‌ای برای ایمن سازی شهروندان از حمله سگ‌های صاحبدار و بی صاحب نداریم...

در ایران ما بر خلاف کشورهای دیگر هرکس هر نژاد سگی را که بخواهد نگهداری می‌کند، سگ‌ها به محل بازی کودکان در پارک‌ها آورده می‌شوند، حمله سگ‌های صاحبدار به کسانی که در پارک‌ها ورزش می‌کنند اسباب خنده و مضحکه صاحبان سگ‌هاست، سگ‌گردانی هیچ قانون اجرایی ندارد و...

در ازای تمام این مقولات نیز بایستی اذعان کرد که شاهد کم‌کاری و اهمال مسئولان امر هستیم و به نظر می‌رسد کم کم باید پای مدعی العموم قضایی به مسئله باز شود زیرا در این مسئله عملا شاهد اجحاف و ظلم به حق شهروندان، کودکان و سلامت عمومی جامعه هستیم.

***

ورود میدانی آمریکا برای اسرائیل؛ بلوف یا واقعیت؟

در خبرهای داغ این روزها پیرامون نحوه مجازات اسرائیل توسط جمهوری اسلامی ایران؛ عده‌ای به واکنش آمریکا نیز توجه نشان داده‌اند.

اینان می‌گویند آمریکا خود را مکلف به حمایت از اسرائیل می‌داند و در صورت تهدید اسرائیل؛ به نفع اسرائیل وارد صحنه خواهد شد.

منظور هم این است که آمریکا ممکن است بعنوان یک طرف درگیر وارد صحنه شود!

اما آیا این قضیه واقعا عملی است و آیا چنین رفتاری واقعا به مخیّله آمریکایی‌ها خطور کرده است یا خیر؟!

*در بحث حمایت آمریکا از اسرائیل با سه حیطه سیاسی، لجستیکی و میدانی مواجه هستیم.

در دو مورد اول هیچ تردیدی نیست و آمریکا در دو حوزه سیاسی و لجستیک؛ با زبان و سخت افزارهای خود همواره از رژیم صهیونیستی حمایت کرده است.

ولی در عرصه میدان؛ اما و اگرهایی وجود دارد...

اولا باید دقت کرد که وطن آمریکا خلیج خوک‌هاست نه خلیج فارس و پا گذاشتن در پهنه یک جنگ تمام‌عیار که قرار است هزاران کیلومتر دورتر از مرز برای آمریکا رخ بدهد؛ عملا به معنی کاسته شدن 40 تا 70 درصدی توان نظامی است.

ثانیا کارنامه آمریکا در عرصه حضور در جنگ‌های منطقه نیز بر خلاف تصور هرگز معدل خوبی ندارد.

آمریکا در جنگ خلیج فارس عملا حریف ایران نشد، آمریکا در بندر ام‌القصر عراق از عشایر عراقی و تفنگ‌های سبک آنها شکست خورد، آمریکا در جنگ 33 روزه مجبور شد اسرائیل را به حال خود وابگذارد و آمریکا در جریان موشکباران پایگاه عین‌الأسد خود در عراق توسط ایران نیز جرأت واکنش پیدا نکرد.

پس طالع میدان در منطقه غرب آسیا همواره برای آمریکا نحس بوده است.

ثالثا حقیقتی که همه می‌دانند اما از آن حرف نمی‌زنند این است که آمریکا منفعتی بزرگتر از اسرائیل هم دارد و آن منافع خود آمریکاست.

اسرائیلی‌ها در منطقه بمانند یا مجبور به کوچ از منطقه شوند یک سناریو است. اما این سناریو یک پایان‌بندی هم دارد و آن اینکه شاید در جنگی فرضی که آمریکا به نفع اسرائیل وارد صحنه شود ناوهای بزرگ آمریکا در خلیج فارس، عمان، عدن و دریای سیاه به یکباره نابود شوند، سنتکام موضوعیت خود را از دست بدهد و آمریکا جای پاهای اقتصادی خود در منطقه را برای همیشه از دست بدهد.

منطق می‌گوید آمریکا حاضر به پذیرش این نتیجه نیست.

و رابعا ورود آمریکا در یک جنگ منطقه‌ای به نفع اسرائیل به معنی ورود به نقطه بدون بازگشت و قمار بر سر موجودیت اسرائیل است.

زیرا ایران و اضلاع قدرتمند او در منطقه که رخدادهایی مثل عملیات وعده صادق، جنگ 33 روزه، نبرد نیابتی سوریه، مقاومت عراق، نبرد در خلیج عدن و جنگ‌های 4 روزه و 8 روزه حماس را در کارنامه دارند؛ بی‌علاقه نیستند که یکبار برای همیشه کار اسرائیل را تمام کنند و شرّ این استرس چند دهه‌ای کم شود.

ورود میدانی آمریکا به نفع اسرائیل؛ عملا موجب می‌شود که ایران و محور مقاومت نیز وارد نقطه بی‌بازگشت شوند و راهی جز خلوت کردن میدان بوسیله محو سریع اسرائیل در مقابلشان باقی نماند. زیرا همه می‌دانیم در یک میدان شلوغ باید یک راه بزرگ گشود و راه بزرگ پیش روی ایران و محور مقاومت در صورت ورود آمریکا نیز صرفا محو اسرائیل است.

ورود میدانی آمریکا به نفع اسرائیل مثل قضیه سفر انسان به مریخ است.

واقعیتی که ممکن نیست اما می‌توان به قیمت مرگ فضانوردهای عازم مریخ، آنرا امتحان کرد!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1639395

2_ mshrgh.ir/944980

3_ www.irna.ir/xjRg5L

4_ mshrgh.ir/1379164

برچسب‌ها